استفتائات جلد 3

مقدمه

مسائل تقلید

احکام تقلید

مسائل بلوغ و سن تکلیف

سن تکلیف دختران

سن تکلیف پسران

مسائل عبادی

احکام طهارت

نجـاسات

احکام نجاسات

احکام وضو

احکام جنابت

احکام حائض

غسل میّت

غسل مس میّت

احکام غسل ها

نبش قبر

احکام نماز

اوقات شرعی

نماز جمعه و احکام آن

احکام قبله

شرائط لباس نمازگزار

شرایط مکان نمازگزار

احکام مسجد

اذان و اقامه

نماز مسافر

احکام نماز جماعت

احکام روزه

روزه و سفر

رؤیت هلال

احکام خمس

احکام زکات

احکام زکات فطره

احکام حج

امر به معروف و نهى از منکر

دفاع، جنگ و جهاد

مسائل تجارتی

احکام معاملات

احکام شرکت

احکام اجاره

احکام رهن

احکام اجیر شدن

احکام ضمان، دیون و امانات

احکام جعاله

مضاربه

احکام هبه (بخشش)

احکام قرض الحسنه (وام)

احکام نذر

احکام قسم

احکام وقف

احکام وصیت

احکام ارث

احکام ضامن شدن

مسائل بانکى

مشاغل و کسب ها

احکام شطرنج، قمار و ...

مسائل خانواده

حقوق والدین

حقوق اولاد

احکام شیر دادن

احکام نگاه و حجاب

احکام نکاح

وظایف زوج نسبت به همسرش

وظایف زوجه نسبت به شوهر

ازدواج دختران باکره

احکام طلاق

عده و احکام آن

مسائل غذایی

شرائط ذبح حیوانات

مسائل قضایی

داوری و قضاء

احکام حدود

احکام تعزیر

احکام قصاص

احکام دیه

شرایط و احکام شهادت

احکام مصلوب و محدود

احکام تبعید

ولایت و سرپرستی

رشوه

احکام غصب

مسائل اعتقادی

احکام عزاداری

سحر، جادو و هیپنوتیزم

مسائل اخلاقی

موسیقی و احکام آن

مسائل حقوقی

مسائل سیاسی و اجتماعی

مسائل پزشکی

مسائل متفرقه

رسانه ها

آداب و رسومات

اسامی متبرّکه

اعتبار ارقام و علائم

اصطلاحات و تعابیر

ورزشی و تفریح

مقدمه

مقدمه

«فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُون»(نحل/43)؛
قرآن کریم و روایات فراوان راه رسیدن به علم و دانش را سؤال و پرسش از دانایان می­دانند که استفتاء در امور دینی از بارز­ترین نمونه­های آن به حساب می­آید، قرآن­کریم می­فرماید: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُون»(نحل/43)؛ «پس از اهل ذکر [از متخصّصین دینى عصرتان] بپرسید اگر نمى‏دانید»، اطلاق کلمه «ذکر» شامل هر نوع آگاهی و یاد آوری و اطلاع بوده و«اهل ذکر» نیز به آگاهان جامعه در همه زمینه‌ها صادق است،  که خداوند به مسلمانان امر می‌کند آن چه را نمی‌دانند از اهل اطلاع بپرسند و خودسرانه در مسائلی که به آن اطلاعی ندارند اقدام نکنند، چنان که در آیه کریمه­ی دیگر می­فرماید: «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلا»؛(اسراء/36) «آن چه را که بدان علم نداری پیروی نکن، چه گوش و چشم و دل مسئول­اند».
در آیات و روایات فراوان بر این امر تأکید شده، از جمله مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی، بخش دانش، بابی را به فضیلت و لزوم پرسش نمودن اختصاص داده است،  که این نشانه­ی اهمیت امر سؤال کردن است، اینک نمونه­هایی از آن روایات شریف:
یکی از اصحاب امام صادق(ع) می­گوید: «سَأَلْتُهُ عَنْ‏ مَجْدُورٍ أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ فَغَسَّلُوهُ فَمَاتَ قَالَ قَتَلُوهُ أَلَا سَأَلُوا فَإِنَّ دَوَاءَ الْعِیِّ السُّؤَال؛ از حضرت پرسیدم، مردی مبتلا به آبله بود، او را غسل دادند و بر اثر آن مُرده است، حضرت فرمود: او را کشتند! چرا مسئله را نپرسیدند؟ هرآینه داروی نفهمی و ندانی پرسیدن است».[1]
در سخن دیگر فرمود: «إِنَّمَا یَهْلِکُ النَّاسُ لِأَنَّهُمْ لَا یَسْأَلُون‏؛ چون (عده­ای) از مردم از پرسیدن خود داری می­کنند به هلاکت می­افتند»[2]
درباره اهمیت سؤال و دین شناسی فرمود: «لَا یَسَعُ النَّاسَ حَتَّى یَسْأَلُوا وَ یَتَفَقَّهُوا وَ یَعْرِفُوا إِمَامَهُمْ وَ یَسَعُهُمْ أَنْ یَأْخُذُوا بِمَا یَقُولُ وَ إِنْ کَانَ تَقِیَّة؛ مردم در فراخی و گشایش نیستند تا این که بپرسند و بفهمند و امام خویش را بشناسند و مطابق گفته­ی او عمل کنند و...».[3]
و در سخن دیگر: امام صادق(ع) از پیغمبر اکرم(ص) نقل کرده که فرمود: «أُفٍّ لِرَجُلٍ لَا یُفَرِّغُ نَفْسَهُ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ لِأَمْرِ دِینِهِ فَیَتَعَاهَدُهُ وَ یَسْأَلُ عَنْ دِینِه‏؛ اف بر کسی که خود را هر روز جمعه برای دینش آماده نکند تا با آن تجدید پیمان نموده و از [مسائل] دینش سؤال کند».
با نگاهی به سیره­ی پیشوایان اسلام در می­یابیم که یکی از برنامه‌های آن بزرگواران پاسخ گویی به پرسش های مهم جویندگان حقیقت و جستجو­گران علم بوده، حتی گاهی ائمه معصومین(ع) خود شان را جهت ترغیب مردم به پرسش از عالم و غنیمت شمردن فرصت­ها در معرض پرسش­ها و سؤالات مردم قرار می­دادند،  چنان که أصبغ بن نباته نقل می­کند: علی(ع) روزی روی منبر فرمود: «سلونی قبل أن تفقدونی؛ پیش از آن که از میان شما بروم [مسائل خود را] از من بپرسید» یعنی ای مردم تا زمانی که به ما دسترسی دارید و ما در میان شما هستیم و می توانید از اقیانوس بی کران علم‌ ما بهره‌مند شوید، بیایید معضلات و مشکلات علمی و اعتقادی خویش را از ما بپرسید؛ که ماجرای مفصل آن در منابع مختلف مذکور است.
اسلام به سؤال از آگاهان بسیار اهمیت داده است؛ زیرا غریزه پرسش یکی از غرایز اولیه بشری است و نشانه رشد و اعتلای فکر و اندیشه انسان است؛ خداوند انسان را فطرت و نهاد پاک عطا کرد، تا همواره در جستجوی حق باشد و آغازین جرقه آن را با کنجکاوی و پرسش‌های کودکانه­ی او به صدا درآورد و هیچ گاه او را از توفیق هدایت محروم نساخت و بعضی از بندگانش را مُرشد و راهنمای سایرین  قرار داد، که بهترین رهبر و مُرشد محمد امین(ص) را به عنوان بزرگترین معلم اخلاق و خاتم رسولان معرفی کرد، او با به یادگار گذاشتن دو امانت بزرگ (قرآن و عترت) تا ابد پرتوی هدایت را در فرا روی بشریت به فروغ واداشت و سعادت انسان را در پیروی و اطاعت آندو دانست؛ تا اینکه از آغاز لحظات غیبت مهدی فاطمه(ع) دوازدهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، با اشاره حضرتش هدایت بشر بر عهده فقهاء گذاشته شد، همان فقهای وارسته­ای که عمر خویش را وقف راه خدا ساختند و تا پای جان در این راه جانفشانی کرده و سوختند تا دیگران از نور وجود شان بهره مند شده و در کوره راه زندگی سر درگم نشوند.
بر اساس این اشاره یکی از رسالتهای علما و رهبران دینی در تمام اعصار و امصار تبیین دین و پاسخ گویی به پرسشها و شبهات بوده و هست، که مرجعیت شیعه و علمای پیشین در عصر خود به این وظیفه سنگین به خوبی عمل کرده و در برابر شبهات پاسخهای قوی و قویم  از خود  به یادگار گذاشته­اند و همواره چون نور افکن‌های قوی، روشنگر راه هدایت بشر بوده­اند.
در عصر حاضر نیز بحمدلله دانشمندان عالیقدر و فقهای بزرگ عهده دار این رسالت عظیم هستند، که در سایه عنایات امام عصر(عج)، با تکیه بر دانش و درایت شان، فارغ ازمحدودیت­های زمانی و مکانی،  آزادانه  آموزه های دین و مذهب را از منابع معتبر آن (قرآن کریم، سنت،  عقل و اجماع) استخراج واستنباط  کرده و دراختیار مسلمانان، متدینین و تمام کسانی که در جستجوی حق وحقیقت هستند قرار می‌دهند و با نشان پویایی و ماندگاری فقه غنی شیعه،  تمام مطالبات و سؤالات شرعی ودینی مردم مسلمان را پاسخ  گفته و دستورات دینی را طبق مقتضیات زمان در جامعه اسلامی  نشر و گسترش می‌دهند، که از آن جمله است وجود با برکت مرجع عظیم الشأن جهان تشیّع حضرت آیت الله العظمی الحاج شیخ قربان علی محقق کابلی(مد ظله العالی)، که ایشان بعد از سالها احراز شرایط مرجعیت  و اعلمیت، با جهاد رشادت و خدمت به دین و مذهب؛  در پی تقاضای جدّی شیعیان به ویژه شیعیان افغانستان، روحانیت، مدرسین و طلاب احساس تکلیف و وظیفه­ی شرعی نموده و در تاریخ 23/6/1373 هجری شمسی،  رسالت سنگین مرجعیت را رسماً پذیرفتند، واقعا مرجعیّت معظم له تحول بزرگی را در جامعه ی تشیّع خاصتاً شیعیان افغانستان به وجود آورد، به عبارتی با پذیرش مرجعیت از سوی ایشان برای علماء روح امید و برای جوانان شور و نشاط و برای ملت آگاهی به مسائل شرعی به ارمغان آمد.
بعد از مرجعیت ایشان هزاران استفتاء از نقاط مختلف جهان به ویژه افغانستان، ایران، پاکستان، کشورهای عربی، اروپا و... صورت گرفت، که توسط واحد پاسخ به سؤالات دفتر ایشان با نظارت مستقیم معظم له پاسخ داده شد، که از این طریق بسیاری از ابهامات و مسائل شرعی حل گردیده و مؤمنین به وظایف شرعیه شان آگاه شدند.
حسب تقاضای مؤمنین مبنی بر جمع آوری و دسته بندی استفتاءات و چاپ آن به صورت کتاب استفتاءات، در تاریخ 5/10/1381 برای اولین بار «جلد اول استفتاءات» ایشان به زیور چاپ آراسته گردید، که تا کنون ده ها بار با تیراژ های بالا تجدید چاپ گردیده است.
علاوه بر نشر و چاپ استفتاءات  جلد اول و نشر استفتاءات به صورت متفرقه در رسانه های چاپی و برقی توسط مؤلفین، مؤمنین و مقلدین، بناء به ضرورت که احساس می شد «جلد دوم استفتاءات»  ایشان نیز در تاریخ 12/8/1387 به چاپ رسید، که این بار نیز با استقبال گسترده­ی مؤمنین روبرو شد.
و اینک در پی درخواست مکرر علما، طلاب و مقلدین معزز، کتاب «استفتاءات جلد سوم»، حاوی 1143 پرسش و پاسخ فقهی منتخب [از میان هزاران پرسش رسیده به بخش استفتاءات] منتشر می‌گردد؛ قابل ذکر است این مجموعه عموماً به مسائل فقهی و احکام عملی که در واحد سایت اینترنتی دفتر مرکزی (قم)، دریافت، جمع بندی، ویرایش و تدوین گردیده­اند، اختصاص یافته است.
امید که مورد قبول الهی واقع گردیده و تشنگان معارف الهی و جویندگان زلال فقه جعفری(ع) را در سراسر جهان سیراب سازد.
در اینجا لازم می­دانم از تمام عزیزانی که در تهیه این مجموعه یار و مددکار بنده بوده­اند، به ویژه مسئولین محترم بخش استفتاءات حضرات آقایان محمد باقر فاضلی و حسین علی افتخاری (دام عزهما)، که اولاً منابع را در اختیار حقیر قرار دادند و ثانیاً بازبینی و تصحیح پاسخ ها را از نظر مبنایی و حکمی متقبل گردیدند، صمیمانه تشکر و قدردانی می‌نمایم.
 در پایان از خداوند استدعا دارم که این عمل ناچیز را به کرمش قبول فرموده و ثوابی از آن برای تمام کسانی که در گردن­مان حقی دارند نصیب فرماید و دعای خیر شما خوانندگان عزیز، ذخیره­ی باشد برای عالم قبر و قیامت حقیر؛ ان­شاء الله.
سردار حسین نظری
مبعث خاتم پیامبران(ص) 27 رجب المرجب 1434 هـ. ق
برابر با جمعه 17/3/1392 هـ . ش
 

[1] . کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، جلد1، ص40، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق. [2]. همان. [3] . همان

مسائل تقلید

مسائل تقلید

احکام تقلید

احکام تقلید

معنی تقلید و مرجع
 سوال: [1] مرجع تقلید به چه کسی می‌گویند؟
 جواب: مرجع تقلید به مجتهد جامع الشرایطی گفته می‌شود که احکام الهی را از ادله چهارگانه فقهی (کتاب، سنّت، عقل و اجماع) استنباط کند.
 سوال: [2] «اجتهاد» و «تقلید» به چه معنا است؟
 جواب: «اجتهاد» در اصطلاح فقهی: تلاش مجتهد برای بدست آوردن و استنباط احکام شرعیّه­ی فرعی از منابع آن (کتاب، سنّت، عقل واجماع) است؛ «تقلید» عبارت است از عمل کردن و پیروی نمودن از فتوای مجتهد جامع الشّرایط در احکام شرعیّه.

 سوال: [3] بنده تا هنوز از هیچ کسی تقلید نداشته‌ام، بناء سوال من این است که آیا می‌توانم از خود جناب عالی تقلید داشته باشم؟ اگر بلی، چطور می­توانم انجام دهم.
 جواب: بله می‌توانید از این جانب تقلید نمائید، رساله این جانب را بگیرید و بر طبق آن عمل کنید، ان شاءالله درتقلید کفایت می‌کند.
علاوه بر آن، در مواردی که حکمش در رساله نیامده یا تطبیق آن دشوار است، با یکی از دفاتر اینجانب تماس حاصل فرمایید تا مورد به مورد مسائل بررسی و پاسخ داده شود.
راه‌های شناخت اعلم
 سوال: [4] آیا می­توان به غیر از شش مرجعی که نامشان را جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آورده­اند؛ از مجتهدی دیگر تقلید نمود؟
 جواب: تشخیص مجتهد اعلم به عهده خود مقلِد است، که مکلف با استفاده از راه‌های ذکر شده در رساله عملیه، باید مجتهد اعلم را پیدا کرده و از او تقلید کند؛ چه نهاد یا سازمانی آن مجتهد را نام برده باشد یا نام نبرده باشد، در فرض سؤال تقلید از اعلم واجب است.
راه‌های دستیابی به فتوی
 سوال: [5] آیا شنیدن فتوا از طریق وسایل ارتباط جمعی ( مانند تلفن، اینترنت، رادیو و...) برای مکلّفین حجیّت دارد؟
 جواب: اگر از طریق فرد یا رسانه­ی موثّق فتوای مجتهد را بشنود، این نقل فتوا حجّت است.
عمل بدون تقلید
 سوال: [6]  من بیست ساله هستم، هنوز از کسی تقلید نکرده­ام، اکنون باید چه کار کنم و تکالیف گذشته­ام چطور می­شود؟

 جواب: اکنون شما باید از مجتهد جامع الشّرایط تقلید کنید؛ امّا نسبت به اعمال گذشته­ی تان، اگر مطابق با فتوای مجتهدی که وظیفه شما تقلید از او بوده، انجام شده باشد، صحیح و مجزی است؛ چنانچه بر خلاف رأی مجتهد (که وظیفه­ی شما تقلید از او بوده) عمل کرده باشید، اعمال گذشته را باید مطابق دستور مجتهد جامع الشّرایط قضا کنید.[1]
 سوال: [7] آیا مسلمان دوازده امامی می‌تواند بدون مرجع تقلید زندگی کند؟ اگر کسی از مجتهدی تقلید نکند آیا مرتکب گناه و معصیت شده است؟
بهترین مرجع تقلید زنده کیست؟ و از مرده‌ها کدام­ها بوده­اند؟
 جواب: عمل عوام اگر تقلید نکند و مخالف فتوای مجتهد اعلم (که وظیفه­اش تقلید از او بوده) باشد، باطل است.
مرجع تقلید را هم باید خود مردم (مکلّفین) تحقیق کنند و با ملاک‌های که در رساله عملیه[2] بیان شده است، تعیین نمایند.
مراجع عظام تقلید گذشته که خداوند رحمت شان کند، بسیار بوده­اند، شناختن تک تک آنها برای عموم ضرورتی ندارد.
 سوال: [8]  وظیفه کسی که تاکنون مرجع تقلید نداشته چیست؟ و اعمال گذشته­اش چطور می­شوند؟ چنانچه اعمال گذشته­­اش با نظر مجتهدی که وظیفه­اش تقلید از او بوده مخالفت کند، وظیفه­اش چیست؟
 جواب: چنانچه اعمال گذشته او موافق احتیاط و یا مطابق با نظر مجتهد که وظیفه­اش تقلید از او بوده باشد صحیح است، در غیر این صورت باید اعمال گذشته‌اش را اعاده و قضا کند.
تقلید از چند مرجع
 سوال: [9] آیا می­توان در بابی از ابواب فقه، ازمرجعی و در باب دیگر، از مرجع دیگری تقلید کرد؟
 جواب: اگر هر دو یا چند مجتهد در علم و سایر شرایط اجتهاد، مساوی باشند تقلید از دو یا چند مرجع در ابواب مختلف فقه اشکال ندارد.
اگر یکی اعلم از دیگری باشد تقلید از غیر اعلم جواز ندارد، مگر در مواردی که در رساله عملیه بیان شده است.
 سوال: [10] آیا انسان می­تواند در بعضی موارد از مجتهد دیگر کسب تکلیف کند، بدون آنکه قصد تقلید دایمی از وی، یا قصد تغییر مجتهد خود را داشته باشد؟
 جواب: کسب تکلیف در ارشاد و هدایت و نیز راهنمایی کردن در مسائل شرعی اشکال ندارد؛ فقط در مسائل که مجتهد خودش نظر واستنباط مخصوص به خود و اختلاف در فتوا با سایرین دارد، مقلّد باید مطابق رأی مجتهد و مرجع خودش عمل کند.
بقا بر تقلید میت
 سوال: [11]  مقلّد یکی از مراجع بودم و پس از وفات او، بدون رجوع به مجتهد زنده، به تقلید از او باقی مانده­ام؛ اکنون چه وظیفه­ای دارم؟
 جواب: اگر مجتهد میت اعلم از مجتهدین زنده بوده با اجازه مجتهد زنده می­توانید به تقلید از میت باقی بمانید؛ چنانچه از مجتهدین حی کسی که اعلم از مجتهد میت است باشد، باید به او رجوع کند.
در فرض سؤال در این مدت اگر اعمال شما مطابق فتوی مجتهدی که وظیفه شما تقلید از او بوده باشد، صحیح است و الاّ باید قضا شود.
 سوال: [12] آیا طبق فتوای حضرتعالی، بقاء بر تقلید مجتهد اعلم که وفات نموده است، جایز است؟
 جواب: اقوی جواز بقاء بر تقلید از میت است، چنانچه مجتهد میت اعلم از احیاء باشد، بقاء بر تقلید از میت واجب است.
 سوال: [13]  هل تجیزون لمقلدی المرحوم المرجع السید محمد حسین فضل الله(قدس الله نفسه الزکیة) البقاء على تقلیده فی المسائل الشرعیة التی عملوا بها أو حتى التی لم یعملوا بها­، أو أن یرجعوا إلى سماحتکم(دام ظلکم الکریم) فی المسائل الشرعیة المستحدثة ماذا رأیکم؟
 جواب: فی مفروض السؤال علیکم بالرجوع إلی المجتهد الحیّ الأعلم، و الرجوع إلیّ فی المسائل المستحدثة و فی کلّ المسائل الشرعیة لابأس به إن شاءالله.
تغییر مرجع تقلید
 سوال: [14]  اگر بعد از فوت مرجع، مرجع تقلید زنده­ای را انتخاب کنند و بعد از سالها متوجه شوند مرجع اعلم­تری نسبت به مرجع انتخاب شده وجود داشته، آیا می­توانند مرجع تقلید شان را عوض کنند؟
 جواب: چنانچه مرجع دوّم اعلم باشد، مؤمنین هرگاه که عِلم به اعلمیّت پیدا کردند، باید به اعلم عدول کنند.
 

[1] . (مسأله 17): عبادت جاهل مقصّر ملتفت، اگر چه مطابق باشد با واقع یا فتواى مجتهدى که تقلید وى از او صحیح بوده، به جهت عدم تحقق قصد قربت باطل است. ولى اگر عبادت را به رجاء امر انجام داده باشد و بعد کشف شود که امر موجود بوده، عمل محکوم به صحّت است.
(مسأله 18): عبادت جاهل قاصر، یا مقصّرى که هنگام عمل غافل است، و قصد قربت از او حاصل شده باشد، و بعد از عمل کشف شود، که مطابق با واقع، یا فتواى مجتهدى که از او تقلید مى کند، باشد. صحیح است.
[2] . (مسأله 22): اجتهاد مجتهد، به چند طریق شناخته مى شود: اوّل: علم وجدانى؛
دوم: شهادت عدلین از اهل خبره و اگر عدلین از اهل خبر نباشند و احتمال برود که از اهل خبره شنیده‌اند، به شهادت آنان نیز اجتهاد ثابت مى‌شود.
اگر دو نفر عادل از اهل خبره شهادت به اجتهاد کسى بدهند و دو نفر عادل دیگر غیر از اهل خبره، نفى اجتهاد او را نمایند، شهادت عدلین از اهل خبره مقدّم است، ولی اگر بیّنتین، اهل خبره باشند، اجتهاد ثابت نمى‌شود.
سوم: شیاعى که مفید علم، یا اطمینان، به اجتهاد کسى باشد.
(مسأله 23): اعلمیت مجتهد به بیّنه‌اى که معارض نداشته باشد و به شیاعى که مفید اطمینان باشد، ثابت مى‌شود.
(مسأله 24): هر گاه دو نفر مجتهد باشند، عِلم و یا بیّنه قائم به اعلمیت یکى از آنها نشود، اگر علم به اختلاف فتوى بین آنها نباشد، مکلّف در تقلید یکى از آنها مخیّر است و ظن به اعلمیت یکى، اثر ندارد، ولی اگر علم به اختلاف فتوى باشد، باید به احوط القولین عمل نمود و ظن به اعلمیت یکى مؤثر نیست، چه رسد به احتمال اعلمیت، امّا اگر احتیاط ممکن نباشد، باید از محتمل الاعلمیّه تقلید کرد.

مسائل بلوغ و سن تکلیف

مسائل بلوغ و سن تکلیف

سن تکلیف دختران

سن تکلیف دختران

 سوال: [15] سن تکلیف برای دختر چند سالگی است؟
 جواب: طبق نظر مشهور فقهاء تمام کردن نه سال قمری است، ولی به نظر اینجانب اگر دختر در ماه رمضان قدرت بر روزه گرفتن نداشته باشد و یا برایش حرجی باشد و هنوز عادت ماهانه هم نشده باشد، تا سیزده سال قمری به تکلیف نمی¬رسد.
 سوال: [16] به نظر حضرت عالی دختران در چه سنی به بلوغ می-رسند؟ و آیا نُه سال تمام موضوعیّت دارد یا مثل مرحوم صاحب جواهر (در جلد 26، صفحه 4) آن را اماره برای بلوغ طبیعی می-دانید، چنانچه از نظر مرحوم شیخ طوسی و قاضی ابن برّاح، محقق حلّی، علامه حلّی، شهید اول نیز این مسأله استفاده می-شود.
خلاصه این که آیا بلوغ یک مسأله تعبّدی و فقهی است، یا این که یک موضوع خارجی، آیا علائم و امارات بیان شده از طرف شارع مقدس از قبیل سن، احتلام، حیض و... موضوعیت ندارند؟
 جواب: اگر دختران بعد از گذشت نُه سال عادت ماهانه نشوند، به نظر اینجانب طبق روایات صحیحه در سن سیزده سالگی به تکلیف میرسند و اگر قدرت بر نماز و روزه داشته باشند احتیاطاً بعد از نُه سالگی تکالیف‌شان را انجام دهند.
در فرض سؤال سن، احتلام و حیض علایم بلوغ شرعی‌اند.
 سوال: [17] تعیین سن برای انجام فرایض دینی، با احکام امضائی و معاملاتی فرق دارند؟ آیا بین سن انجام فرائض دینی از قبیل نماز و روزه، با احکام امضائی و معاملاتی فرقی قائل هستید یا هر دو را در نُه سالگی می¬دانید؟
 جواب: در فرایض بلوغ شرعی کافی است، ولی در معاملات و ... بلوغ عقلی نیز لازم است.
 سوال: [18] آیا بین بلوغ عقلی، بلوغ دینی و بلوغ جنسی فرق قائل هستید؟ یا نه. یا به تعبیر دیگر به نظر جناب عالی برای همه تکالیف سن واحدی (نُه سالگی در دختران) جعل و تشریع شده، یا این که هر تکلیفی سنی خاصّی را اقتضا می¬کند؟
 جواب: بله فرق است، در بلوغ شرعی سن و سایر علائم کافیست، ولی در بلوغ عقلی تشخیص منفعت و ضرر لازم است.
 سوال: [19]  روزه در چه سنی واجب می¬شود، آیا این امر در کلیه کشورها یکی است؟ چون کشورهای مثل پاکستان، افغانستان و ... با عربستان و مانند آن فرق دارد، که دخترها تا سن نُه و ده سالگی بسیار ضعیف‌اند و توانایی روزه گرفتن را ندارند تکلیف آن‌ها چگونه است؟ اگر لطف کنید و در رابطه با این مسئله توضیحات ارائه نمایید، هدایت بخش خواهد بود.
 جواب: پسرها بعد از تمام کردن پانزده سال قمری و دخترها در سن سیزده سالگی (در صورتی که قبل از سیزده سالگی عادت ماهانه نشوند) به تکلیف می¬رسند، که اگر قدرت دارند بعد از نُه سالگی نماز بخوانند و روزه بگیرند، بنابر احتیاط نمازش را بخوانند و روزه هم بگیرند والاّ در صورتی که هنوز عادت نمی¬شوند و توان روزه گرفتن ندارند سن تکلیف دختران تا سیزده سالگی تأخیر پیدا می¬کند.
 سوال: [20] نظر مبارک راجع به سن بلوغ دختران چیست؟ لطفا بفرمایید آیا دختران با تمام شدن نُه سال قمری بالغ می¬شوند یا داشتن قدرت بر انجام واجب شرط است؟ اگر در ماه رمضانی نتواند روزه بگیرد و تا رمضان بعدی نتواند قضای آن را انجام دهد تکلیفش چیست؟ در فرض که نُه ساله مکلّف نشوند، تصرفات مالی و ازدواج دختران چه صورت خواهد داشت؟
 جواب: در فرض سؤال اگر دختری بعد از اکمال نُه سال قدرت بر روزه گرفتن نداشته باشد، قضا بر او واجب نیست؛ اما در رابطه با تصرفات مالی هم باید تا سن سیزده سالگی یا دیدن حیض، احتیاط شود.
 سوال: [21] درباره سن بلوغ دختران، بفرمایید:
الف) سن بلوغ دختر از نظر شرعی چند سالگی است؟
ب) آیا برای دختر از حیث بلوغ می¬توان بین عبادات، عقود و ایقاعات تفاوتی قائل شد؟ یا خیر.
ج) برای اجرای حدود و قصاص چطور؟
 جواب:
الف) اگر دختری قبل از سیزده سالگی عادت ماهانه نشود، در سن سیزده سالگی در حد تکلیف شرعی می¬رسد، اگرچه احوط انجام دادن نماز و روزه بعد از نه سالگی است.
ب) در بلوغ دخترها تفاوت وجود دارد، ممکن است بعضی¬ها به رشد فکری نرسند که بتواند نفع و ضرر خود را در اوایل سن بلوغ تشخیص دهند؛ لذا بعض عقود و ایقاعات را نمیتوانند انجام دهند.
ج) در اجرای حدود و قصاص هم بلوغ شرعی و رشد عقلی معتبر است.
 

سن تکلیف پسران

سن تکلیف پسران

 سوال: [22]  شرایط واجب شدن روزه برای پسران در چه سنی است آیا همان بلوغ شرعی است؟
 جواب: بله، تمام کردن پانزده سال قمری ملاک است، ولی چنانچه قبل از آن سایر علایم بلوغ را داشته باشند، مکلف و بالغ محسوب می‌شوند.
 سوال: [23]  نشانه‌های بالغ شدن در پسران چیست؟ لطفاً بیان فرمایید.
 جواب:
1ـ تمام کردن پانزده سال قمری؛ 2ـ جنابت؛ 3ـ روییدن موهای خشن بالای عورت.
 سوال: [24]  آیا پسری که علائم سبیل و ریش در صورتش پیداست، می‌تواند از نشانه‌های بالغ شدن او باشد؟
 جواب: موارد یاد شده از علائم بلوغ محسوب نمی‌شوند.
 سوال: [25]  حکم پسری که علائم بلوغ را در خودش کاملاً می‌بیند، اما در انجام تکالیف خود شک دارد و فکر می‌کند که هنوز احکام شرعی برایش واجب نشده است چیست؟
 جواب: اگر یکی از علائم بلوغ در آن موجود باشد، باید به احکام شرعی خود عمل کند.
 سوال: [26]  پسری هست که به حد بلوغ رسیده، اما پدر و مادرش نمی‌گذارد که روزه بگیرد، می‌گویند ضعیف می‌شود، تکلیف روزه و نماز این پسر چگونه است؟
 جواب: در ترک واجبات و انجام محرّمات اطاعت از والدین جایز نیست، باید به تکالیفش عمل کند.
 سوال: [27]  کسی که نمی‌دانسته به حد بلوغ رسیده و نماز و روزه برایش واجب شده است، بعداً می‌فهمد که چندین سال نماز نخوانده و روزه نگرفته است، وظیفه‌اش چیست؟
 جواب: در فرض سؤال اگر قضایی نماز و روزه‌های گذشته رابجا آورد کافیست، کفّاره ندارند.
 

مسائل عبادی

مسائل عبادی

احکام طهارت

احکام طهارت

سیزده چیز نجاست را پاک مى­کند، که آنها را مطهّرات گویند:
1ـ آب؛ 2ـ زمین؛ 3ـ آفتاب؛ 4ـ استحاله؛ 5ـ انقلاب؛ 6ـ انتقال؛
 7ـ اسلام؛ 8ـ تبعیّت؛ 9ـ برطرف شدن عین نجاست؛ 10ـ استبراء حیوان نجاستخوار؛ 11ـ غائب شدن مسلمان؛ 12ـ خارج شدن خون متعارف از ذبیحه؛ 13ـ سنگ و کهنه استنجاء.
طهارت کودک مسلمان:
 سوال: [28]  اگر شخصی با فرزند یک و نیم ساله (18 ماهه) خود غذا بخورد، یعنی با قاشقی که به او غذا می‌دهد خودش نیز غذا بخورد، چون آن طفل پاکی و نجسی خود را نمی‌فهمد این کار از نگاه شرعی چه حکمی دارد؟
 جواب: چون دهان بچه­ی مسلمان پاک است غذا خوردن با این بچه در یک ظرف و حتی با یک قاشق اشکال ندارد.
روش تطهیر متنجس
 سوال: [29] برای پاک کردن جایی که نجس است و آب کشیده نمی‌شود، آیا سه بار کشیدن دستمال خیسِ پاک که هر دفعه آن را آب کشیده‌ایم کافیست؟
 جواب: تنها دستمال خیس کشیدن کفایت نمی­کند، ولی چنانچه آب جاری مانند: آبِ شیر را یکبار در محل نجس جاری کند طوری که عین نجاست زایل شود و بعد محل را با پارچه پاک خشک کند، آن محل پاک می­شود.
 سوال: [30]  آیا موکت چسپیده به زمین به وسیله آب لوله کشی پاک می‌شود؟ اگر پاک می‌شود آیا فشار دادن و جمع کردن غساله آن با دستمال و مانند آن لازم است؟
 جواب: اگر آب جاری مانند آب شیر به محل نجس جریان و استیلا بر عین نجس پیدا کند و آن را از بین برد، محل نجس پاک می­شود و نیاز به فشار دادن نیست.
 سوال: [31] چوب نجس چگونه پاک می‌شود؟
 جواب: اگر چوپ نجس را بین آب کر بگذارند یا طوری زیر باران بگذارند که آب در آن نفوذ کند، پاک می­شود.
تطهیر لباس با ماشین لباسشویی
 سوال: [32]  شستن لباس نجس در لباسشویی­های تمام اتوماتیک که عمل شستن، آب کشیدن و خشک کردن را انجام می­دهند چه حکمی دارد؟ آیا لباس نجس با این روش پاک می­شود؟
 جواب: چنانچه بعد از بر طرف شدن عین نجاست و بعد از ریختن آب روی لباس، آن را طوری فشار دهد که آب اول (غساله) از لباس خارج شود، چون آب موجود در لباسشویی حکم آب قلیل را دارد، اگر این عمل را بنابر احتیاط سه بار تکرار کند، لباس نجس پاک می­شود و الاّ طهارت لباس­ها محل اشکال است.
معاشرت با غیر مسلمان
 سوال: [33] حکم معاشرت با غیر مسلمان چیست؟ آیا کسانی که در کشور‌های غیر اسلامی زندگی می­کنند می‌توانند از غذا‌های غیر گوشتی آن‌ها استفاده کنند یا با آن‌ها داد و ستد داشته باشند؟
 جواب: اگر آن غذا و ظرف‌ها با رطوبت بدن آنها تماس نگرفته باشند، پاک است و الاّ باید اجتناب گردد؛ روغن حیوانی در حکم گوشت حیوان است، اگر ذبح شرعی آن احراز نشود نجس است، همچنین غذا‌های غیر گوشتی، اگر ملوث با چربی نجس یا ظرف نجس باشند حرام­اند. ولی داد و ستد با غیر مسلمانان در صورتی که مفسده‌ی نداشته باشد اشکال ندارد.
 سوال: [34]  من در یک کشوری هستم که پر از کافر هست؟ نشست و برخاست و حرف زدن و زندگی با آنها چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر تحت تأثیر آنها قرار نگیرید زندگی و رفت و آمد با آنها اشکال ندارد؛ ولی آنها نجس هستند، دست دادن با رطوبت بدن با آنها اشکال دارد؛ همچنین خوردن غذا در ظرف‌های آنان جایز نیست.
 سوال: [35]  من مدت دو سال است که در یک رستوران کار می­کنم و همکار هندی با آئین هندوئیست دارم، ایشان وظیفه آشپزی دارد، حتی در ماه رمضان المبارک که عده‌ای از خیّرین از رستوران ما افطار صائم تهیه می­کنند؛ ایشان (آشپز هندو) غذای ما را آماده می­کند حکم شرعی در این باره چیست؟
 جواب: کسانی‌که مسلمان نباشند محکوم به نجاست‌اند؛ اگر غذا با رطوبت به بدنهای آنها ملاقات کند نجس می‌شود و خوردن نجس حرام است.
 سوال: [36]  بوسیدن دست یک استاد هندو (غیر مسلمان) چه حکمی دارد؟ حکم غذا خوردن با یک غیر مسلمان در یک ظرف چیست؟
 جواب: بوسیدن دست غیر مسلمان مشروعیت ندارد؛ همچنین غذا خوردن با آنها در یک ظرف جایز نیست.
 سوال: [37]  من در کشوری زندگی می­کنم که تمام کافرند و من تمام روز با آنها ارتباط دارم واستادان ما نیز کافرند وحتی بعضی اوقات در هتل­های غیر مسلمان غذای غیر گوشتی خوردم تکلیف شرعی من چیست؟
 جواب: کفار و ظرف­های آنان محکوم به نجاستند و گوشت ذبیحه آنها نیز حرام است؛ ولی اصل معاشرت با آنها اشکال ندارد.
 سوال: [38]  آیا آئین هندوها و سیک‌ها و همین طور آئین بودایی شرک است یا بت پرستی؟
وظیفه مسلمانان افغانستان که در کشورشان یک اقلیّت سیک است که مراسم شان آزادانه اجرا می­شود چیست؟
 جواب: هندوها و بودائی­ها مشرکند و بت پرستی همان شرک است؛ در فرض سؤال اگر آنها مقررات حکومت اسلامی را رعایت کنند در امانند؛ ولی محکوم به نجاست هستند.
 سوال: [39]  بنده همراه خارجی‌ها کار می­کنم، مشکل من اینست که در آشپزخانه تمام کارمندان خارجی می­باشند، در آشپزخانه آنها گوشت خوک طبخ می­شود و درکنارش دیگر طعام‌ها نیز هست، ممکن است روغنش مخلوط باشد یا از یک دیگ استفاده کنند، ناگفته نماند که آشپزها از دستکش استفاده می­کنند، آیا می­توانیم از سایر گوشت­ها یا موادی که در روغن پخته می­شود، استفاده کنیم؟
لباس هایمان را نیز خارجی‌ها همراه لباس خودشان می­شویند؛ آیا با این لباس‌ها می­شود نماز خواند؟
 جواب:
ج1. طعام خوردن از چنین آشپزخانه‌های جائز نیست، ولو دست کفّار به آن طعام‌ها نخورد، خود گوشت و روغن خوک نجس است.
ج2.آن لباس ها، لباس‌های شما را هم نجس می­کند، مگر اینکه لباس هایتان را دوباره تطهیر شرعی کنید، یا اینکه لباس­ها با آب جاری شستشو شود و با دست کفار ملاقات نکند که در این صورت نیز لباس‌ها پاک می‌شود.
 سوال: [40]  من جهت تحصیل به هند آمده­ام، در مورد استفاده از نان و سایر مواد خوراکی آن سوال دارم، مواد غذایی که توسط هندو­ها تهیه می­گردد، چه حکمی دارد؟
 جواب: غذاهای که با دست هندو‌های غیر مسلمان، با رطوبت تماس بگیرد نجس است و خوردن آن جواز ندارد.
 سوال: [41]  آیا کار کردن با خارجی­ها و کسب معاش از کار کردن با آنها جواز شرعی دارد؟ یا خیر.
 جواب: کار کردن با آنان اشکال ندارد؛ مگر اینکه مفسده‌ی داشته باشد که موجب انحراف شود، یا سبب شود که شما از غذایی آلوده‌ی بخورید که با دست کفار با رطوبت برخورد کرده و نجس شده‌ است و مانند آن، که در این صورت‌ها از معاشرت با آنان باید خودداری کنید.
 سوال: [42]  آیا انسان­های مسیحی نجس هستند؟ غذا خوردن با آنها چه حکمی دارد؟
 جواب: در فرض سؤال شخص مسیحی نجس است و خوردن غذای که با رطوبت با بدن آنان ملاقات کرده‌اند، جایز نیست؛ چون تماس بدن آنها با رطوبت به غذا، غذا را نجس می‌کند.
 سوال: [43]  مسلمانی که حداقل به زبان می­گوید من مسیحی هستم و عملاً به کلیسا می­رود و تارک الصلاة و صوم است، آیا معاشرت با او جایز است؟ یا خیر؛ در یک ظرف نان خوردن با او و در خانه او چای خوردن و... چه حکمی دارد؟
 جواب: مسلمانی که می­گوید من مسیحی هستم و کلیسا هم می‌رود و اهل نماز روزه هم نیست، این شخص مرتد حساب می‌شود و نجس است، همچنین سایر احکام مرتد بر او مترتب است؛ لذا تماس بدن و لباس و هر چیزی دیگری که مرطوب باشد با بدن و لباس مرتد نجس می­شود و حکم معاشرت با او  مانند معاشرت با سایر کفار است.
تولیدات گوشتی غیر مسلمان
 سوال: [44]  حکم استفاده از چرمهای خارجی که در کشورهای اسلامی فروخته می‌شوند چست؟
 جواب: چرم‌های خارجی که حیوان آن مشکوک التذکیّه باشند، محکوم به نجاست‌اند؛ چنانچه به دلایلی یقین کنند که چرمی از پوست حیواناتی تهیه شده­است که تذکیّه شرعی گردیده‌اند، پاک است.
استنجاء و طهارت
 سوال: [45]  اگر کسی ادرار کند می­تواند مخرج بول را با دستمال توالت تطهیر کند، چون در جایی که من کار می­کنم امکان تطهیر با آب وجود ندارد و فقط دستمال توالت موجود است؛ در ضمن اگر بخواهم نماز ظهر را بعد از باز گشت از کار بخوانم، نمازم قضا خواهد شد.
 جواب: بول فقط با آب قابل تطهیر است، با چیز دیگر تطهیر نمی‌شود، چنانچه بدون تطهیر با آب، نماز بخواند نمازش باطل است؛ مگر اینکه امکان تطهیر با آب به هیچ وجه نباشد، که در آن صورت با همان بدن نجس نمازش را بخواند؛ ولی سعی کند که با بدن و لباس پاک نماز بخواند.
 سوال: [46]  در برخی از کشور‌های خارجی‌ که در توالت آنها آب نیست، اگر با کاغذ طهارت کرده و با آن حالت نماز بخوانیم اشکال شرعی وجود دارد؟ یا خیر.
 جواب: با کاغذ طهارت حاصل نمی‌شود و نماز خواندن با آن جایز نیست.
 سوال: [47]  من بعد از اینکه تشناب (توالت) می‌روم بعد از ادرار، آبی مانند منی، ولی سفید مثل آب و غلیظ با شدت زیاد بیرون می‌آید؛ هر بیست و چهار ساعت یکبار این حالت پیش می‌آید، آیا غسل دارد؟ یا نه.
 جواب: اگر علائم و نشانه‌های منی را داشته باشد، یعنی با التذاذ خارج و بعد از خارج شدن بدن سست شود، آن مایع منی است و غسل جنابت واجب می‌شود، ولی چنانچه علایم منی را نداشته باشد برای آن غسل واجب نیست، که اگر این آب بعد از استبرا خارج شده باشد، پاک است و الاّ نجس هست.[1]
 سوال: [48]  شخصی بر اثر تصادف پایش آسیب دیده، از ران تا بند پا را گچ گرفته است، این شخص در استنجاء مشکل دارد و فعلاً با تیمم نماز می‌خواند، آیا نمازش صحیح است؟ «قابل یاداوری است که وضو گرفتن از نظر صحی برایش ضرری ندارد»
 جواب: در فرض سؤال این شخص باید وضو بگیرد و اگر در استنجا مشکل دارد و نمی­تواند ازاله­ی نجاست کند با همان وضع باید نماز بخواند، بعداً هر چندروزی که با تیمم نماز خوانده، آن نماز‌ها را قضاء کند.
 سوال: [49]  ما در کشور هند برای تحصیل آمده­ایم و در جایی که ما زندگی می­کنیم، دستشویی (توالت) روبه قبله می­باشد، آیا از نظر شرعی(البته در حالت مجبوری) تکلیفی داریم؟
 جواب: موقع تخلّى باید طرف جلوى بدن یعنى شکم و سینه رو به قبله و پشت به قبله نباشد.
در فرض سوال اگر اصلا امکان نداشته باشد که رو به قبله و پشت به قبله بول نکنید، پشت به قبله بول کردن اشکال ندارد.
نظافت و بهداشت
 سوال: [50]  آیا موی‌های اضافی که زیر بغل و سایر بدن (شرمگا) می­روید، از نگاه دین اسلام باید تراشیده شود؟ یا خیر.
برخی از روحانیون گفتند که در صورت امکان مستحب است که ازاله شود، اگر بخواهیم ازاله کنیم، آیا حتما باید بتراشیم یا با استعمال مو برهای امروزی و... نیز می­توانیم موها را زایل کنیم؟
 جواب: ازاله موهای که در مواضع بدن می­رویند از جمله­ی نظافت است و نظافت هم طبق حدیث نبوی جزء ایمان است؛ سزاوار است که موهای زاید برطرف گردد، در هر صورت فرقی بین ازاله­ی آن با تراشیدن یا با استعمال پودرهای بهداشتی و مانند آن نیست.
 سوال: [51]  استفاده از موی‌بَرهای دایمی برای از بین بُردن مو‌های زاید بدن، چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر موجب ضرر نباشد اشکال ندارد.
 سوال: [52]  آیا اصلاح موهایی که در سنین بلوغ در زیر بغل و میان پاهای انسان می­روید واجب است؟
اگر اصلاح آن واجب است چگونه باید آن را اصلاح نمود؟ یعنی صرفا کوتاه کردن آن در هفته­ای یک یا دو بار کفایت می­کند یا باید حتما با تیغ اصلاح شود؟
اگر کسی نمی­دانسته است نماز و روزه­های گرفته شده او چه حکمی دارد؟ آیا باید قضا و اعاده کند؟
 جواب: اصلاح آن واجب نیست، بلکه مستحب است و به هر نحو اصلاح شود کفایت می­کند و نماز و روزه بدون اصلاح موهای مذکور صحیح است، قضا و اعاده ندارد.
چیز پاک چگونه نجس مى شود  
 سوال: [53]  شبهه­ای به این صورت است که اگر سگی از ظرف آبی، که دقیقا برابر با میزان آب کر می‌باشد، آب بخورد، حجم آب ظرف از حجم آب کر کمتر می‌شود و بدیهی است که آب با ملاقات سگ کاملاً نجس می­شود؛ ولی اگر آن سگ به جای نوشیدن آب در ظرف ادرار نماید (نه به میزانی که رنگ و بوی آب را تغییر دهد) با این که می‌دانیم آب حاوی ادرار سگ هست، حکم این آب که به اندازه‌ی ادرار سگ از حجم آب کر نیز بیشتر است، چیست؟
 جواب: در صورت ملاقات سگ با آبی که درحین ملاقات کمتر از کر باشد آن آب نجس می‌شود؛ ولی اگر در آبی که هنگام ملاقات نجس به اندازه کر بوده است و سگ در آن ادرار کند و اوصاف سه گانه آب (رنگ، بو و مزه) تغییر نکند آن آب پاک است.
 سوال: [54]  ما در افغانستان زندگی می­کنیم، اینجا آب تشناب که نجس است داخل کوچه می‌آید، وقتی که باران می‌آید و همه جا گل می­شود، سؤال اینست که در صورت گلی شدن لباس‌ها، آیا با لباس گلی می­شود نماز خواند؟
 جواب: اگر یقین به نجاست آن گِل‌ها پیدا کند نجس‌اند و نماز خواندن با آن جایز نیست؛ اگر کسی یقین به نجاست آنها ندارد، لباس های گِلی پاک‌اند و نماز خواندن با آن بلامانع است.

[1] . (مسأله 390): اگر رطوبتى از انسان خارج شود و نداند منى است یا بول، یا غیر اینها، چنانچه با شهوت و جستن، بیرون آمده و بعد از بیرون آمدن آن، بدن سست شود، آن رطوبت حکم منى را دارد و اگر هیچ یک از این سه نشانه یا بعضى از اینها را نداشته باشد، حکم منى را ندارد، ولى در مریض لازم نیست آن رطوبت، با جستن بیرون آمده باشد، بلکه اگر با شهوت بیرون آید، و در موقع بیرون آمدن، بدن سست شود، در حکم منى است.

نجـاسات

نجـاسات

(مسأله): نجاسات (11) چیز است:
اول«بول»، دوم «غائط»، سوم «منى»، چهارم «مردار»، پنجم «خون»، ششم و هفتم «سگ و خوک»، هشتم «کافر»، نهم «شراب»،
دهم «فقاع»، یازدهم «عرق شتر نجاستخوار».
خون   
 سوال: [55]  بعد ازتزریق آمپول مقداری خون خارج می¬شود که معمولا با پنبه الکلی آن را پاک می¬کنند؛ حال می¬شود با این وضعیت (که با پنبه پاک کرده¬اند) نماز خواند یا باید آن محل را آب کشید؟ در صورت عدم خروج خون آیا آن آمپول وارد شده در بدن نجس است؟
 جواب: اگر الکل با خون مخلوط شود باعث نجس شدن بدن می‌شود، که دراین صورت با الکل نجس نماز خواندن جواز ندارد، ولی چنانچه خون تنها باشد و از سر انگشت کمتر، در نماز اشکال ندارد؛ هر چند خود خون نجس است و باید تطهیر گردد.
شراب و مست کننده ها
 سوال: [56]  شرابی که از دیگر میوه‌ها ساخته می‌شود مانند توت و سیب چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر مست کننده باشند خوردن آن جواز ندارد.
 سوال: [57]  حکم آبغوره‌ای که جوشانده شده است چیست؟
 جواب: غوره‌ی که انگور شده است، اگر جوش بیاید تا زمان که دو سوّم آن براثر جوشیدن از بین برود نجس است؛ ولی غوره¬ی که انگور نشده باشد، با جوش آمدن نجس نمی‌شود.
 سوال: [58]  نظر به اینکه اغلب ماءالشعیرهای وارداتی در کارخانجاتی تولید می¬شوند که در همان خط تولید انواع نوشیدنی‌های الکلی و مسکر نیز تولید می¬شوند، آیا مصرف این نوع از ماءالشعیرها از لحاظ شرع اشکال دارد؟
 جواب: اگر ماء الشعیر با مسکرات و نجس ملاقات کند نجس می‌شود؛ چنانچه شک داشته باشد که با نجس ملاقات کرده یا نه؟ در صورتیکه ظرف آن محکوم به نجاست نباشد، آن ماء الشعیر پاک است و الاّ نجس می¬باشد.
 سوال: [59]  آیا استفاده از الکل در داروها مجاز است؟
 جواب: اگر مسکر نباشد اشکال ندارد.
 

احکام نجاسات

احکام نجاسات

استفاده غیر حرام از نجس
 سوال: [60]  در طبیعت خوک به عنوان پاکساز طبیعت(همه چیز خوار) شناخته شده است، در کشور مسلمان مالزی و خیلی از کشورهای دیگر از این خصیصه¬ی خوک برای کاهش مقدار زباله¬ی (پسماند مواد غذایی) خانگی، هتلها، رستورانها، پادگانها و... استفاده می¬شود، هر هفتاد و پنج رأس خوک پرورشی در بیست و چهار ساعت یک تن (1000 کیلو) زباله را مصرف می‌نماید، خوک پرورشی در مکان¬های محصور و زیر نظر دامپزشکان پرورش می¬یابد.
فواید گوشت و پوست وچربی آن نیز بسیار فراوان است.
دخالت مسلمان در پرورش و تولید محصولات جانبی خوک جهت صادرات و مصرف اقلیت‌های دینی و ارز آوری و کاهش مقدار زباله جهت حفظ محیط زیست چه حکمی دارد؟
 جواب: استفاده از گوشت و زباله آن در غیر اکل و لبس (خوراک و پوشاک)، مانند تقویت زراعت و کشاورزی اشکال ندارد.
 سوال: [61]  خرید و فروش سگ تزئینی چه حکمی دارد؟
 جواب: سگ حیوان نجس است و نمی¬تواند اسباب زینت باشد؛ تنها خرید و فروش سگ گلّه یا سگ نگهبان خانه وباغ و زراعت اشکال ندارد؛ خرید و فروش بقیه سگ¬ها جائز نیست.
واسطه‌ها در متنجس
 سوال: [62]  اگر چیز نجس به چیز پاک برخورد کند شئ پاک نجس می¬شود، این نجاست تا چند واسطه قابل سرایت هست؟ یعنی اگر دست نجس به دست دیگر برخورد کند آن نجس می‌شود آیا برخورد دست دوم و سوم به دست دیگر نیز باعث نجاست آن‌ها می‌شوند؟
 جواب: از سه واسطه بیشتر اجتناب لازم نیست، در فرض سوال از دست چهارم اجتناب لازم نیست.
حکم وسایل دسته دوم غیر مسلمان
 سوال: [63]  می‌خواستم بدانم که اجناس دست دوم، مثل گوشی و لپ تاپ که از کشور‌های کفر وارد می‌شوند، آیا پاک‌اند؟ یا نجس.
 جواب: اگر علم به نجاست آنها نداشته باشند، محکوم به طهارت‌اند.
 سوال: [64]  قطعات الکترونیکی ازقبیل فلش دیسک وکامپیوتر و... که دربین افراد خارجی دست به دست می¬شوند از نظر طهارت چه حکمی دارند؟ زیرا این قبیل اجناس قابل تطهیر با آب نیستند؛ درضمن آن افراد همگی اهل کتاب و غیر مسلمان هستند؟
 جواب: در فرض سؤال اگر انسان علم به نجاست این وسائل نداشته باشد پاک‌اند؛ ولی اگر یقین به نجاست داشته باشد، ولو از هر راهی یقین به نجاست آن پیدا کرده باشد، آن وسایل محکوم به نجاست‌اند.
 

احکام وضو

احکام وضو

 سوال: [65]  آیا می¬توان مسح سر را از جلوی سر به سمت بالای سر کشید؟
 جواب: در فرض سوال احتیاط این است که مسح سر از بالا به پائین باشد.    
 سوال: [66]  آب مسجدی برای نماز گزاران همان مسجد وقف شده اگر بعد از نماز و خروج از مسجد یقین حاصل کند، نمازی را که با آن وضو در مسجد خوانده به دلیل اخلال در رکن باطل بوده است و هنوز حدثی از او سر نزده آیا برای اعاده نماز خارج از مسجد باید مجددا وضو بگیرد یا با همان وضو می¬تواند نماز را خارج از مسجد اعاده کند؟
 جواب: در فرض سؤال اگر از اول نمی‌دانسته است که این آب وقف خاص این مسجد است، بعد از وضو و نماز متوجّه شود نمازش صحیح است؛ ولی برای اعاده نماز احتیاط این است که وضو را نیز تجدید کند.
 سوال: [67]  آیا با غسل‌های مستحبی که در ماه مبارک رمضان وارد شده است، می‌توان نماز واجب خواند؟
 جواب: بله با غسل مستحبی می‌تواند نماز بخواند و نیاز به وضو ندارد.
وقت و دفعات وضو
 سوال: [68]  آیا وضو گرفتن مخصوص برای نماز واجب یک ساعت قبل از وقت نماز صحیح است؟
 جواب: اگر قصد وجوب کرده باشد وضو صحیح نیست، اما اگر با طهارت بودن را قصد کند اشکال ندارد.
 سوال: [69]  آیا انسان می¬تواند با وضویی که برای نماز واجبش گرفته است قضای نمازهای یومیّه¬ای را که قبلاً نخوانده است بجا آورد؟ آیا می¬شود با وضویی به نیت طهارت و پاکی، نماز¬های واجب و نماز¬های واجب قضا را خواند؟
 جواب: درهر دو فرض سؤال می¬تواند نماز بخواند.
شستن پا در وضو
 سوال: [70]  از کودکی عادت کرده‌ام که در طهارت کردن همیشه پاهایم را بشویم، آیا نماز و طهارت من درست است؟
 جواب: در فرض سؤال اگر عوض مسح، پاها را شسته باشید وضوی شما باطل بوده است، باید نمازهای که با این وضو خوانده شده را قضا کنید؛ ولی چنانچه قبل از مسح و یا بعد از مسح پاها را شسته باشید، اشکال ندارد.
موانع صحّت وضو
 سوال: [71]  آیا رنگ و جوهر خودکار معمولی مانع از رسیدن آب به اعضای وضو و غسل می‌شود؟
 جواب: در فرض سؤال رنگ خودکار معمولاً مانع رسیدن آب به پوست نیست، اگر مانع از رسیدن آب در پوست نشود پاک است و مانع از صحت وضو و غسل نمی‌باشد.
 سوال: [72]  نظر حضرتعالی را در خصوص خال‌کوبی بر روی بدن می¬خواستم بدانم، با این توضیح که خال‌کوبی را هم با آب و هم با رنگ انجام می¬دهند آیا خال‌کوبی مشکل شرعی دارد؟ یا خیر.
 جواب: اگر خال کوبی مانع از رسیدن آب به بدن نشود اشکال ندارد (از آنجایی که معمولا خال کوبی زیرپوست انجام می¬شود لذا مانع از رسیدن آب نمی¬شود) در فرض سوال اشکال ندارد.
 سوال: [73]  آیا خالکوبی برای وضو اشکال دارد؟
 جواب: اگر خال مانع از رسیدن آب به پوست بدن نباشد اشکال ندارد.
 سوال: [74]  وظیفه کسی که از کرم‌های جرم دار (ریمیل و ...) و معمولی قبل از وضو و غسل استفاده کرده چیست؟ آیا در صورتی که مانع از رسیدن آب باشد یا نباشد فرق می‌کند؟ یا خیر.
 جواب: اگر مانع از رسیدن آب در موقع وضو و غسل شود، وضو و غسل باطل است و نمی‌تواند با آن وضو و غسل نماز بخواند، در غیر موقع وضو و غسل اشکال ندارد.
مسح موی مصنوعی سر
 سوال: [75]  حکم شرعی مسح و غسل موهای مصنوعی چیست؟
 جواب: اگر جزء بدن قرار گیرد مسح روی آن اشکال ندارد و در غسل هم مانع حساب نمی‌شود.
 سوال: [76]  آیامسح سر به اندازه یک انگشت به کنار سر جایز می‌باشد؟ (بالای سر موی مصنوعی دارم)
 جواب: یک قسمت از چهار قسمت سر که مقابل پیشانی است، جای مسح می‌باشد و هر جای این قسمت را به هر اندازه مسح کندکافیست؛ اگر تمام پیشانی شما مصنوعی است در صورتیکه جزء بدن حساب می¬شود و از سر جدا نمی¬گردد مسح روی آن اشکال ندارد؛ ولی اگر جدا می‌شود، موقع مسح زیر آن باید مسح شود و مس روی آن و قسمت‌های دیگر سر کفایت نمی¬کند.
وضوی شخص معلول   
 سوال: [77]  سلام من دست چپم از مچ قطع شده چگونه وضو بگیرم؟
 جواب: در موقع وضو از آرنج بشویید و پای چپ تان را با مچ دست مسح کنید.
 

احکام جنابت

احکام جنابت

اسباب جنابت
 سوال: [78]  چه زمانی بر زنان غسل جنابت واجب می‌شود؟ اگر دخول صورت نگیرد ولی زن احساس شهوت نموده و آبی از رحمش خارج شود، تکلیف چیست؟
 جواب: انسان به واسطه دو چیز جنب می¬شود و غسل جنابت بر او واجب می¬گردد:
1ـ جماع؛
2ـ بیرون آمدن منى، در خواب باشد یا بیدارى، کم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بى شهوت، با اختیار باشد یا بى¬اختیار؛
در فرض سؤال چنانچه زنان به اوج لذت جنسی برسند و همزمان رطوبتی از آنها خارج گردد (که غالباً همراه با سستی بدن خواهد بود) رطوبت مذکور حکم منی را دارد و باید غسل جنابت نمایند؛ ولی در صورت شک وظیفه¬ی (غسل) ندارد.
 سوال: [79]  هرگاه زنان به اوج لذت جنسی برسند و همزمان رطوبتی از آنها خارج گردد و شک کند که رطوبت مذکور منی بوده یا نه تکلیف چیست؟
 جواب: اگر یقین به منی بودن دارد غسل جنابت واجب است و اگر شک داشته باشد غسل واجب نیست.
 سوال: [80]  آیا کسانی که دچار قطع نخاع هستند، با توجه به این که خارج شدن منی در آنها مشهود نیست، آیا پس از جماع باید غسل کند؟
 جواب: اگرچه منی خارج نشود، بعد از جماع غسل واجب است.
 سوال: [81]  از شخصی به علت بیماری دائماً منی خارج می‌شود و نمی‌تواند خود را کنترل کند، آیا این فرد همیشه جنب است؟
 جواب: اگر منی خارج شود آن شخص جنب است و اگر غسل کردن برایش ضرر دارد، عوض غسل تیمم کند.
 سوال: [82]  اگر در خواب آبی بدون بو از انسان خارج شود، بدون اینکه آدم بفهمد، آیا جنب شده وغسل بر او واجب می‌شود؟ یا خیر؛ در ضمن احکام لباس‌هایی که در بدنش بوده چیست؟
 جواب: علامت‌های خروج منی در رساله‌های عملیّه ذکر شده است  اگر آن علایم و نشانه‌ها نباشد جنابت صدق نمی‌کند و غسل واجب نمی‌شود.
اگر در لباس خود منى ببیند و بداند که از خود او است، که براى آن غسل نکرده، باید غسل کند و نمازهائى را که یقین دارد بعد از بیرون آمدن منى خوانده قضا کند؛ ولى نمازهائى را که احتمال مى دهد، پیش از بیرون آمدن منى خوانده لازم نیست قضا نماید.
 سوال: [83]  با توجه به اینکه وطی از دبر بعضاً منشأ بیماری‌های گوناگونی می‌شود آیا این کار با رضایت یا بدون رضایت زوجه جواز دارد؟ یا خیر. کسی که این عمل را مرتکب شده و به اوج لذت جنسی هم نرسیده آیا غسل او از وضو کفایت می‌کند؟ یا خیر.
 جواب: وطی از دبر با رضایت زوجه کراهت شدید دارد، ولی اگر دخول واقع شده باشد غسل جنابت از آن، کفایت از وضو می¬کند.
 سوال: [84]  اگر کسی به واسطه استمناء (جلق) جنب شود و فرصتی برای غسل نداشته باشد، آیا او نماز بخواند یا هیچ نماز نخواند؟
 جواب: در فرض سؤال که مرتکب یکی از معصیت¬های کبیره شده است باید توبه کند؛ اما اگر فرصت برای غسل نداشته باشد باید تیمم کند و نماز بخواند.
 سوال: [85]  اگر کسی با دیدن فیلمی تحریک جنسی شود و از او مقدار بسیار کمی حدود یک قطره آب شفافی که اصلاً شباهت به منی ندارد بیرون شود، آیا حکم جنابت را دارد؟ یا خیر.
 جواب: اگر علائم منی [که در مسئله 390رساله عملیه بیان شده است] را نداشته باشد حکم منی را ندارد و اگر با شهوت خارج شود و یا بعد از بیرون آمدن آن بدن سست شود در این صورت آن مایع منی بوده وغسل جنابت واجب می¬شود.
 سوال: [86]  کسی چندین سال در حال جنابت، روزه گرفته و نماز خوانده؛ در حالی که نمی¬دانسته جنب باید غسل کند، تکلیفش چیست؟
 جواب: باید نمازش را قضا کند و بنابر احتیاط واجب روزه‌اش را نیز قضا کند.
 سوال: [87]  چنانچه جنب بداند که عمداً یا غیر عمد تا آخر وقت نمی¬تواند غسل کند آیا می¬تواند با تیمم در اول وقت نماز بخواند؟
 جواب: در صورت علم به عدم امکان غسل می¬تواند در اول وقت نماز را با تیمم بخواند.
 سوال: [88]  کسی به دلیل نبود آب مجبور به تیمم بدل از غسل جنابت می¬شود و با آن تیمم نماز می¬خواند، سپس در ساعات بعد دسترسی به آب پیدا می¬کند، آیا اکنون باید غسل کند تا نماز‌های بعدی را بخواند یا همان تیمم بدل از غسل قبلی کفایت می‌کند؟
 جواب: وقتی دسترسی به آب پیدا کرد، تیمم آن شخص باطل می-شود باید غسل کند و نماز بخواند.
 سوال: [89]  اگر کسی جنب باشد و بنابر مشکلی نتواند غسل جنابت را در مدت یک و یا دو روز انجام دهد، تکلیف نماز آن شخص چطور می¬شود؟ آیا شخص نماز بخواند یا نه؟
 جواب: در فرض سؤال آدم جنب اگر غسل نتواند باید بدل از غسل تیمم کند و نماز بخواند.   
 

احکام حائض

احکام حائض

 سوال: [90]  آیا در عادت ماهیانه، برای انجام غسل باید تا پاک شدن کامل لکه‌ها که مدت هشت یا نُه روزی طول می‌کشد صبر کند؟
 جواب: در فرض سؤال باید تا زمانیکه از حیض کاملاً پاک نشده لازم است غسل حیض را به تأخیر اندازد.   
عادت زنانی¬که دارو مصرف می‌کنند
 سوال: [91]  به علت مصرف قرص‌های ضد بارداری در حالی که 10روز پیش از عادت ماهیانه پاک شدم دوباره خونریزی شبیه حیض دارم حکم شرعی آن چیست؟
 جواب: اگر خون ریزی دوّم در ایام عادت شما باشد و یا بین خونریزی دوم و قبلی ده روز فاصله شده باشد و علایم مخصوص خون حیض را داشته باشد آن خون، خون حیض است.
 سوال: [92]  کسی که قرض جلوگیری برای قطع عادت استفاده می‌کند اگر لکه هایی ببیند آیا حکم حیض را دارد یا استحاضه است؟
 جواب: حکم استحاضه را دارد؛ مگر اینکه خون مصادف با ایّام عادت باشد که در این صورت اگر کمتر از سه روز و زیاد تر از ده روز نباشد حکم حیض را دارد، باید به مقدار عادت سابقه را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد.
زنانی که شرایط عادت را ندارند
 سوال: [93]  آیا زنان که رحم آنها را به طور کامل برداشته‌اند و در سن یائسگی نیستند؛ خونی که می‌بینند عادت محسوب می‌شود؟ یا خیر.
اگر این زنها از شوهران شان طلاق بگیرند یا شوهران شان فوت کنند، آیا عده دارند؟ یا خیر.
 جواب:
ج1) بنابر احتیاط واجب اگر علائم خون حیض را داشته باشد؛ احکام حیض را جاری کنند.
ج2) بله اگر یائسه نباشند هم عده وفات دارند و هم عده طلاق.
 سوال: [94]  اگر زنی در سن یائیسگی خونی ببیند که تمام شرایط حیض را داشته باشد، عادت ماهیانه محسوب می‌شود، یا نه؟ اصولاً سن یائیسگی چه سالی است و آثار آن چیست؟
 جواب: خون حیض حساب نمی¬شود و آثار یائسگی این است که اگر شوهرش طلاق دهد عده ندارد.
سن یائسگی در زنان غیر قریشی پنجاه سال و در زنان قریشی (سیده) شصت سال می‌باشد.
اعمال عبادی زنان حائض
 سوال: [95] 
1ـ آیا حضور زنان حائض و جُنب در حسینیّه‌ها به هنگام عزادارى، رفتن به گلزار شهداء، قرائت فاتحه بر مزار گذشتگان و شرکت در جلسات قرآن جایز است؟
2ـ با توجّه به این که دعاى شریف کمیل، مشتمل بر آیه‌اى از سوره سجده است (جمله «اَفَمَنْ کانَ مُؤْمِنآ کَمَنْ کانَ فاسِقآ لایَسْتوُون»سوره سجده آیه 18)، آیا قرائت این دعا براى زنان حائض جایز است؟
 جواب:
ج1: اشکال ندارد.
ج2: با توجه به این که آیه مذکور آیه سجده نیست قرائت آن بر زنان حایض حرام نیست؛ ولی احتیاط در ترک آن است.
 سوال: [96]  کسی که عادت ماهیانه باشد و نذر صلوات داشته باشد، آیا در ایّام عادت می¬تواند نذر را ادا کند؟
 جواب: فرستادن صلوات در ایام عادت اشکال ندارد؛ در فرض سؤال می‌تواند نذر صلواتش را در حال عادت اداء نماید.
 سوال: [97]  زنی اقربایش فوت کرده است، جلسه ختم در مسجد برگزار می¬شود؛ به طور اتفاقی این خانم در این موقع حائض می-شود و نمی¬تواند به مسجد برود. اگر مسجد نرود آبرویش می¬رود، حال تکلیف شرعی چیست؟
 جواب: اطاعت از اوامر و نواهی الهی، هیچ گاه باعث آبرو ریزی کسی نمی¬شود و مجوّز ارتکاب حرام نیست؛ لذا مکث در مسجد برای این زن به این عذر که آبرویش در خطر است جائز نیست.
 سوال: [98]  جلسه ختم و فاتحه در مسجدی گرفته می¬شود، خانمی که باید در ختم شرکت کند، در این موقع حائض می-شود، شرکت نکردن او باعث ناراحتی صاحبان عزا می¬شود و احتمال دارد موجب بغض و عدوات گردد، وظیفه شرعی این زن چیست؟
 جواب: اگر ایشان عذرش را با صاحبان عزا بگویند، هیچ کسی ناراحت نمی‌شود چون عذری است که همه¬ی زن¬ها گرفتار آن می¬شوند؛ لذا ناراحتی معنا ندارد.
 

غسل میّت

غسل میّت

 سوال: [99]  یکی از بستگان ما در خارج از کشور فوت کرده است و یک شخص سنّی او را غسل داده است می‌خواستم بدانم تفاوت غسل میت شیعه با غسل میت سنّی چیست؟ آیا این غسل مجزی است؟ یا خیر.
 جواب: تفاوت غسل در این است که شیعه سه غسل را واجب می‌دانند:
یک غسل با آب خالص و یک غسل با آب سدر و یک غسل به آب کافور؛ ولی اهل سنّت فقط یک غسل را واجب می‌دانند که آن غسل با آب خالص باشد و دوتا غسل دیگر را مستحب می‌دانند؛ در صورتیکه غسل دهنده شیعه پیدا نشود این غسل کفایت می‌کند.
 سوال: [100]  آیا جدا شدن عضو از بدن انسان مرده یا زنده در هنگام دفن، نیاز به غسل دارد؟
 جواب: اگر دارای استخوان هست و قبلاً غسل داده نشده باشد، غسل آن واجب و الاّ غسل آن واجب نمی‌باشد، باید در یک پارچه بپیچند و دفن کنند.
 

غسل مس میّت

غسل مس میّت

 سوال: [101]  در برخی از شکستگی‌ها استخوان آشکار می¬شود در حالی که از بدن جدا نشده است، آیا مس آن نیاز به غسل دارد؟
 جواب: در فرض سوال غسل واجب نیست.
 سوال: [102]  داکتری روزانه با سه یا چهار طفل مرده تماس دارد تکلیف غسل مس میت او چیست؟
 جواب: اگر بدون دستکش، دست یا بدن انسان با بدن میت که سرد شده است، تماس بگیرد غسل مس میت واجب می‌شود؛ ولی اگر تماس با جسد از روی دستکش و مانند آن باشد موجب غسل مس میت نمی‌گردد.
 سوال: [103]  یک داکتر روزانه چندین میت را لمس می‌کند تکلیف چیست؟
 جواب: اگر دستکش نداشته باشد غسل‌های متعدد بر او واجب می‌شود، ولی یک غسل از همه غسل‌های واجب او کفایت می‌کند؛ امّا اگر با دستکش مس کند غسلِ بر مس کننده واجب نمی‌شود.
 سوال: [104]  تماس با بافت‌های مرده¬ی مجاور عضو سالم برای مراقبت از موضع عمل و جلوگیری از عفونت چه حکمی دارد؟
 جواب: در صورتی که خود شخص زنده باشد، تماس با بافت‌های مرده مجاور عضو سالم اشکال ندارد و غسل واجب نیست.
 

احکام غسل ها

احکام غسل ها

 سوال: [105]  آیا تمام غسل‌های واجب و همچنین غسل‌های مستحبی که با دلیل معتبر ثابت شده (مثل غسل جمعه، غسل احرام، غسل شب‌های قدر و مانند آن) کفایت از وضو می‌کند؟ یا خیر.
 جواب: تمام غسلهای واجب و غسل¬های که استحباب آنها توسط دلیل معتبر ثابت شده است کفایت از وضو می¬کنند؛ بلکه هر غسلی که با قصد قربت انجام شود، از وضو کفایت می¬کند.
 سوال: [106]  آیا در غسل، پس از شستن سر و گردن رعایت ترتیب شستن چپ و راست بدن واجب است؟
 جواب: رعایت ترتیب بین طرف راست و چپ احوط است.
 سوال: [107]  در غسل جنابت اگر لباس زیر (غیر از عرق گیر) بر تن داشته باشیم و زیر دوش قرار بگیریم آیا غسل صحیح است یا باید حتماً جریان آب به تمام بدن برسد؟
 جواب: باید آب در تمام بدن جریان پیدا کند و اگر لباس مانع از رسیدن آب شود غسل صحیح نیست.
 سوال: [108] 
1ـ اگر در بین غسل حدثی (باد معده) از انسان سر بزند آیا غسل باطل می¬شود؟
2ـ آیا با انجام این غسل می¬توان نماز یا کارهای دیگری که نیاز به وضو دارد را خواند و انجام داد؟
 جواب: بنا بر احتیاط غسل را ادامه دهد و دوباره غسل را اعاده کند و احتیاطاً برای کارهایی که نیاز به وضو دارد وضو نیز بگیرد.
 سوال: [109]  اگر زنی از عادت ماهیانه خلاص شود وهنوز غسل آن را انجام نداده و غسل دیگر مانند جنابت و... نیز بر او واجب شود، تکلیفش چیست؟
 جواب: هرگاه شخصی جنب باشد و غسل دیگری مانند حیض، نفاس، مس میت و... نیز بر ذمه‌اش باشد، یک غسل از تمام غسل‌های ما فی الذمه کفایت می¬کند.
 

نبش قبر

نبش قبر

 سوال: [110]  میتی را بدون حنوط دفن کرده¬اند، از نظر شرعی این مسئله چگونه می¬باشد؟ آیا نسبت به میت بعد از دفن وظیفه‌ای هست؟ یا خیر.
 جواب: اگر تازه دفن شده باشد و نبش قبر توهین به حساب نیاید، باید نبش قبر شود و میت را در قبر حنوط نمایند.
 سوال: [111]  اگر در بدن میت چیز گران‌بهایی باشد، آیا از نظر فقهی جایز است بدن را شکافته و آن چیز را در بیاوریم؟ آیا این کار هتک حرمت بدن مسلمان حساب نمی‌شود؟
 جواب: در صورتی که هتک حرمت میت حساب نشود درآوردن آن  اشکال ندارد و الاّ جایز نیست؛ ولی اگر آن چیز غصبی باشد در این صورت در آوردن آن جایز بلکه راجح است، اگرچه موجب هتک شود.
 

احکام نماز

احکام نماز

 سوال: [112]  تکلیف نماز و روزه مسلمانان در قطبین چگونه می‌شود؟ آیا بین افراد بومی و مهاجر در احکام فرق هست یا نه؟
 جواب: بین آن‌ها فرق نیست، اگر قدرت نداشته باشند که احکام و دستورات دینی شان را انجام دهند، از آنجا مهاجرت کنند.
 سوال: [113]  آیا بیدار کردن همسر، فرزند یا هر شخص دیگری برای نماز صبح واجب است؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال بنابر احتیاط واجب در موقع نماز همسر و فرزندان را بیدار کند ولی بیدارکردن دیگران واجب نیست.
 سوال: [114]  دست کردن حلقه طلای سفید برای مرد حلال است یا حرام؟ آیا طلای سفید همان پلاتین است؟
 جواب: طلا چه سفید باشد یا زرد برای مرد حرام است و اگر از جنس طلا نباشد استعمالش برای مرد اشکال ندارد، در مورد تعیین اینکه طلای سفید از جنس طلا است یانه، بهتر است از متخصصین در امور طلاجات و فروشندگان آن سؤال شود.
 سوال: [115]  هل یجب علی المؤمن أن یوقظ أبناءه المکلّفین لصلاة الصبح؟ خاصّه إذا کان ترکه لهم موجباً لعدم إتیانهم صلاة الصبح فی وقتها أغلب أیام الشهر، مثلاً إذا ترکهم لحالهم لا یقومون لأداء الصلاة إلا أیاماً معدودة من الشهر الواحد فهل فی هذه الحالة یجب علیه أن یوقظ ابناءه أم یترکهم لحالهم؟
 جواب: لا یجب علیکم أن یوقظهم لأنّهم غیر مکلّفین فی حال النّوم ولکن الأحوط إیقاظهم.
 سوال: [116]  برخی از مراجع می‌گویند بستن چشمان در نماز مکروه است، به نظر حضرتعالی اگر راه حضور قلب منحصر به آن گردد تکلیف چیست؟
 جواب: اگر به قصد ورود نباشد اشکال ندارد.
 

اوقات شرعی

اوقات شرعی

 سوال: [117]  وقت افطار روزه چه زمانی است؟ آیا برای افطار باید صبر نمود تا سرخی مشرق (یعنی حمره مشرقیه) برطرف شود؟ یا خیر.
 جواب: معیار در افطار و نماز خواندن غروب شرعی است، در صورت شک در غروب شمس، احتیاط کند تا اطمینان به غروب شرعی پیدا نماید.
 سوال: [118]  علمای اهل تسنّن مردم را در تعجیل افطار دعوت می¬کنند، امّا مردم شیعه تا ختم اذان مغرب افطار نمی¬کنند، ولی علمای اهل تسنّن در این مورد می¬گویند که شیعیان خلاف سنّت پیامبر(ص) عمل می¬کنند، به نظر حضرتعالی علتِ دیر افطار کردن شیعیان چیست؟ و ادعای آنان حقیقت دارد؟ یا خیر.
 جواب: در موقع غروب شرعی افطار جایز است و علت اینکه شیعه¬ها زود افطار نمی¬کنند از باب احتیاط است، تا یقین پیدا کنند به غروب شرعی؛ اگر کسی یقین پیدا کند که در موقع اذان غروب شرعی تحقق پیدا کرده در این صورت لازم نیست افطار را به تأخیر اندازد.
 سوال: [119] 
1ـ شب قدر را خداوند بزرگ یک شب گفته است، پس اگر شب قدر یک شب باشد، در آن شب نیم کره زمین روز است، پس آن‌ها از شب قدر بی¬بهره می¬ماند، اگر آن¬ها شب قدر داشته باشند ما بی¬بهره می¬مانیم، اگر هر دو داشته باشیم پس دو شب قدرشده، هیچ وقت نیست که هر دو کره جهان همزمان شب باشد در صورتی که شب قدر یک شب است.
2ـ شب قدر از قدیم بوده یا همین که قرآن کریم بر پیامبر(ص) نازل شد شب قدر نام گذاری شد؟
 جواب:
ج1) در فرض سؤال شب قدر هر کس و هر منطقه اختصاص به همان منطقه و کشور دارد، پس شب قدر همان یک شب است، منتهی شب قدر هر نقطه از کره زمین نسبت به همان نقطه است؛ مثل اینکه جمعه کشور‌های آسیای غیر از جمعه قاره آمریکا است.
ج2) شب قدر قبل از اسلام و قبل از نزول قرآن بوده است.
 سوال: [120]  آیا شب قدر در تمام دنیا یکی است؟
 جواب: شب همان قرار گرفتن سایه¬ی قسمتی از کر¬ه¬ی زمین بر روی قسمت دیگر است، بنابراین، اگر شب قدر مثلاً از مکّه شروع شود تا زمانی که این سایه تمام کره¬ی زمین را فرا گیرد شب قدر ادامه دارد و در واقع شب قدر بیست و چهار ساعت طول می‌کشد و در تمام کره¬ی زمین یک شب است.
 سوال: [121]  من در سوئد زندگی می‌کنم و اوقات شرعی را از اینترنت گرفته‌ام، ولی در آن تا روز چهاردهم ماه مبارک وقت اذان صبح نوشته نشده است، ولی بعد از روز چهاردهم وقت اذان هست و هر روز گاهی پانزده دقیقه و یا ده دقیقه اختلاف دارد، ما باید چی کار کنیم یعنی چه زمانی از خوردن دست کشیده و نماز صبح را بخوانیم؟
 جواب: در چنین موارد احتیاط کنید، دیر تر افطار نمایید و درموقع سحر زودتر از سحری خوردن دست بر دارید و یا از منابع معتبر و افراد کارشناس آنجا اوقات شرعی را سؤال کنید.
 سوال: [122]  آیا روزه ما در وقت سحر با اذان برادران عامّه باطل می¬شود؟
 جواب: اگر اذان برادران اهل سنّت بعد از اذان برادران شیعه باشد، کفایت نمی¬کند؛ ملاک در طلوع صبح و دست کشیدن از مفطرات طلوع فجر صادق است.
 سوال: [123]  هوا تاریک شده باشد و نفهمد که شام شده است یا نه، یعنی اذان گفته یا نه! و نماز مغرب را خوانده باشد و در رکعت سوم نماز عشاء باشد که اذان بگوید، آیا هر دو نمازش (مغرب و عشاء) صحیح است یا فقط عشاء؟
 جواب: در فرض سؤال نماز مغرب و عشاء را دو باره بخواند.
اوقات شرعی جاهای که شب و روز ندارند
 سوال: [124]  من در کشوری فنلاند سکونت دارم، این کشور در قسمت شمالی کره زمین واقع شده است، اینجا در زمستان روزها بسیار کوتاه ودر تابستان روزها بسیار بلند است، مثلا در زمستان ساعت هفت و نیم (7:30) اذان صبح داده می¬شود و ساعت پانزده یعنی سه بعدازظهر اذان شام داده می¬شود؛ چون ما سر کار و یا مدرسه هستیم و در آنجاها امکان و موقعیت نماز خواندن را نداریم، بنابراین نمازمان قضا می¬شود و برعکس در تابستان ساعت3 ـ 2:30 صبح اذان صبح داده می¬شود و اذان شام ساعت 24 ـ 23 یا همان دوازده شب داده می¬شود که برای نماز خواندن ¬مان خیلی مشکل ایجاد می¬شود و از همه مشکل تر روزه گرفتن در تابستان است که حدوداً ما باید 19ـ 18 ساعت روزه بگیریم که قادر به این کار نیستیم، من باخبر شده¬ام بعضی از مراجع تقلید به مقلدان خود اجازه داده¬اند که در این مواقع از اوقات شرعی دیگر کشورها مثلا عربستان یا ایران پیروی کنند.
نظر حضرتعالی در مورد این مسئله چیست؟ آیا ما می¬توانیم، فقط در این مورد از دیگر مراجع تقلید و پیروی کنیم؟
ثانیاً: شرایط تعویض مرجع تقلید چیست؟
 جواب: در فرض سوال وظیفه شما نماز خواندن و روزه گرفتن هست، البته بر طبق اوقات کشور¬های همجوار نمی¬توانید وظائف دینی خود را انجام دهید؛ زیرا عمل طبق افق کشور دیگر در جاهای است که شب و روز نداشته باشد مثلا معادل چند روز یا چند ماه شب یا روز باشد.
اگر قادر به روزه گرفتن نیستید و آنجا برای شما در حکم وطن باشد باید هر روز در ماه رمضان بیست و دو و نیم کیلومتر مسافرت کنید، بعد از گذشتن از حد ترخّص می‌توانید افطار کرده و برگردید.
اگر قدرت مسافرت در هر روز را نداشته باشید و روزه گرفتن برای شما امکان نداشته باشد و یا مشقت شدید داشته باشد، دراین صورت می¬توانید افطار کنید و کفاره عمد، که برای هر روز شصت مد طعام (45 کیلوگرم گندم یا آرد) است، به 60 فقیر کفاره بدهید و قضا آن را هم بعداً بگیرید؛ این مسئله فتوی است و حق رجوع ندارید.
سوال: [125] من در فنلاند زندگی می¬کنم اینجا خیلی دیر تاریک می¬شود الان که ماه رمضان است حدوداً ساعت 22 شب اذان مغرب می¬شود و این خیلی دیر است، می¬خواستم بپرسم که آیا من و خانواده¬ام می¬توانم به وقت ایران یا مکه افطار کنم؟
 جواب: در فرض سؤال که در 24 ساعت شبانه روز مقداری از آن شب و مقداری روز است، در ماه رمضان روزه بگیرید و در شب اعمال شب را انجام دهید که نماز مغرب و عشاء باشد و اگر قدرت به روزه گرفتن ندارید و مدت سه سال و یا بیشتر در آنجام زندگی کرده¬اید برای فرار از روزه، هر روز مقدار بیست و دو نیم کیلومتر از شهر محل سکونت خود خارج شوید و روزه¬ی خود را افطار کنید بعد به محل سکونت خود بر گردید و در روزهای معتدل سال قضاء آن را بگیرید.
 سوال: [126]  یکی از دوستانم در شهر مسکو زندگی می¬کند و اوقات صبح و شام شهر مذکور از کابل خیلی فرق می¬کند، یعنی صبح در آن شهر تقریباً نصف شب است و آنجا مساجد هم وجود ندارد و شام آنان تقریبآ ساعت سه بعد از ظهر است.
به نظر حضرتعالی، افطار آنان چگونه باید صورت گیرد؟ فعلاً وی با دوستانش از جدول اوقاتی استفاده می¬کنند که از سفارت ایران مقیم آنجا دریافت کرده¬اند.
 جواب: اگر آن جدول قابل اعتماد باشد بر طبق آن اوقات شرعیه اعمالِ شرعی خود را تنظیم کنند و شرایط اوقات نماز را در رساله¬های عملیه مطالعه کنند وبر طبق آن عبادات خود را انجام دهند.
 سوال: [127]  بنده یک سال است که در شمال نروژ زندگی می-کنم اینجا ساعت یازده (23 شب) تاریک می¬شود و من ساعات نماز را از سایت مسلم دات نیوز (که یک سایت سنّی است) می¬گیرم می¬خواستم بپرسم وقت نماز شیعه و اهل سنّت فرق می‌کند؟ یا خیر؛ چون من نماز مغرب را ساعت ده شب می‌خوانم، ولی این در حالی است که هنوز هوا تاریک نشده آیا از نظر شرعی این مسئله مشکل دارد؟ یا خیر.
 جواب: شرایط اوقات نماز را در رساله عملیه مطالعه کنید و طبق آن اعمال شبانه روزی خود را انجام دهید؛ در فرض سؤال مهاجرت ازچنین جاهای واجب است، باید درجاهای زندگی کنید که امور دینی ومذهبی را بتوانید به طور معمول ومتعارف انجام دهید؛ نمی¬شود بخاطر امور دنیوی در جای زندگی کرد که واجبات دینی را نتواند در اوقات شرعی خودشان انجام داد.
 سوال: [128]  بنده ساکن کشور نروژ هستم، از آنجایى که کشور نروژ در شمالى ترین نقطه جغرافیایى قرار دارد طول شب و روز در طى فصول سال بسیار متغییر مى¬باشد، با نزدیک شدن ماه مبارک رمضان و متقارن شدن با تابستان نروژ طول روزها بسیار طولانى و شبها بسیار کوتاه مى¬باشد. 17 الى 5/23 ساعت روز و باقى شب هست البته این بستگى به موقعیت شهرها دارد که در شمال باشد یا در جنوب؛ سوال ما در مورد اوقات شرعى نروژ هست، تکلیف مسلمانانى که در این کشور زندگى می‌کنند چیست و چگونه براى انجام واجبات (نماز و روزه) زمان بندى کنند؟
 جواب: در فرض سؤال از چنین جاهای مهاجرت واجب است؛ اگر شب و روز دارد روزه‌ی روزهای ماه مبارک رمضان واجب است ولو روزها طولانی باشد؛ مگر این که عسر و حرج باشد که در صورت عدم امکان مهاجرت، به اندازه رفع حرج می¬تواند آب بخورد و بعداً قضا کند.
 سوال: [129]  من در جای هستم که هیچ وقت هوا تاریک نمی‌شود به نظر شما من چطور باید نماز بخوانم و روزه بگیرم؟
 جواب: به نظر اینجانب، مهاجرت از چنین جاهای واجب است و اقامت در جاهای که نتواند عبادات روزانه را به طور معمول انجام داد جایز نیست.
 سوال: [130]  من مجبور هستم در جایی زندگی کنم که چهار ماه در سال هوا روشن هست و من نمی‌توانم آنجا را ترک کنم حالا به نظر شما من چگونه نماز بخوانم و روزه بگیرم؟
 جواب: به نظر این جانب مهاجرت از چنین جاهای واجب است و باید مهاجرت کنید؛ چنانچه در عسر و حرج هستید و نمی¬توانید از آنجا هجرت کنید، بنابر احتیاط واجب نماز و روزه خود را بر اساس نزدیک‌ترین شهری که شب و روز معتدل دارد و با شما در خط جغرافیایی مشترک قرار دارد، انجام دهید؛ اگر کشورهای همجوار شب و روز شان متفاوت باشد آنکه مطابق احتیاط است را انتخاب کنید.
 سوال: [131]  اینجانب مقیم کشور دانمارک هستم، فهمیدن زمان نماز صبح و پایان سحری برای ما مشکل است، می¬خواستم بدانم آیا از نگاه شرعی بین طلوع آفتاب و نماز صبح کدام زمان مشخص است، مثلا یک ساعت، دو ساعت یا کمتر یا بیشتر؟
 جواب: زمان مشخص نیست در چنین موارد احتیاط کنید و به مقدار دوساعت قبل ازطلوع آفتاب ازخوردن و آشامیدن در ماه رمضان خود داری کنید.
 سوال: [132]  اینجانب یکی از مقلدین شما هستم و در شمال کشور سوئد زندگی می¬کنم و در فصل تابستان روزهای اینجا خیلی طولانی هست، یعنی اینجا فقط سه ساعت شب دارد، یعنی فاصله بین مغرب و نماز صبح فقط سه ساعت هست، که در بعضی مناطق سوئد اصلا نماز صبح معلوم نیست، چون هوا اصلا تاریک نمی¬شود، خیلی از خانواده¬های شیعه در اینجا زندگی می‌کنند و مسافرت هم برای شان مقدور نیست، تکلیف ایشان در ماه رمضان چیست؟ می‌شود روزه را برطبق اوقات شرعی پایتخت اینجا یعنی استکهلم گرفت؟ یا به افق کدام کشور نزدیکتر دیگر؟
 جواب: هر جایی که شب و روز دارد باید مطابق افق خودش احکام شرعی را انجام دهد، در فرض سوال روزه گرفتن براساس اوقات شرعی پایتخت یا شهر دیگر جایز نیست.
 

نماز جمعه و احکام آن

نماز جمعه و احکام آن

 سوال: [133]  آیا نماز جمعه کفایت از نماز ظهر می‌نماید؟
 جواب: بله کفایت از نماز ظهر می‌کند.
 سوال: [134] 
الف) آیا گوش دادن به خطبه‌های نماز جمعه واجب است؟ اگر کسی عمداً گوش ندهد یا در اثنأ خطبه‌ها حرف بزند معصیت کرده است؟
ب: اگر کسی عمداً گوش ندهد یا در اثنأ خطبه‌ها حرف بزند می‌تواند نماز جمعه بخواند؟
 جواب:
الف) در فرض سؤال، گوش دادن به دو خطبه نماز جمعه برای کسانی که معنای خطبه را می‌فهمند بنابر احتیاط، واجب است و اگر کسی عمداً گوش ندهد گناه کرده است.
ب) هر چند حرف زدن هنگام خطبه خواندن امام جایز نیست؛ ولی اگر کسی در وقت خطبه حرف زده باشد، نماز جمعه‌اش صحیح است.
 سوال: [135]
الف) آیا خواندن نماز جمعه در عصر غیبت واجب است؟ و آیا کفایت از نماز ظهر می¬کند؟
ب) آیا خواندن نماز ظهر و جمعه، هر دو در روز جمعه (جمعاً)رجحان دارد؟
ج) در نماز واجب یا مستحبی می‌شود به جای ذکرهای سجده، ذکر دیگری گفت مثلاً در رکوع به جای سه مرتبه سبحان الله، سه مرتبه الله اکبر گفت؟ و آیا می‌شود در کنار ذکر واجب هر فعلی از افعال نماز ذکرها و دعاهای دیگری هم خواند؟
 جواب:
الف) خواندن نماز جمعه در عصر غیبت اگر شرایط آن جمع باشد، واجب تخییری است.
ب) بلی نماز جمعه کفایت از نماز ظهر می‌کند و خواندن هر دو، یعنی هم نماز ظهر و هم نماز جمعه در یک روز جمعه رجحان ندارد.
به جای ذکر سجده که معروف و مستحب است گفتن سه مرتبه سبحان الله یا یک مرتبه «سبحان ربی الاعلی و بحمده»، گفتن هر ذکری که به آن مقدار باشد کافی است، همچنین در کنار هر ذکر واجبی می‌تواند ذکر یا دعای دیگر را نیز رجاءاً گفت.
نیّت نماز جمعه
 سوال: [136]  اگر نماز جمعه را یک شخص طلبه به دستور فقیه جامع الشرائط اقامه کند، آیا در هنگام نیت نماز جمعه، باید نیت کند که به دستور حاکم شرع نماز جمعه را اقامه می‌کنم یا چون قبلاً آن شخص را به عنوان امام جمعه معین کرده، همان تعیین فقیه به عنوان امام جمعه کافیست و در حال اقامه نماز جمعه لازم نیست بگوید به دستور فقیه نماز را اقامه می‌کنم؟
 جواب: لازم نیست منتسب به فقیه کند.
شرایط شرکت در نماز جمعه
 سوال: [137]  آیا شرکت فرد کر و لال در نماز جمعه جایز است؟ مجزی از نماز ظهرش می‌باشد؟
 جواب: بله جایز است و نماز جمعه از نماز ظهر کفایت می‌کند.
نماز ظهر در روز جمعه
 سوال: [138]  برخی می‌گویند که در ظهر جمعه‌ها، تا پایان وقت نماز جمعه، اقامه نماز ظهر و عصر به صورت جماعت یا فرادی نباید صورت گیرد، آیا این کار صحّت دارد؟
 جواب: بنابراحتیاط مستحب از برگزاری نماز جماعت و فرادی خودداری شود، مگر برای کسانی که از شرکت در نماز جمعه معذورند؛ مثل پیر مرد و پیر زنها و کسانی که مریض هستند.
شرکت در نماز جمعه¬ی مخالفین
 سوال: [139]  من در شهری زندگی می‌کنم که تعداد شیعیان بسیار کم است و مسلمانان اهل سنّت زیاد هستند، آیا من می‌توانم روز‌های جمعه با آنها به اقامه نماز جمعه بپردازم؟ یا خیر؛ اگر آری، با چه شرایطی؟
 جواب: شما می‌توانید در نماز جمعه آنها (عامّه) شرکت کنید؛ ولی حمد و سوره را خود‌تان آهسته قرائت نمایید.
 سوال: [140]  من در هلمند کار می‌کنم و تمام همکارانم سنّی مذهب هستند و در روز‌های جمعه از من می‌خواهند که در نماز جمعه شرکت کنم؛ رفتن به نماز جمعه ثواب زیاد دارد، ولی مسجد تشیّع در این منطقه نیست؛ لذا از مقام محترم خواهشمندم که در این زمینه مرا راهنمایی کند، اگر در نماز جمعه آنها شرکت کنم چگونه وظایفم را انجام دهم؟.
 جواب: در فرض سؤال شما می‌توانید در نماز جمعه آنها شرکت کنید، منتهی بعد از نماز جمعه نماز ظهر را هم بخوانید و نماز عصر را در صف جماعت آنها باشید، ولی نمازتان را خودتان بخوانید.
 

احکام قبله

احکام قبله

خانه کعبه که در مکّه معظمه مى‌باشد قبله است، انسان باید رو به آن نماز بخواند، ولى کسى که دور است، اگر طورى بایستد که بگویند رو به قبله نماز مى‌خواند کافیست، همچنین است کارهاى دیگر، مانند سر بریدن حیوانات که باید رو به قبله انجام بگیرد.
کسى که نماز واجب را ایستاده مى‌خواند، باید صورت و سینه و شکم او رو به قبله باشد و احتیاط مستحب آن است که انگشتان پاى او هم رو بقبله باشد.
 سوال: [141]  در حال نماز، اگر سهواً صورت نماز گزار از قبله منحرف شود، به نماز او اشکال وارد می‌شود؟ یا خیر.
 جواب: اگر به طور کامل منحرف شود باید نماز را دوباره بجا آورد.

شرائط لباس نمازگزار

شرائط لباس نمازگزار

 سوال: [142]  آیا حرمت موی گربه در نماز مختص به گربه است یا گربه سانان مانند شیر، ببر و امثال آن را هم شامل می‌شود؟
 جواب: موی تمام حیوانات حرام گوشت اگر در لباس و بدن نماز گزار باشد، نماز را باطل می‌کند.
 سوال: [143]  درباره لباس‌های لیلامی (دست دوم) که امروزه در بازار عرضه می¬شود از قبیل: کفش¬های چرمی، جمپرهای (کاپشن) چرمی و لباس¬هایی که از تکه (پارچه) ساخته شده، اگراستفاده از آنها جایز نباشد، از چه نوع چرم‌هایی می‌توانیم استفاده کنیم؟
 جواب: کفش¬های چرمی که از کشورهای غیر اسلامی وارد می‌شوند یا لباس‌هایی که تکه‌های چرم در آنها بکار رفته و از کشورهای غیر اسلامی وارد می¬شوند نجس و نماز با آنها باطل است؛ اما لباس¬هایی که از پارچه ساخته شده است ولو از کشورهای غیر اسلامی وارد شده باشند پاک¬اند و نماز با آنها جائز است. در فرض سوال می‌توانید از کفش‌های غیر چرمی خارجی استفاده کنید.
 سوال: [144]  پوشیدن بوت لیلامی (دست دوم) که از کشور‌های کفر می¬آید از نظر شرعی جواز دارد؟ یا خیر؛ در صورت عدم جواز تکلیف نماز¬ها و عبادات قبلی¬اش که از بوت لیلامی استفاده کرده چیست؟
 جواب: چرم‌های خارجی و کفش جرمی که از کشورهای غیر مسلمان می¬آورند نجس‌اند و مانع از صحّت نماز می¬باشد؛ مگر اینکه احراز شود که ذبح شرعی شده‌اند و اگر به نجاست کفش جاهل باشد (جاهل قاصر) و با عرق کفش جوراب پایش عرقی شده باشد و نداند که عرق آن نجس است و نماز خوانده باشد نمازش صحیح است؛ ولی اگر در دانستن مسئله کوتاهی کرده نمازهای که با رطوبت کفش خوانده باید قضاء کند.
 سوال: [145]  آیا پوشیدن لباس سیاه در نماز مکروه است؟
 جواب: در فرض سوال لباس سیاه به جز عمامه و عبا در نماز مکروه است.
 سوال: [146]  آیا یک مرد می‌تواند با لباس زیر (شلوارک) که در حالت ایستاده تا قسمت بالای زانو قرار دارد، نماز بخواند؟
 جواب: در صورتی‌که زنان نامحرم وجود نداشته باشد نماز خواندن با آن حال اشکال ندارد و الاّ احتیاط استحبابی ستر است.
 سوال: [147]  شخصی در مقعدش زخمی دارد که همیشه مقداری خون و چرک در لباس و بدنش می‌باشد؛ همچنین با خم و راست شدن این زخم و خون بیشتر می¬شود، تکلیف طهارت و نمازش چگونه است؟
 جواب: اگر قابل معالجه نیست، همین که در موقع نماز با پلاستیک و غیره از تعدّی خون به بدن و لباس جلوگیری کند کافی است و می‌تواند نمازش را ایستاده بخواند.
 سوال: [148]  فردی که بی اختیاری ادرار دارد، نماز او چگونه است؟ فرد حتی بعد از تطهیر خود و عوض کردن لباس باز هم بی اختیاری ادرار دارد و در بین نماز احتمال خارج شدن چند قطره ادرار هست، می‌خواستم بدانم با این وضعیت چگونه عبادت خود را انجام دهد؟
 جواب: اگر در موقع نماز امکان تطهیر بدن و لباس نباشد با سوند وپوشک و غیره از نجس شدن بدن و لباس جلوگیری کند و با همان حالت نماز بخواند نمازش صحیح است.
 

شرایط مکان نمازگزار

شرایط مکان نمازگزار

 سؤال: [149]  در یکی از ولایات افغانستان در دوران حکومت طالبان هتلی با استفاده از قدرت حاکمه¬ی وقت؛ منزل (طبقه) دومش (مانند سقف، صحن و تمام دیوارهایش) از خاک محدوده قبرستانی که توسط اهالی قریه¬ و روحانیون منطقه برای دفن اموات تعیین گردیده بود، اعمار گردیده و هنگام ساخت این هتل نیز اهالی متذکر و مانع استفاده از خاک قبرستان شده¬اند، ولی صاحب هتل اعتنایی نکرده و هتل را ساخته است.
آیا خواندن نمازهای یومیّه مسافرین، عابرین و خصوصاً مردم ساحه در این هتل صحیح است؟ یا خیر.
ثانیاً حکم استفاده و کسب منفعت توسط صاحب هتل که هتلش را از خاک قبرستان عمومی، بدون رضایت مردم ساخته است چگونه است؟
 جواب: استفاده از خاک قبرستان موقوفه جواز ندارد؛ اگر کف هتل ازآن خاک نباشد نمازصحیح است اگرچه دیوار هتل از خاک غصبی باشد، کسب منفعت از ملک غصبی حرام است.
 سوال: [150]  کسی در مسجد جا نماز پهن کرده و یا روی فرش سنجاق بزند به این معنی که جای من است و کسی ننشیند، آیا این امر اعتبار دارد؟
 جواب: بله با پهن کردن جا نماز یا نصب سنجاق حق اولویت پیدا می¬کند.
 

احکام مسجد

احکام مسجد

 سوال: [151]   بالای مسجد، خانه‌ی مسکونی ساخته‌اند، آیا این کار مشکلی ندارد؟
 جواب: در فرض سؤال اگر واقف از اوّل چنین قصدی داشته که بالای مسجد خانه¬ی مسکونی ساخته شود، اشکال ندارد.
 سوال: [152]  در منزل دو طبقه، آیا می¬شود که فقط طبقه دوم آن را مسجد قرار دهیم و طبقه اول را برای کارهایی دیگری مانند واحد¬های تجاری و ... استفاده نماییم؟
 جواب: بله؛ می¬تواند فقط طبقه¬ی دوم را مسجد قرار دهند؛
 سوال: [153]  با توجه به ضرورت ورزش، آیا ورزش کردن در مسجد و حسینیه برای همگان، مخصوصاً برای جوانان و نوجوانان، که جای دیگر برای ورزش ندارند جایز است؟
 جواب: ورزش مناسب شأن و منزلت مسجد نیست، احتیاطاً از چنین کاری پرهیز شود.
 سوال: [154]  آیا فروش اشیاء غیر قابل استفاده مسجد و صرف در سایر احتیاجات آن مسجد یا مساجد دیگر جایز است؟
 جواب: فروش اسباب و لوازم مسجد جایز نیست، مگر اینکه بلا استفاده بماند، که در این صورت فروش آن اشکال ندارد.
 سوال: [155]  ما حکم زخرفة المساجد؟ وما حکم الصلاة فی مسجد فیه زخرفة، مع ملاحظة قول النبی(ص) أنها من فتن آخر الزمان؟
 جواب: فی مفروض السؤال تذهیب المسجد حرام و أمّا الصلواة فیه صحیحة.
 سوال: [156]  در حیاط بیشتر مساجد توالت قرار دارد که چاه آنها داخل حیاط مسجد است (¬البته پوشیده است¬) و دیگر اینکه برای ملای مسجد خانه در حیاط مسجد بنا می¬کنند، که شستن لباس و ظروف در حیاط مسجد انجام می¬گیرد، یا اینکه آب آنها و حمام از داخل حیاط مسجد عبور می‌کند و خارج می¬شوند و نیز ملا یا خادم مساجد در حیاط مسجد برای خود سبزی کاری می‌کند و برای سبزیجاتش کود حیوانات استفاده می¬کنند.
اول اینکه خوردن آن سبزی چون که مال مسجد گفته می¬شود چه حکمی دارد؟ و دیگر اینکه استفاده از کود حیوانات اهانت به مسجد است؟ یا خیر.
 جواب: اگر قبل از تحقّق مسجد جای را برای خانه‌ی ملای مسجد و غیره استثناء کرده باشند، آن محل‌ها حکم مسجد را ندارند و نجس کردن آنها اشکال ندارد؛ ولی اگر عنوان مسجد تحقق پیدا کرده باشد نجس کردن آنها جواز ندارد و اگر نجس شوند تطهیر آنها واجب است وکاشتن سبزی در زمین مسجد جواز ندارد؛ مگر اینکه آن محل را وقف برای مسجد نکرده باشند.
 سوال: [157]  هل تجری احکام المسجدین (الحرام ـ النبوی) علی التوسعة الحاصلة بعد عهده من حیث عدم جواز اجتیاز الجنب و نحوه و حصول الثواب فیهما؟
 جواب: نعم، تجری علی الأحوط وجوباً.
 سوال: [158]  در روستایی مسجد کوچکی است که در جای نامناسبی قرار گرفته است، آیا جائز است که زمین آن را فروخته و با پول فروش آن، زمین بزرگتر و مناسبتری گرفته و مسجد بزرگی بنا کنند؟
 جواب: خیر، فروش زمین مسجد به هیچ وجه جواز ندارد.
اختیارات واقف مسجد
 سوال: [159]  آیا شخص واقف در تعیین امام جماعت برای مسجد موقوفه¬ی خود حق عزل و نصب دارد؟ یا خیر؛ با مخالفت واقف از امامت شخص معیّن، نماز خواندن به امامت آن شخص چه حکمی دارد؟ شخصی به عنوان امام جماعت، مسجدی را بدون رضایت واقف تصرف نموده و واقف آن شخص را شایسته و اهل امامت جماعت نمی‌داند و به آن عقیده خوبی ندارد، در این صورت وظیفه واقف و مردم محل چگونه است؟
 جواب: در فرض سؤال اگر واقف کسی را متولّی تعیین نکرده باشد، می‌تواند امام جماعت را نصب و عزل کند و در صورتی که واقف امام جماعت را شایسته¬ی امامت نداند، آن شخص نمی‌تواند در آن مسجد اقامه جماعت کند.
 

اذان و اقامه

اذان و اقامه

 سوال: [160]  آیا جایز است «أشهد أنّ علیّاً ولی اللّه» را بعد از شهادتین در تشهد نماز گفت؟
 جواب: شهادت به امامت حضرت امیر المؤمنین علی(ع) [شهادت ثالثه] در تشهد نماز جائز نیست، اگر کسی قائل بر جواز باشد این قول درست نبوده و مردود است.
 سوال: [161]  آیا جایز است که از طریق بلندگوهای مساجد و تکایا مراسم دعاخوانی، روضه خوانی¬، سخنرانی¬، منقبت خوانی و امثال آن که در مراسم‌های مذهبی مرسوم است، پخش شود؟ در صورتیکه حتی باعث اذیت و آزار همسایه و اطرافیان مسجد و تکیه شود و یا کسی بخواهد به آن گوش ندهد ومشغول امور دیگر زندگی باشد، درحالیکه این بلندگوها باعث اخلال گردد، آیا پخش چنین مراسمی جایز است؟
 جواب: پخش اذان و دعا و سخنرانی برای اعلام مردم و همسایه‌های مسجد است و صدای بلندگو باید درحدّی باشد که موجب اذیّت و آزار همسایه‌ها نگردد.
 سوال: [162]  پخش اذان به بیرون از مسجد هنگام نماز صبح، ظهر و مغرب و دیگر برنامه‌ها از بلندگوی مساجد که ممکن است باعث مزاحمت برای عده¬ای از همسایگان باشد چه حکمی دارد؟
 جواب: در فرض سوال اگر پخش اذان موجب اذیّت و آزار مردم باشد و عذر همسایه¬ها عقلانی باشد مانند کسانی که مریض دارند، مریض‌های قلبی، اعصاب و... در این صورت پخش صدا بیرون از مسجد جایز نیست؛ امّا اگر صرفاً بخاطر این باشد که کسی را از خواب بیدار نکند، این عذر معقول نیست، باید صدای اذان پخش شود.
فلسفه عربی خواندن نماز
 سوال: [163]  خواندن نماز به زبان عربی فقط رمز وحدت مسلمین است؛ یا دلیل دیگری دارد؟ چرا خواندن ترجمه نماز با آنکه یاد گرفتنش راحت است، کفایت نمی¬کند؟
 جواب: فلسفه احکام را جز از طریق تصریح معصوم نمی¬دانیم؛ شاید یکی از فلسفه¬های خواندن نماز به عربی وحدت بین مسلمین باشد.
چون دلیل برجواز خواندن ترجمه نماز نداریم؛ لذا خواندن ترجمه نماز جایز نیست.
علت بلند و آهسته خواندن نماز
 سوال: [164]  در توضیح المسائل آمده که باید حمد و سوره را در نماز صبح، شام و خفتن بلند خواند لطفاً بفرمایید چرا باید بلند خوانده شود؟
 جواب: بلند خواندن حمد و سوره در نماز صبح، مغرب و عشا و آهسته خواندن حمد و سوره در نماز¬های ظهر و عصر یک امر تعبّدی است، از معصوم(ع) چنین وارد شده است.
همچنان که در شریعت بسیاری از مسائل تعبّدی¬اند¬، تا خود شارع فلسفه و حکمت آن را بیان نکند، عقل انسان از درک آن قاصر است؛ لذا لازم نیست فلسفه احکام را بدانیم، آنچه وظیفه است عمل به دستورات شرع است.
 اگر چه در بعضی روایات، مانند روایات کتاب علل الشرائع فلسفه آن چنین بیان شده است که:
خداوند به پیامبراسلام(ص) امر فرمود تا نماز مغرب، عشاء و صبح را بلند بخواند این در موقعی بود که خداوند حضرت را به آسمان‌ها سیر داد و فرشتگان به آن حضرت اقتدا کردند¬، تا فضل و برتری آن حضرت را بر ملائک و انسان‌ها نشان دهد.
سجده و آنچه که سجده برآن صحیح است
 سوال: [165]  نماز خواندن در مسجد بدون مهر چه حکمی دارد؟
 جواب: سجده باید بر خاک یا بر سنگ یا بر چوب یا سایر چیزهایی باشد که سجده بر آن‌ها جایز است و در مسئله (1122-1129) رساله عملیه بیان شده است، در فرض سوال اگر کف مسجد بغیر از آن چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است پوشیده باشد و انسان در غیر شرایط تقیّه بر آن سجده کند نمازش باطل است.
 سوال: [166]  رجل فی حال السجود وضع ظهر قدمه الیمنى على باطن الیسرى، بعبارة أخرى رأس أصابع الیمنى لم تمس الأرض، هل صلاة هذا الشخص باطلة أم لا؟
 جواب: صلاة هذا الشخص باطلة.
 سوال: [167]  از کودکی عادت کرده¬ام که در نماز خواندن مهر نگذارم آیا نماز من درست است؟
 جواب: اگر بر چیزهای که سجده بر آنها جائز نیست سجده کرده باشید نمازهای خود را قضا کنید.
 سوال: [168]  چرا ما شیعیان در نماز مهر می¬گذاریم؟
 جواب: ادلّه شرعیّه دلالت دارد که سجده بر زمین و یا اجزای زمین باشد و خاک از اجزای زمین است و مخصوصاً سجده بر تربت امام حسین (ع) ثواب بیشتری دارد.
افزودن چیزی بر اذکار نماز
 سوال: [169]  حکم شهادت ثالثه و رابعه در نماز و یا اذان و اقامه چیست؟ آیا موجب بطلان نماز، اذان و اقامه می¬گردد؟ یا خیر.
 جواب: شهادت به ولایت امیر المومنین و سایر ائمه(ع) به قصد رجاء در اذان و اقامه اشکال ندارد؛ ولی از خواندن آن در تشهد نماز و ... خودداری کند.
 سوال: [170]  حکم اضافه کردن «و عجل فرجهم» در صلوات نماز چیست؟ اگر همیشه گفته شود به طوری که تصور شود واجب است حکم فرق می¬کند؟ یا خیر.
 جواب: سزاوار است که از ذکر آن در حال نماز پرهیز شود.
 سوال: [171]  نظر حضرتعالی در مورد شهادت به عصمت حضرت زهرا(س) در اذان و اقامه به عنوان تبرّک و تیمّن، نه به قصد جزئیت و واجب، چیست؟
 جواب: از ذکر آن حضرت در اذان و اقامه خودداری شود.
 سوال: [172]  گفتن ذکر «الحمد للّه و سبحان اللّه رب السّموات و الارض و سبحان اللّه من جمیع الاوهام» در سجده و رکوع نماز واجب، جایز است؟ یا خیر.
 جواب: از گفتن ذکر فوق در رکوع و سجود خودداری شود و به ذکر وارده در رکوع و سجده اکتفاء گردد.
 سوال: [173]  آیا شهادت ثالثه (أشهد أنّ علیاً ولیّ اللّه) به قصد رجاء در تشهد نماز جایز است؟
 جواب: شهادت ثالثه در تشهّد نماز به قصد ورود جواز ندارد و احوط ترک شهادت ثالثه است.
 سوال: [174]  در تشهد نماز واجب ومستحب، گفتن ذکر (اشهد انّ علیّا ولی اللّه) یا (أشهد أن علیّا و أولاده المعصومین حجج اللّه) چه حکمی دارد؟ اگر کسی عمداً این کلمات را در تشهد بخواند حکم نمازش چسیت؟
 جواب: گفتن جمله «أشهد أن علیّا ولیّ اللّه» وامثال آن؛ در تشهد نماز حرام است، اگر عمداً به قصد جزئیت گفته باشد نمازش باطل شده؛ چون جملات نماز توقیفی است و باید تابع شارع باشیم.
اذکار و ادعیه
 سؤال: [175] در یکی از شهرها، عده¬ای پس از ذکر صلوات، به صورت دسته جمعی و با صدای بلند «یا علی» می¬گویند، البته این کار به قصد استحباب یا ورود در شرع انجام نمی¬شود، بلکه به قصد ذکر است.
در چنین شرایطی که همه¬ی همّت دشمن بر این شده تا نام مبارک علی(ع) را از میان بردارند، گفتن ذکر «یاعلی» پس از ذکر «اللهم صل علی محمد و آله محمد و عجل فرجهم» چه حکمی دارد¬؟
 جواب: گفتن ذکر «یاعلی(ع)» چنانچه به قصد رجاء و ثواب باشد و موجب سؤء استفاده دشمنان و معاندین نگردد، در غیر از صلوات تشهد مانعی ندارد؛ اما در تشهد نماز جائز نیست.
 سوال: [176]  آیا ختم انعام ـ که با تلاوت سوره انعام و عمل به آن باعث حل مشکلات گردد ـ سندیت دارد؟ اگر هنگام تلاوت سوره چیزی به آن از دعا و روضه افزوده شود و توسلی انجام گردد چه حکمی پیدا می¬کند؟
 جواب: تمام سوره‌های قرآن دارای اثر است و اضافه کردن دعا و روضه مزید بر ثواب و توسل است، اما باید توجه داشت که از تفسیر به رأی و نسبت¬های غیر مستند به قرآن و آیات شریفه جداً پرهیز شود.
 سوال: [177]  هل حدیث الکساء معتبّر وصحیح لدیکم سنداً ومتناً؟
 جواب: نعم هو صحیحٌ و معتبر.
 سوال: [178]  ما هو رأیکم فی الأحادیث التی تقول فی تحریف القرآن؟
 جواب: القول بتحریف القرآن غیر صحیح و أمّا القائل به لایحسب کافراً.
 سوال: [179] 
1ـ گذاشتن نوار قرآن کریم در هنگام کار یا در اطاق خالی و یا در سفر اشکال دارد؟ یا خیر.
2ـ خواندن قرآن کریم به زبان فارسی برای کسیکه عربی بلد نیست چه حکمی دارد؟
 جواب:
ج1) اشکال ندارد.
ج2) ترجمه قرآن کریم خواندنش ثواب دارد، اگرچه قرائت خود قرآن بهتر است.
 

نماز مسافر

نماز مسافر

 سوال: [180]  حکم وطن چیست؟ آیا کسی که قصد داشته باشد برای مدت طولانی (مثلا یک سال یا بیشتر) در محلی سکونت داشته باشد، یا هفته‌ای حداقل سه روز در محلی باشد، آنجا برای او در حکم وطن محسوب می¬شود، که نیازی به قصد اقامت ده روز نداشته باشد؟ یا خیر.
 جواب: اگر کسی قصد کند که بیشتر از سه سال در یک شهر زندگی کند و یقین به سکونت در آن شهر در این مدت داشته باشد، بعد از این که مدتی در آنجا بماند که عرفاً به او مسافر نگویند، حکم وطن پیدا می¬کند، وقتی از سفر بر می¬گردد نیاز به قصد اقامت ده روز ندارد.
 سوال: [181]  ملاک در کثیر السفر بودن چیست؟ آیا حداقل هفته سه روز رفت و آمد در فاصله شرعی کفایت می¬کند یا داشتن شرایط دیگر نیز لازم است؟
 جواب: رفت و آمد سه روز در هفته اگر بیشتر از سه ماه طول بکشد، کافیست و شرایط دیگر ندارد.
 سوال: [182]  اعراض عملی چیست؟ اگر شخصی قصد بازگشت به وطن سابق را جهت سکونت مستمر داشته باشد، ولی عملا مدت طولانی گذشته [مثلا پنج سال یا بیشتر و کمتر] و هنوز باز نگشته، آیا اعراض عملی حاصل شده و در صورت برگشت به آنجا نماز و روزه‌اش شکسته می¬شود؟ یا خیر؛ آیا اگر به صورت پراکنده در این مدت (حدود سه چهار ماه) در آنجا سکونت داشته باشد حکم فرق می¬کند؟
 جواب: اعراض عملی کفایت نمی¬کند، اگر کسی قصد بر گشت به وطن و محل زندگی¬اش را دوباره دارد؛ ولو چندین سال مسافرت کرده باشد، وقتی بر می¬گردد نیاز به قصد اقامت ده روز ندارد.
 سوال: [183] 
1ـ حکم نماز و روزه در وطن سابق که از آنجا اعراض کرده باشد، چیست؟
2ـ با وجود تسهیلات زیادی که در مسافرتها ایجاد شده، حتی در عصر و زمان ما که سفر برای غالب مردم مشکلات روحی و جسمی آنچنان ندارد، فلسفه قصر نماز و روزه واقعاً چیست؟
 جواب:
1ـ اگر از وطن اعراض کرده باشد وقتی به آنجا بر می¬گردد نماز و روزه¬اش قصر است؛ مگر اینکه قصد ماندن ده روز کند.
2ـ در سفر مطلقاً چه موجب زحمت و مشقت باشد چه به آسانی مسافرت کند، نماز و روزه قصر است و فلسفه احکام الهی را غیر از شارع مقدس کس دیگری نمی¬داند.
 سوال: [184]  نماز طلبه در حوزه شکسته است یا کامل؟ آیا حوزه وطن دوم او محسوب می¬شود؟
 جواب: اگر قصد ماندن در حوزه به مدّت بیشتر از سه سال داشته باشد، حکم وطن را دارد؛ وقتی ازسفر بر می¬گردد نیاز به قصد اقامت ده روز نیست، باید نماز را تمام بخواند و روزه بگیرد.
 سوال: [185]  من محصّل هستم و در دانشگاه بامیان درس می‌خوانم و فامیلم در کابل است، زادگاهم در حدود سی و پنج کیلومتر از محل اقامتم فاصله دارد، من اگر از محل اقامتم در زادگاهم بروم و همانطور از زادگاهم به محل اقامت بر¬گردم روزه¬ام قصر است؟ یا خیر.
 جواب: نماز و روزه در زادگاه صحیح است و تمام.
 اگر این رفت و آمد¬تان بین زادگاه و محل اقامت سه ماه و یا بیشتر از آن طول بکشد و رفت و آمدتان در هفته سه بار یا بیشتر باشد و یا بیشتر در محل اقامت خود باشید دراین صورت دائم السفر هستید نماز را تمام بخوانید و روزه بگیرید.
قضای نماز شکسته
 سوال: [186]  وقتی که انسان قبل از غروب آفتاب به وطن خود برسد، آیا لازم است که نماز ظهر و عصری که در جایی دیگر به طور شکسته خوانده دوباره کامل بخواند؟
 جواب: اگر آنچه وظیفه‌اش بوده را صحیح انجام داده باشد؛ لازم نیست دوباره بخواند.
 
نماز قضاء   
 سوال: [187]  خاله و دختر خاله¬ام بر اثر حادثه رانندگی فوت کرده و شوهر خاله¬ام مجروح گردیده است؛ از آنجایی که بین خانواده¬های خاله‌ام و شوهرش کدورت‌هایی وجود داشت، ایشان در مراسم تشییع و دفن خاله¬ام هیچ‌گونه همراهی نداشتند؛ راننده¬ی مقصر مبلغی را به عنوان هبه و بخشش (این پول هیچگونه ربطی به دیه ندارد) به دایی و بازماندگان خاله¬ام داد تا در مراسمات ختم و نیز اموری که ثوابش نصیب آن مرحومه شود؛ مصرف گردد.
سوال اینکه آیا ما می¬توانیم از باقیمانده این پول برای نماز و روزه قضایی آن مرحومه استفاده نماییم؟ چرا که شوهر آن مرحومه اعتقادی به این مسائل ندارد؛ هر چند که نماز و روزه قضایی زن بر شوهرش است.
و یا اینکه این پول فقط باید صرف امور مستحبی(مانند ختم قرآن و نذورات و ...) گردد؟
 جواب: در فرض سؤال اگر پول را برای امور مستحبی مرحومه داده است، باید در موارد ثوابی مصرف شود؛ ولی اگر پول را به شوهر این خانم داده است؛ بدون اجازه شوهر نمی¬شود جای قضای نماز و روزه¬ی ایشان بدهید.
ضمناً قضای نماز و روزه زن هم بر گردن شوهر واجب نیست.
 سوال: [188]  آیا قضای نماز شکسته را باید شکسته خواند؟ و همچنین قضای نمازهایی که حمدو سوره در آن بلند خوانده می‌شود را باید بلند خواند؟
 جواب: قضای نماز قصر، قصر و قضای نمازی که تمام است، تمام می¬باشد، در جهر و اخفات هم حکم اصل نماز را دارد.
 سوال: [189]  پیرزنی در سن هفتاد و پنج سالگی سکته مغزی می-کند و دچار فراموشی می¬شود و در بستر بیماری می¬افتد به طوری که نزدیکان خویش را هم نمی¬شناسد¬، با همین وضع بعد از هشت سال می¬میرد تکلیف نماز و روزه او در این هشت سال چیست؟
 جواب: اگر در حال هوش و درک نبوده و نمی¬توانسته نماز را با اشاره بخواند، آن نماز¬ها قضاء ندارند.
 سوال: [190]  من مردی هستم سی و سه ساله درگذشته نماز و روزه را بارها عمداً ترک نموده¬ام وحالا حساب از دستم رفته، حتی تقریبی هم نمی¬دانم که چه مقدار نماز و روزه را مدیونم، تکلیف من چیست؟ اگر مساله کفاره دادن باشد هم کسی هستم که فقط قرض دار نیستم اما یک افغانی هم ذخیره ندارم از گذشته¬ام خیلی پشیمانم چگونه می¬توانم دینم را ادا کنم؟ که مورد عفو و بخشش الهی قرار گیرم.
 جواب: هر مقدار یقین دارید به قضاء نماز و روزه، قضاء آن واجب است و بجا آوردن مشکوکات را از باب احتیاط خوب است و هر مقدار عمداً روزه را افطار کرده¬اید کفاره هر روز آن دو ماه روزه و یا شصت مسکین را اطعام کردن و یا شصت مد طعام (که چهل و پنج کیلوگرم گندم یا آرد و..) می¬شود به شصت نفر فقیر دادن است که علاوه بر این، قضاء آن را هم باید بگیرید.
 سوال: [191]  اگر شخصی یک ماه نماز قضایی داشته باشد و بخواهد قضای آن را ادا کند باید چگونه عمل نماید؟ (¬آیا این درست است که باید بعد از هر نماز یومیه قضای آن وعده از نماز قضا را بخواند)؟
 
 جواب: در بین نماز¬هایی که در آن ترتیب شرط است مانند ظهر و عصر، مغرب و عشا باید ترتیب رعایت شود، ولی در غیر آن ترتیب لازم نیست، هر موقع قضا نماز را بخواند اشکال ندارد، یعنی لازم نیست قضا هر نماز را بعد از آن نماز بخواند.
 سوال: [192]  اگر شخصی را برای قضای نماز و روزه استیجاری أجیر نماید و این شخص از یک چشم نابینا و از پا معیوب باشد، اشکال دارد که أجیر شود؟ یا نه.
 جواب: در قضاء نماز نمی¬تواند اجیر شود؛ ولی اجیر شدن در قضاء روزه اشکالی ندارد.
شرایط قضای نماز والدین
 سوال: [193]  قضای نماز و روزه والدین که بر پسر بزرگتر واجب است، آیا فقط نمازها و روزه¬هایی را در بر می¬گیرد که بر اثر عذر شرعی ترک کرده و موفّق بر قضای آن نشده¬اند، یا نسبت به غیر آنها نیز وظیفه دارند؟ اگر والدین نسبت به قضای عباداتی که عصیاناً ترک کرده¬اند، نیز وصیّت کرده باشند عمل به آن لازم است؟ یا خیر.
 جواب: مطلقاً قضاء آن بر پسر بزرگتر واجب است؛ چه بخاطر عذر باشد چه عصیاناً ترک کرده باشد؛ مگر اینکه والدین وجوبش را انکار کنند که در این صورت قضا واجب نیست.
 

احکام نماز جماعت

احکام نماز جماعت

 سوال: [194]  اگر در نماز جماعت چند نفر در صف اول با ویلچر نماز بخوانند، آیا به نماز سایرین اشکال وارد می¬شود؟
 جواب: اگر سایر شرایط صحّت جماعت و نماز موجود است، اشکال ندارد.
 سوال: [195]  شخصی امام جماعت را در حال نماز می‌بیند، ولی نمی‌داند که ایشان نماز واجب مانند نماز یومیّه می‌خواند یا نماز مستحبی مانند نماز تحیّت مسجد و ... آیا این شخص می‌تواند به امام مسجد اقتدا کند؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال اقتدا جایز نیست.
 سوال: [196]  در نماز جماعتی که مأموم یک رکعت یا بیشتر از امام جماعت عقب است، وقتی نماز امام به اتمام می¬رسد آیا امام می¬تواند با قبول داشتن آن فرد از جهت عدالت و غیره، در ادامه نماز مأمومش سریع نماز واجب دیگری را به او اقتداء کند؟ یا خیر؛ و همچنین آیا فرد دیگری به غیر از امام جماعت که از راه رسیده می¬تواند به نماز آن فرد اقتداء کند؟
 جواب: در فرض سؤال، اگر امام عقیده به عدالت و صحّت قرائت مأموم دارد، در صورتی که مأموم در بقیه¬ی رکعات قصد فرادی کرده باشد، امام و غیر امام می¬توانند به او اقتداء کنند.
 سوال: [197]
 1ـ هل یمکننا نحن الشیعه الإقتداء بأهل السنّة بدون التقیة؟
 2ـ هل یمکننا أداء الصلاه متکتفین و السجود بدون وضع التربة؟
 جواب: یجوز الاقتدا فی الظاهر و یقرء الفاتحة و السورة اخفاتاً و لا یجوز الصلاة متکتفین فی غیر التقیّة و لا یجوز السجدة دون مایصح السجود علیه فی غیر حال التقیّة.
اهمیّت شرکت در نماز جماعت
 سوال: [198]  خواندن نماز فرادی به هنگام اقامه نماز جماعت چه حکمی دارد؟ در صورتی که هتک به نماز جماعت یا توهین به امام جماعت محسوب شود یا محسوب نشود فرق می¬کند؟ یا خیر.
 جواب: اگر به فرادی خواندن نماز توهین به جماعت یا امام حساب شود این کار حرام است، که در این صورت، نمازش نیزخالی از اشکال نیست.
شرکت در نماز جماعت عامّه
 سوال: [199]  من جوانی شیعه هستم و در یک کشور غیر مسلمان به همراه فامیل خود زندگی می¬کنم، در شهری که ما به سر می-بریم تعداد مسلمانان بسیار کم است که بیشتر آن¬ها برادران اهل سنّت هستند و آنها یک مکان را از دولت گرفته¬اند و به عنوان مسجد از آن استفاده می¬کنند، حال سؤال این است که آیا اشکال دارد نماز جماعت را در آن مکان و با برادران اهل سنّت، ولی دست باز اقامه کنیم؟
 جواب: شما در ظاهر به آن‌ها اقتدا کنید اما حمد و سوره را خودتان بخوانید، اگر چه در نمازهای جهریه آهسته بخوانید اشکال ندارد.
 سوال: [200]  من یکسال است که در عربستان سعودی زندگی می¬کنم می¬خواستم بدانم آیا من می¬توانم در نماز جماعت اهل سنّت شرکت کنم چون سر کار می¬روم اگر بخواهم نماز ظهر و عصرم را برگردم و در منزل بخوانم دیر (قضا) می¬شود، ولی اگر در جماعت با دست باز نماز بخوانم ممکن است برایم مشکلاتی ایجاد شود؛ تکلیف بنده چیست؟
 جواب: در فرض سوال اگر مورد، مورد تقیه باشد و ترک تقیه برای شما دشوار و موجب عسر و حرج گردد، می¬توانید در جماعت آنها با دست بسته نماز بخوانید.
 سوال: [201]  می¬خواستم بپرسم که در رابطه با نماز تراویح، برای ما چگونه دستور العمل است؟
 جواب: برادران اهل سنّت قائل به تراویح هستند که نماز¬های مستحبی شب¬های ماه مبارک رمضان را در جماعت می¬خوانند؛ ولی از نظر فقهای شیعه خواندن نماز¬های مستحبی شب¬های رمضان و غیر آن، به جماعت بدعت و حرام است؛ لذا باید نمازهای مستحبی فردی خوانده شود، که در جماعت و تروایح عامّه خواندن کفایت نمی‌کند.
شرایط نمازی که به جماعت خوانده می‌شود
 سوال: [202]
1ـ آیا نماز عید و نماز جمعه واجب است، یا سنّت؟
2ـ آیا نماز مستحب در جماعت خوانده می¬شود؟ یا خیر.
 جواب:
ج1) نماز عید مستحب است و نماز جمعه واجب تخییری است.
ج2) نماز مستحب به صورت جماعت جایز نیست، مگر در نماز عید فطر¬، قربان و نماز استسقاء (طلب باران) که دستور شرعی داریم.
 سوال: [203]  آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی اظهار داشتند: مباحث زیادی در مورد چگونگی برپایی عید غدیر مطرح است که بارزترین آن برپایی نماز عید غدیر خم است؛ که به نظر بنده مستحب است نماز عید غدیر خم را به جماعت خواند اما هر فرد می‌تواند آن را به فرادی نیز اداء نماید.
آیا مقلدین آیت الله العظمی محقق کابلی(مد ظله العالی) هم این اجازه را دارند؟وطریقه آن چگونه است؟
 جواب: در فرض سوال استحباب این نماز با جماعت به نظر اینجانب ثابت نشده؛ لذا مؤمنین می¬توانند فرادی بخوانند.
اما کیفیت آن؛ دو رکعت است و بهتر است در رکعت اول بعد از حمد سوره قدر و در رکعت دوم بعد از حمد سوره توحید را بخوانند.
 
شرائط امام جماعت
 سوال: [204]  بعضی از ائمه جماعات «یوم الدین» را به ضم یاء (یُوم) می¬خوانند و می¬گویند واو ما قبلش را مضموم می¬خواهد، آیا نماز صحیح است؟
اگر تکبیرات را در محل انجام ندهند چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر قرائت امام جماعت صحیح نباشد، یا ارکان دیگر را رعایت نکند اقتداء به اوجائز نیست، در فرض سوال ماقبل واو مضموم نیست و قرائت مذکور در سؤال غلط است.
 سوال: [205]  آیا در صورتی که دسترسی به روحانی واجد شرایط نباشد، امامت غیر روحانی واجد شرایط امامت جماعت، جایز است؟ اگر دسترسی به روحانی واجد شرایط باشد، اما غیر روحانی هم از نظر عدالت و تقوی با او برابر یا بهتر باشد در آن صورت تکلیف چیست؟
 جواب:
 ج1) شرط امامت جماعت روحانی بودن نیست، اگر سایر شرایط موجود باشد، امامت غیر روحانی اشکال ندارد.
ج2) در فرض سوال اگر روحانی عادل و غیر روحانی عادل هر دو وجود داشته باشند، اولویت با روحانی است، مؤمنین باید به روحانی اقتدا کنند.
 سوال: [206]  اگر امام جماعت پیر و ناتوان باشد که به وسیله تکیه بر عصا بایستد آیا جایز است که به او اقتدا کرد؟ یا خیر.؟
 جواب: اگر سایر شرایط را دارا باشد در فرض سؤال اقتداء کردن به او اشکال ندارد.
 سوال: [207]  گفته می¬شود که باید امام جماعت را بشناسی، شناخت ایشان باید در چه حدی باشد؟ مثلا زمانی که ما به حرم معصومین(علیهم السلام) مشرف می¬شویم یا اینکه جایی سفر می¬کنیم و بخواهیم در مسجدی نماز بخوانیم از کجا باید آن امام جماعت را بشناسیم؟ آیا بدون شناخت می¬توان اقتداء کرد؟
 جواب: در مواردی که انسان امام جماعت را نمی¬شناسد، اگر از اقتداء علماء و طلاب و مؤمنین اطمینان به عدالت امام پیدا کند، می¬تواند به امام جماعت اقتداء کند.
 سوال: [208]  اگر امام جماعتی آشکارا و مستمراً از اموال بیت المال بدون اذن شرعی و قانونی لازم، سوء استفاده شخصی کرده و این موضوع در نزد مأموم ثبوت یابد، در این فرض و با توجه به لزوم شرط عدالت در امام جماعت، اقتدا به او چه وضعیتی پیدا می¬کند؟
 جواب: اگر بدون مجوز شرعی از بیت المال استفاده کند، اقتداء به او در نماز جماعت جواز ندارد.
 سوال: [209]  امام جماعتی که چشمش ضعیف یا کلّاً نابینا شده است، باز هم می¬تواند پیش نماز باشد؟ یا خیر.
 جواب: اگر امام جماعت عادل باشد و قرائتش صحیح باشد، نابینایی یا ضعف بینایی ضرری نمی¬رساند و اقتداء به ایشان جایز و بلا اشکال است.
 سوال: [210]  هل تجوز صلاة الجماعة خلف من یستلم راتب من الحکومة لانضمامه تحت کادر الائمة الذی أقرته الحکومة فی البحرین إذا کان راجعا إلی تشخیص نفسه بالجواز أو کان راجعا إلی فتوی فقیه؟ و هل یجوز تفسیقه من قبل العلماء و دعوة الناس إلی عدم الصلاة خلفه؟
 جواب: الأحوط ترک الصّلاة خلف هؤلاء الائمة إن کانوا منصوبین من قبل الحکومة و لا یجوز تفسیقهم ایضاً إن لم یکونوا متجاهرین بالفسق.
 سوال: [211]  ما حکم الصلاة خلف الامام الذی یستلم راتب من الحکومة لانضمامه تحت الکادر الذی أقرته الحکومة فی البحرین بالتعاون مع ادارة الاوقاف الجعفریة إذا رجع إلی تشخیص نفسه او إلی فتوی فقیه کفتواکم التی أجزتم فیها قبض الراتب علما بأنه لیس منصوباً من قبل الحکومة و إنما من قبل أهل المسجد من المؤمنین کما أنه عادل فی نفسه کما أنه مستقل و لا یمکن أن یقبل أی تدخل من الحکومة فی أموره الدینیة أو فی واجباته الشرعیة (صرحت الحکومة فی جریدة الایام البحرینیة أنه لا سلطة لها علی أئمة الجماعة و أنها ترسل الاموال الی الاوقاف و هی تقوم بتوزیعها علی أئمة الجماعة صرحت ذلک فی یوم الجمعة الماضی) هذا و دمتم ذخرا لنا و للمؤمنین.
 
 جواب: إذا کان الإمام واجداً لشرایط الجماعة و لا یکون عمله تقویة للظلمّة فلا إشکال فی الصلاة خلفه و فی مفروض السؤال مجرد أخذ الراتب من الاوقاف لا یکون مانعاً من الصلاة خلفه.
 سوال: [212]  قرائت امام جماعت مسجد¬مان اشکال دارد و این موضوع را برایشان تذکر هم داده¬ایم، ولی متأسفانه اصلاح نکردند، از طرفی تغییر دادن ایشان برای آن تعداد مأمومین که از مشکل قرائت شان با خبرند امکان پذیر نیست و مسجد دیگری هم در آن نزدیکی‌ها نیست تا اقامه نماز جماعت کنیم آیا جایز است هنگام جماعت، نماز را فرادی بجا آوریم و یا در جماعت با نیت فرادی حاضر شویم؟
 جواب: در فرض سوال اگر اهانت به امام جماعت نشود نماز را در آنجا فرادی بخوانید و اگر اهانت می¬شود در غیر آن مسجد نماز بخوانید و یا بعد از جماعت ایشان نمازتان را بخوانید.
 سوال: [213]  آیا زن می¬تواند امام جماعت شود؟
 جواب: اگر واجد شرایط امامت جماعت باشد، می¬تواند برای زن‌ها امامت کند؛ ولی امام جماعت شدن زن برای مردها جواز ندارد.
 
شرایط اجیر شدن برای نماز
 سوال: [214]  شخصی از ناحیه پا عاجز است ولی می¬تواند مثل دیگران رکوع و سجود نماز را بجا آورد، آیا این شخص می¬تواند نماز استیجاری بگیرد؟ آیا نمازش صحیح است؟ یا خیر؛ ضمناً این شخص از یک چشم معیوب است، آیا باز هم می‌تواند اجیر شود؟ یا خیر.
 جواب: اگر قرائت نمازش صحیح باشد و مواضع سبعه در زمین برسد در فرض سوال استیجارش اشکال ندارد.
 

احکام روزه

احکام روزه

فلسفه روزه
 سوال: [215]  من روزه می¬گیرم اما نمی¬دانم چرا؟! می¬شود معنا و فلسفه روزه را برایم توضیح دهید.
 جواب: وجوب روزه یکی از ضروریات دین اسلام و مذهب شیعه است، اگر کسی عالماً و عامداً انکار کند مرتد و کافر می‌شود و فلسفه روزه در روایات با تعبیرات مختلف بیان شده است مانند: روزه سپری است در برابر آتش جهنم؛ روزه را واجب کرده تا اغنیا متوجه فقرا شوند، اراده را قوی می¬کند، روزه به معنای خودداری کردن از مفطرات نه گانه از اول طلوع فجر تا غروب شرعی به دستور خداوند تعالی است، شما برای کسب معلومات بیشتر به کتب اخلاقی در این رابطه مراجعه نمایید.
نیّت روزه
 سوال: [216]  نیت روزه ماه مبارک رمضان چگونه است؟ آیا واجب است هر روز نیت روزه کند یا اینکه در اول ماه نیت کامل ماه رمضان کند کفایت می‌کند؟
 جواب: اگر از اول ماه رمضان نیت یکماه روزه کند کفایت می‌کند.
 سوال: [217]  اگر کسی پیش از اذان صبح نیت روزه کند و بعد بیهوش شود و قبل از اذان ظهر به هوش بیاید تکلیف روزه اش چیست؟
 جواب: آن روز را باید نیت روزه کند و روزه‌اش صحیح است.
 سوال: [218]  اگر کسی پیش از اذان صبح نیت روزه کند و قبل از اذان صبح با استعمال چیزی مست شود و در بین روز به هوش آید حکم روزه‌اش چیست؟
 جواب: اگر چیز (مفطری) نخورده باشد روزه¬اش صحیح است.
 سوال: [219]  اگر کسی پیش از اذان صبح بخوابد، نیت روزه هم نکند به این امید که صبح بیدار می‌شود، اما یک ساعت بعد از اذان ظهر از خواب بیدار می‌شود تکلیف روزه‌اش چیست؟
 جواب: اگر اجمالاً نیت روزه کرده باشد، آن روزه صحیح است.
 سوال: [220]  شخصی یادش نیست که نیت روزه کرده یا نه و روزه‌اش را با شک و تردید در صحت و عدم صحت کامل کرده آیا روزه او صحیح است؟ یا خیر.
 جواب: اگر از اول ماه رمضان نیت روزه داشته و یا سحری بلند شده، همین مقدار در نیت کفایت می‌کند و اگر اصلاً نیت روزه نکرده باشد آن روز را قضا کند.
 سوال: [221]  اگر کسی در روز ماه مبارک رمضان از نیت خود بر گشت و بنا گذاشت که روزه نگیرد و بعد از آن قبل از اینکه مفطری را مرتکب شود و روزه خود را عملاً باطل کند، پشیمان شده و بنا را بر روزه گذاشته است، تکلیفش چیست؟
 جواب: آن روز را هم روزه بگیرد و هم قضا کند.
 سوال: [222]  اگر کسی یادش برود که نیت روزه کند، بدون نیت روزه گرفته باشد آیا مجزی است؟ یا خیر.
 جواب: اگر اصلا نیت روزه نکرده باشد باید آن روز را قضا کند.
 سوال: [223]  اگر مکلف در ماه رمضان به جای نیت ادا اشتباهاً نیت قضا کرده باشد، تکلیف روزه او چگونه خواهد بود؟
 جواب: آن روزه صحیح است.
 سوال: [224]  کسی که شب به نیت اینکه فردا از روزه گرفتن فرار کند و به مسافرت برود بخوابد، ولی فردا این فرصت برایش پیش نیاید و تصمیم بگیرد که روزه باشد، حکم روزه¬اش چیست؟ با وجود اینکه شب نیت باطل داشته، می‌تواند روزه بگیرد؟ یا خیر.
 جواب: حکم روزه اش صحت است، در صورتی که نیت روزه کند و از مفطرات امساک کند.
خوردن و آشامیدن در روزه
 سوال: [225]  کسی که در ماه مبارک رمضان روزه دار است، اگر به علت فراموشی یا غفلت چیزی بخورد یا بیاشامد، آیا روزه اش باطل می‌شود؟ یا خیر.
 جواب: روزه‌اش باطل نمی‌شود، نیت روزه کند و روزه‌اش صحیح است.
 سوال: [226]  اگر کسی از تشنگی در حال ضعف قرار داشته باشد، آیا می‌تواند به اندازه نیاز آب بیاشامد؟ اگر بلی، در چه شرایطی قرار بگیرد که مجاز به شرب آب باشد؟
 جواب: درصورت تشنگی شدید که معمولاً قابل تحمل نباشد، به مقداررفع تشنگی می‌تواندآب بنوشدولی قضای آن راباید بگیرد.
 سوال: [227]  اگر انسان در ماه مبارک رمضان حمام برود در صورت که هوا سرد باشد حمام پر از بخار می‌شود آیا این بخار روزه را باطل می‌کند؟
 جواب: بنابراحتیاط واجب بخار غلیظ روزه را باطل می¬کند.
 سوال: [228]  کسی که هنگام سحری تریاک می‌کشد و روزه هم می‌گیرد چه حکمی دارد؟
 جواب: روزه‌اش صحیح است.
 سوال: [229]  آیا دود سیگار و تنباکو و قلیان مبطل روزه است؟
 جواب: بله مبطل روزه‌اند.
 سوال: [230]  آیا کشیدن نسوار در ماه رمضان روزه را باطل می‌کند؟
 جواب: بنابر احتیاط واجب از نسوار کشیدن خودداری کند.
 سوال: [231]  اگر ترک نسوار در روزه دار مشکل باشد، اما به حد حرج نرسد چه حکمی دارد؟
 جواب: از کشیدن نسوار در این صورت خودداری کند.
 سوال: [232]  کسانی که به کشیدن نسوار عادت دارند، نسوار را زیر زبان می‌گذارند به طوری که نسوار با آب دهان مخلوط یا آب دهان با نسوار مخلوط می‌شود، اما به حلق نمی‌رسد و بعد از چند دقیقه دور می‌اندازند با این وصف کشیدن نسوار بازهم مبطل روزه است؟
 جواب: بنابر احتیاط واجب از کشیدن نسوار خودداری شود.
 سوال: [233]  آیا در ماه مبارک رمضان می‌توان از اسپری‌های خوشبو کننده دهان استفاده کرد؟
 جواب: اگر هوا باشد مبطل روزه نیست.
 سوال: [234]  استفاده از عطر و ادکلن برای روزه دار چه حکمی دارد؟
 جواب: کراهت دارد.
 سوال: [235]  اگر انسان سرش را مانند غواصان بپوشاند و زیر آب برود، آیا روزه اش باطل می‌شود؟
 جواب: در ماه رمضان از این عمل خودداری کند.
محتلم شدن در حال روزه   
 سوال: [236]  من شب گذشته سحری خوردم و بعد از نماز صبح خوابیدم، در هنگام خواب من جنب شدم و از من منی خارج شد، می¬خواستم بدانم که آیا روزه من باطل است؟ یا خیر؛ اگر باطل نیست غسل را به چه نحوی باید انجام بدهم که روزه¬ام به وسیله آن باطل نشود؟
 جواب: اگر کسی در شب ماه رمضان جنب شود باید قبل از اذان صبح غسل کند، ولی اگر در روز و در حال روزه محتلم شود، بعد از بیدار شدن طوری غسل کند که تمام سرش را یکجا در آب فرو نبرد و چنانچه عمداً یا سهواً هم غسل نکند، روزه‌اش صحیح است.
 سوال: [237]  اگر شخصی بعد از اذان صبح بخوابد و ناخود آگاه جنب شود و بعد از دو یا سه ساعت غسل نماید حکم روزه‌اش چیست؟ آیا کفاره و قضا دارد؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال روزه صحیح است نه قضاء دارد و نه کفاره.
 سوال: [238]  خوابیدن در روز ماه مبارک رمضان چه حکمی دارد؟
 جواب: خوابیدن در روز ماه رمضان اشکال ندارد؛ اگر چه در حال روزه بخوابد و بی اختیار جنب شود، روزه¬اش باطل نمی‌شود.
 سوال: [239]  نگاه کردن به عکس‌ها و فیلم‌های مبتذل و چت کردن درباره موضوعات از این قبیل آیا روزه را باطل می‌کند؟
 جواب: اگر انزال منی نشود روزه را باطل نمی‌کند ولی نگاه کردن به آن عکس‌ها جایز نیست و روزه واقعی را باطل می‌کند روزه دار واقعی کسی است که چشم و گوش و ... روزه دار باشد.
بقاء بر جنابت در روز ماه رمضان
 سوال: [240]  اگر کسی قبل از اذان صبح ماه مبارک رمضان خودش را جنب کند و بعد از خوردن سحری و قبل از اذان در حالیکه وقت برای غسل تنگ بوده عمداً غسل نکند، تا اینکه بعد از اذان غسل کند، تکلیفش چیست؟
 جواب: در فرض سؤال روزه باطل است، هم قضاء دارد و هم کفاره.
 سوال: [241]  زن و شوهری در ماه مبارک رمضان امکان رفتن به حمام قبل از اذان صبح را در طول ماه مبارک ندارند، آیا می‌توانند با هم نزدیکی کنند و قبل از اذان ظهر غسل کنند، یعنی در جنابت باقی بمانند و قبل از اذان ظهر غسل کنند؟
 جواب: باید قبل از اذان صبح غسل کنند و اگر غسل امکان نداشته باشد، قبل از اذان صبح باید عوض غسل تیمم کنند و الاّ روزه‌شان باطل می¬شود و کفاره نیز دارد.
 سوال: [242]  اگر شخصی در ماه مبارک رمضان جنب شود و وقت برای غسل نداشته باشد، اگر تیمم کند آیا روزه‌اش صحیح است؟ در مورد نمازچه! درهر نماز بایدتیمم بدل از وضو کند یا همان تیمم بدل از غسل از سایر نیز کفایت می‌کند؟
 جواب: در فرض سؤال بدل از غسل تیمم کند، روزه‌اش صحیح است و این تیمم از وضو نیز کفایت می‌کند.
 سوال: [243]  شخصی با زنش از روی شوخی به اندازه ختنگاه دخول می‌کند، البته بنا ندارند کاری کنند که روزه را باطل می‌کند، آیا روزه او باطل می‌شود؟ اگر بر اثر ندانستن مسأله باشد چه؟
 جواب: در فرض سؤال روزه باطل می‌شود و کفاره هم دارد، مگر اینکه جاهل قاصر باشد در این صورت کفاره ندارد.
 سوال: [244]  اگر انسان هنگام غسل جنابت صدای اذان را نشنود ولی بعد بداند که قسمتی از غسل یا تمام آن بعد از اذان واقع شده، حکم روزه¬های او چگونه است؟ همچنین اگر هنگام غسل، صدای اذان را بشنود، چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر غسل را عمداً به تأخیر انداخته و تیمم هم نکرده باشد، هم قضا واجب است و هم کفاره دارد.
 سوال: [245]  شخص که جنب شده، اگر به خاطر دور بودن حمام یا باز نبودن آن، یا به دلیل نداشتن حمام و ترس داشتن از آب سرد، قبل اذان تیمم کند و بعداً غسل کند، آیا روزه‌اش صحیح است؟
 جواب: در فرض سؤال روزه‌اش صحیح است.
 سوال: [246]  اگر مهمانی محتلم شود به خاطر نبودن حمام یا سردی هوا یا خجالت از میزبان، یا اگر حمام برود شاید در ذهن میزبان برداشت بد شود، چه بسا مشکل خانوادگی در آن خانه به وجود بیاید؛ لذا چاره¬ی جز تیمم نمی‌بیند، چند روز با تیمم روزه می‌گیرد و نماز می‌خواند، آیا باید برای هر نماز و هر روز روزه تیمم کند؟ اصولاً نماز و روزه او صحیح است؟ یا خیر.
 جواب: اگر آب نباشد و یا ضرر داشته باشد، می‌تواند عوض غسل تیمم کند؛ ولی خجالت کشیدن و امثال آن عذر محسوب نمی‌شود.
استعمال دارو در حال روزه
 سوال: [247]  من پسری بیست و پنج ساله هستم و تکلیف معده دارم و قبل از هر وعده غذایی باید قرص بخورم، البته حداقل نیم ساعت قبل از غذا، در هنگام سحری آسانتر است اما مشکل من هنگام افطاری است آیا نیم ساعت ویا یک ساعت قبل از افطاری می‌توانم قرص خویش را بخورم، اگر می¬توانم آیا با کمی آب یا به تنهایی؟ لطفاً واضح فرمایید.
 جواب: قبل از موقع غروب شرعی خوردن و آشامیدن در حال روزه جواز ندارد، در فرض سوال، شما می¬توانید قرص¬تان را هنگام افطار بخورید و مدتی بعد از اول افطار، طعام بخورید.
  سوال: [248]  اگر پزشک تشخیص دهد که برای علاج درد بیمار باید وسائل پزشکی را از راه دهان وارد شکم بیمار کند آیا روزه‌ی او باطل می‌شود؟
 جواب: بنابر احتیاط از این کار خودداری کند و در صورت ضرورت اگر آن کار را انجام داد،آن روز را امسا کند و روزه‌اش صحیح است.
 سوال: [249]  آیا مصرف شیاف‌های رکتال و کرم‌های واژینال که بعضی از مریض‌ها از راه مقعد استفاده می‌کنند موجب بطلان روزه می‌شود؟
 جواب: شیاف‌ها که برای معالجه است اشکال ندارد اماله با چیز روان مبطل است.
 سوال: [250]  آیا تزریق آمپول‌های آمپسیلین و سرم‌های تقویتی، مضرِ به روزه است؟ سرم‌های خوراکی چطور؟
 جواب: آمپول وسرم مبطل روزه نیست، ولی از سرم تقویتی احتیاطاً خودداری کند و در شب استفاده شود.
 سوال: [251]  آیا ریختن داروهای مانند قطره در چشم و گوش هنگام روزه بودن موجب بطلان است؟ یا خیر.
 جواب: ریختن قطره در چشم در ماه رمضان کراهت دارد، ولی مبطل روزه نیست.
 سوال: [252]  آیا استفاده بیماران تنفسی و ریوی از اسپری‌ها، مضر به روزه است؟ یاخیر.
 جواب: اگر جسم ندارد و هو است استعمال آن در روزه اشکال ندارد.
 سوال: [253]  بیماران قلبی معمولاً قرص‌های را برای درمان زیر زبان استفاده می‌کنند واز حلق عبور نمی‌دهند و دارو توسط رگ هاخاصی که در زیر زبان است جذب می‌شود آیا این دارو‌ها مبطل روزه‌اند؟
 جواب: اگر آب و ذرات آن در حلق فرو نرود روزه را باطل نمی‌کند.
 سوال: [254]  حضرتعالی در جریان هستید که مبتلایان به مرض قند مجبورند در هر روز یک یا دو بار آمپول انسولین تزریق کنند و نباید در وعده‌های دارویی و غدایی آن‌ها تاأخیر و فاصله بیفتد، زیرا باعث پائین آمدن میزان قندخون و در نتیجه نوعی تشنج و بیهوشی می‌شود؛ لذا گاهی پزشکان به آن‌ها توصیه می‌کنند که در روز چهار نوبت غذا بخورند، خواهشمندیم نظر شریف خود را درباره آن بیان فرمائید.
 جواب: اگر روزه گرفتن برای آن‌ها ضرر داشته باشد، می‌توانند افطار کنند اگر تا سال بعد قادر به گرفتن قضا نشدند بیست و دو ونیم (5,22) کیلو طعام کفاره (فدیه) بدهند.
 سوال: [255]  حکم استفاده از اسپری برای شخص روزه دار چیست؟ گاهی بیمار مجبور است در یک روز چندین بار از آن استفاده کند، آیا باز هم روزه گرفتن بر او واجب است؟
جواب: قبلا ذکر شد که اگر هوا باشد اشکال ندارد.
 سوال: [256]  آیا استفاده از قرص‌های جلوگیری برای قطع عادت ماهیانه در ماه رمضان و غیره، برای دختران و زنان جواز دارد؟
 جواب: اگر ضرر معتنا به نداشته باشد اشکال ندارد.
مسواک زدن در حال روزه
 سوال: [257]  مسواک زدن با خمیر دندان‌های امروزی چه حکمی دارد؟ آیا روزه را باطل می‌کند؟
 جواب: اگر به حلق فرو نرود روزه را باطل نمی‌کند.
 سوال: [258]  سؤال من درباره مسواک زدن در ماه مبارک رمضان است، آیا مجاز هستیم که در طول روز یا در اول صبح به هنگام رفتن سر کار مسواک بزنیم؟
 جواب: مسواک زدن در ماه مبارک رمضان روزه را باطل نمی¬کند، ولی آب مسواک را چند بار بیرون دهد تا چیزی از آن وارد حلق نشود.
خون دادن و حجامت در حال روزه
 سوال: [259]  خون دادن در ماه رمضان و در حال روزه چه حکمی دارد؟
 جواب: خون دادن در ماه رمضان اگر سبب ضعف و مانع روزه گرفتن نشود، اشکال ندارد.
 سوال: [260]  آیا آدم روزه دار می¬تواند خون بدهد؟ خونی که برای تست یا زیادتر از آن نیاز است؟
 جواب: اگر خون دادن موجب ضعف مفرط نشود، تا حدی که روزه¬دار از روزه گرفتن باز نماند، خون دادن اشکال ندارد؛ چنانچه باعث ضعف مفرط شود خون دادن جایز نیست.
روزه با لثه¬ی خونی
 سوال: [261]  در صورتیکه لثه‌ها در ماه رمضان بدون اختیار خونی شود و با آب دهان خورده شود روزه باطل است؟ یا خیر؛ شخصی که همیشه این تکلیف را دارد روزه¬اش چگونه است؟
 جواب: اگر خون به قدری کم باشد که با آب دهان مستهلک شود، قورت دادن و فرو بردن آن اشکال ندارد، اگر مستهلک نشود و عمداً قورت دهد روزه باطل می¬شود، هم قضا دارد و هم کفاره جمع، که دو ماه روزه متوالی و سیر کردن شصت مسکین و یا چهل و پنج کیلو گندم یا آرد (طعام) برای شصت فقیر بدهد.
استعمال سیگار در حال روزه
 سوال: [262]  می¬خواستم بدانم که سیگار کشیدن روزه را باطل می¬کند؟ یا نه.
 جواب: بنابر احتیاط واجب سیگار کشیدن روزه را باطل می¬کند.
فرو بردن سر در آب در حال روزه
 سوال: [263]  می¬خواستم بدانم آیا رفتن در استخر آب و شنا کردن در آب، در ماه رمضان روزه را باطل می‌کند؟
 جواب: فرو بردن تمام سر در زیر آب مبطل روزه است، اگر سر را زیر آب فرو نبرد اشکال ندارد.
 سوال: [264]  در روزه حکم آببازی چیست؟ درصورتیکه سر زیرآب می¬شود، آیا روزه را باطل می¬کند؟
 جواب: فرو بردن تمام سر در زیر آب موجب بطلان روزه می‌شود، اگر آب بازی مثل شنا، باعث فرو رفتن سر در آب شود، در حال روزه جایز نیست.
اماله کردن
 سوال: [265]  شخصی قطع نخاعی به طوری طبیعی قادر به دفع مدفوع نیست، بنابراین از شیاف یا با تزریق آب به وسیله سوند برای دفع مدفوع اقدام می¬کند در ماه رمضان روزه این شخص چه حکمی دارد؟
 جواب: در فرض سؤال در صورت استفاده از شیاف روزه صحیح است و در صورت تزریق آب و اماله روزه¬اش باطل می¬باشد.
استعمال مواد آرایشی در حال روزه
 سوال: [266]
 1ـ می¬خواستم بدانم وقتی که آدم روزه دارد می¬تواند از کرم¬های مرطوب کننده دست و صورت استفاده کند؟ حکم کلی استفاده از لوازم آرایشی هنگام روزه داری چیست؟
 2ـ آیا آدم روزه¬دار می¬تواند از کرم¬هایی که طبق دستور پزشک برای پوست داده شده استفاده کند؟
 جواب:
ج1: استفاده از لوازم آرایشی در ماه رمضان اگر برای غیر شوهر و نامحرمان نباشد و مانع از رسیدن آب در بدن موقع وضو و غسل نگردد، اشکال ندارد.
ج2: اگر مانع از رسیدن آب در موقع وضو و غسل نشود، اشکال ندارد.
کسانى که واجب نیست روزه بگیرند
 سوال: [267]  فردی ناراحتی معده و ورم روده دارد و دلش می‌خواهد روزه بگیرد، ولی در اثر ضعف و عدم قدرت و توانایی نمی‌توان روزه بگیرد، تکلیف او چیست؟
 جواب: اگر قادر به روزه گرفتن نیست در طول سال عوض هر روز یک مد طعام کفاره بدهد.
 سوال: [268]  شخصی مبتلا به مرضی است که قطرات منی همراه بول از او خارج می‌شود حکم روزه ایشان چیست؟
 جواب: اگر حفظ بول در طول روز برایش ضرر دارد، می‌تواند افطار کند و کفاره ندارد.
 سوال: [269]  آیا روزه برای شخص که کم خونی دارد باعث سرگیجه او شود واجب است؟
 جواب: اگر خوف ضرر می‌کشد روزه بر او واجب نیست.
 سوال: [270]  بعضی از کارگرانی که در کارخانه های، بلوک زنی، موزائیک سازی و سنگ بری کار می¬کنند، کارشان خیلی سنگین و سخت است و بعضاً روزه هم نمی¬گیرند و وقتی به آنها می‌گوییم چرا روزه نمی‌گیرید، می‌گویند نان پیدا کردن زن و بچه هم از واجبات است، روزه را خدا می‌بخشد، تکلیف روزه اینگونه افراد چیست؟
 جواب:روزه بر آنها واجب است و آنها می‌توانند هر روز مسافرت کنند و افطار کنند، کسانیکه بیش از سه سال در یکجا زندگی کرده‌اند و کسانیکه کمتر از آن زندگی کرده‌اند هر نه روز مسافرت کنند و در محل کار قصد اقامه نکنند.
زنان باردار و شیرده
 سوال: [271]  خانمی است که بچه دو ماهه دارد و از چند وقت پیش شکم بچه¬اش خوب کار نمی¬کرده وقتی به دکتر رفته‌اند، گفته شده که بخاطر کم شیری و ضعف مادر است، که باید مادر بهتر تغذیه شود؛ حال سؤال این است که با توجه به احتمال ضعف و کمی شیر مادر روزه گرفتن برای این خانم چه صورت دارد؟ اگر روزه نگیرد وظیفه¬اش چیست؟
 جواب: اگر روزه برای مادر یا برای بچه ضرر دارد نباید روزه بگیرد؛ بعد از ماه رمضان قضای روزه¬ها را بگیرد و برای هر روز هفت صد و پنجاه گرم طعام به عنوان کفاره به فقیر بدهد.
بیمارانی که بیماریش زیاد می‌شود
 سوال: [272]  بنده مدت سه سال است که دچار قطع نخاع شدم، بنا به دستور دکتر باید آب زیاد مصرف کنم اگر نه کلیه و مثانه¬ام عفونتش زیاد می¬شود، آیا بنده می‌توانم روزه بگیرم؟ اگر روزه بگیرم و ضرر داشته باشد حکم روزه گرفتنم چیست؟
 جواب: اگر علم به ضرر روزه داشته باشید یا احتمال ضرر بدهید نباید روزه بگیرید؛ در صورت که بیماری تا رمضان بعدی ادامه پیداکند و یا شما تا آخر عمر قادر به گرفتن روزه نشوید روزه‌های شماقضا ندارد فقط بابت هر روز هفت صد و پنجاه گرم آرد یا گندم به عنوان کفاره به فقیر بدهید.
 سوال: [273]  فردی دو سال است که تکلیف معده دارد و از طرف دکتر هم تشخیص داده شده است، از نظر جسمی بسیار لاغر و ضعیف است در غیر از ماه مبارک رمضان هم چیزی نمی‌تواند بخورد و مدام استفراغ می¬کند به گفته خودش تا بحال روزه گرفته هر چند در روز چندین بار استفراغ کرده، ولی چیزی بیرون نیامده است، حال تکلیف روزه او چیست؟ و اگر روزه نگیرد قضای آن چه می‌شود؟
 جواب: اگر بداند که روزه برایش ضرر دارد و یا دکتر متخصص مورد اعتماد بگوید روزه برایش ضرر دارد، در این دو صورت می¬تواند روزه نگیرد؛ روزهایی را که روزه بوده و استفراغ کرده است، اگر استفراغ به فضای دهن بیاید روزه را باطل می¬کند و الا اگر فقط حالت تهوع بوده روزه¬هایش صحیح است.
 سوال: [274]  کسی که بیمار است اگر روزه بگیرد حالت ضعف پیدا می‌کند تکلیف او چیست؟
 جواب: اگر روزه برایش ضرر دارد یا بیماریش دیر خوب می‌شود در این صورت روزه بر او واجب نیست.
 سوال: [275]  کسی که به علت بیماری زخم معده طبق سفارش دکتر اگر روزه بگیرد احتمال دارد از بین برود تکلیف ایشان چیست؟
 جواب: اگر خودش خوف ضرر بدهد و یا دکتر متخصص مورد اعتماد بگوید روزه برایت ضرر دارد در این صورت می‌تواند روزه نگیرد.
 سوال: [276]  کسی که مریض باشد و شدیداً تب و درد داشته باشد و احتمال می‌دهد که روزه برایش ضرر داشته باشد آیا مجاز به افطار است؟
 جواب: اگر خوف ضرر داشته باشد می‌تواند افطار کند.
 سوال: [277]  بعضی از پزشکان بیماران را از روزه گرفتن به دلیلی منع می‌کند آیا گفته این پزشکان حجت است؟
 جواب: اگر دکتر متخصص، متدیّن و مورد اعتماد باشد حرفش حجّت است.
 سوال: [278]  مادر من هفتاد سال دارد و سال گذشته ماه رجب کیسه صفرای ایشان عمل شد و در ماه رمضان به دلیل ناتوانی روزه نگرفته¬اند آیا کفاره بر ایشان واجب است؟ یا فقط روزه را بگیرند کافیست؟ و اگر کفاره واجب است تاکنون روزه¬های سال گذشته را نگرفته¬اند آیا برایشان دو کفاره واجب است یا یکی؟
 جواب: اگر روزه برایش ضرر داشته و این عذر تا سال دیگر ادامه داشته باشد در این صورت قضاء واجب نیست، ولی بیست و دو و نیم (5/22) کیلوگرم گندم یا آرد کفاره دارد.
 سوال: [279]  من در سال گذشته بر اثر بیماری برای مدت پانزده روز قادر به خوردن ونوشیدن چیزی نبودم، چون معده¬ام عفونت کرده است، در ماه رمضان فقط هفده روز را روزه گرفتم، دوباره این مشکل بازگشت کرد و جگرم نیز مسموم شده است، لذا بنده تاکنون (که رمضان جدید سر می¬رسد) قادر به گرفتن روزه‌های قضا، نشده¬ام، تکلیف من نسبت به روزه¬های فوت شده چیست؟
 جواب: اگر روزه گرفتن برای شما ضرر داشته (در فرض سؤال) و این عذر تا ماه رمضان بعد ادامه پیدا کرده است، قضای روزه برای شما واجب نیست، ولی برای هر روز باید یک مد طعام (750 گرم گندم یا آرد) کفاره بپردازید.
کسانی که قدرت بر روزه گرفتن ندارند
 سوال: [280]  ما در کشور سوئد زندگی می¬کنیم که مدتی از سال شب¬ها هم هوا روشن است و الان هم همین طور است مسجدی در شهر استکهلم وجود دارد که ما اوقات شرعی را از آنان می-گیریم، آن¬ها زمان مشخصی را برای اذان صبح ننوشته و اذان مغرب را ساعت یازده و نیم شب نوشته¬اند برای مثال اول ماه رجب را می¬خواستیم روزه بگیریم نوشته که وقت امساک ساعت دوازده و نیم شب و وقت افطار ساعت یازده و نیم شب با توجه به این که ماه مبارک نزدیک است می‌خواستیم بدانیم که وقت امساک و افطار در ماه مبارک چگونه است.
قابل ذکر است که روزه گرفتن از ساعت یک صبح تا یازده شب خیلی سخت و طاقت فرسا می¬باشد.
 جواب: اگر قدرت به روزه گرفتن نداشته باشید در صورت امکان هر روز قبل از ظهر به مقدار بیست و دو و نیم (5/22) کیلومتر از شهر خارج شوید و روزه را افطار کنید.
 سوال: [281]  فردی که معده درد دارد آیا روزه بر او واجب است؟
 جواب: در فرض سؤال اگر می¬داند که روزه گرفتن برایش ضرر دارد، یا دکتر متخصص مورد اعتماد بگوید که اگر روزه بگیرد مریضی¬اش زیاد یا دیر خوب می¬شود، می¬تواند افطار کند ولی بابت هر روز مقدار هفت صد و پنجاه گرم آرد یا گندم به فقراء به عنوان کفاره بدهد.
 سوال: [282]  بعضی از جوانان برای اینکه در مقابل رفقایشان کم نیاورند، با رفقایشان روزه را می‌خورند یا برای اینکه کار می‌کنند، روزه نمی‌گیرند، تکلیف آنها چیست؟
 جواب: آنها کار حرام انجام داده‌اند، هم قضا دارد و هم کفاره عمد بر آنها واجب است.
 سوال: [283]  خانم این جانب دوتا فرزند دو قلو هشت ماهه دارد به نظر شما روزه باید بگیرد یانه؟
 جواب: اگر خود خانم مطمئن است که روزه برایش ضرر دارد و یا دکتر متخصص مورد اعتماد بگوید روزه برای خانم و یا برای بچه‌ها ضرر دارد در این صورت می¬تواند افطار کند و برای هر روز هفتصد و پنجاه گرم طعام به فقرا کفاره بدهد و بعداً قضای روزه¬هایش را بگیرد.
قضا و کفاره روزه
 سوال: [284]  شخصی در ماه رمضان فقط نسوار کشیده و باقی مبطلات روزه را انجام نداده و نیت روزه داشته، آیا روزه‌اش صحیح است یا نه؟ اگر روزه¬اش باطل است آیا کفاره دارد یا فقط قضا دارد؟
 جواب: اگر احتمال می¬داده که نسوار روزه را باطل می¬کند و اعتناء نکرده و نسوار کشیده؛ در این صورت بنابر احتیاط واجب هم قضا کند و هم کفاره عمد را پرداخت کند.
 سوال: [285]  آیا وقتی که انسان روزه¬ی قضایی می¬گیرد و سهواً چیزی می¬خورد و بعد به یاد می¬آورد، روزه قضایی باطل می¬شود؟
 جواب: باطل نمی¬شود دوباره نیت روزه کند و آن روزه صحیح است. قضا و کفاره هم ندارد.
 سوال: [286]  کسی که به علت اعتیاد چند سال روزه نگرفته آیا قضا دارد؟ کفاره چطور؟
 جواب: اگر قدرت روزه گرفتن داشته و روزه نگرفته هم قضاء دارد و هم کفاره و اگر قدرت نداشته فقط کفاره دارد، که بیست و دو نیم کیلو گندم در یک ماه می¬شود، ولی قضاء ندارد.
زمان و شرایط قضای روزه
 سوال: [287]  اگر قضای روزه¬ی رمضان را تا رمضان آینده نگیرد، آیا معصیت کرده است؟
 جواب: قضای روزه ماه رمضان را واجب است تا رمضان دیگر بگیرد، اگر عمداً از روی سهل انگاری نگیرد معصیت کرده، لذا باید کفاره بدهند.
 سوال: [288]  کسی که بر اثر عذر شرعی نتواند روزه بگیرد و همان عذر یا عذر شرعی دیگر بلافاصله پس از آن عذر حاصل شود و تا ماه رمضان سال بعد ادامه پیدا کند، آیا روزه¬هایش قضا و کفاره دارد؟ یا خیر؛ اگر بعد از برطرف شدن عذرش قضای روزه هایش را نگرفته باشد چه؟
 جواب: در فرض سؤال اگر عذر دیگری که بعد از عذر قبلی عارض بشود، عذر اختیاری نباشد مانند مسافرت، در این صورت قضا و کفاره ندارد، ولی احتیاطاً برای هر روز هفت صد و پنجاه گرم طعام مانند گندم یا نان یا خرما به فقیر بدهد؛ البته این احتیاط وجوبی است، امّا عذر اگر اختیاری باشد مانند مسافرت قضا نیز بر او واجب است.
 سوال: [289]  شخصی مریض است و بیماری وی از رمضان امسال تا رمضان سال آینده طول می‌کشد تکلیف روزه او چیست؟
 جواب: در فرض سوال کفاره دارد، که یک مد طعام (هفت صد و پنجاه گرم گندم یا آورد و...) باشد ولی قضا ندارد.
 سوال: [290]  کسی که در حال گرفتن روزه قضائی¬اش می¬باشد و بعد از ظهر همان روز مهمان می¬آید و با مهمان خود غذا یا چای می¬خورد، بدون اینکه روزه‌اش را دوباره بگیرد چه حکمی دارد؟ آیا کفاره دارد یا خیر.
 جواب: اگر قضای ماه مبارک رمضان باشد، افطار در بعد از ظهر جایز نیست؛ در صورت افطار، برای ده نفر فقیر که برای هر کدام مقدار هفت صد و پنجاه گرم نان یا گندم یا آرد باشد، باید به عنوان کفاره بدهد.
 سوال: [291]  کسی که به مدت سه سال فلج باشد روزه نگرفته و نماز هم نخوانده باشد و بعداً فوت کند روزه و نماز او چطور می¬شود؟
 جواب: در فرض سوال اگر قدرت بر روزه نداشته است، قضای روزه واجب نیست، فقط برای هر روز مقدار هفت صد و پنجاه گرم گندم یا نان به فقیر بدهند، ولی قضای نمازهای آن را باید انجام بدهند.
کفاره بطلان عمدی روزه
 سوال: [292]  جوانی هستم چندین ماه رمضان است که روزه¬ام را خورده‌ام، ولی الان توبه کردم می‌خواهم روزه بگیرم، تکلیف روزه‌هایی را که نگرفته¬ام چیست؟
 جواب: قضای روزه‌های گذشته را انجام دهید و برای هر روز چهل و پنج کیلو گندم یا آرد برای شصت فقیر کفاره بدهید کفایت می‌کند.
 سوال: [293]  من یک جوانم که تازه ازدواج کرده¬ام و در روز بیست¬و-پنجم ماه رمضان بعد از اذان صبح با همسرم نزدیکی کردم، آیا غیر از قضاء کفاره هم باید بدهم؟ یا نه؛ کدام یک از کفاره‌های عادی یا کفاره جمع که شصت روز است، به من تعلق می¬گیرد؟
 جواب: در فرض سوال هم قضا دارد و هم کفاره عمد، که شصت مسکین را اطعام کنید، یعنی به هر کدام از آنها یک مد طعام بدهید و یا شصت روز، روزه بگیرید.
 سوال: [294]  دختری عقد کرده هستم و به زودی (چند روز مانده به ماه رمضان) به خانه شوهر می¬روم؛ با توجه به وضعیت ویژه-مان در ماه رمضان (عطش جنسی، ضعف بدنی و گرمای تابستان) احتمال قوی می‌دهم که روزه گرفتن برای اینجانب همراه با سختی فراوان باشد؛ آیا می¬توانم روزه نگیرم و بعداً قضای آنها را بگیرم؟ در ضمن بنده در تعیین تاریخ نامناسب عروسی هیچ گونه نقشی نداشتم و بزرگترها تصمیم گرفتند.
 جواب: در فرض سؤال به هیچ وجه به سبب عروسی نمی¬توانید روزه را افطار کنید یا روزه نگیرید.
 سوال: [295]  شنیده شده که حضرت عالی گفته¬اید برای شخص کارگری که نمی¬خواهد روزه بگیرد باید برای فرار از روزه از حد ترخص بگذرد، افطار نماید و بعد برگردد، اشکال ندارد آیا صحت دارد؟
 جواب: بله صحت دارد، درصورتی که بیست و دو نیم کیلومتر مسافرت کند؛ فرار از روزه کراهت دارد ولی حرام نیست.
 سوال: [296]  کسی که شب تصمیم دارد فردا برای فرار از روزه مسافت شرعی را طی کند، تا عذری برای افطار کردن خود داشته باشد، آیا می‌تواند چنین کاری را انجام دهد؟ اگر این کار را انجام دهد آیا جواز افطار او می¬شود؟
 جواب: بله جایز است، نهایتاً سفر برای فرار از روزه کراهت دارد، ولی حرام نیست.
ادای کفّاره روزه
 سوال: [297]  دو ماه کفاره روزه دارم و فقیری را هم نمی‌شناسم آیا جایز است که آن را به دفتر جنابعالی تحویل بدهم تا به نیابت از من آن را به فقراء بدهند.
 جواب: اگر کسی به نیابت شما برای فقیر طعام بدهد کافی است، همچنین برای ادای آن اگر هر کسی از طرف شما وکالت کند اشکال ندارد.
 سوال: [298]  بنده روزه¬ام را عمداً قضا نمودم می¬خواهم کفاره‌اش را بدهم، پیدا کردن شصت فقیر برایم مشکل است، آیا می¬توانم کفاره روزه¬ام را برای قحطی زدگان سومالی ارسال نمایم، آیا می¬توانم به یک خانواده فقیر بدهم؟
 جواب: کفاره به فقراء شیعه داده شود و به یک خانواده نمی¬شود کفاره عمد را داد؛ اگر شصت (60) فقیر پیدا نمی¬توانید به دفتر بیاورید تا از طرف شما بین شصت فقیر تقسیم شود.
 سوال: [299] 
1ـ در رساله آمده است که برای کفاره یک روز افطار عمدی در ماه رمضان می¬توان شصت فقیر را به میزان یک مد یا ده سیر اطعام نمود، امّا اگر امکان دارد دقیق¬تر بفرمایید که یک مد یا ده سیر با مقیاس‌های اندازه گیری مرسوم امروزه چند کیلوگرم خواهد بود؟
2ـ آیا غذای مورد نظر حتما باید گندم یا برنج باشد؟ یا می¬توان پولی به همان ارزش را به نیت خرج برای اطعام‌شان به آنها داد؟
 جواب:
ج1) افطار روزه در ماه رمضان عمداً بدون عذر شرعی کفاره دارد، که باید شصت مسکین را اطعام کند¬، یا به شصت مسکین، شصت مد طعام بدهد که یک مد هفت صد و پنجاه (750) گرم گندم یا آرد می‌شود و کفاره یک روز چهل و پنج (45) کیلو هست و باید به شصت فقیر داده شود و یا شصت روز پی در پی روزه بگیرد.
ج2) برای ادای کفاره غذا، یا گندم یا آرد و یا برنج بدهد کافی است، ولی دادن پول به فقرا از کفاره کفایت نمی¬کند مگر اینکه فقیر را وکیل بگیرد که با آن پول فقط نان، برنج و... بخرد ومصرف کند.
 سوال: [300]  من در حدود سی روز از ماه مبارک رمضان را بدون داشتن عذر شرعی کاری کردم که روزه¬ام باطل شود، حال کفاره روزه خود را چگونه باید پرداخت کنم؟ کفاره کل سی روز را باید پرداخت کنم یا نه؟
آیا کفاره روزه را می¬توانم به یک شخص فقیر بدهم یا بجای گندم پول آن را به فقرا بدهم؟
 جواب: در فرض سوال که افطار عمدی بوده باید کفاره هر روز را به شصت نفر فقیر طعام بدهید؛ یعنی شصت نفر فقیر را سیر کنید و دادن پول از کفاره کفایت نمی¬کند.
زمان قضای روزه میت
 سوال: [301]  اگر کسی فوت کرده باشد و پسران و دختران او هر کدام بخواهند یک مدت از روزه¬ی قضای پدر را بگیرند تا چه وقت اجازه دارند روزه¬ای را که به گردن گرفته‌اند، به تأخیر بیندازند؛ مثلاً اگر دختر او حامله باشد و چند روز از روزه¬ی قضای پدر را بخواهد بگیرد، می¬تواند بعد از اینکه وضع حمل کرد و طفلش کمی کلان شد، روزه¬ی قضای پدر را بگیرد؟ یعنی در مجموع از نگاه وقت محدود است؟ یا خیر.
 جواب: کوشش شود هرچه زود دَین میت ادا شود، بدون عذر نباید در انجام قضا تأخیر شود.
 

روزه و سفر

روزه و سفر

 سوال: [302]  آیا مسافرت غیر ضروری در ماه مبارک رمضان اشکال دارد؟
 جواب: اگر برای فرار از روزه باشد کراهت دارد.
 سوال: [303]  آیا می‌شود برای فرار از روزه ماه رمضان مسافرت کرد؟
 جواب: بله مسافرت جایز است ولی کراهت دارد.
 سوال: [304]  اگر کسی صبح نیت مسافرت کند با این که به حکم مسافر بودن است، می‌تواند قبل از رفتن روزه را افطار نماید؟ اگر کسی شب نیت مسافرت نداشته باشد صبح اتفاقاً سفر برایش پیش آید حکم روزه اش چیست؟ آیا می‌تواند افطار کند؟
 جواب: اگر در شب نیت مسافرت نداشته باشد نمی‌تواند روزه خود را افطار کند، آن روز را هم روزه بگیرد و هم قضاء کند، اگر در شب قصد سفر داشته باشد تا از حد ترخص رد نشده نمی‌تواند افطار کند.
 سوال: [305]  بنده قبل از ظهر مسافرت کردم چیزی نخوردم و نیاشامیدم و مفطری انجام ندادم و قبل از ظهر همان روز به محل زندگی‌ام برگشتم و دوباره نیت کردم آیا روزه من صحیح است؟
 جواب: بله، روزه آن روز صحیح است.
 سوال: [306]  اگر روزه دار پیش از ظهر قصد مسافرت کرده و بعد از حدّ ترخّص روزه¬اش را باطل کند، سپس مانعی از ادامه¬ی سفر برایش پیش آید و به وطن باز گردد آیا تا شب باید امساک کند یا می¬تواند بخورد؟
 جواب: امساک واجب نیست.
حد ترخّص
 سوال: [307]  اگر مسافری به طرف وطن یا محلّ اقامت خود بیاید و اذان ظهر را در حدّ ترخّص بشنود و مفطر را به جا نیاورده باشد، اگر نیت روزه کند صحیح است؟ یا این که شرط است قبل از ظهر به وطن یا محلّ اقامت خود برسد؟
 جواب: در فرض سؤال شرط است که قبل از ظهر به وطن یا محل اقامت خود برسد و حدّ ترخّص برای مسافری که وارد می‌شود کافی نیست، بلکه اعتبار حدّ ترخّص برای مسافری است که از وطن یا محل اقامت خود خارج می¬شود.
 سوال: [308]  شخص که مسافرت می‌رود آیا جواز افطار او هشت فرسخ فقط طی مسافت رفت است؟ یانه این که رفت و برگشت هر دو هشت فرسخ باشد؟
 جواب: اگر رفت و برگشت هشت فرسخ چهل و پنج (45) کیلومتر شود مسافر می‌تواند افطار کند.
 سوال: [309]  کسی که می‌خواهد بعد از ظهر مسافرت کند تا روزه‌اش درست باشد آیا باید هنگام اذان ظهر خانه یا محلی دیگری را که درنظر گرفته است برسد روزه‌اش صحیح است یا در مسیر مقصدی باشد که پیش از ظهر می‌رسد، یعنی هنوز به مقصد نرسیده ولی دیوار شهر را می‌بیند روشن‌تر جواب دهید.
 جواب: بعد از ظهر هر موقع مسافرت کند روزه‌اش صحیح است؛ اگر منظور شما از رسیدن به مقصد، روزه روز بعد است، که باید قبل از ظهر در وطن یا در جایی که ده روز قصد اقامت در آنجا دارد رسیده باشد و رسیدن در حد ترخّص آنجا قبل از ظهر، برای بازگشت به وطن و محل قصد اقامت کفایت نمی‌کند.
 سوال: [310]  بنده در مسیر می‌روم که چهار فرسخ رفت و چهار فرسخ برگشت من تا منزل یا دیوار شهر است، به هر صورت هشت فرسخ طی شده تکلیف روزه من چیست؟
 جواب: اگر بین دو محل یعنی از آخر محلی تا ابتدا محل دیگری رفت و برگشت هشت فرسخ باشد روزه افطار می‌شود.
 سوال: [311]  کسی که از سفر برمی¬گردد و به شهر خودش می‌رسد، اما خانه او در یکی از روستاهای اطراف شهر است که یک ساعت از شهر فاصله دارد، آیا می¬تواند نیت روزه کند؟ یا ملاک خود منطقه‌ی آن ده یا روستا است؟
 جواب: تا به روستای خود نرسیده است نمی‌تواند نیت روزه کند.
 سوال: [312]  معیار درست بودن روزه برای مسافری که قبل از ظهر به وطنش می‌رسد، رسیدن به محل زندگی و داخل شدن در شهر و قریه است؟ یا رسیدن به دروازه شهر و جایی که صدای اذان را می‌شنود؟
منظور از اذان چه اذانی است، آیا اذان با بلندگو یا صدای اذان شخصی بدون بلندگو؟ لطفا واضح فرمایید.
 جواب: در فرض سؤال معیار رسیدن به حد ترخّص است، که دیوار شهر و یا صدای اذان شنیده شود و مراد از اذان، اذان بدون بلندگو است که همان اذان عادی و معمولی با صدای شخص باشد.
دائم السفر
 سوال: [313]  عده¬ای برای کار می¬خواهند به مدت سه ماه به محلی عزیمت کنند که بیش از چهار فرسخ می‌باشد البته می‌خواهند هرروز صبح بروند و قبل از اذان مغرب باز گردند، حکم روزه برای این گونه افراد چیست؟
 جواب: در فرض سؤال دائم السفر هستند باید روزه بگیرند و نماز را هم تمام بخوانند.
 سوال: [314]  در هفته پنج روز مکتب می¬روم که در حدود سی کیلومتر از خانه من فاصله دارد و همچنان آخر¬های هفته خانه برادرانم می¬روم که شصت(60) کیلو متر از خانه من فاصله دارد، مسئله روزه و نماز من چیست یعنی آیا قصر می¬شود یا نه؟
یادآور می¬شوم که تقریباً هر آخر هفته خانه برادرانم می¬روم، حتی کلید خانه¬ی یکی از برادرانم را نیز دارم.
 جواب: اگر این رفت و آمد بین خانه ومکتب سه ماه، یا بیشتر ادامه پیدا می¬کند دائم السفر هستید نمازتان در خانه و مکتب تمام است و در ماه رمضان باید روزه بگیرید اما در خانه برادرتان نماز شما قصر است.
 سوال: [315]  بنده متولد و بزرگ شده¬ی دزفول می¬باشم و در شهر ماهشهر (دو صد و پنجاه(250) کیلومتر با دزفول فاصله دارد) کار می¬کنم و در حال حاضر نیز زن و بچه¬ام در شهر اهواز یکصد و پنجاه (150) کیلومتر با دزفول فاصله دارد زندگی می‌کنند؛ لذا مجبورم که چند روز در هفته در اهواز یا دزفول بمانم. وضعیت نمازم به چه صورت می¬باشد، لازم به ذکر است که در آینده نیز ممکن است بطور دائم در یکی از شهر¬ها بصورت دائم زندگی کنم.
 جواب: اگر در هفته سه بار یا بیشتر بین دزفول و ماهشهر به مدت سه ماه یا بیشتر رفت و آمد کنید در هر سه جا نماز را تمام بخوانید بعد از این که در یکی از شهرها به صورت دایم زندگی گردید، آنجا وطن حساب می¬شود، نماز را تمام بخوانید.
 سوال: [316]  حکم نماز و روزه¬ی کارگران مهاجرین افغانی که از لحاظ کاری بیشتر از مسافت شرعی را برای کار طی می¬کند و هر روز رفت و آمد دارد چیست؟
جواب: اگر سه ماه یا بیشتر ترددشان ادامه پیدا کند دائم السفر هستند.
 سوال: [317]  کسی که خانه¬اش در شهر است و در روستای اطراف شهر کار می¬کند یا کارگر است یا پیمانکار، معمولاً بیشتر از ده روز طول می¬کشد، تکلیف نماز و روزه¬ش چیست؟
 جواب: اگر کمتر از یکماه رفت و آمد می‌کند نمازش در سفر قصر است و نمی‌تواند روزه بگیرد.
 سوال: [318]  حکم کارگری که صبح برای کار سر فلکه می‌رود، صاحب کاری پیدا می¬شود که این شخص را سر کار ببرد، اما مسیری که طی می‌شود بیشتر از چهار فرسخ می¬باشد، حکم روزه ایشان چیست؟
 جواب: اگر در شب قصد سفر را نداشته آن روز را هم روزه بگیرد و هم قضاء کند.
 سوال: [319]  چندین سال است که پیمانکارم و فاصله بین منزل و محل کارم بیشتر از حد شرعی است و من هم به ناچار باید هر روز این مسیر را طی کنم، آیا نماز و روزه‌ام قصر است؟
 جواب: اگر سه ماه یا بیشتر رفت و آمد می‌کنید دائم السفر هستید و اگر دو ماه طول می‌کشد احتیاط کنید بین قصر و تمام، روزه و قضاء، ولی نماز در خانه تمام است.
 سوال: [320]  حکم روزه و نماز دانش¬آموزان، دانشجویان، معلمان و کارمندانی که جهت تحصیل و شغل کاری خود هفته‌ای یک روز، یا دو روز یا بیشتر به مسافت شرعی چهل و پنج کیلومتر سفر می¬کنند چیست؟
 جواب: اگر در هفته سه روز یا بیشتر بروند و سه ماه یا بیشتر ادامه پیدا کند، دائم السفرند و نمازش تمام است و باید روزه بگیرند و اگر در هفته یکبار مسافرت کنند، مسافرند. و اگر در هفته دو بار مسافرت کنند، احتیاط کنند که هم نماز را در سفرهاشان تمام بخواند و هم قصر.
 سوال: [321]  اینجانب دانشجو یا کاسب یا کارمندی هستم که محل زندگیم در بلخاب است و هفته‌ای دو روز و پنج روز در استان سر پل و یک هفته در مزار شریف زندگی می‌کنم، بعد از آن به محل زندگی خودم بر می‌گردم، آیا بنده حکم دائم السفر را دارم؟ آیا دائم السفر می‌تواند نماز و روزه¬اش را کامل انجام دهد؟
 جواب: اگر برای تحصیل، کار و... بمدت سه ماه یا بیشتر در هفته سه بار یا بیشتر رفت و آمد کند و یا بیش از سه روز در هفته در سفر باشد، نمازش تمام است و روزه بگیرد.
 سوال: [322]  اینجانب خلبان طیاره¬ای چرخی نظامی هستم، شغلم ایجاب می‌کند که دائم در مأموریت پرواز باشم به طوریکه شاید در هر ماه مسافر باشم یا در هفته دو یا سه روز یا بیشتر، با این توصیف چون من نظامی هستم و تمام افغانستان وطن من می‌باشد، آیا می‌توانم حکم دائم السفر را داشته باشم تا بتوانم نماز و روزه‌ام را کامل بجا آورم، شاید این سوال خیلی از همکاران من باشد، نظرات حضرت عالی را در این زمینه خواستاریم، لطفاً توضیح فرمایید؟
 جواب:: اگر در هفته حداقل سه بار قصد مأموریت پیدا کنید، در فرض سوال دائم السفر هستید باید روزه بگیرید، اگر دو بار انجام دهید احتیاط کنید، بین روزه و قضاء، اگر یک بار در هفته مأموریت را انجام دهید در حکم مسافر هستید.
 سوال: [323]  کسی که جزء پرسنل نیروی امنیتی شهرش هست، بعضاً مأموریتی برایش پیش می‌آید که باید روزی دو یا سه بار به مسافرت برود که بیش از حد ترخص است، یا شاید در هفته مأموریتی پیش نیامد یا شاید یک هفته یا دو هفته مأموریت برود، حکم نماز و روزه‌اش چیست؟
 جواب: اگر در حد ترخص تردد کند نماز قصر نمی‌شود و اگر در حد مسافت شرعی که هشت فرسخ است، رفت و آمدش طول بکشد و در هفته سه بار تردد کند، دائم السفر است.
وطن دوم
 سوال: [324]  بنده دانشجویی هستم اهل افغانستان که در شهری در کشور آلمان تحصیل می¬کنم. برای چند ماه در این شهر خواهم بود و سپس برای چند ماه نزد خانواده¬ام بر می¬گردم و پس از چند ماه بودن نزد خانواده¬ام دوباره باید برای دو سال برگردم این شهر.
سوال اول: آیا این شهر در آلمان وطنم محسوب می‌شود؟
سوال دوم: روزه ماه رمضان در اینجا بسیار طولانی است حدود نوزده ساعت از سحر تا افطار طول می¬کشد و من روزی پنج ساعت درس دارم و شما چه راه حلّی را در این موارد پیشنهاد می¬کنید؟
در صورتی که این شهر وطنم محسوب نشود آیا من می¬توانم هر هفته برای یک روز مسافرت بروم تا در برگشت نماز و روزه¬ام شکسته شود؟
 جواب:
1ـ در دو سال اول حکم وطن پیدا نمی¬کند.
2ـ روزه را باید بگیرید، خیلی از نقاط جهان نوزده ساعت روزه می‌گیرند و اگر بخواهید روزه نگیرید درهر نُه روز از آن شهر تا بیست و سه کیلومتر بروید و افطار کنید بعد می¬توانید آب و غذا بخورید وقضای روزه¬هایتان را بعداً بگیرید.
 سوال: [325]  دانشجویی هستم که در دانشگاه مزار شریف درس می‌خوانم و در کابل کارمندم و در حال حاضر ساکن شهر شبرغان هستم، برای درس به دانشگاه مزار می‌روم و از آنجا سرکارم کابل می‌روم، همان شب یا فردای آن روز بر می‌گردم در جایی که ساکن هستم، حکم نماز و روزه‌ام چیست؟
 جواب: اگر قصد زندگی چهار سال یا بیشتر در شبرغان را داشته باشید حکم وطن را دارد، اگر در طول هفته سه روز یا بیشتر در سفر باشید، دائم السفر هستید، نماز را تمام بخوانید و در سفر روزه بگیرید.
 سوال: [326]  در ماه مبارک رمضان شخصی که تنها کارگر خانواده است اگر کار کند روزه را مخصوصاً در این هوای گرم نمی¬تواند بگیرد و اگر روزه بگیرد کار نمی¬تواند بکند و برایش مقدور هم نیست که هر روز از حد ترخّص خارج شود و برگردد لطفا حکم مسئله را بیان فرمایید.
 جواب: اگر کمتر از سه سال در محل کارش زندگی می¬کند و بناء ندارد بیش از چهار سال در آنجا بماند، می¬تواند قبل از رمضان مسافرت کند به مقدار بیست و دو نیم کیلومتر و برگردد و قصد اقامه ده روز نکند و تا نه روز افطار کند و روز نهم هم مسافرت کند و برگردد و قصد اقامه نکند و همین طور تا آخر ماه رمضان، در این صورت این فرار از روزه است، هر چند کراهت دارد ولی حرام نیست و کفاره ندارد، فقط قضاء دارد، ولی اگر چهار سال و یا بیشتر در محل کارش زندگی کرده در این صورت هر روز چهار فرسخ مسافرت کند و بعد از حد ترخّص قبل از ظهر افطار کرده و برگردد در این صورت نیز تا شب افطارش اشکال ندارد.
اگر بدون مسافرت روزه نگیرد باید روزه هایش را قضا کند و کفاره بدهد، که باید عوض هر روز دو ماه روزه بگیرد، یا شصت مسکین را طعام بدهد و یا برای شصت مسکین شصت مد طعام بدهد که هرروز آن چهل و پنج کیلو گندم یا آرد است.
مسافر و روزه مستحبی
 سوال: [327]  حکم روزه¬ی مستحبی برای مسافر چه می¬باشد؟
 جواب: گرفتن روزه در حال سفر جواز ندارد، چه واجب باشد چه مستحبی.
روزه مسافر در کلان شهرها
 سوال: [328]  ما در شارجه زندگی می¬کنیم و بعضی اوقات برای کاری تا بندرگاه جبل علا واقع در شهر دبی که تقریباً در هفتاد کیلومتری می¬باشد سفر می¬کنیم، اگرچه بخاطر شهرک سازی و ساخت و ساز ساختمان‌ها تقریباً تمام این مناطق مثل یک شهر معلوم می¬شوند، ولی کد شهر فرق می¬کند، حالا تکلیف روزه¬ی ما در سه صورت ذیل چگونه خواهد بود؟
قبل از ظهر سفر ¬کنیم و قبل از ظهر به شارجه برگردیم؟
قبل از ظهر سفر کنیم و بعد از ظهر به شارجه برگردیم؟
بعد از ظهر سفر کنیم و بعد از ظهر قبل از افطار به شارجه برگردیم؟
ناگفته نماند که ما به روال عادی و به فکر اینکه همه¬ای اینها جز یک شهر و منطقه هستند روزه گرفته‌ایم.
 جواب: اگر همه آن¬ها عرفاً یک شهر حساب می¬شود و شهرک¬ها با هم اتصال دارند نماز تمام و روزه صحیح است و اگر بین دو شهرک 5/22 کیلومتر فاصله دارد و در طول ماه گاه گاهی مسافرت می¬کنید اگر بعد از ظهر مسافرت کنید روزه صحیح است، همچنین اگر قبل از ظهر مسافرت کنید و قبل از ظهر برگردید و مفطر تناول نکرده باشید در محل سکونت نیت روزه کنید روزه صحیح است، ولی چنانچه قبل از ظهر مسافرت کند و بعد از ظهر برگردد و مفطر انجام نداده باشد، آن روز را هم امساک کند و هم قضا آن را بگیرد.
 سوال: [329]  در بلاد کبیره‌ای مثل تهران حضرت عالی مبدأ مسافت را آخر محلات می‌دانید یا آخر شهر؟ اگر آخر محلات بدانید، محلات معمولاً به همدیگر وصل است، تکلیف نماز و روزه‌ام چه می¬شود؟
 جواب: مبدأ مسافت آخر شهر تهران است.
 سوال: [330]  کارگری هستم که صاحب کارم من را از این محله به محله دیگری می‌برد، بسیاری از محلات بلاد کبیره به هم وصل است و برای رفتن از این محله تا محله دیگر بیشتر از مسافت شرعی طی می‌شود، آیا در این نوع رفت و آمدها روزه¬ی من صحیح است؟
 جواب: در داخل کلان شهرها هر مقدار سفر کنید نماز قصر نمی‌شود.
 

رؤیت هلال

رؤیت هلال

 سوال: [331]  به نظر حضرت عالی اول ماه مبارک رمضان به چند چیز و چگونه ثابت می‌شود؟
 جواب: اول ماه به پنچ چیز ثابت می‌شود:
1ـ خود انسان ماه را ببیند؛ 2ـ از قول عده‌ای یقین یا اطمینان پیدا کند؛ 3ـ دو مرد عادل شهادت بدهند؛ 4ـ سی روز از اول ماه شعبان بگذرد؛ 5ـ حکم حاکم شرع.
 سوال: [332]  آیا در ماه مبارک رمضان دیدن اول ماه برای گرفتن روزه و در آخر ماه دیدن هلال برای کسی که می‌خواهد افطار کند واجب است؟
 جواب: دیدن واجب نیست ولی مستحب است که مؤمنین استهلال کنند.
 سوال: [333]  آیا دیدن ماه با وسائل و امکانات پیشرفته امروزی مانند تلسکوب و دوربین‌های چشمی و امثال آن ثابت می‌شود؟
 جواب: اگر یقین و اطمینان حاصل شود اول ماه ثابت می‌شود.
 سوال: [334]  آیا رؤیت تصویر هلال ماه، با استفاده از دوربین و انعکاس نور و بازخوانی اطلاعات ضبط شده، توسط رایانه‌ها برای اثبات اول ماه کفایت می‌کند؟
 جواب: اگر به طور مستقیم با چشم عادی و مسلح دیده نشود، اول ماه ثابت نمی‌شود.
 سوال: [335]  اگر در بین علما و مراجع اختلاف، در ثبوت رؤیت هلال و عدم آن به وجود آید، یکی تابع قانون دولتی است و دیگری تابع قانون شرعی، عدالت آن‌ها هم بر مکلف ثابت بوده و آن‌ها هم هر کدام در استدلال خود مطمئن باشند، وظیفه مقلدین و مکلفین چیست؟
 جواب: مسئله رؤیت هلال تقلیدی نیست معیار همان پنچ چیزی است که در رساله عملیه آمده است[1]؛ ممکن است رؤیت هلال نزد مقلد ثابت شود ولی در نزد مرجع ثابت نشود.
 سوال: [336]  عده‌ی از مردم مسلمان افغانستان درعید فطر همراه با مردم عربستان عید می‌کنند، عده‌ی دیگر نیز گوش به فرمان مراجع ایران هستند، در تبعیت کدام دو اولیت هست؛ حضرت عالی چه نظر برای اتحاد و انسجام آن مردم دارید؟
 جواب: چنانچه مکرراً ذکر کردم که مسئله رؤیت هلال تقلیدی نیست معیار همان پنچ چیز است؛ و طبیعی است که نظر مراجع تقلید از هر کجای باشد مورد اعتماد و حجت‌اند.
وحدت یا اختلاف افق
 سوال: [337]  ماه شوّال در مشهد رؤیت شود، که با افغانستان نیم الى یک ساعت تفاوت افق دارد، آیا اوّل ماه در افغانستان هم ثابت می­شود؟
در کشور پاکستان دو نفر از علماى شیعه و دو تن از اهلِ سنّت و چهار نفر از اهل حدیث (وهّابى‌ها) را براى رؤیت هلال انتخاب نموده­اند، این کمیته از طرف دولت وقت انتخاب شده است، نه از طرف مجتهد جامع الشّرایط؛ در اواخر هر ماه، کمیته مذکور در شهر لاهور پاکستان تشکیل مى­شود و رؤیت هلال از زبان رییس کمیته (که از اهل تسنّن است) به وسیله رادیو و تلویزیون، به اطّلاع مردم مى­رسد، آیا به مجرّد اطّلاع و اعلام رییس این کمیته، روزه را مى­توان افطار کرد؟
 جواب: به نظر اینجانب در هر جایی از کره زمین ماه رؤیت شود برای تمام نقاط دیگر که حداقل در مقداری از شب با محل رؤیت شریک باشند ثابت می­شود چه در مشرق باشد چه در مغرب فرق ندارد. ملاک حصول اطمینان بر رؤیت است، ولو از حرف کمیته مذکور باشد یا راه‌های دیگر.
 سوال: [338]  
1ـ منظور از «هم افق بودن» در مسئله‌ی رؤیت هلال چیست؟ دو منطقه با چه شرایطی هم افق نامیده می‌شوند؟
2ـ اول ماه و آخر ماه رمضان را در کشور هلند چگونه تشخیص دهیم؟ (با توجه به اینکه اینجا غالباً هوا ابری بوده و رویت ماه ممکن نمی­باشد)
3ـ اگر حلول شوال وعید فطر بر مرجع تقلید محرز شده باشد تکلیف مقلدین آن مرجع چیست؟
 جواب:
ج1) در فرض سوال هم افق بودن آن است که موقع طلوع و غروب آفتاب در دو منطقه یا دو کشور و بیشتر در یک زمان باشد اما اینجانب اتحاد افق را در ثبوت رویت هلال شرط نمی­دانم.
ج2) در هر جای دنیا که اول ماه ثابت بشود برای کشوری مثل هلند ثابت می­شود بشرطی که آن جایی که ماه دیده شده حداقل در مقداری از شب با کشور هلند شریک باشد.
ج3) اگر آن مرجع تقلید حکم کند که فردا عید است برای مقلدین و غیر مقلدین حجت است و باید عید کنند، اگر حکم نکرده و از عید کردن ایشان برای غیر آن مرجع تقلید اطمینان یا علم به رؤیت هلال پیدا ­شود باز حجت است، ولی اگر اطمینان پیدا نشود نمی­توانند عید کنند.
 سوال: [339]  امروز (جمعه 19/6/1389) که در ایران عید اعلان شده است آیا در شهر کویته پاکستان نیز عید سعید فطر است؟ یا شرایط دیگری باید محرز گردد؟
 جواب: در صورتی که در کویته یا در پاکستان ماه دیده نشده باشد و از رادیو ایران علم یا اطمینان به دیده شدن ماه پیدا بکنند در آن جا هم باید عید کنند، چون کشورهایی مانند ایران، افغانستان، پاکستان و ... که در شب یا بخش از شب با هم مشترکند، به نظر اینجانب اثبات رؤیت هلال در یکی از آنها برای دیگران کفایت می­کند.
 سوال: [340]  بنده در سوئد به همراه­ی خانواده خود زندگی می­کنم، امروز جمعه است و بیشتر مردم در اینجا عید گرفته­اند، هنوز هلال ماه توسط بزرگان شیعه که در پایتخت سوئد هستند، اعلام نشده است.
آیا ما هم می­توانیم عید بگیریم یا تا فردا صبر کنیم؟ و اگر امروز را روزه بگیریم و فردا معلوم شود که امروز یعنی روزجمعه عید بوده است، تکلیف ما چیست؟
 جواب: اگر در کشوری عید اعلام شود و از اعلام آن شما اطمینان به رؤیت ماه پیدا کنید و محل اقامت شما در مقداری از شب با کشوری که ماه در آن دیده شده مشترک باشد می­توانید عید کنید و اگر اطمینان پیدا نکنید و روزه بگیرید بعد معلوم شود که عید بوده ضرری ندارد.
 سوال: [341]  می­خواستم بدانم که نظر حضرتعالی در مورد کشورهای شمال اروپا مثل سوئد، فنلاند و نروژ که در آن ماه رؤیت نشده و در ایران و بعضی کشورهای اسلامی دیگر ماه رؤیت گردیده چیست؟ آیا اینکه در ایران ماه رؤیت گردیده ما هم می­توانیم مطابق با ایران عید بگیریم یا نه، باید در اینجا هم ماه رؤیت شود؟
 جواب: در فرض سوال در همه جاهایی که در مقداری از شب با کشوری که در آن ماه دیده شده اشتراک داشته باشند در آن جاها نیز عید است، شما باید با کشورهایی که در مقداری از شب مشترک است، تماس بگیرید اگر در یکی از آن کشورها رؤیت هلال ثابت شده باشد و برای شما اطمینان حاصل شود، می­توانید عید کنید و الاّ تا حصول اطمینان باید روزه گرفت.
 سوال: [342]  اگر در روز بیست و نهم ماه رمضان در ایران عید شود آیا ما در افغانستان می‌توانیم افطار کنیم؟ اگر بلی، تکلیف کمبودی روزه ماه رمضان چه می‌شود؟
 جواب: در فرض سؤال در صورتیکه اول ماه رمضان شرعا در ایران ثابت شده باشد، می‌توانند عید کنند و یک روز از ماه رمضان را قضاء کند.
اثبات عید با حکم حاکم شرع
 سوال: [343]  آیا برای عید گرفتن ما باید از حاکم شهر پیروی کنیم یا حاکم شرع؟
 جواب: اگر حاکم شرع حکم کند که فلان روز عید است، باید عید کنند؛ ولی اگر حکم نکند و فقط بگوید فردا عید است، برای دیگران اعتبار ندارد، مگر اینکه اطمینان پیدا کنند به رؤیت هلال، که در این صورت به علم و اطمینان خودشان باید عمل کنند.
 سوال: [344]  در صورت رؤیت هلال در ایران و حکم حاکم شرعی به ثبوت رؤیت هلال در سراسر ایران، آیا ما می‌توانیم طبق همین حکم حاکم شرع در افغانستان، حکم به ثبوت رؤیت هلال نماییم؟ با وجود که در افق و غروب فرق دارد؟
 جواب: حکم حاکم شرع مطلقاً نافذ است در صورتی که کشف خلاف نشود.
عید به خاطر تقیه یا وحدت مسلمین
 سوال: [345]  آیا بخاطر وحدت مسلمین با اعلان عید از جانب دولت اسلامی افغانستان می­توانیم روزه را افطار نماییم؟ یا خیر.
 جواب: در صورتی که رویت هلال ثابت نشود، صرفاً به بهانه وحدت مسلمین نمی­توانید عید نمایید، عید با اثبات شدن و یقین به رویت هلال است، با اعلام رسمی یا قرار داد و امثال آن عید نمی­شود.
روزه در روز عید
 سوال: [346]  کسانی بوده­اند که در روز عید فطر، روزه را افطار نکرده­اند، روزه در چنین روزی چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر اول ماه در نزد او ثابت شده و افطار نکرده روزه­اش در آن روز حرام و باطل است.
 سوال: [347]  ما در یکی از ولسوالی­های مناطق مرکزی زندگی می­کنیم در اول عید فطر روز جمعه دو نفر روزه خویش را افطار نکردند و روزه دار باقی ماندند دلیل آنها مقلد بودن ایشان از امام خمینی(ره) بود، با وجود اینکه خیلی از مردم مقلد ایشان هستند، ما نمی­دانیم حکم در این باره چیست؟ و حکم درباره کسانی که افطار کرده­اند چه خواهد بود؟
 جواب: اگر چه امام خمینی(ره) وحدت افق را شرط می­داند ولی اگر در آنجایی که مقلدین­شان زندگی می­کنند و یا در مناطقی که با بلد مقلدین وحدت افق داشته باشد، ماه رویت شود باید افطار کنند، ولی اینجانب وحدت افق را شرط نمی­دانم در هر جایی که با ایران در شب اشتراک داشته باشند اگر در ایران و یا در آنجا رؤیت شود باید کشورهای دیگری که در شب با کشوری که ماه در آن دیده شده مشترکند عید کنند.
 

[1] . اول ماه به پنچ چیز ثابت می‌شود:
1ـ خود انسان ماه را ببیند؛ 2ـ از قول عده‌ای یقین یا اطمینان پیدا کند؛ 3ـ دو مرد عادل شهادت بدهند؛ 4ـ سی روز از اول ماه شعبان بگذرد؛ 5ـ حکم حاکم شرع.

احکام خمس

احکام خمس

خمس در اسلام
 سوال: [348]  لطفاً حکم شخصی را بیان فرمایید که در مجله و کتاب می¬نویسد:
«خمس نه از ضروریات دین است و نه ضروریات مذهب و منکر آن نه از اسلام خارج می¬شود و نه از مذهب شیعه، چون این مسئله از اوایل اسلام اختلافی بوده است و در مذهب شیعه اختلاف بحدّی است که پانزده تا قول وجود دارد»
 جواب: اصل وجوب خمس از ضروریات مذهب بلکه از ضروریات دین است، آیات و روایات بلکه اجماع مسلمین بر اصل وجوب خمس دلالت دارند، از جمله آیه 41 از سوره انفال و روایات متواتره دلالت کننده بر وجوب خمس هستند؛ گرچه در متعلق خمس اختلاف است. برای مطالعه ادله و تفصیل مطلب می¬توانید به کتاب «¬مباحث فقهیه¬» ما، که یک جلد آن به مباحث خمس اختصاص یافته مراجعه نمایید.
خمس وام قرض الحسنه
 سوال: [349]  اگر کسی مقداری پول وام بگیرد و بعد از گذشت یک سال هنوز چیزی از آن را خرج نکرده آیا باید خمس آن را بدهد؟
 جواب: اگر آن وام را ادا کرده باشد، هر مقداری از وام که ادا کرده است و آن پول وام هنوز مصرف نشده است، خمس بر آن مقدار واجب است؛ اگر بخشی از وام یا تمام آن را ادا نکرده خمس ندارد.
خمس مال نذر امام حسین(ع)
 سوال: [350]  مالی نذر مخصوص امام حسین (ع) است که در محرّم مصرف شود آیا خمس دارد؟ یا خیر.
 جواب: اگر نیت کرده باشد که این گوسفند را نذر می¬کنم برای خدا ثوابش از امام حسین(ع)؛ چون با نیت نذر شرعی محقق نمی¬شود بر این گوسفند خمس تعلق می¬گیرد؛ ولی چنانچه نذر شرعی بوده، که اسم خداوند در نذر برده شده باشد و نیتش را در زبان جاری کرده باشد، به این صورت که «از خدا بر من است که این گوسفند را در راه خدا ذبح کنم و ثوابش را به امام حسین(ع) هدیه کنم»، این گوسفند در این فرض خمس ندارد، البته بشرطی که اگر گوسفند را در خانه بزرگ کرده باشد، قبل از نذر خمس آن را داده باشد.
خمس اموال کودک و هدیه
 سوال: [351]  آیا بر وجوهی مانند عیدی و هدیه که شخص از بدو تولد تا زمان تکلیف جمع می¬کند خمس تعلق می‌گیرد؟
 جواب: عیدی و هدیه در زمان بلوغ اگر یک سال باقی بماند خمس به آن تعلق می¬گیرد، هدیه و عیدی قبل از بلوغ خمس ندارد.
 سوال: [352]  من در لندن زندگی می¬کنم، که سه طفل دارم دولت ماهیانه مقداری پول را به تمام اطفال بدون در نظر داشت شرایط مالی والدین شان می¬دهند؛ اگر این پول به مصرف نرسد و پس انداز شود، آیا خمس دارد یا نه؟ بازهم یاد آور می¬شوم که این پول را برای اطفال خود پس انداز می¬کنم.
 جواب: به پول اطفال خمس تعلق نمی¬گیرد.
خمس مال الارث
 سوال: [353]  شخصی بعد از مرگش مبلغی برای خانواده¬اش ارث گذاشته که بالای شخصی قرض بوده است. آیا این پول خمس دارد؟
 جواب: اگر آن مرحوم در زندگی سر سال خمسی داشته پرداخت خمس آن لازم نیست و اگر سرسال خمس نداشته ورثه کبیر با حاکم شرع مصالحه کنند.
خمس مال مراجع
 سوال: [354]  آیا خود مراجع تقلید مانند دیگر مردم، خمس می-دهند؟
 جواب: بله خود مراجع مانند سایر مردم مکلّف به پرداخت خمس هستند.
خمس پول رهن منزل
 سوال: [355]  نظر مبارک در مورد خمس پول رهن منزل چیست؟ آیا تا زمانی که در رهن است خمس ندارد؟ یا اینکه اگر بعد از رهن تا پایان سال خمسی هزینه نشود خمس به آن تعلق می-گیرد؟ اصولا آیا به پول رهن منزل خمس تعلق نمی¬گیرد یا فقط پرداختش واجب نیست؟
 جواب: پول رهن خانه در صورتی که اگر آن را بدهد مجبور می-شود برای رهن خانه پول قرض کند دادن خمسش واجب نیست و این گونه افراد تا زمانی که نیاز به خانه رهنی داشته باشد با شرطی که ذکر شد، پرداخت خمس آن پول واجب نیست.
کسر وام و بدهی از سرمایه
 سوال: [356]  کسی که بدهکار وام است آیا هنگام محاسبه خمس باید مقداری که بدهکار وام است را از اموال و دارایی¬اش کسر نماید؟
 جواب: اگر برای مؤنه ومصارف زن و بچه وام گرفته باشد می‌تواند آن وام را استثناء کند.
 سوال: [357]  اگر شخصی بعضی اموالش نظیر گندم و امثال آن، از سر سال اضافه بیاید، منتهی بدهکار باشد، آیا این اضافه را از مقدار بدهکاری خود کسر کند یا بدون در نظر گرفتن بدهکاری خمس را پرداخت کند؟
 جواب: اگر قرضش در مؤنه همان سال بوده، می¬توانند کسر کند.
 سوال: [358]  فردی است که ده هزار افغانی قرض دار است و منفعت امسال او نیز ده هزار افغانی می¬باشد، آیا به این مبلغ ده هزار افغانی خمس تعلق می¬گیرد؟ یا خیر.
 جواب: اگر قرض برای مؤنه همان سال بوده، پرداخت خمس آن مبلغ لازم نیست.
شرایط مال متعلق خمس
 سوال: [359]  شخصی کالایی(مثلاً فرشی) خریده و سال خمسی-اش فرا رسیده و هنوز هیچ استفاده¬ای از آن نکرده اما هنوز پول آن کالا (فرش) را نداده است، حال آیا این کالا متعلق خمس است؟ یا خیر.
 جواب: اگر تا سر سال قیمت آن را نداده باشد آن فرش خمس ندارد؛ ولو استفاده نکرده باشد، اما اگر قیمت آن را داده و استفاده نکرده است، جز منافع سال حساب می¬شود باید خمس آن را بدهد.
 سوال: [360]  من یک سال و چند ماه می¬شودکه یک موتر (ماشین) خریده¬ام همه پولی که برای خرید موتر داده¬ام کمی خودم داشتم و مقدار دیگرش را قرض گرفته بودم، طی چهار ماه تأدیه کردم و حالا این موتر در نزدم هست، آیا من باید خمس بپردازم؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال اگر موتر را برای کار و در آمد پولی خریده باشید خمس آن موتر واجب است، اگر برای ضرورت خودت و زن و بچه¬ات گرفته باشید و پولش از بین سال بوده است خمس ندارد.
 سوال: [361]  بنده در اواخر سال 2004 شروع به کار کردم در آن زمان هفده سال داشتم و خرج و خوراکم را برای ازدواج پس انداز می¬کردم و تا سال 2007 که ازدواج کردم پس انداز کردم و خمس آن را ندادم، می¬شود به بنده بگویید تکلیف چیست؟
 جواب: هر مقدار که یکسال از پس انداز آن سپری می¬شود پرداخت خمس آن واجب است و ازدواج مانع از تعلق خمس نمی¬شود؛ مگر اینکه اگر ازدواج نکند در حرام مبتلا می¬شود.
 سوال: [362]  آیا در طلاجات زنان خمس تعلق می¬گیرد یانه؟ معیار آن چیست؟
 جواب: اگر سر سال خمسی داشته باشد و از در آمد بین سال به مقدار شأنش طلا خریده باشد آن طلا‌ها خمس ندارد و اگر سر سال خمسی ندارد با حاکم شرع مصالحه کند.
 سوال: [363]  در مواردی که تهیه جهیزیه مورد نیاز است (مثلا دختر در آستانه ازدواج است، یا تهیّه آن جز به صورت تدریجی ممکن نیست) آیا خمس دارد؟
 جواب: در فرض سؤال اگر دختر در طول سال¬هایی که جهزیه را تهیه می¬کند از آن جهزیه استفاده ¬کند ولو برای دو سه بار مانند عروسی¬ها و جشن¬ها و مهمانی¬ها و امثال آن در این صورت خمس به آنها تعلق نمی¬گیرد.
 سوال: [364]  شخصی یک قطعه زمین را در میان سال خریداری نموده و حال که سر سال خمسی وی رسیده است، آیا به این زمین خمس تعلق می¬گیرد یا نه در صورتی که وی خانه شخصی ندارد و می¬خواهد در آینده آن را آباد کند؟
 جواب: در فرض سؤال خمس تعلق می¬گیرد.
 سوال: [365]  شخصی مقدار زمینی از پول چند سال کارگری خود خریده است، در واقع این منزل در افغانستان می¬باشد، آیا به این زمین یا قیمت آن خمس تعلق می¬گیرد یا نه؟
 جواب: اگر برای نیاز شخصی خریده، قیمت خرید آن را تخمیس کند و اگر برای فروش خریده، خمس قیمت فعلی زمین را باید بدهد.
 سوال: [366]  یک تخته قالی ابریشم را پیش از سال خمسی تمام کردم، ولی کرایه¬ی آن را نه ماه بعد از سال خمسی دریافت نمودم و پول آن را قبل از سال خمسی آینده مصرف کردم، آیا به این پول خمس تعلق می¬گیرد؟
 جواب: در فرض سوال پرداخت خمس آن در این سال واجب نیست.
 سوال: [367]  شخصی در منزل خودش چندتا چرخ خیاطی دارد، لباس می¬دوزد و خرج خانواده¬اش را تأمین می¬کند، آیا به این چرخ¬ها وجوهات شرعی تعلق می¬گیرد یا نه؟ یادآور می¬شوم که این چرخ¬ها از درآمد روزمره خریداری شده است، این فرد یک ماشین سواری هم دارد که این¬ها را طی مدت سه سال به دست آورده است، این شخص تاکنون سر سال هم نداشته، حالا می-خواهد خانه¬اش را حساب کند، لطفاً تکلیف را بیان کنید.
 جواب: اگر روی چرخ¬های خیاطی کار می¬کند و وسیله درآمد است، خمس آنها را باید پرداخت کند در مورد ماشین سواری، اگر مورد نیاز شخصی است و شأنش اقتضا می¬کند و از درآمد بین سال خریده و یا از پول مخمس خریده، خمس ندارد و اگر وسیله درآمد باشد یا از پول غیر مخمس خریداری شده باشد باید خمس آن را پرداخت کند.
 سوال: [368]  اینجانب زمینی را در غزنی خریده¬ام و یک سال از آن موقع گذشته است، فعلاً در خانه¬ای اجاره¬ای زندگی می¬کنم. پول هم ندارم که بسازم، حال حساب سرسال آن چگونه است؟
 جواب: در فرض سؤال، پرداخت خمس آن واجب است.
 سوال: [369]  جوانی که برای ازدواج پول جمع می¬کند آیا شامل خمس می¬شود؟
 جواب: اگر یکسال از آن بگذرد، پرداخت خمس آن واجب است.
روش محاسبه خمس مغازه
 سوال: [370]  آیا کسی که مغازه دارد باید هر ساله سر سال خمسی، خمس همه اجناس مغازه¬اش را پرداخت نماید؟ (با توجه به اینکه اجناسی که الان داخل مغازه است جدید است، یعنی تقریبا هر ماه یک بار همه اجناسش به فروش می¬رسد و دوباره جنس برای فروش می¬آورد).
 جواب: باید در سر سال خمسی خمس اجناس مغازه را بدهد مگر اینکه آن اجناس از پولی خریده شده باشد که خمس آن پول را داده است، که در این صورت فقط ترقی آن اجناس خمس دارد و خود اجناس خمسی نیست.
وظیفه وکلا نسبت به وجوهات
 سوال: [371]  وکلای حضرتعالی در خصوص جمع آوری وجوهات شرعیه؛ پس از اخذ وجوهات ازطرف مؤمنین و مقلدین حضرتعالی، آیا عین وجوهات مأخوذه را باید به دفتر یا به حساب بانکی که در سایت حضرتعالی مندرج شده است منتقل نمایند؟ یا پرداخت مقدار معادل آن کفایت می‌کند؟
 جواب: لازم نیست عین وجوهات را بدهد. بلکه مبلغ معادل را بدهند کافیست.
تصرف در مال غیر مخمس
 سوال: [372]  کسی که سر سال خمسی ندارد، نذورات و ختم قرآن با پول غیر مخمس چه حکمی دارد؟
 جواب: تصرفات در مالی که خمس آن داده نشده جایز نیست، چه نذر باشد یا ختم قرآن و امثال آن.
نفقه از پول غیر مخمس
 سوال: [373]  خانمی هرچه شوهرش را نصیحت می¬کند که خمس اموالت را بپرداز مرد به نصیحت¬های همسرش اعتنایی نمی¬کند و خمس نمی¬دهد حال وظیفه خانمش نسبت به نفقه¬ای (پول یا جنسی) که شوهر به خانمش می¬دهد چیست؟ آیا می¬تواند از آن استفاده کند؟
 جواب: می¬تواند مصرف کند، ولی باید مکرراً شوهر را ترغیب به دادن خمس کند.
حج با پول غیر مخمس
 سوال: [374]  تمام مخارج حج را شوهرم بر عهده گرفته است، ولی می¬دانم که اهل خمس نیست و من از خود مالی ندارم، تکلیف من در ارتباط با هزینه رفت و برگشت، ارز، لباس احرامی و قربانی چیست؟ خمس این‌ها بر عهده کیست؟
 جواب: اگر بدانید که آن پول¬ها متعلق خمس است تصرف در آن پول¬ها بدون پرداخت خمس جواز ندارد و اگر سر سال خمسی ندارد، شما می¬توانید مصرف حج را با حاکم شرع مصالحه کنید.
 سوال: [375]  بعضی از اشخاص که از اول عمرشان حساب و کتابی نسبت به خمس ندارند و با همین وضع به حج تمتع و عمره مفرده می¬روند حج اینها چه حکمی دارد؟
 جواب: صحّت حج ایشان محل اشکال است، مگر اینکه با حاکم شرع نسبت به خمس اموالش مصالحه کند.
شرایط ادای خمس
 سوال: [376]  در برخی از مناطق افغانستان «دادن دختر به عوض خمس»، رایج است، فتوای حضرتعالی راجع به این مسئله چیست؟
 جواب: کسی که خمس مال خود را می¬دهد باید از مال بدهد و دختر مال نیست، چون انسان حر و آزاد قابل معاوضه و داد و ستد نیست، لذا این کار مجوز ندارد و شرعاً حرام است.
 سوال: [377]  لطفا بفرمایید که اینجانب چه مقدار از خمس مالم را می-توانم مستقیما به سادات مستحق بدهم؟ (اگر می¬توانم آیا می¬شود طلب قبلی¬ام را از سید نگیرم و عوض خمس حساب کنم)
 جواب: در فرض سؤال، دادن سهم سادات به سادات مستحق نیاز به اجازه اینجانب دارد، کسانیکه اجازه خصوصی بخواهند برای شان اجازه می¬دهم؛ اما اجازه عام برای مصرف خمس در مورد سادات داده نمی¬شود.
مستحقین خمس
 سوال: [378]  کسانی که مادر آنها سید است یعنی از جهاتی حکم سیّد دارند، و از جهاتی ندارند، آیا می‌توانند خمس بگیرند؟ یا خیر.
همچنین آیا می¬توانند از لباس مخصوص سادات استفاده کنند و خود را منتسب به پیامبر(ص) و حضرت زهرا(ع) نمایند؟ یا خیر.
 جواب: اگر پدر شان سید نباشد سید گفته نمی¬شود و مستحق خمس نیستند.
همکاری با کسی که اهل خمس نیست
 سوال: [379]  حکم همکاری با شریکی که خمس نمی¬دهد، چگونه است؟ آیا ما (که اهل خمس و حساب وکتاب هستیم) می¬توانیم به شراکت مان ادامه بدهیم؟ یا خیر. در چنین شرایطی وظیفه امر به معروف و نهی از منکر بر ما تا چه اندازه واجب است؟
 جواب: شرکت با چنین افرادی اشکال ندارد؛ اگر شما امر به معروف و نهی از منکر بکنید و خمس حصه¬ی خود را حساب نمایید کافیست.
 

احکام زکات

احکام زکات

نصاب زکاة گندم و...
 سوال: [380]  اگر کشاورزی دارای دو قطعه زمین باشد و در یکی گندم و در دیگری جو بکارد و در زمان برداشت از زمین اول هشت صد (800) کیلو گندم و از زمین دوم هفت صد (700) کیلو جو برداشت کند، با توجه به اینکه مجموع محصولات از هشت صد و چهل و هفت (847) کیلو (حد نصاب) بیشتر شده آیا به آن زکات تعلق می¬گیرد؟
 جواب: باید هر یک از گندم و جو به تنهای به حد نصاب برسند تا زکات واجب شود، در فرض سوال اگر هر دو با هم به حد نصاب برسند زکات بر او واجب نیست.
شرایط مستحقین زکاة
 سوال: [381]  شخصی یک مقدار زمین را که هفت یا هشت پشته علف می¬شود، به عنوان قضای زکات به نواسه دختری خود که از جدش جدا و به همراه پدر و مادر خود زندگی می¬کند، واگذار کرده چند سال زمین مذکور در تصرف نواسه دختری بوده، بعد از فوت جدش، پسر مرحوم، ادعا می¬کند زکات جد مادری به نواسه جائز نیست، حکم شرعی آن را بیان نمایید، ناگفته نماند همین زمینی که به جای قضای زکات به نواسه¬ی دختری داده شده در وصیت خط مرحوم آمده است. حال اگر تعلق نگرفتن زکات به نواسه¬ی دختری صحّت داشته باشد نقصی در وصیت وارد است؟ یا خیر.
 جواب: نواسه¬ی دختری [در صورتی که پدر و جد پدری نداشته باشد] هم واجب النفقه است، ولی زکات جدّ به ایشان نمی¬رسد، زکات را باید به شخص دیگری که فقیر باشد بدهند؛ وصیت به پرداخت زکات به نواسه باطل است و باقی وصیت اشکال ندارد.
 

احکام زکات فطره

احکام زکات فطره

 سوال: [382]  من در خارج از وطن زندگی می¬کنم فامیلم درافغانستان هستند آیا آن‌ها می¬توانند فطره خودشان را در افغانستان حساب کنند؟ یا من باید در این جا که خودم هستم فطره آن‌ها را نیز حساب کنم؟
 جواب: شما می¬توانید خانواده تان را در افغانستان وکیل بگیرید که از طرف شما زکات فطره شما و خودشان را از مال شما به فقرا بدهند، اگر در محل خودتان در خارج، فقیر شیعه باشد می‌توانید زکالت فطره را به آن‌ها بدهید.
 سوال: [383]  اگر شخصى هنگام غروب شب عید فطر بیهوش باشد آیا زکات فطره از او ساقط است؟
 جواب: به آدم بیهوش زکات فطره واجب نیست.
 سوال: [384]  هرگاه میزبان مقلد حضرتعالی باشد که فطریه کسی که فقط افطار مهمان کسی است و شب در خانه میزبان ماندگار نیست، بر عهده میزبان نمی¬داند و مهمان مقلد مرجعی باشد که فطریه چنین شخصی را بر عهده میزبان می¬داند، تکلیف فطریه مهمان چیست؟
 جواب: در فرض سوال زکات فطره این مهمان نه برمیزبان واجب است و نه بر خود مهمان، ولی احتیاطاً خود مهمان فطره خود را بدهد.
 سوال: [385]  زکات فطره دانشجویان داخل و خارج کشور که در دانشگاه تغذیه می¬شوند بر عهده خودشان است یا دانشگاه؟
 جواب: اگر دانشجو فقیر نباشد زکات فطره برخودش واجب است.
 سوال: [386]  هل وجب علی الزوج فطریة زوجته الناشزة؟
 جواب: نعم وجب علی الزوج فطریة زوجته الناشزة
 سوال: [387]  اگر کسى تنها در افطار شب عید فطر مهمان دیگرى باشد، فطریه¬ی او به عهده خودش است یا صاحب خانه؟
 جواب: اگر شب در خانه میزبان نماند زکات فطره به عهده خودش است و اگر شب بماند و عائله حساب شود فطره¬ی او به عهده میزبان واجب است.
 سوال: [388]  اگر کسی در شب عید فطر مهمان داشته باشد، آیا زکات فطره¬ی آنها بر عهده میزبان است؟
 جواب: اگر در آن شب بماند و نانخور صاحب خانه شود حساب زکات فطره مهمان بر صاحب خانه است و اگر افطار کند و شب به خانه¬اش بر گردد زکات فطره‌اش بر خود مهمان واجب است.
 سوال: [389]  آیا بچه در شکم مادر که روح پیدا کرده است شامل فطریه می¬شود یا خیر و آیا چیزی باید برای فطریه¬ی ماه رمضان او کنار گذاشت؟ یا خیر.
 جواب: بچه تا به دنیا نیامده فطریه¬اش واجب نیست.
 سوال: [390]  حداقلّ مدّت زمانى که باید شخص مهمان صاحبخانه باشد تا نانخور او محسوب شود، چند شبانه روز است؟
 جواب: حداقل شب عید در خانه میزبان افطار کند و شب هم در خانه او بماند، نانخور او حساب می¬شود.
 سوال: [391]  زکات فطریه روحانیون در ماه مبارک رمضان، که جهت تبلیغ به شهرها و بخش¬ها و روستاها سفر می¬کنند و غالباً در منزل یکی از اهالی محل، سکونت دارند ولکن هر شب برای افطاری به منزل اشخاص دعوت می¬شوند بر عهده کیست؟
 جواب: فطره این روحانی بر صاحب آن خانه است که در آن خانه افطار می¬کند و شب هم در آن خانه می¬خوابد و اگر افطار در یک خانه باشد و در خانه دیگری می¬خوابد فطریه¬اش بر خودش است.
سوال: [392] بنده دانشجویی هستم که در کشور ژاپن تحصیل می-کنم و محل درآمدم نیز پولی است که دولت این کشور بابت مخارج تحصیلی می¬پردازد اما همسرم در افغانستان و با خانواده پدرم زندگی می¬کند و پدرم بزرگم و سرپرست خانواده ما است و تمام حساب وجوه شرعی به عهده ایشان است، اگر ایشان زکات فطره بنده را بپردازد آیا درست است و از گردن من ساقط می¬شود؟ یا اینکه خودم باید بپردازم، اگر پدرم بپردازد به نرخ افغانستان باشد یا نرخ کشوری که در آن تحصیل می¬کنم؟ اگر در صورت که ساقط نشود بدلیل اینکه دراینجا افراد مستحق مسلمان پیدا نمی¬شود می¬توانم از پدرم به مقدار پول زکات فطره قرض نمایم تا بعد از برگشت برایشان اعاده کنم؟
 جواب: در فرض سوال اگر پدرتان را وکیل بگیرید که زکات فطره شما و خانواده تان را به نرخ افغانستان پرداخت کند کافی است.
 سوال: [393]  من و بقیه خانواده بجز پدرم در کشور سوئد زندگی می¬کنیم و پدرم در افغانستان است و درآمدی هم ندارد؛ آیا ما باید زکات فطره پدرمان را پرداخت کنیم، کفایت می¬کند یا خودش پرداخت کند؟ اگر زکات فطره خود را جمع کنیم و در افغانستان برای نیازمندان ارسال کنیم درست است؟ یا خیر.
 جواب: شما نمی¬توانید زکات فطره پدرتان را پرداخت کنید؛ مگر اینکه پدر تان شما را وکیل بگیرد که زکات فطره او را پرداخت کنید و اگر پدر تان فقیر است زکات فطره بر او واجب نیست، در فرض سوال اگر فقیر در آن کشور نباشد می¬توانید زکات فطره¬تان را به افغانستان ارسال کنید.
 سوال: [394]  همسر و فرزندانم در مسافرت هستند در مورد فطریه¬ی آنان تکلیف من چیست؟
 جواب: در فرض سوال اگر آن‌ها از پول شما برای خود غذای شب عید را تهیه بکنند فطریه¬شان بر شما واجب است؛ اما اگر مهمان کسی باشد یا از پول خود غذا تهیه کنند فطریه شان در صورت مهمان بودن بر صاحب خانه (میزبان) است و در صورتیکه از پول خودشان غذا بخورند، بر عهده خودشان است.
شرایط پرداخت زکات فطره
 سوال: [395]  من دانشجویی هستم که هر سال دو سه ماه تابستان را کار می¬کنم برای رفع حاجت تحصیلی (خانواده¬ام فقیر می-باشند) و مقداری از درآمدم را به خانواده¬ام می¬دهم آیا من باید زکات فطره خانواده¬ام را بدهم؟ آیا من زکات فطره خودم را می‌توانم به خانواده خودم بدهم؟
 جواب: اگر سرپرست خانواده نباشید زکات فطره آن‌ها بر شما واجب نیست، شما نمی¬توانید زکات فطره خود را به پدر و مادر بدهید، اگر برادر و خواهر فقیر داشته باشید برای آن¬ها می¬توانید زکات فطره خود را بدهید.
 سوال: [396]  همسر من از سادات است و خودم عام هستم، چون فطریه ایشان بر عهده من است آیا حکم فطریه ایشان عام است یا سادات؟
 جواب: فطریه همسر و باقی عائله تابع فطریه شما که سرپرست خانواده هستید می¬باشد و حکم فطریه عام را دارد.
شرایط پولی که فطریه پرداخت می‌شود
 سوال: [397]  من وخانواده¬ام امسال از ایران به آلمان آمدیم، ما کار نمی¬کنیم پول از دولت آلمان می¬گیریم، آیا از این پول می‌توانیم فطریه خودمان را بدهیم؟
 جواب: بلی در فرض سؤال می¬توانید فطره را از آن پول پرداخت کنید.
 سوال: [398]  پولی را بابت زکات فطریه کنار نهادیم تا بعداً بپردازیم، اما در هنگام پرداخت معادل آن را از دو برگ اسکناس دیگر پرداختیم، حکم تصرف در پولی که قبلاً کنار نهاده شده بود چیست؟
 جواب: در فرض سوال پولی که به عنوان فطره کنار گذاشته می‌شود باید خود آن پول به فقیر داده شود تعویض آن با جنس دیگر یا پول دیگر جایز نیست.
شرایط مستحقین زکاة فطره
 سوال: [399]  آیا می¬توان به زنی که غیر سیّد و فقیر است و نفقه فرزندان نابالغ و سیّدش را بر عهده دارد، زکات غیر سیّد را داد، تا برای فرزندانش خرج کند؟
 جواب: زکات سیّد و غیر سیّد را می¬توان برای این خانم که فقیر است بدهند ولو اولادش سیّد باشند.
 سوال: [400]  کسی که نمی¬تواند قرض خود را ادا کند، در صورتی که ورثه‌اش تمکّن داشته باشند، آیا باز هم می¬توان زکات را به وراثش داد، تا قرض مرده را بدهد
 جواب: اگر ماترکی از میت باقی نمانده باشد، از زکات می¬شود دین او را ادا کرد.
 سوال: [401] 
1ـ مصرف زکات فطره براى درمان بیماران بى بضاعت چه حکمى دارد؟
2- آیا زکات فطره را مى¬توان به سادات داد؟
3- اگر مرد خانواده¬اى که سیّد بوده فوت کرده باشد، اکنون خانمش که غیر سیّده است سرپرست خانواده باشد. آیا مى¬تواند فطریّه غیر سادات را بگیرد، و صرف فرزندان نیازمندش که از سادات هستند نماید؟
 جواب:
ج1) در فرض سوال مصرف زکات فطره برای درمان بیماران بی بضاعت بنابر احتیاط بعد از قبض آن، توسط بیمار اشکال ندارد، هرچند مصرف آن قبل از قبض بیمار نیز اشکال ندارد.
ج2) سادات نمی¬توانند زکات فطره غیر سادات را بگیرند.
ج3) ملاک فقر سرپرست است اگر سرپرست سیّد باشد ولو عیالش غیر سیّد باشد مصرف زکات فطره غیر سادات برای آن¬ها جایز نیست ولی اگر سرپرست غیر سیّد باشد ولو عیالش سادات باشد مصرف زکات اشکال ندارد.
 سوال: [402]  آیا می‌توان از فطریه برای کمک به مردم سیل زده¬¬ی پاکستان استفاده نمود؟
 جواب: بنابر احتیاط زکات فطره به فقرای بلد پرداخت شود و به آنها از کمک¬های تبرعی استفاده شود.
 سوال: [403]  آیا برای پرداخت زکات فطره وکفاره به شخص سالخورده و ناتوان که از اقوام نزدیک می¬باشد، باید حتما ذکر شود که مبلغ زکات فطره و کفاره است؟ یا کمک به همین نیت کفایت می¬کند؟ چون اگر ذکر شود بیم این می¬رود که شخص آن را نپذیرد.
 جواب: اگر فقیر و مستحق باشد پرداخت زکات فطره اگر چه به عنوان هدیه باشد اشکال ندارد.
 

احکام حج

احکام حج

 سوال: [404]  کارگری در ایران سه میلیون تومان کارکرده و یکجا پیش خود جمع نموده، بعد از چند سال به افغانستان آمده برای خود زن اختیار کرده، حالا تمام پولها را مصرف کرده است، سؤال این است که آیا حج در ذمه این آدم واجب شده است یا نه؟
 جواب: اگر این شخص در آن زمان مکه می¬رفت و بر می¬گشت برای خرج و نفقه خود در مشقت قرار نمی‌گرفت؛ در این صورت مستطیع بوده و باید حج انجام می¬داده؛ اما اگر بعد از برگشت از مکه در زندگی به مشقت می‌افتاده در این صورت حج بر او واجب نبوده است.
احکام مکه و حرم
 سوال: [405]  اگر مجرمی که قانوناً باید بازداشت شود در مکه دیده شود، بفرمایید:
الف) آیا از نظر شرعی امکان بازداشت وی وجود دارد؟
ب) آیا در فرض مذکور بین انواع جرایم (سرقت، قتل بدهکاری، جاسوسی، مواد مخدر، محاربه، افساد فی الارض و...) تفاوتی هست؟
ج) آیا بین حرم و بیت الله الحرام تفاوتی وجود دارد؟
 جواب:
الف) اگر مجرم جرمی را در خارج حرم مرتکب شود و به حرم پناهنده شود، در این صورت باز داشت نمیشود بلکه به او آب و طعام داده نشود و داد ستد نشود و بر او سخت گرفته شود تا از حرم خارج شود و مجازات گردد و اگر مجرم در داخل حرم جرم مرتکب شود مجازات می¬شود.
ب) فرق در اجرای حد و قصاص نیست.
ج) بین موارد مذکور فرقی در عدم جواز قصاص نیست، مگر اینکه جانی در حرم مرتکب قتل شده باشد، که در این صورت در حرم قصاص میشود.
شرایط استطاعت برای حج
 سوال: [406] 
1ـ زنی که نصف خانه (خانه¬ای که در آن زندگی می¬کند) به نام اوست آیا برای رفتن به حج مستطیعه هست یا نه؟
2ـ آیا کسی می¬تواند جهت رفتن به حج قرض بگیرد و در صورت انجام فریضه حج با پول قرضی، آیا در زمان استطاعت تکلیف به قوت خود باقی است یا اینکه همین حج کفایت می¬کند؟
 جواب:
ج1ـ اگر این زن شوهر دارد که نفقه¬اش بر شوهرش واجب است و مالک نصف خانه هست باید آن نصف را بفروشد و به مکه برود، مگر اینکه شوهرش نتواند برای این زن خانه دیگر تهیه کند، که در این صورت این زن مستطیعه نمی¬باشد.
ج2ـ اگر بعد از برگشت از حج می¬تواند به آسانی قرض را اداء کند این حج صحیح است و از حَجَةُ الاسلام کفایت می¬کند.
 سوال: [407] 
1ـ اگر زنى نیاز به همراه داشته باشد و همراه هم مزد مى¬گیرد و او توانایى پرداخت مزد را ندارد آیا مستطیعه است؟
2ـ آیا خانمى که به لحاظ مالى و بدنى و راه مستطیع است ولى طفل شیرخوارى دارد، مستطیعه است؟
3ـ شخصی برای حج ثبت نام کرده و الان فوت کرده است. فرزند او که مستطیع نیست فیش بانکی او را به نام خودش کرده و می‌خواهد به نیابت از پدرش حج انجام دهد، مخارج اعمال بعدى از جمله فراهم کردن ارز به عهده کیست؟ آیا از ثلث مال او می‌تواند بگیرد؟
 جواب:
ج1) اگر این زن بدون همراه نمی¬تواند به مکه برود و پول رفت و برگشت دو نفر به مکه را ندارد بر این زن حج واجب نیست.
ج2) باید بچه شیر خوار را هم همراه خود ببرد، مگر اینکه خطری جان بچه را تهدید کند، که در این صورتاگر  کسی دیگر نباشد تا از بچه نگهداری کند، می¬تواند حج را به تأخیر اندازد که اگر استطاعت او تا سال بعد باقی باشد باید سال بعد به مکه برود و الا مستطیعه نیست.
ج3) اگر مستطیع بوده است از اصل مال بر دارد.
 سوال: [408]  مهریه خانمى چند برابر استطاعت اوست آیا بعد از فوت زن بر ورثه لازم است که قبل از تقسیم ترکه مخارج حج را کسر کنند؟
 جواب: اگر شوهر قدرت پرداخت این مهریه را داشته باشد که این مهریه را برای خانم خود بدهد این خانم باید به حج برود و اگر قبل از انجام حج فوت کند باید از مالش برایش حج انجام دهند.
 سوال: [409]  اگر قیمت طلای زنی به اندازه استطاعت حج برسند، ولی در عین حال نیاز به محرم داشته باشد در این صورت وظیفه این زن چیست؟
 جواب: اگر طلاهای زاید بر شأن زن، مصرف حج را کفایت کند مستطیعه است و در غیر این صورت حج بر او واجب نیست، همچنین اگر زن به تنهایی نتواند حج برود باید خرج دو نفر را داشته باشد و الاّ مستطیعه حساب نمی¬شود.
 سوال: [410]  سهم الارث شخصی به اندازه استطاعت حج می‌باشد، ولی این شخص ماشین ندارد ودر شان اوست که ماشین داشته با شد هر چند در مضیقه نیست یعنی اگر ماشین نخرد هم زندگی او می¬گذرد، اما اگر ماشین داشته باشد راحت¬تر زندگی می¬کند، آیا این شخص واجب الحج است؟
 جواب: حج مقدم بر همه چیز است و باید حج انجام بدهد.
 سوال: [411]  آیا زن¬ها می‌‌توانند تنها به حج بروند؟
 جواب: در فرض سوال رفتن زن¬ها به تنهایی به مکه معظمه اگر مبتلا به حرام نشود اشکال ندارد.
 سوال: [412]  رجل إستطاع الحج فی عامه هذا ولکنه طالب فی الجامعة او الثانویة و قد صادف موعد الإمتحان موعد الحج بحیث یکون ذهابه للحج موجباً الرسوبة و هذا یوجب ضیاع سنة علیه و فی ذلک حرج شدید علیه لجهات مادیة او معنویة فهل یمنع ذلک من الاستطاعة؟
 جواب: إذا کان ذلک حرجیا علیه کما فرض فی السؤال جاز ترک الحج فی تلک السنة و یجب علیه الحج فی السنة المقبلة.
 سوال: [413]  إذا کان المکلف لا یستطیع أداء فریضة الحج لإصابته بالشلل النصفی مثلاً فلو حصل عنده مال یکفی نفقة الحج هل یجب علیه إستنابة من یحج عنه أو التأخر حتی یحصل له مال یکفی للحج مع أجرة من یصحبه لمساعدته و علی تقدیر إنّه یجب الإستنابة فهل یکون ممن إستقر وجوب الحج علیه أم لا؟
 جواب: متی حصلت الإستطاعة المالیة وجب الإستعانة بها لاداء فریضة الحج فمع تمکن أدائها مباشرة إن عاجلاً فهو، و إلاّ فیتحفظ علی حفظه لآجلٍ مرجوّ؛ و إن لم یرج المباشرة فیستنیب لعاجلة و حیث ان إستنابة الصرورة عندنا للرجل الحی مبنی علی الإحتیاط الوجوبی فلا بأس بالرجوع إلی غیرنا ألمفتی بعدم وجوب إستنابة الصرورة، و لا یؤخر و لا یفوت الوجوب بتفویت المال الذی یمکن أداء الفریضة به فإن فوّته مع تمکن التحفظ علیه بغیر لزوم حرج لأداء الفرض فی العام القابل إستقر علیه الحج.
 سوال: [414]  زنی بدون شوهر ¬و سرپرست در افغانستان زندگی می‌کند، یک مقدار زمین کشاورزی و متعلقات آن از برادرش به این خانم ارث رسیده است، که تمام محصولات زمین¬ها، سالانه به مقدار سی سیر کابل است و هیچگونه منبع عایدات دیگری هم ندارد. آیا بخاطر این زمین-های موروثی، حج بر ایشان واجب می‌شود؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال، اگر این زمین در زمانی به این خانم به ارث رسیده که بیوه و بی شوهر بوده است و اکنون هم احتیاج به این زمین دارد، در این صورت مستطیع نمی¬باشد. امّا اگر در زمانی این ارث به او رسیده که شوهرش زنده بوده است، اگر قیمت زمین بقدر کفایت رفتن و آمدن دو نفر به مکّه معظّمه بوده، این خانم واجب الحج است.
شرطیّت ختنه در حج
 سوال: [415]  کسی که ختنه او به طور ناقص انجام شده و با این حال حج به جا آورده تکلیف او چیست؟
 جواب: حج او محل اشکال است. اگر می¬تواند خودش طواف و سعی را انجام دهد و اگر خودش قدرت ندارد، کسی را وکیل بگیرد که به نیابت او طواف و سعی را انجام دهد ولی اگر رأس حشفه دیده شود همان ختنه کافی است و نیاز به انجام طواف ندارد.
انصراف از حج و خروج از استطاعت
 سوال: [416]  کسی که مستطیع است و در منطقه¬ای زندگی می¬کند که مسجد وجود ندارد، آیا می¬تواند پول حج را برای ساختن مسجد مصرف نماید؟
 جواب: در فرض سوال انجام حج واجب است و نمی¬تواند پول حج را در مسجد مصرف کند.
 سوال: [417]  کسی که استطاعت مالی برای حج دارد و پسرش به سن ازدواج رسیده باشد‌‌ گرفتن زن برای پسرش واجب است یا رفتن به حج؟
 جواب: رفتن حج واجب است و لو ازدواج پسر به تأخیر بیفتد.
 سوال: [418]  کسى که پنج سال پیش مستطیع بوده و در ثبت نام حج شرکت کرده، ولى الآن فقیر شده آیا حج بر چنین شخصى واجب است؟
 جواب: اگر در اولین سال استطاعت می¬توانست به مکه برود و نرفت حج بر او مستقر شده، باید به مکه برود ولو با پول قرض باشد.
 سوال: [419]  لو تحققت الاستطاعة المالیة للحج لدی المکلف فی سنة من السنین ولکن لم یعط له الویزاء من قبل السلطات فقد کنتم ذکرتم فی جواب بعض الإستفتاءات لزوم المحافظة علی الإستطاعت من دون تحدید مدة لکن لو اضطر لحاجاته الحیاتیّه الضروریة الی صرف هذا المال بعد وقت الحج و لم یمکنه فی سنوات لاحقه تحصیل ما یکفیه لادائه هل یعتبر حینذاک ممن یجب علیه الحج و لو متکعاً و علی ایّ حال أم یسقط عنه الوجوب؟
 جواب: فی الصورة المفروضة لا یستقر علیه الحج بل أن إستطاع فی السنین الآتیّه فیجب والاّ فلا.
شرطیت اذن شوهر در حج
 سوال: [420]  اگر برای رفتن زن به سفر حج حضور شوهر یا اجازه¬ی او الزامی باشد و شوهر نتواند به حج برود یا اجازه ندهد؛ استطاعت زن چگونه است؟
 جواب: در انجام حج واجب اجازه شوهر لازم نیست، در امر واجب اطاعت خداوند بر اطاعت شوهر مقدم است.
کسانی که در حج باید نائب بگیرد
 سوال: [421]  آیا کسی که نمی‌تواند وضوی خود را نگه دارد، حج (عمره یا واجب) از گردنش ساقط می¬شود؟
 جواب: اگر این شخص مستطیع باشد باید به مکه برود اگر طهارت خود را نتواند حفظ کند دراعمالی که مشروط به طهارت است باید در همان جا نائب بگیرد.
استطاعت بذلی
 سوال: [422]  خدمه¬اى که در کاروان به حج مى¬روند، با توجّه به عدم استطاعت مالى خود، حج را چگونه انجام دهند آیا باید نیّت واجب کنند؟
 جواب: این گونه افراد باید نیت واجب کنند چون حج بر آن‌ها واجب می¬شود.
نیابت در حج
 سوال: [423]  اگرنائب اختیار انتقال مورد نیابت به غیر را نداشته باشد معذالک چون برای خودش مانع ایجاد شده بدون اذن ورثه زنی را اجیر می¬کند که حج میقاتی برای متوفی انجام دهد، اگر نائب دوم در اثناء به واسطه عذری طواف را مقدم بر وقوف نماید یا اینکه در مشعر وقوف اضطراری بنماید
اولا: آیا با چنین حجی ذمه منوب عنه بری می¬گردد؟
ثانیا: آیا اجیر دوم مستحق اجرت می¬گردد؟
 جواب: در فرض سؤال اگر از عدم انتقال نیابت به نائب دوم خبر نداشته است، ذمه منوب عنه فارغ شده و حج نائب دوم صحیح است و اجرت المثل را حق دارد، اما نائب اول باید بقیه پول را به ورثه پس بدهد و قضیه را به ورثه بگوید.
 سوال: [424]  آیا نیابت از چند نفر در یک عمره، یک نماز کفایت می‌کند یا می¬بایست به تعداد منوب عنهم نماز طواف بجا آورد؟
 جواب: اگر برای همه یک عمره انجام داده است یک طواف و یک نماز کافی است.
 سوال: [425]  آیا نائب می¬تواند نماز منوب عنه را بعد از انجام سعی توسط منوب عنه بجا آورد؟
 جواب: در فرض سوال نماز طواف بعد از انجام طواف توسط نائب بلافاصله باید خوانده شود و تأخیر تاحدی که منوب عنه سعی را انجام دهد جایز نیست.
 سوال: [426]  عمل النائب فی الحج هل هو علی تقلید نفسه أم تقلید المنوب عنه؟
 جواب: علی تقلید نفسه ان لم یکن نائباً بالوصیة و الاّ علی تقلید المنوب عنه.
واجبات و محرمات احرام
 سوال: [427]  آیا سوار شدن ماشین سرپوشیده در حج در صورت ناچاری کفّاره دارد؟
 جواب: در صورت اضطرار سوار شدن در ماشین سر پوشیده جایز است؛ ولی کفاره دارد مگر در صورتیکه برای فرار از گرما و سرما و باران و غیره نباشد که در این صورت کفاره ندارد.
 سوال: [428]  آیا طهارت لباس احرام مانند سایر شرایط لباس نمازگزار شرط صحّت احرام نیز هست؟ آیا با ترک عمدی آن احرام اشکال پیدا می¬کند؟
 جواب: احرام با لباس نجس اگر عمدی باشد جائز نیست.
 سوال: [429]  مسافران که به قصد حج تمتع وارد جده می¬شوند وقصد دارند اول به مکه مشرف شوند (مثل حاجیان پاکستان) آیا حتما باید از جحفه محرم شوند یا با توجه به این که جده محاذی جحفه است می¬توانند از جده نیز احرام ببندند؟
 جواب: در فرض سوال باید احرام از مسجد جحفه بسته شود.
 سوال: [430]  یوجد بین مکة و منی انفاق منحوتة فی الجبال لعبور الحجاج و تمتد بطول کیلومتر تقریباً فهل المرور المحرم تحتها یعتبر تظلیلا؟ و ما الحکم فی وجود طریق غیرها و عدمه؟
 جواب: نعم یجوز للمحرم السیرتحت ظلّ النفق و کل ظلّ ثابت و إنّما المحذور هو الظلّ السائر معه کسقوف السیارات و نحوها.
 سوال: [431]  من اعتمر عمرات ولم یطوف طواف النساء فهل یجزیه طواف واحد.
 جواب: فی فرض السوال لا یجوز مجامعة زوجتها و غیر هنّ قبل طواف النساء و لا یجزی طواف واحد.
انصراف و خروج از احرام
 سوال: [432]  هرگاه شخصی در میقات، یا محاذات آن، یا ادنی الحل، یا شهر مکه، و خلاصه هر جا که وظیفه‌اش بوده محرم شود، و سپس پشیمان گردد، آیا می¬تواند احرامش را بر هم بزند؟
 جواب: نمی¬تواند احرامش را بهم بزند، بحال احرام باقی می¬ماند و هرچه برای محرم حرام است برای او هم حرام می¬باشد.
احکام منی و قربانی
 سوال: [433]  هل یجزی للحاج فی یوم النحر أن یتصل من منى إلى بلده (مثل آذربیجان او العراق ) إلى الأشخاص الموثوقین أن یذبح الهدی بدلا عنه فی بلده و یوزعونه على الفقراء و المساکین، بعد ذبح الهدی فی بلده یخبرونه بالهاتف أن الهدی قد ذبح و هو یقصر و یخرج من الإحرام؟
 جواب: نعم یجوز ذلک بشرط أن یکون الذبح فی یوم النحر واقعاً یعنی یذبح الهدی فی یوم الحادی عشر من حساب سلطات السعودی مثلاً و لا یخرج من الإحرام قبله.
اشتباه در نوع حج
 سوال: [434]  ما حکم من حج بغیر وظیفته کأن یحج من فرضة التمتع، حج القران جهلا منه بالحکم أو نسیانا؟
 جواب: کان حجة باطلاً إن کان حجة اسلامه و أمّا لو کان ندبیاً صحّ.
 

امر به معروف و نهى از منکر

امر به معروف و نهى از منکر

 سوال: [435] 
1ـ وظیفه مردم در قبال بد حجابی و مفاسد موجود در جامعه چیست؟
2ـ هر گاه نهی از منکر باعث نگاه به زنان کم توجه به حجاب و آرایش کرده شود، آیا باز هم واجب است؟
 جواب:
 ج1ـ وظیفه مردم امر به معروف و نهی از منکر است.
ج2ـ اگر عمداً و از روی شهوت نگاه نکند اشکال ندارد؛ ولی نگاه عمدی به خاطر نهی از منکر و غیر آن جواز ندارد.
 سوال: [436]  آیا کسانی که به عنوان نهی از منکر خسارت¬های گوناگون به مردم وارد می¬کنند؛ مثلاً به صورت زنان بی حجاب اسید می¬پاشند، کراوات مردان را پاره می¬کنند و... ضامن خسارت¬های وارده می¬باشند؟
 جواب: بله، ضامن‌اند.
 سوال: [437]  کسانی که اعمال خلاف مانند شراب، قمار، و دیگر فسق و فجور را مرتکب می¬شوند، چون در کشور ما نظام درست نیست که جلوی این اعمال خلاف گرفته شود، آیا می¬شود از راه-های دیگر مانند تهدید مخفی به آن¬ها خسارت و فشار وارد کرد؟
 جواب: آنچه بر شما واجب است امر به معروف و نهی از منکر است اگر اثر نکند شما تکلیف و مسئولیت ندارید.
 سوال: [438]  بنده طلبه¬ای هستم که برخی از اقوام و فامیل را بارها امر به معروف و نهی از منکر کرده¬ام ولی آنها در مجالس عروسی، آنچه را که گفته¬ام رعایت نمی¬کنند، آیا بنده می¬توانم با آنان قطع رابطه کنم؟ یا خیر.
 جواب: اگر قطع رابطه موجب اصلاح آنها می¬شود، قطع رابطه نمائید و الاّ قطع رابطه واجب نیست؛ امّا همیشه باید امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهید.
 

دفاع، جنگ و جهاد

دفاع، جنگ و جهاد

 سوال: [439]  در صورتی که تنها راه دفاع از اسلام و کشورهای اسلامی و حفظ جان مسلمانان، انجام عملیات استشهادی باشد آیا این کار جایز است؟ یا خیر.
 جواب: برای دفاع از کیان اسلام و کشورهای اسلامی وحفظ جان وناموس مسلمانها دفاع واجب است؛ اگرچه منجر به شهادت شود، ولی عملیات نباید باعث مرگ کودکان و زنان بی دفاع شود.
 سوال: [440]  اگر کشور اسلامی از باب «مَن سَمع رَجُلا یُنادی یا لَلمُسلمین...» سربازهای خود را با علم به این که استکبار جهانی جلوگیری می¬کند، به یاری مسلمانان کشورهای دیگر بفرستد و تعدادی از آن¬ها کشته شوند، چه کسی ضامن خون بهای آن¬ها خواهد بود؟
 جواب: اگر برای دفاع از مسلمان¬ها و سرزمین اسلامی باشد و به شهادت برسند کسی مقصر نیست.
 سوال: [441]  اگر فرمانده، یک یا چند تن از افراد تحت امر خود را مأمور به عمل انتحاری کند و این مأموریت موفقیت آمیز باشد و معلوم شود فرمانده در تشخیص خود اشتباه نکرده، چه کسی خون بهای کشته شدگان در آن عملیات انتحاری را ضامن است؟
 جواب: اگر کسی را مجبور به انتحار کنند، مجبور کننده ضامن است و اگر با اختیار خود بروند کسی ضامن نیست.
 سوال: [442]  در حمله¬های پشتیبانی هوایی که به عهده نیروی هوایی است، اگر خلبان به اشتباه نیروهای اسلام (خودی) را هدف قرار دهد، ضمان خسارت¬های جانی به عهده کیست؟
 جواب: از بیت المال دیه پرداخت شود.
 سوال: [443]  با توجه به اینکه در حال حاضر آمریکای جنایتکار به کشور اسلامی افغانستان حمله کرده و حتی زنان و کودکان را نیز به خاک و خون می¬کشد آیا آمریکا و متحدانش کافر حربی به حساب می¬آیند؟ حکم جهاد در مقابل آنها چیست؟ اگر کسی در این راه کشته شود آیا شهید است؟
 جواب: آمریکا مدعی است که برای حمایت از مردم افغانستان آمده و با تروریست مبارزه می¬کند، چنانچه آن¬ها با مردم مسلمان بجنگند وظیفه مردم دفاع و مبارزه است.
 سوال: [444]  درباره مقاومت در مقابل جانی یا سارق برای جلوگیری از تجاوز، هتک ناموس یا سرقت؛ بفرمایید:
الف) آن جا که احتمال آبرو ریزی مجنی علیه در کار باشد، تکلیف چیست؟
ب) آن جا که احتمال قتل یا ضرب و جرح شدید یا متوسط مجنی علیه باشد، تکلیف چیست؟
ج) آن جا که مال زیاد، معمولی یا کم، مورد تعرض باشد، تکلیف چیست؟
د) آن جا که مقاومت منجر به قتل جانی یا سارق شود، تکلیف چیست؟
هـ) در موارد عدم جواز برخورد با جانی یا سارق، تکلیف قاتل مدافع و دم متجاوز چیست؟
 جواب: در موارد فوق مقاومت واجب است اگر چه موجب آبرو ریزی مجنی علیه شود، همچنین در مورد تجاوز و هتک ناموس دفاع واجب است هرچند موجب قتل متجاوز شود و در مورد سرقت چنانچه مال قابل توجه باشد و به غیر از قتل راه دیگری وجود نداشته باشد دفاع واجب است، اگر چه سبب قتل سارق شود.
در فرض سوال بر قاتل مدافع تکلیفی نیست و خون متجاوز مهدور است و ارزشی ـ قصاص ـ ندارد.
 

 

مسائل تجارتی

مسائل تجارتی

احکام معاملات

احکام معاملات

شرایط عقد در معاملات
 سوال: [445]  
1 ـ آیا تطابق ایجاب و قبول در همه‌ی مسائل شرط است، یا تطابق آن در ارکان و مسائل رئیسه کفایت می‌کند؟
2 ـ آیا تطابق ایجاب و قبول در شروط مندرج در عقد (شروط ضمن عقد) شرط است؟
3 ـ آیا تطابق ایجاب و قبول از حیث شروط ضمن عقد از ارکان عقد محسوب می­شود که در صورت عدم مطابقت موجب بطلان عقد شود یا از ارکان به حساب نمی­آید و بطلان عقد را موجب نمی­شود و تنها موجب خیار تخلف شرط می­شود؟
 جواب:
 ج1 ) تطابق بین ایجاب و قبول شرط لزوم عقد است، نه صحّت آن و هریک از طرفین که شرط را قبول ندارد، می­تواند فسخ کند.
ج2) شروط که مورد توافق طرفین باشد باید در ایجاب و قبول ذکر شود.
ج3) از ارکان محسوب نمی­شود تنها موجب جواز فسخ می­باشد.
شرایط فروش جنس و عوض آن
 سوال: [446]
 1 ـ با عنایت به این که در ماده 348 قانون مدنی ایران آمده است: «بیع چیزی که خرید و فروش آن قانوناً ممنوع است، باطل است» لطفاً فرمایید: آیا منع قانونی موجب می­شود مبیع همانند مواردی که شرعاً خرید و فروش آن حرام و باطل است (مثل بیع میته، خمر و آلات قمار) در این گونه موارد نیز حرام و باطل باشد یا منع قانونی صرفاً حرمت تکلیفی می­آورد، اما در صحّت معامله تأثیر ندارد و یا تفصیل است که در برخی موارد صحیح و در برخی باطل و در برخی دیگر محتاج به اجازه است؟ اگر شخصی بی اعتنا به منع قانونی، اقدام به فروش بخشی از یک پارک به شخص دیگر، جهت احداث شهرک بازی نماید و دولت نیز پس از فروش بیع مزبور را اجازه دهد آیا اجازه دولت در این مورد مؤثر است و بیع را نافذ می­کند یا تأثیری نداشته و بیع باطل است؟
و به طور کلی ملاک صحّت و بطلان در این گونه موارد چیست؟
2 ـ با عنایت به این که مشهور فقهای امامیه یکی از شرائط عوضین را مالیت و داشتن منفعت عقلایی دانسته­اند بیان فرمایید: اولاً آیا مالیت از شرایط عوضین می­باشد یا نه؟ ثانیاً: در منفعت عقلایی و مالیت آیا اغراض نوعی ملاک است یا اغراض شخصی؟ مثلاً آیا خرید و فروش نامه­های زن و شوهر در زمان نامزدی که برای آنها اهمیت بسیار دارد و یا آلبوم عکس خانوادگی که برای آن خانواده از اهمیت ویژه­ای برخوردار است، صحیح است یا چون منفعت عقلایی غالب ندارد باطل است؟
 جواب:
 ج1) اگر منع معامله توسط حاکم شرع و مجتهد واجد الشرایط باشد، حرمت تکلیفی دارد، ولی حرمت وضعی آن نسبت به موارد فرق می­کند؛ مثلاً بیع سلاح و مهمات که موجب برهم زدن نظم و امنیت جامعه می­شود هم حرمت تکلیفی دارد و هم معامله باطل است؛ ولی مواد مخدر و سیگار، اگر به اعتبار منافع محلّله آن باشد و یا آن مفسده اندک داشته باشد، اصل معامله صحیح است.
ج2) بله، در صحّت معامله مالیت عوضین شرط است، در منفعت عقلایی اغراض نوعی و شخصی هر دو کفایت می­کند و در هر دو صورت معامله صحیح است.
 سوال: [447]
1ـ با عنایت به این که برخی از فقهاء تصریح نموده­اند؛ در بیع عین معین لازم است مبیع در حین عقد موجود باشد[1] و به تعبیری برخی از فقهاء، اصل بر موجود بودن متعلق عقد است الاّ ما خرج بالدلیل[2]، بفرمایید؛
اولاً: آیا به نظر حضرت عالی نیز لازم است مبیع در حین عقد موجود باشد و یا همین که بدانیم در حین تسلیم موجود خواهد بود کفایت می­کند؟
ثانیاً: فروش آپارتمان و مکان­های تجاری که با متراژ و ویژگی­های معین پیش فروش می­گردد، آیا از مصادیق عین معین است تا در نتیجه بیع آن باطل باشد یا از مصادیق کلی در ذمه تا بیع آن­ها صحیح باشند؛ و یا از مصادیق عین معین است ولی استثنائاً از قاعده کلی خارج شده و بیع آن صحیح است؟
2ـ در بیع معلق (در صورتی که تعلیق در منشأ باشد نه در انشاء) آیا مالکیت مبیع و ثمن از حین بیع است یا از حین حصول معلق علیه؟
 جواب:
 ج1) بلی، لازم است در حین عقد مبیع موجود باشد اگر موجود نباشد بایع مالک آن نیست و لا بیع الاّ فی ملک اما فرق نمی­کند موجود در خارج باشد و یا در ذمه مثل کلی آپارتمان و مکان­های تجاری معمولاً مکان و مساحت آنها معلوم است و در خارج معین است، کیفیت بناء و ساختمان برای مشتری توصیف می­شود و رفع غرر و ابهام می­گردد و معامله آن اشکال ندارد و از مصادیق عین معین است چنانچه در خارج معین نباشد از مصادیق کلی در ذمه خواهد بود.
ج2) ملکیت از حین بیع است.
 سوال: [448]  آیا خرید کارت اعتباری درست است؟ مثلاً یک نفر کارت اعتباری خرید دارد که پولش را لازم دارد به شخص دیگری که می­خواهد خرید کند می­دهد و مبلغی از آن اعتبار کم می­کند و پولش را به صاحب کارت می­دهد برای نمونه مبلغ اعتبار کارت 000,500,1 تومان می­باشد و مبلغ 000,100 تومان کمتر یعنی مبلغ 000,300,1 تومان به صاحب کارت پول نقد می‌دهد آیا این از نظر شرعی حلال است یا حرام؟
 جواب: در فرض سؤال اگر آن کارت اعتباری در همان زمان بشود با او خرید کند و با پول نقد کمتر از اعتبارش بفروشد، در صورتی که غرض عقلایی داشته باشد اشکال ندارد؛ اما اگر مانند چک بعد از مدّتی اعتبارش برسد نه حالا، در این صورت اگر او را به کمتر از قیمت واقعی آن بفروشد ربا و حرام است همچنین اگر وقت اعتبارش رسیده است پول بیشتر بگیرد ربا هست؛ ولی چنانچه اعتبار کارت مثلاً به تومان است، آن را به جنس مخالفش مثل پول افغانی، کلدار و... به زیادتر و یا کمتر بفروشد، اشکال ندارد.
 سوال: [449]  بعضی اوقات نیاز به پول نقد دارم ومجبور میشوم چکی را که وقت وصولش نرسیده خورد کنم، یعنی چک را می‌فروشم و آن شخص درصدی از آن را کم می­کند این قضیه چه حکمی دارد؟
 جواب: جواز ندارد مگر اینکه چک مال صاحبکار باشد و کارگر چک را به مبلغ کمتر نقداً با صاحب کار مصالحه کند، اشکال ندارد.
فروش مستثنیات دَین
 سوال: [450]  اگر بدهکاری را که قادر به پرداخت بدهی خود نیست مجبور کنند تا از راه فروش مستثنیات دین، بدهی خود را بپردازد و از این بابت خسارت مادی به او برسد، ضمان آن به عهده کیست؟
 جواب: خسارت وارده به عهده طلبکار است.
 سوال: [451]  در صورتی که خرید منزل مسکونی مطابق شأن، از وجوهی باشد که به انحاء مختلف ـ کلاهبرداری، قرض و غیره ـ از مردم گرفته شده و یا این که آن وجوه به صورت و دیعه نزد او بوده؛ بفرمایید:
الف) آیا منزل مسکونی مطابق با شأن، مطلقاً از جمله مستثنیات دین محسوب می­شود؟
ب) در صورتی که خرید خانه به قصد فرار از دین یا به قصد عدم ردّ وجوه متعلق به دیگران باشد؛ اصل معامله چه حکمی دارد؟
ج) در صورت صحّت معامله مذکور، آیا می­توان آن را به نفع طلب کاران به فروش رساند؟
د) آیا بین صورتی که، شخص از ابتداء به قصد خرید واحد مسکونی اقدام به اخذ وجوه تحت عناوین مختلف نموده با صورتی که بعد از اخذ وجوه و به قصد فرار از دین اقدام کرده، تفاوتی وجود دارد؟
هـ) هرگاه طلب مزبور مهریه زوجه باشد آیا مشار الیها می‌تواند منزل مسکونی را جهت استیفای حق خود توقیف کند؟
 جواب:
الف) در تمام وجوه مذکور منزل مسکونی از مستثنیات دین است.
ب) معامله صحیح است.
ج) بله بیع آن جایز است.
د) در هر دو صورت اصل معامله صحیح است.
هـ ) در فرض سوال حق توقیف ندارد.
عقود جایز و احکام آن
 سوال: [452]  
1ـ همان طور که مستحضرید برای عقود جایزه دو اثر ذکر شده است؛ یکی امکان به هم زدن آن در هر زمان، دیگری انحلال آن به موت، جنون و عروض سفه حال چنانچه عقد جایزی در ضمن عقد لازمی درج شود آیا هر دو اثر فوق، از عقود جایزه سلب می­شوند یا این که صرفاً امکان فسخ ارادی از طرفین گرفته می‌شود و کماکان عقود جایز به موت، جنون و سفه منفسخ می‌شوند، هرچند در ضمن عقد لازمی درج شده باشند؟
2ـ آیا عقود جایز، علاوه بر موت، جنون و سفه احد طرفین، با اغمای یکی از دو طرف نیز، منفسخ می­شوند؟ در صورت مثبت بودن جواب منظور از اغما چیست؟ آیا شامل بیهوشی­های کوتاه مدت هم می­شود؟
 جواب:
1ـ در فرض سؤال اگر عقد جائزی در ضمن عقد لازمی صورت بگیرد، امکان فسخ ارادی از طرفین سلب می­شود و حکم عقد لازم بر آن جاری می‌شود.
2ـ بی­هوشی کوتاه مدت جزء اغماء است، اغما موجب فسخ نمی‌شود.
معاملات مشروط
 سوال: [453]  اگر یکی از ادارات، ارگان­ها، یا شرکت­های وابسته به دولت اسلامی وسیله یا ابزار کاری را به کسی بفروشد که تحت شرایط خاصی از آن استفاده کند، اگر خریدار پس از تحویل، جنس را با قیمت بیشتری در اختیار دیگران قرار دهد، سود حاصله را در حق دولت ضامن است؟
 جواب: اگر بر خلاف شرط عمل کرده فروشنده خیار فسخ معامله را دارد.
 سوال: [454]  مدت شش سال قبل معامله زمین بطور مشروطه صورت گرفته و شرط معامله این بوده که زمین مورد معامله جنجال دارد، اگر جنجال آن حل شد و زمین به ما تعلق گرفت به مبلغ پنجاه هزار افغانی زمین مال شما و اگر زمین از ما نشد، فقط پولی که داده­اید مستحق می­باشید و دیگر هیچ گونه ادعا ندارید حالا که زمین بصورت خریداری اول از بایع نشد و دوباره زمین جنجالی شد که در نتیجه مال کس دیگر شد من دوباره زمین را از شخص دوم خریداری نمودم حکم شرعی آن را بیان فرماید شخصی که زمین را خریداری کرده بود تحت این شرایطی که ذکر شد و حال از شخص دوم خریداری کردم آیا طرف ما مستحق می­شود یا نه؟
 جواب: اگر شخص دوم صاحب اصلی زمین باشد و از او خریده باشید بیع صحیح است و معامله اولی که شرطش عملی نشده باطل و مشتری می­تواند اصل پول خود را از شخص اول پس بگیرد.
 سوال: [455]  کسی که هنگام گرفتن پروانه ساختمانی متعهد به انجام اموری مانند عقب نشینی، شناژبندی و... شده، اگر پس از گرفتن پروانه برخلاف تعهد عمل کند به نحوی که عدم توجه به تعهد موجب خسارت به همسایگان شود، آیا عمل او ضمان آور است؟
 جواب: بله خسارت وارده را ضامن است.
 سوال: [456]  در بخش عقود، فروش یک ملک به صورت زمانی به چند نفر چه حکمی دارد؟ مثلاً ملکی به چهار نفر فروخته شده، این ملک در هر فصل سال در اختیار مالک همان فصل است که خودش استفاده کند یا اجاره دهد و ...
 جواب: اگر یک ملک را به چهار نفر در چهار فصل سال بفروشد مثلاً زمین را در فصل بهار به زید بفروشد و همان زمین را بدون اینکه از زید بخرد و یا فسخ کند (درموارد جواز فسخ) در فصل تابستان به عمرو بفروشد، این جواز ندارد؛ ولی چنانچه یک زمین را برای چهار نفر بفروشد و آن چهار نفر باهم توافق کنند، که در هر یک از فصل سال در اختیار یکی از آن‌ها باشد، اشکال ندارد.
 سوال: [457]  اگر مشتری مدعی است که بیع با این شرط منعقد شده است که بایع پروانه تجاری را نیز برای مبیع اخذ کند و قبول وی منوط به وجود و تحقق آن شرط بوده، ولی بایع منکر وجود چنین شرطی است و معتقد است چنین شرطی وجود نداشته است، آیا با وجود چنین اختلافی بیع واقع می­شود یا اختلاف مزبور موجب می­شود تا بیع منعقد نگردد؟
 جواب: اگر مشتری در نزد قاضی شرط را اثبات توانست، بر بایع التزام به بیع و اتیان شرط واجب است و اگر اثبات نتوانست فقط اصل بیع واجب الوفا می­باشد.
 سوال: [458]  ملکی به صورت مشارکت خریداری می­شود و سپس یکی از شرکاء سهم خود را به شریک دیگر اجاره به شرط تملیک می­دهد، به طوری که بعد از پرداخت تمامی اقساط (که طبعاً بیش از پولی است که شریک برای آن سهم داده بود) قسمت مورد اجاره به ملکیت مستأجر در می­آید، آیا می­توان برای این کار که در بانک‌ها یا شرکت‌ها ـ اشخاص حقوقی ـ و بعضاً توسط اشخاص حقیقی صورت می­گیرد برای تخلص از ربای قرضی راهی شرعی دانست؟
 جواب: اگر منظورتان این است که یکی از شرکاء سهم خود را برای شریک اجاره می­دهد به مبلغ معین و شرط می­کند که این سهم مرا به فلان مبلغ ـ نقد یا اقساط ـ خریداری کن، در این صورت این معامله صحیح است و ربای در کار نیست.
معاملات مستحدثه
 سوال: [459]  در معاملاتی که به وسیله تلفن، فکس، اینترنت و امثال آن واقع می­شود، به ترتیب:
الف ـ معامله از چه زمانی واقع می­شود؟ از زمان نوشتن یا گفتن ایجاب، از زمان نوشتن یا گفتن قبول، از زمان ارسال قبولی توسط مشتری، از زمان وصول جواب قبولی به بایع؟
ب ـ مکان وقوع معامله کجاست؟ محل سکوت بایع یا محل سکونت مشتری؟
ج ـ محل تسلیم مبیع و ثمن کجاست؟ محل سکونت بایع، محل سکونت مشتری، محل وجود کالا، محلی که نیاز است کالا در آنجا مصرف شود؟
 جواب:
الف: بعد از قبول مشتری معامله محقق می­شود.
ب: چون وقوع معامله منوط به ایجاب و قبول است اگر بایع و مشتری در دو جای متفاوت باشند هر دو جا محل وقوع معامله است.
ج: محل تسلیم مبیع و ثمن بستگی به توافق طرفین بایع و مشتری دارد.
 سوال: [460]  اگر معامله­ای در خارج از محل سکونت بایع و مشتری صورت گیرد و وضعیت به گونه­ای باشد که نمی‌توان محل وقوع را ملحوظ نمود، مثل این که بیع در کشتی و در دریا یا در هواپیما و در هوا صورت گیرد، در صورت اختلاف بین متبایعین تکلیف چیست و مبیع و ثمن را کجا و براساس عرف چه مکانی باید تسلیم نمود؟
 جواب: اگر در کشتی و هواپیما امکان تسلیم باشد در همان جا مبیع و ثمن تسلیم بایع و مشتری شود و اگر در آنجا امکان نداشته باشد در هر جایی که طرفین توافق کرده باشند اگر قدرت بر تسلیم در محل وقوع عقد و در خارج از آن نداشته باشند معامله باطل است، ظاهراً عرف محل و مکان در تسلیم دخالت ندارد بلکه در موزون و معدود دخالت دارد که در صورت اختلاف بلاد ملاک بلد معامله است.
معامله فضولی
 سوال: [461]  چنانچه در معامله­ای فضولی ـ که مشتری جاهل به مالکیت غیر است ـ با گذشت چند سال و افزایش چندین برابر قیمت­ها (بدون این که مشتری هزینه­ای در مورد معامله کرده باشد) مثمن توسط مالک کشف و ردّ شود، بفرمایید:
الف) فضول، در ردّ ثمن ضامن چه مبلغی می­باشد، مبلغ حین المعامله یا حین الرد؟
ب) در این صورت آیا فرقی بین علم و جهل مشتری وجود دارد؟
ج) در صورتی که فضول، ضامن ثمن حین المعامله باشد در هنگام کاهش معتنابه ارزش پول و تفاوت فاحش ثمن حین المعامله و حین الرد، آیا می­توان فضول را ضامن ما به التفاوت این دو مبلغ و سایر خسارات دانست؟
د) آیا مشتری می­تواند از قبول ثمن معامله خودداری و بایع را ملزم به تحویل مورد دیگری با همان کمیّت و کیفیّت بنماید؟
 جواب:
الف) فضول، ثمن را به ارزش زمان رد، ضامن است.
ب) فرق بین علم و جهل نیست.
ج) ما به التفاوت را جبران کند.
د) حق اجبار ندارد.
 سوال: [462]  شخصی به علت دوری از وطن منزلش را بصورت امانت در اختیار فرد دیگری قرار داده است، پس از مدتی برادر فرد امانتدار از غفلت برادرش استفاده کرده و منزل را می­فروشد.
شخص امانتدار وقتی متوجه این عمل برادرش می­شود برای حفظ آبروی او به نزد صاحب منزل می­رود و با تبلیغات منفی و غیر واقعی درباره موقعیت منزل اصرار به کسب اجازه برای فروش آن را می­کند. صاحب منزل با اعتمادی که به آن شخص داشته اجازه فروش منزل را به او می­دهد. (حال اینکه منزل قبلا فروخته شده)
شخص امانتدار مبلغی را به عنوان قیمت منزل تعیین می­کند و صاحب منزل با همان مبلغ قطعه زمینی را از خود شخص امانتدار خریداری می­کند. بعد از گذشت مدتی صاحب منزل متوجه می‌شود که منزلش قبل از کسب اجازه وی توسط برادر شخص امانتدار فروخته شده است و شخص امانتدار این نمایش را برای حفظ آبروی برادرش اجرا کرده است.
س1) حکم معامله اول (فروش منزل) چیست آیا صاحب منزل می‌تواند آن را فسخ کند؟
س2) حکم معامله دوم (خرید زمین) چیست؟ آیا صحّت آن وابسته به معامله اول است؟ یا خیر.
در صورتی که صاحب منزل تقاضای همان منزل خودش را داشته باشد، آیا باید همان مبلغ تعیین شده به عنوان قیمت منزل را پس بدهد یا زمینی را که با آن پول از شخص امانت دار خریداری کرده است؟
 جواب:
ج1: در فرض سؤال اگر صاحب منزل آن معامله را اجازه نکند حق فسخ معامله را دارد.
ج2: صحّت این معامله وابسته به معامله اول است، در صورتیکه صاحب منزل منزلش را بخواهد فروشنده حق دارد همان زمین را پس بدهد.
معاملات فاسد و حرام
 سوال: [463]  حکم دریافت حق الزحمه (از فروشگاه)، که به خاطر خرید برای اداره و محل کار، از آن­ها به خرید کننده (واسطه­ی خرید) می­دهند، در صورتیکه خرید از آنجا به نفع اداره هست و فروشنده این مبلغ را از محل سود خود پرداخت می­کند و چیزی به قیمت اجناس در فاکتورها اضافه نمی­کند، چیست؟
 جواب: در صورتی که بایع و ومشتری از آن اطلاع داشته باشد و ضرر به اداره و مالک وارد نشود، اشکال ندارد.
 سوال: [464]  آیا در صورت تأخیر مشتری از مهلت پرداخت ثمن بایع می­تواند قیمت را اضافه کند و از مشتری پول بیشتر بگیرد؟
 جواب: در صورتی که تأخیر ثمن شرط نشده باشد، بایع فقط حق خیار فسخ دارد؛ اما حق گرفتن پول اضافی را ندارد.
 سوال: [465]  شخصی به کشور افغانستان رفته که برای خود زمین مسکونی بخرد، در آنجا زمین موصوفه را خریده و تعدادی اشخاص دیگر هم برایش پول فرستاده که برای آنها هم زمین مسکونی بخرد و خودشان حاضر نبوده که زمین هایشان را تحویل بگیرند، بعد از یک سال صاحب اصلی اخطار نموده که هر کسی که زمین دارد، بیاید و زمین­هایشان را تحویل بگیرند و من دیگر هیچ مسئولیتی در قبال زمین­ها ندارم؛ اما مشتریان حاضر به تصرف و قبض زمین‌هایشان نشدند، شخص مذکور مجبور شده با خانه خود به هرات برود و زمین­ها را تحویل بگیرد و تصرف نماید، تا الان حدود شش سال است که این شخص از زمین­ها محافظت کرده، حدود گزاری و نهال کاری کرده تا کسی نسبت به این زمین­ها ادعایی نداشته باشد.
الف) بعد از پنج سال مشتریان غیابی می­خواهند زمین­هایشان را تصرف و تملیک نمایند؛ آیا شخص مذکور حق اجرت حفاظت و نگهداری از زمین­ها را دارد؟ یا خیر.
ب) مشتریان غیابی حق مالکیت و تصرف زمین را دارند؟ یا خیر.
 جواب:
 الف) اگر با اجازه صاحبان زمین، از زمین­ها حفاظت کرده باشد، حق اجرت المثل دارد و اگر خود سرانه این کار را انجام داده باشد حق اجرت المثل را ندارد؛ مگر این که صاحبان زمین با رضایت شان حق الزحمه را بدهند.
ب) اگر اعراض نکرده باشند، مالک زمین می‌باشند.
 سوال: [466]  شخصی زمین خود را می­فروشد و قیمت تعیین شده را می­گیرد، ولی در سند، بیشتر از قیمت تعیین شده، مبلغ را می­نویسد اگر فروشنده این مبلغی که زیادی نوشته شده را ادعا کند شرعاً چه حکمی دارد؟
همچنین اگر از قیمت تعیین شده­ی زمین وجهی در ذمه مشتری باقی مانده باشد حکم خیار فسخ را دارد؟ یا خیر.
 جواب: زیاد نوشتن از قیمت معینه، شرعاً جواز ندارد و اگر بایع مبیع را تحویل مشتری کرده باشد و در بیع بایع مغبون واقع نشده باشد حق فسخ ندارد، ولی حق دارد تمام قیمت زمین را دریافت کند، در فرض سوال بایع نمی­تواند مبلغ اضافه را از مشتری دریافت کند، اگر بایع مبیع را تسلیم مشتری کرده باشد بایع حق فسخ ندارد.
 سوال: [467]  اجناس مغشوشی که به بازار عرضه می­شود، آیا غش کننده ضامن مابه التفاوت است یا عرضه کننده، اگر معامله در کالای مغشوش باطل باشد، آیا ضمانی به عهده خریداری که خود را صاحب جنس می­داند و از مغشوش بودن آن اطلاعی ندارد، آمده؟ یا ضمان این مورد نیز به عهده غش کننده است.
 جواب: اگر عالم به غش بوده ضمان به عهده فروشنده می­باشد والا بر عهده غش کننده است و اگر هر دو عالم به غش هستند هر دو ضامن هستند و مشتری مخیّر است به هر یک از فروشنده و غش کننده مراجعه کند.
 سوال: [468]  رستوران­ها در کشور­های اروپایی نظر به قانون‌شان باید برای مراجعین ومشتری­هایش که مشروبات الکلی بخواهند، باید تهیه کنند. اینجانب رستوران دارم. تکلیف شرعی من نسبت به تهیه و فروش مشروبات الکلی چیست؟
آیا اجازه دارم بفروشم آیا می­توانم پول آن را مصرف کنم؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال فروش مشروبات الکلی جائز نیست و گرفتن پول در مقابل آن حرام است.
 سوال: [469]  حکم کار کردن به عنوان گدامدار در شرکتی که اجناس نا مرغوب آورده و تحت نام مرغوب می­فروشد چیست؟ البته جنسی که این شرکت وارد می­کند کم یاب و یکی از اقلام ضروری و مورد نیاز مردم است و مشتریان زیادی دارد و آنها می­گویند نسبت به اجناس دیگر شرکتها جنس این شرکت بهتر است اما ما خود می­دانیم که این جنس کیفیت خوب ندارد و مطابق استاندارد جهانی نیست.
 جواب: باید با مشتری­ها واقعیت را بگویند و الاّ این کسب حرام است و شما هم معاون در گناه حساب می­شوید.
 سوال: [470]  در صورتی که ثمن معامله بسیار ناچیز باشد مثل فروختن خانه­ای به هزار تومان، آیا این معامله صحیح است یا نه؟ اگر صحیح است آیا بیع محسوب می­شود یا صلح یا هبه و...؟
 جواب: در فرض سؤال ولو ثمن کم و اندک باشد، در صورتیکه بایع با آگاهی و اختیار فروخته باشد، معامله صحیح و بیع محسوب است.
 سوال: [471]  خرید، فروش و استفاده از وسایلی مانند گوشی‌های موبایل، لوازم آرایشی و ... که به صورت غیر قانونی از مرز وارد کشور می­شوند چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر موجب هرج و مرج بازار و کسادی تولیدات داخلی و واردات قانونی نمی­شوند، اشکال ندارد.
 سوال: [472]  کسی که از روی اضطرار، مبلغی را از بانک یا شخص حقیقی می­گیرد و قرض دهنده شرط می­کند که پس از مدت معین، مبلغ را به اضافه درصد تعیین شده باز پس بگیرد؛ آیا در این صورت:
الف)حکم ربا بر این عمل مترتب است؟ یا خیر.
ب) در صورت ربا بودن، آیا وام گیرنده که مبلغ اضافی را می­پردازد مرتکب عمل حرام شده است یا نه؟
 جواب: دادن و گرفتن قرض با اضافه ربا است و ربا گیرنده و ربا دهنده هر دو معصیت کار هستند.
 سوال: [473]  تاکسی رانی که بیش از قیمت­های تعیین شده از مسافرین درخواست می­کند، اگر مسافر فقط قیمت تعیین شده را بپردازد، نسبت به مازاد ضامن است؟
 جواب: در صورتی که از اول طی نکرده باشد، ضامن نیست.
معامله با سرمایه دیگری
 سوال: [474]  شخصی مقدار پولی از شخصی دیگر در نزدش است، با آن پول معاملاتی انجام داده است که سود داشته­اند، سود حاصله چه حکمی دارد، آیا در سود حاصله، صاحب مال ذی حق است؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال، اگر صاحب پول یا صاحب جنس چنین اجازه­ای را داده است که سودش مال شما باشد، صاحب پول در سود آن پول یا سود آن جنس حقی ندارد و الاّ سود مال صاحب سرمایه است.
خیار و اعمال آن در معاملات
 سوال: [475]  آیا با اعمال خیار تخلف از شرط از طرف خریدار و سپس فسخ یک معامله به علت قانونی، خساراتی که فروشنده در ازای دریافت ثمن به خریدار وارد کرده است قابل مطالبه است؟
 جواب: اگر خریدار علم داشته است که حق به طرف فروشنده است ولی در عین حال پافشاری می­کند تا از این ناحیه خسارت مالی بر فروشنده وارد می­شود، در این صورت فروشنده حق مطالبه خسارت خود را دارد همچنین در صورت وارد آمدن خسارت به خریدار، اگر مقصر فروشنده بوده است.
 سوال: [476]  من یک مقدار زمین زراعتی آبی را به مبلغ سیصد هزار افغانی در زمان برهان الدین ربانی به شخصی فروختم و نصف قیمت زمین را دریافت کردم و نصف پول زمین باقی ماند که به بنده گفت که به ایران می­آید و باقی پول زمین را به من می­دهد، امّا وقتی به ایران آمد، باقیمانده­ی پول زمین را به من نداد و مخفیانه به افغانستان بازگشت که از آن زمان ده سال می‌گذرد. با این وضع، معامله­ی مذکور صحیح بوده؟ یا خیر؛ اگر معامله صحیح بوده، تفاوت ارزش پول زمان ربانی با پول زمان حالا چگونه محاسبه می­شود؟ با این شرایط وظیفه طرفین معامله چیست؟
 جواب: در فرض سؤال بایع حق دارد قیمت زمین را به ارزش آن زمان دریافت کند و یا پول مشتری به ارزش آن زمان بدهد و زمینش را پس بگیرد؛ که در هر صورت پول را به نرخ گندم یا روغن یا برنج سنجش کنند؛ به این صورت که با آن پولی که در آن زمان بایع دریافته کرده­ یا باقی­مانده بوده چه مقدار گندم یا روغن یا برنج می­شده خریداری کرد، اکنون قیمت همان مقدار گندم یا روغن یا برنج را از مشتری بگیرد و با آن مبلغ با هم مصالحه کنند، یا به همین روش محاسبه و پول مشتری را بدهید و زمین خود را پس بگیرید.
 سوال: [477]  شخص کل اموال منقول و غیر منقول خود را برای کس دیگر به فروش می­رساند و بخشی از قیمت در بالای مشتری می­ماند، در این حال آیا خیار فسخ دارد؟ یا خیر، همچنین در هبه معوضه که مقدار از عوض در ذمّه موهوب­له باقیمانده آیا واهب در اینجا حق خیار فسخ را دارد؟ یا خیر.
 جواب: اگر مبیع را تحویل مشتری داده باشد، حق فسخ ندارد و اگر تحویل مشتری نداده باشد، حق فسخ دارد، همچنین در هبه معوضه اگر تمام عوض را نداده باشد واهب حق فسخ دارد.
 سوال: [478]  اگر بانک ضمن فروش مقداری ارز خارجی با مشتری خود شرطی را قرار دهد و خریدار شرط را پذیرفته و پس از دریافت ارز برخلاف تعهد عمل نموده و از این راه سودی حاصل کرده باشد، آیا ضامن کلیه وجوه به دست آمده در حق بانک می­باشد؟
 جواب: در فرض سوال ضامن نیست؛ صاحب بانک فقط حق فسخ معامله را دارد، بنابر احتیاط رضایت صاحب بانک را جلب کند.
 سوال: [479]  زمینم را حدود شش سال پیش به خریداری فروخته­ام که ایشان دو سوم را نقدی و مابقی را تاکنون پرداخت نکرده و دلیل آن را مشکلات مالی بیان می­کند، به همین دلیل از واگذاری زمین به ایشان خودداری نمودم که موجب ناراحتی و شکایت خریدار و در نهایت منجر به توافق نامه­ای با محدودیت زمانی شده که حدود دو سال از آن می­گذرد که خریدار، موارد توافق را اجرا نکرده است با توجه به تورم، کاهش ارزش پول و افزایش چندین برابری بهای زمین مورد معامله، نسبت به گذشته آیا اینجانب حق فسخ معامله را دارم؟ یا خیر.
 جواب: اگر مبیع را تحویل مشتری کرده­اید در این صورت حق فسخ ندارید و اگر تحویل مشتری نکرده­اید حق فسخ دارید مابقی قیمت را به ارزش اجناس گندم و روغن آن زمان و ارزش فعلی از مشتری بگیرید؛ یعنی آن پول در آن زمان هر مقدار آرد یا گندم می­شد حالا آن مقدار پول بگیرید که آن مقدار گندم یا آرد می‌شود.
ربا یا سود در معاملات
 سوال: [480]  نرخ سود را در بازار مسلمین چه کسی تعیین می­کند؟ آیا نرخی را که حکومت تعیین می­کند لازم الاجرا است؟ یا خیر؛ در صورت که نرخی را تعیین نکرده باشند تا چه اندازه سود کردن در معامله مجاز هست؟
 جواب: اگر نرخ را حکومت تعیین کند همان نرخ لازم الاجراء است؛ اگر تعیین نکرده باشد اختیار دست صاحب جنس است؛ امّا تا حدی که اختلال در نظام پیش نیاید و از حدّ معمول بیشتر نباشد. میزان سود بین فروشنده و خریدار توافقی است و حد معین ندارد.
 سوال: [481]  در صورتی که شخصی مالی را به صورت نسیه یا اقساط بفروشد و قبل از تحویل به خریدار آن را مجدداً از او به مبلغ کمتری به صورت نقد خریداری نماید، بفرمایید:
الف) آیا معامله فوق ربوی است؟
ب) در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا محکوم به بطلان است؟
ج) هرگاه مورد معامله به صورت کلی یا کلی در معین باشد، آیا تعیین یا عدم تعیین مصداق کالای فروخته شده تأثیری در صحّت یا بطلان معامله دارد؟
د) قصد اولی فروشنده بر خرید مجدد مبیع به مبلغ کمتر، به صورت نقد چه اثری در صحّت یا بطلان معامله می‌تواند داشته باشد؟
هـ) آیا فرقی بین تصریح و عدم تصریح قصد وجود دارد؟
و) در صورت مثبت بودن پاسخ، هرگاه خریدار بدون تصریح فروشنده از قرائن، علم به قصد مذکور پیدا کند، چه اثری بر حکم معامله دارد؟
 جواب:
الف) اگر از اول شرط نکرده باشد که مشتری آن مال را به مبلغ کمتر بفروشد آن معامله صحیح است و ربوی نمیباشد.
ب) اگر شرط کرده باشد که به مبلغ کمتر بفروشد باطل است.
ج) در هر دو صورت اگر عوضین تعریف شود به طوری که معامله غرری نباشد معامله صحیح است.
د) مجرد قصد اثر ندارد.
هـ ) اگر به صورت شرط نباشد اشکال ندارد.
و) علم مشتری به قصد بایع تأثیری ندارد.
 

[1] . الحدائق الناضرة، ج 18، ص 492، حاشیة مجمع الفائدة و البرهان، ص 143.
[2] . العناوین الفقهیة، ج 2، ص 213.

احکام شرکت

احکام شرکت

 سوال: [482]  یک شخص سه پسر دارد و یک نواسه از پسر کلان خود حالا پسران این شخص می¬خواهند از هم دیگر جدا شوند؛ نواسه این شخص از سن دوازده سالگی به دستور کاکاهای خود مکتب را ترک کرده و برای حفظ آبروی کاکای خود در افغانستان و ایران سیزده سال کارگری کرده و پول خود را به کلی به کاکاها و پدر خود داده پدر و کاکاهای این شخص فقط زن برای شخص مذکور آورده، حالا هر دو کاکای این شخص می¬گویند تو حق به سرمایه نداری در حالیکه پدرش راضی است به حق دادن برای پسر خود از سرمایه شراکت، آیا این پسر به سرمایه شراکت که بین کاکاها، پدر و خود شخص مذکور است حق دارد؟ یا خیر.
 جواب: باید این پسر را راضی کنند چون در فرض سؤال این پسر هم کار کرده و در سرمایه شریک است.
 سوال: [483]  پدری فوت نموده و دو پسر و دو دختر ورثه ایشان می¬باشد پسر کلان حق خود را از منقول و غیر منقول که متعلق به اوست، جدا کرده است و پسر کوچک و دخترها باهم هستند و همه چیزشان مشترک می¬باشد و حج بلدی را انجام نداده و پسر کوچک ارثی که از پدر مشترکاً بین او و خواهرانش می‌باشد را در غیاب دخترها، برای معیشت روزانه خود به فروش می¬رساند و سند هم می¬دهد ولی دخترها از این کار ناراضی هستند. اکنون آیا:
1) زمین مشترک بین دخترها و پسر است؟ یا خیر.
2) دین میت و حج بلدی میت را که عملی نکرده¬اند تکلیف چیست؟
3) از قیمت زمین معامله شده، مقدار مبلغ باقی مانده است مال کیست؟
4) زمین در گرو کسی می¬باشد و یک سال از مدت سند قرارداد باقی مانده است و سند فروش داده است اگر خواهران بخواهند حق شان را بگیرند چکار کنند؟
 جواب:
ج1) آن بیع برادر کوچک فضولی است، اگر هر دو خواهر بیع را رد کنند آن بیع نسبت به سهم هر دو خواهر باطل است و نسبت به سهم خود فروشنده بیع صحیح است ولی مشتری خیار فسخ دارد.
ج2) اگر میت در زمان حیات خود مستطیع بوده و وصیت کرده باشد، در این صورت باید از ماترک میت حج بلدی انجام شود و اگر به حج بلدی وصیت نکرده باشد، حج میقاتی کفایت می¬کند ولی هر مقدار دَین شرعاً اثبات شود از اصل ماترک میت برداشته می¬شود.
ج3) قیمت زمین مال صاحبان زمین است، اگر خواهران بیع را اجازه کنند می¬توانند سهم خودشان را از ثمن بردارند.
ج4) فروش و گرو گذاشتن سهم خواهران صحیح نیست، اگر خواهران راضی نشوند فروش و گروی نسبت به سهم آنان باطل است.
 سوال: [484]  در حال حاضر بنده دانشجو متاهل در استرالیا هستم، در استرالیا دولت برای دانشجویان و دانش آموزان و افراد بیکار کمی پول هر دو هفته کمک می¬کند (مثل پول شهریه) من و خانمم هر دو از این پول کمکی به طور جداگانه دریافت می-کنیم، هر کس در حساب بانکی خودش.
سوال بنده این است: آیا این پول کمکی که دولت برای افراد بیکار و دانشجو می¬دهد (تا مصاریف ضروری خود را تأمین کنند) درآمد زن حساب می¬شود و شوهر در آن حقّ ندارد که برای مصارف خانه استفاده کند؟ یا خیر.
با این توضیح که بعد از ازدواج دولت پول زن و شوهر را کمی کم می¬کند چون در نزد دولت مصاریف هر دو یکجا می¬شوند.
 جواب: بله آنچه را برای خانم می¬دهد مالک آن خانم است و آنچه را برای شوهر می¬دهد مالک آن شوهر است.
تقسیم اموال مشترک
 سوال: [485]  چند سال قبل، سه برادر بودند که یکی از برادران هفت پسر و دو دختر داشته؛ برادر دیگر، دو پسر و سه دختر داشته و برادر دیگرشان، یک پسر و یک دختر داشته است.
زمین‌ها به طور مساوی بین سه برادر تقسیم شده، اما زمین¬هایی که برای ساخت و ساز خانه و ساختمان مناسب باشد، کلاً در اختیار برادرانی که فرزندان بیشتری داشته¬اند، اختصاص می¬یابد و برادری که تعداد فرزندانش کم بوده، سهم کمتری را از این زمین¬ها می¬برد، از این قضیه مدت¬های زیادی گذشته است؛ آیا اکنون وارثین برادری که کمترین فرزند را داشته، می‌توانند ادعای مساوی بودن زمین¬هایی که برای ساخت و ساز ساختمان بوده را بکنند؟ یا خیر.
 جواب: اگر زمین¬ها بین برادران تقسیم شده باشد و برادران به آن تقسیم راضی بوده¬اند، بعد از فوت آنها فرزندانشان حق اعتراض ندارند.
 سوال: [486]  زمینی بین سه نفر که دو برادر و یک برادرزاده که در واقع یتیم و کم سن می¬باشد، تقسیم می¬شود این زمین¬ها جای خوب و مناسبی بوده و دو برادر با در نظر گرفتن شرایط حال خود، زمین¬ها را تقسیم می¬کنند و برادرزاده، سهم کمتری از زمین¬ها می¬برد. آیا وارثین فرزند برادری که شاید در زمان تقسیم زمین¬ها مظلوم واقع شده بوده، قانوناً حق دارند که درباره تقسیم و دریافت زمین بیشتری ساختمان خودشان درخواست کنند؟ یا خیر.
 جواب: اگر در تقسیم، فرزند برادر مظلوم واقع شده باشد و تقسیم عادلانه صورت نگرفته باشد، پسر برادر حق اعتراض دارد و می-تواند سهم خود را دریافت کند.
 سوال: [487]  ما سه برادرانیم که دو برادر در ایران بوده و من در افغانستان، مقداری زمین میراثی داریم و من به اساس اینکه ضرورت و مشکل دارم می¬خواهم زمین مذکور به حضور مؤمنین و جریب کش، به سه حصه برابر تقسیم شود و به اساس قرعه، یک سهم آن را من تصاحب کنم و زندگی خویش رابگذرانم، اما دو برادر من که در ایران هستند نه حاضر می¬شوند که وکیل بگیرند و نه خودشان می¬آیند که با حضور وکیل و یا خود آن¬ها، زمین را تقسیم کنند.
آیا من می¬توانم زمین مذکور را بدون حضور برادرانم و در حضور مومنین تقسیم نموده حق خود را بردارم؟
 جواب: در صورتیکه برادران حاضر به تقسیم نمی¬شوند، می¬توانید در حضور عدول مؤمنین زمین¬ها را تقسیم کنید و سهم خود را تصرف نمایید.
 

احکام اجاره

احکام اجاره

شرایط ملک مورد اجاره
 سوال: [488]  در موارد عدم قدرت بر تسلیم عین مستأجره آیا اجاره آن، با ضمیمه قابل تصحیح است، نظیر بیع عبد آبق یا حیوان فراری با ضمیمه؟
 جواب: در باب اجاره ضمیمه موجب جواز نمی¬گردد؛ بلکه ضمیمه موجب جواز بیع غیر مقدور در مورد نص که عبد آبق باشد می-شود و در غیر مورد نص قابل سرایت نیست.
اجاره عین مستاجره
 سوال: [489]  اگر کسی منزل یا مغازه¬ای را اجاره کند و هنگام قرار داد، مالک اجازه واگذاری ملک را به شخص ثالث بدهد، آیا اگر اجاره کننده ملک مزبور را طبق نظریه کارشناس رسمی به قیمتی بیش از مال الاجاره، اجاره دهد نسبت به مازاد ضامن است یا نه؟
 جواب: در فرض سؤال ضامن مازاد نیست، در صورتی که در آن مال مستاجر اول کاری انجام داده باشد، میتواند بیشتر از مال الاجاره به کسی دیگر اجاره دهد و الاّ جواز ندارد.
 سوال: [490]  یجوز للمستاجر مع عدم إشتراط المباشرة و ما بمعناها أن یؤجر العین المستاجرة بأقل قیمة مما استأجرها به و بالمساوی، و کذا بالأکثر منه إذا أحدث فیها حدثاً أو غرم فیها غرامة ولو لحفظها و صیانتها و إلا لم یجز له ذلک، رجل استأجر منزلاً من مالکه و لم یشترط علی المستأجر إستیفاء المنفعة بنفسه، أو أن لا یؤجرها من غیره و المستاجر یدفع الاجرة شهریاً ثم آجره لآخرین من الزّوار یومیاً بحیث مجموعة الاجرة فی الشهر یکون اکثر من اجرة المسمی
اولا: هل یصح الاجرة الثانیه؟ ثانیاً: هل یستحق المالک مطالبه تلک الزیادة.
 جواب: لا یصح الإجارة إذا کانت أکثر من اجرة المسمی و إن کانت یومیاً و یستحق المالک مطالبة تلک الزیادة الاّ ان یحدث حدثاً فیها.
اجاره ملک مشترک
سوال: [491] با توجه به این که اجاره مال مشاع جایز است، لیکن تسلیم آن به مستأجر متوقف بر اذن شریک است، بفرمایید: چنانچه یکی از دو شریک سهم خود را به نفر سومی اجاره دهد، و شریکش نسبت به تسلیم آن به مستأجر اذن ندهد، وظیفه چیست؟
 جواب: وظیفه اجبار شریک است به تسلیم و اگر اجبار امکان نداشته باشد مستأجر خیار فسخ دارد.
تلف عین مستاجره
 سوال: [492] 
1 ـ در موارد تعدی و تفریط چنانچه عین مستأجره به واسطه حادثه‌ای قهری مثل سیل و زلزله در دست مستأجر تلف شود، ولی تلف مربوط به افراط و تفریط او نباشد آیا مستأجر ضامن است؟
2 ـ هرگاه مستأجر افراط و تفریط نمود و سپس از کار خود پشیمان شده و افراط و تفریط را ترک نمود و پس از آن عین مستأجره تلف شده آیا مستأجر ضامن است؛ مثلاً ماشینی که اجاره نموده بود را بدون قفل کردن ترک نمود و سپس پشیمان شد و بعد از ساعتی بازگشته و آن را قفل نمود و بعد از بازگشت ماشین سرقت شده، آیا مستأجر به خاطر افراط و تفریط سابق ضامن است و ید او از امانی بودن خارج شده است یا نه؟
 جواب:
 ج1) در صورتی که تلف عین مستأجره مربوط به افراط و تفریط مستأجر نباشد مستأجر ضامن نیست.
ج2) ملاک افراط و تفریط در زمان تلف است که تلف عین مستند به افراط و تفریط مستأجر باشد در مورد سؤال تلف مستند به افراط و تفریط مستأجر نیست لذا ضامن نمی¬باشد.
زمان پرداخت اجاره بها
 سوال: [493]  با توجه به این که به مجرد عقد اجاره هریک از دو طرف مالک منافع و مالک اجاره بها می¬شوند، و با توجه به این که به مجرد موت تمام دیون حال می¬شوند، بفرمایید: مستأجری که خانه¬ای را به مدت یک سال اجاره نموده و پس از دو ماه وفات می¬کند، آیا اجاره بهای ماه¬هایی که هنوز انتفاع نبرده است حال می¬گردند؟ یا نه.
 جواب: بعد از فوت مستأجر منافع انتقال پیدا می¬کند به ورثه لذا اجاره بهای ماه¬هایی که انتفاع نبرده حال نمی¬گردند.
ضمان در اجاره
 سوال: [494]  هرگاه خانه¬ای را به مبلغ ماهیانه یک صد هزار تومان اجاره دهند و شخصی ضامن اجاره بها شود ولی بر اثر بطلان عقد به جای اجاره بها، اجرت المثل لازم گردد و اجرت المثل یکصد و پنجاه هزار تومان باشد، آیا ضامن مسئول پرداخت اجرت المثل است یا ضمانت او مختص به اجرت المسمی بوده است؛ یعنی نسبت به مابه التفاوت ضامن است؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال ضامن اجاره بها، ضامن اجرت المثل نیست، همچنین به خاطر بطلان اجاره ضامن اجرت المسمّی نیز نمی‌باشد.
 سوال: [495]  آیا ضمانت نسبت به بازگرداندن عین مستأجره به مؤجر بعد از تمام شدن مدت اجاره صحیح است یا نه؟ در صورت صحّت آیا ضمان اصطلاحی است یا نه؟
 جواب: در فرض سؤال ضمانت از عین مستأجره جائز نیست فقط کفالت درست است که بگوید اگر مستأجر فرار کند یا عین مستأجره را تلف نمود من مستأجر را می¬آورم و به شما تسلیم می¬کنم.
 سوال: [496]  اگر وسیله نقلیه¬ای را برای حمل وسائل خود اجاره کند و بر اثر حمل بار بیش از ظرفیت، موجب شود خسارتی به وسیله نقلیه وارد شود، حالا اگر برای ترمیم خسارت از قطعه یدکی غیر اصلی (نامرغوب) استفاده کند، در صورتی که قطعه یدکی پیشین اصلی بوده، آیا مستأجر ضامن ما به التفاوت مرغوب و نامرغوب است یا ضامن بهای قطعه مرغوب است؟
 جواب: اگر قطعه اصلی تلف نشده باشد ما به التفاوت را ضامن است و اگر تلف شده، اگر مثلی است مثل آن را بدهد و اگر قیمی است قیمت آن را بدهد.
 سوال: [497]  اگر بدون پرداخت سر قفلی مغازه¬ای را اجاره کنند و پس از مدتی که محل معمور شده از مستأجر بخواهد مغازه را تخلیه کند و مستأجر به دلیل عمران منطقه درخواست مبلغی کند، مالک نیز به این دلیل که اگر امتناع کند مستأجر تخلیه نمی¬کند یا از راه شکایت مبلغ بیشتری می¬گیرد، مبلغی به مستأجر می¬دهد، آیا مستأجر ضامن وجه دریافتی است یا نه؟
 جواب: اگر مدت اجاره تمام نشده باشد مالک حق تخلیه مغازه را ندارد و مستاجر می¬تواند امتناع کند، مگر اینکه مالک، مستاجر را راضی به تخلیه کند، اگر چه به دادن پول باشد و اگر اجاره تمام شده، مستاجر حق امتناع و گرفتن پول ندارد.
 

احکام رهن

احکام رهن

 سوال: [498]  شخص «الف» ساختمانی یک طبقه را که زمین آن موقوفه است در رهن بانک قرار می¬دهد، بعد از مدتی شخص «الف» ساختمان را خراب می¬کند و کلیه حقوق استیجاری خویش در زمین موقوفه را به شخص «ب» انتقال می¬دهد، شخص «ب» بدون اطلاع از رهن بانک اقدام به ساخت پنج طبقه آپارتمان می‌نماید، سوال اینکه آیا این پنج طبقه در رهن بانک قرار دارد؟ یا خیر.
 جواب: اگر اصل زمین وقف و قابل بیع و شراء نباشد و فقط ساختمان را رهن قرار داده باشد، بعد از اینکه ساختمان اول را خراب کرد حق بانک در ذمه مرتهن قرار می¬گیرد نه زمین و طبقات ساختمان؛ لذا بانک در این پنج طبقه حق ندارد.
ربا در رهن و اجاره
 سوال: [499]  آیا جایز است که خانه یا منزلی را گرو کنیم (یعنی پول به صاحب خانه بدهیم در عوض خانه اش در اختیار ما باشد) و در آن زندگی کنیم؟
 جواب: در فرض سؤال اگر پیشنهاد از طرف صاحب خانه باشد، یعنی بگوید: من خانه¬ام به کسی رهن می¬دهم که فلان مبلغ پول را برای من بدهد و گیرو کننده هم قبول کند معامله صحیح است؛ که پول به عنوان قرض الحسنه بالای صاحب خانه باشد و صاحب خانه، خانه را رهن بگذارد؛ اما اگر شرط از طرف صاحب پول باشد و بگوید: من این مبلغ پول را به شما قرض می¬دهم به شرطی که خانه ات را برای من رهن بدهید در این صورت ربا و حرام است.
 سوال: [500]  من یک میلیون تومان از پول رهن خانه¬ام به شخص دیگری قرض دادم و شرط کردم که پس از یک ماه برگرداند تا به صاحب خانه خودم بدهم و الا صاحبخانه ماه چهل هزار تومان از من کرایه می¬گیرد. من این مبلغ را برای صاحب منزل از جای دیگر فراهم کردم، اما شخص مقروض هنوز بعد از پنج ماه پول من را بر نگردانده است، من به او گفته¬ام که تا زمانی که پول من را بر نگردانده است بابت خسارت وارد شده به من مبلغ چهل هزار تومان در ماه را به علاوه یک میلیون به من بدهد، آیا دریافت این کرایه¬ها حلال است؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال فقط اصل پول خود را حق دارید از مقروض مطالبه کنید، حق مطالبه ماه چهل هزار تومانی که به صاحب خانه می‌دهید، را از مقروض ندارد.
 سوال: [501]  شخصی در افغانستان طبق معمول، زمین کشاورزی خود را رهن داده است به مدت چهار سال، که بعد از چهار سال مبلغ رهن را به صاحب پول برگرداند و زمین از قید رهن آزاد سازد، با توجه به این که مبلغ رهن هفتصد و هشتاد هزار تومان بوده، با این شرط که موقع سر رسید باید مبلغ قرار داد به پول تومان پرداخت شود و اگر طی چهارمین سال صاحب زمین نتوانست رهن را برگرداند، حال که حدود هشت سال از قرارداد گذشته، صاحب زمین پول رهن را می¬دهد، ولی فردی که زمین را در گرو خود دارد قبول نمی¬کند و می¬گوید در موعد مقرر فسخ نکردی، در فرض مذکور وظیفه چیست؟
 جواب: در فرض سؤال، بعد از چهار سال که مدت رهن تمام می-شود رهن کننده حق دارد مبلغ رهن را که هفتصد و هشتاد هزار تومان است از صاحب زمین بگیرد و چون صاحب زمین در آن مدت مبلغ رهن را نداده، باید حالا از تومان آن مقدار را که در آن زمان با آن پول، آن مقدار گندم و آرد خریداری می¬شده است، بدهد و در فرض سوال صاحب زمین حق دارد اجرت المثل زمین را که در این مدت مرتهن از حاصلات زمین و غیره استفاده کرده است از مرتهن مطالبه کند. چنانچه هر دو به آن مبلغ تومانی که از ابتداء داده، با هم مصالحه کنند صحیح است.
 

احکام اجیر شدن

احکام اجیر شدن

 سوال: [502]  شخصی اجیر شده که در ماه رمضان قرآن را برای اموات موجر ختم نماید، اما بعد از خواندن نصف یا بیشتر آن به واسطه عارضه¬ای چند جزء آن ناتمام مانده است؛ آیا باقیمانده را می¬تواند در ماه شوال بخواند، با وجود اینکه قرائت قرآن در ماه رمضان قید اجاره بوده؟
چنانچه اجاره بهم بخورد، آیا باید تمام اجاره را مسترد کند یا به نسبت سهمی که باقیمانده؟
 جواب: قرائت و ختم قرآن در غیر رمضان از مورد اجاره کفایت نمی¬کند در صورت بهم زدن اجاره، اجرت را به نسبت سهم باقیمانده به موجر (اجاره کننده) باز گرداند و یا رضایت او را جلب کند.
 سوال: [503]  زنی که برای شیر دادن اجیر شده اگر هنگام شیر دادن دراز کش کرده و کودک را شیر دهد و خوابش ببرد به طوری که کودک زیر سینه او خفه شود، آیا ضامن خون بهای کودک است؟ اگر ضامن است و مالی ندارد ضمان به عهده کیست؟
 جواب: اگر زن به خاطر عزیز شدن و مباهات کردن داوطلب شیر دادن شده باشد دیه در مال زن است و اگر به خاطر فقر بچه را شیر دهد در این صورت دیه بر عاقله زن است و دلیلش نص است والا طبق قاعده دیه ندارد.
 سوال: [504]  اگر فردی را برای جمع آوری و تنظیم کتاب با این شرط که اجرت، پس از چاپ به عنوان حق التألیف پرداخت می-شود، مأمور کنند و هنگام چاپ از سوی مقامات جلوگیری شود، ضمان خسارتی که به عامل رسیده به عهده کیست؟
 جواب: در فرض سؤال، عامل مستحق دریافت اجرت المثل از همان فرد و یا افرادی است که او را مأمور انجام کارکرده¬اند.
 

احکام ضمان، دیون و امانات

احکام ضمان، دیون و امانات

 سوال: [505]  سوار نمودن همسر و بستگان با خودرو پلاک دولتی به هنگام مأموریت اداری یا غیر آن، در ساعات اداری و یا خارج از آن و بدون جواز مکتوب قانونی چه حکمی دارد؟
 جواب: بدون مجوز مسئول خودرو نباید زن و فرزندان را سوار نماید.
 سوال: [506]  اگر ظرف طلا و نقره¬ای را برای استفاده در کاری که استفاده در آن کار از ظرف طلا و نقره حرام است، با شرط اسقاط ضمان عاریه کنند و ظرف در دست عاریه کننده تلف شود، آیا ضامن است؟
 جواب: اگر در تلف آن افراط و تفریط نکرده باشد ضامن نیست، ولی احوط مصالحه در ماده آن است.
 سوال: [507]  اگر در عاریه مضمونه چیزی که قطعات یدکی آن اصلی و مشابه دارد، عاریه کننده برای تعمیر چیزی که عاریه کرده در عین این که قطعات آن اصلی بوده، از قطعات مشابه استفاده کند، آیا نسبت به آن ضامن است یا نه؟
 جواب: اگر بین قطعات اصلی و مشابه تفاوت مالی معتنا به باشد و مالک راضی نشود، عاریه کننده ضامن قطعه اصلی است.
 سوال: [508]  اگر عاریه گیرنده از غصبی بودن مال مطلع نبود و عاریه نیز غیر مضمونه بوده و در دست عاریه گیرنده تلف شده باشد، آیا ضمان آن به عهده عاریه دهنده (غاصب) است یا عاریه گیرنده؟
 جواب: در صورتی که مال توسط عاریه گیرنده تلف شده باشد، هر دو ضامن هستند، یعنی صاحب مال می¬تواند قیمت و یا مثل آن را از غاصب یا عاریه کننده بگیرد.
 سوال: [509]  شاگرد قصّاب هنگام چرخ کردن گوشت، شاگرد نجّار هنگام رنده کردن چوب و... بر اثر سهل انگاری خود موجب قطع انگشت یا عضو دیگر خود می¬شود، ضمان آن به عهده صاحب مغازه است یا کسی ضامن نیست؟
 جواب: در فرض سوال ضمان به عهده خودش است و کسی دیگر ضامن نمیباشد.
 سوال: [510]  تمبرهای باطل نشده که یک بار روی محموله¬های پستی زده شده و باطل نشده به دست گیرنده رسیده، آیا اگر گیرنده یا شخص دیگری همان تمبر را روی محموله دیگری بزنده، ضامن بهای حمل و نقل آن در حق اداره پست می¬باشد؟
 جواب: بله ضامن قیمت آن میباشند.
 سوال: [511]  اگر فرستنده با علم و آگاهی به خلاف بودن گذاشتن اسکناس در داخل پاکت¬های عادی، مبادرت به چنین کار کند و نامه رسان هم به دلیل خلاف بودن آن، اسکناس را برای خود بردارد و نامه را نرساند، آیا ضامن است و اگر جاهل به آن باشد چه حکمی دارد؟
 جواب: بله گیرنده ضامن پول است.
 سوال: [512]  کارکنان ادارات دولتی و مؤسسات خصوصی که حق استفاده خصوصی از اتومبیل، موتور سیکلت و یا هر وسیله دیگر را ندارند، اگر برخلاف مقررات استفاده کنند، آیا صرفاً گناهکارند یا ضامن مواد مصرفی و استهلاک وسایل موتوری نیز هستند؟
 جواب: ضامن مواد مصرفی و استهلاک وسایل موتوری نیز میباشند.
 سوال: [513]  صاحبان صنایع و حِرّف که مواد اولیه را (مانند چاپخانه که نوشته جات مؤلفین را برای چاپ، خیاط که پارچه را برای دوختن، زرگر که طلا را برای ساختن و...) از صاحبان آنان دریافت می¬کنند، اگر به سرقت برود یا در آتش سوزی نابود شود، آیا صاحبان صنایع ضامن هستند یا نه؟
 جواب: اگر در نگهداری اموال کوتاهی نکرده باشند ضامن نیستند.
 سوال: [514]  در موارد متعددی مشاهده شده، منزل با تمام وسائل آن برای مدتی به همسایه¬ای که مورد اعتماد بوده سپرده شده، و در همان مدت وسایل آن به سرقت رفته، یا به فرد امینی سپرده شده که شب¬ها در آن بخوابد و از آن محافظت کند که بر اثر بی توجهی هنگام کشیدن سیگار به خواب رفته و آتش سوزی شده، آیا ضمان اجناس تلف شده بر عهده او است؟
 جواب: در صورتی که حفاظت خانه را به عهد گرفته باشد و در محافظت آن کوتاهی کند ضامن خسارت وارده میباشد.
 سوال: [515]  آموزگاری که هنگام تصحیح اوراق امتحانی دانش آموزان توجه کافی نکند و بر اثر همین سهل انگاری چه بسا دانش آموزی یک سال عقب بماند، آیا آموزگار ضامن خسارت مالی یا معنوی دانش آموز است؟
 جواب: در فرض سوال اگر سهل انگاری عمدی نباشد، ضامن خسارت مالی و معنوی نیست والا ضامن است.
 سوال: [516]  شخصی در روزهای عید فطر، مبلغ پنجاه هزار تومانی که به صورت پراکنده با فاصله چند متری افتاده بوده، پیدا نموده است، لطفاً تکلیف ایشان را مشخص فرمایید.
ضمناً اگر بنا باشد از طرف صاحبش صدقه داده شود، آیا می¬تواند خودش با تشخیص خودش به فقراء یا برادر مستحقش صدقه بدهد؟ یا خیر.
 جواب: اگر آن پول علامت نداشته باشد می¬توانید از طرف صاحبش برای فقراء صدقه بدهید و اگر برادرش فقیر باشد دادن آن پول از طرف صاحبش به او نیز اشکال ندارد.
ضمان رمه (گلّه) مشترک
 سوال: [517]  در روستاها مرسوم است، سه خانوار که دامدار هستند، هر کدام به نوبت در هر روز، گوسفندان را برای چرا به صحرا برده و از آنها محافظت می¬کنند، برخی از این خانوارها، وقتی نوبت به آنها می¬رسد اطفال کوچک خود را برای نگهداری از گوسفندان می¬فرستند، که متأسفانه، گرگ به آسانی به دام حمله کرده و گوسفندان را می¬خورد و بچه¬های کوچک هم کاری نمی‌توانند، با این وضع، تاوان و خسارت گوسفندان تلف شده بر عهده چه کسی است؟
 جواب: در صورتی که پسربچه بالغ باشد خودش ضامن قیمت گوسفندان است؛ اما اگر بچه نابالغ باشد، جبران خسارت بر عهده ولی طفل یا کسی است که کوتاهی کرده و در نوبت خودش طفل را موظف نگهداری از گله قرار داده است.
ضمانت شخص عاجز
 سوال: [518]  اگر مسئولین بانک در مورد توان و عدم توان باز پرداخت ضامن، تحقیق لازم را نکنند و صرفاً به داشتن پروانه کسب یا دسته چک بانکی اکتفا کنند و پس از انقضای مدت، ضامن قدرت پرداخت نداشته باشد، مسئولین بانک ضامن وجوهی هستند که قرض داده¬اند؟
 جواب: اگر مسئولین بانک در انجام وظیفهشان کوتاهی کرده باشند، ضامن هستند، همچنین اگر قرض گیرنده بدهکاری خود را پرداخت نکند، ضامن نیز طبق تعهدی که داده، ضامن است.
 

احکام جعاله

احکام جعاله

 سوال: [519]  اینجانب مدتی در عربستان بودم و آنجا دکان داشتم و در این دکان چهار نفر شاگرد داشتم. روزی پولیس آمد و ما را به جرم اینکه دکان از خود شما هست و کفیل ندارید زندانی کرد. بعد از مدتی شخصی پیدا شد و به پسرم گفت که پولی به من بده که من پدرت را آزاد کنم. آن شخص پول را گرفت و مرا آزاد نکرد و به جای من کسی دیگر را آزاد کرد. پول هم مبلغ چهار هزار ریال عربستان بود، حالا من می‌توانم پولم را از آن شخص بگیرم یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال شما می¬توانید پول خود را از شخص اولی که به اذای آزادی شما از پسرتان پول گرفته و به شرطش عمل نکرده مطالبه نمایید.
 سوال: [520]  در زمان طالبان، وقتی که کوچی¬ها در هزارجات مستقر گردید به چپاول و غارت شروع کرند، از جمله در منطقه‌ی پول هنگفت به دست آوردند، بعد از سقوط طالبان و روی کار آمدن دولت جدید، مردم شکایت کردند و مردم قریه¬ی مذکور یک نفر را وکیل و نماینده می¬گیرند که برود و شکایت کند، شخص نماینده می¬رود، عریضه می¬کند و وقت تلف می¬کند و طبعاً مصارفی را نیز متحمل شده است وقتیکه به منطقه می¬آید، شُرَکاء خسارت او را قبول ندارند و می¬گویند این شکایت درد ما را دوا نکرده در فرض مذکور آیا نماینده حق گرفتن خسارت دارد یا نه؟
 جواب: در فرض سؤال باید طرفین طبق قرارداد عمل نمایند، اگر قرارداد بشرط گرفتن خسارت از غاصب بوده است چنانچه نماینده خسارت را نتواند بگیرد در این صورت وکیل حق گرفتن خسارت را ندارد؛ ولی اگر قرارداد به این قسم بوده که زحمت را به عهده بگیرد اگر نتیجه داد یا نداد قضیه را پی گیری کند، در این صورت وکیل حق دارد که خسارت خود را از آن اهالی بگیرد.
 

مضاربه

مضاربه

 سوال: [521]  اگر مقداری پول به کسی با این نیت که کار کند و از سود حاصله مقداری به ما بدهد، بدون اینکه مقدارش را مشخص کنیم و طرف ماهانه بطور مساوی مقداری پول به ما بدهد، آیا حرام وربا است؟ یا خیر. لطفاً نحوه درستش را برای ما بیان فرمایید؟
 جواب: در فرض سؤال اگر عامل با رضایت خود بدون این که سود از ابتداء شرط شده باشد ماهانه مبلغی را بدهد اشکال ندارد؛ ولی طریق صحیح آن مضاربه است که صاحب پول با عامل توافق کنند که سود و ضرر بر اساس نصف یا ثلث و... بین هر دو تقسیم شود.
 

احکام هبه (بخشش)

احکام هبه (بخشش)

 سوال: [522] 
1ـ هدایایی که در زمان نامزدی به دختر و پسر داده می¬شود، آیا از نوع هبه مشروطه است (به صورت شرط ضمنی) که اگر نامزدی بهم بخورد و ازدواج انجام نشود، به علت محقق نشدن شرط ضمنی، واهب بتواند عین موهوبه یا مثل و یا قیمت آن را پس بگیرد؟
2 ـ در هبه به ذی رحم، اگر واهب چیزی را شرط کند و متّهب آن شرط را عمل نکند، آیا واهب می¬تواند رجوع کرده و عین موهوبه، یا مثل و یا قیمت آن را استرداد نماید؟
3 ـ در هبه مشروطه، هرگاه قبل از تحقق شرط، یکی از طرفین از دنیا برود آیا هبه لازم گردیده و استرداد عین موهوبه، یا مثل و یا قیمت آن جایز نیست؟
 جواب:
ج1) در فرض سؤال، اگر قصد هبه داشته باشد بنابر احتیاط نمی-تواند آن هدایا را از طرف مقابل پس بگیرد.
ج2) بله، اگر به شرط عمل نکند واهب می¬تواند هبه را بهم بزند.
ج3) اگر واهب قبل از آن که موهوب له به شرط عمل کند فوت نماید، اگر واهب حق خیار خود را ساقط نکرده باشد، وارث واهب حق فسخ دارد.
 سوال: [523]  شخصی ملک و زمین خود را به فردی هبه می‌کند و می¬گوید، تا زنده هستم اختیار آن را داشته باشم، آیا آن هبه نافذ و شرط لازم می¬شود؟
 جواب: اگر اصل عین را برای کسی هبه کند و شرط کند که تا زنده هستم حق استفاده داشته باشم، آن هبه صحیح است، ولی باید آن عین را موهوب¬له قبض کرده باشد.
 سوال: [524]  شخصی در زمان حیات خود، زمین و خانه، درخت و هر آنچه که داشته برای نوه خود در حضور چند نفر از معتمدان منطقه سند نوشته و تحویل قیّم آن داده است.
بعد از مدت¬های زیادی که گذشته، یکی از پسر عموها این سند را پاره کرده، آن املاک را تقسیم می¬کند و یک حصه را خودش می¬گیرد و سه حصه دیگر را برای صاحب سند واگذار می¬کند، آیا از نظر شرعی این فرد چنین حقی را دارد؟ یا خیر.
 جواب: شرعاً چنین حقی ندارد.
 سؤال: شخص قال بین جماعة جمیع مالی من دار و بستان و غیر ذلک نصفه لأخی، هل یکون ذلک هبة بحیث یحتاج إلی القبول و القبض، أو یکون إقراراً؟
 جواب: هذه العبارة تکون ظاهرة فی الهبة، فبعد القبض و القبول تکون لازمة إلاّ أن تکون الأموال مشترکة بینهما، فتکون إقراراً.
 سوال: [525]  مردی که دوتا دختر داشته، بعد از فوت ارث بین دو دخترش تقسیم می¬گردد، یکی از دخترها درسن ده سالگی ازدواج می¬کند¬، درهمان موقع زمین¬های را که به ارث برده بود به شوهرش هبه می¬کند که بعد شوهرش به پدر خودش آن زمین‌ها را می¬بخشد، اکنون بعد از چهل سال آن خانم ادعا می¬کند که باید زمین¬هایم را برگردانید چون در آن موقع سن من پایین بوده و مرا فریب داده¬اید، آیا می¬شود که به این ادعا‌ها اعتماد نمود و آیا هبه را می¬شود برگرداند؟
 جواب: در فرض سوال چون ده ساله بوده می¬تواند حالا هبه را به هم بزند؛ ولی چنانچه این زن در آن زمان رشد فکری داشته است و به اختیار خود زمین را برای شوهر خود هبه کرده باشد بنابر احتیاط واجب نباید هبه را بهم بزند.
 سوال: [526]  آیا هبه برای بطن در بطن مشروعیت دارد؟ به این معنا که پدری در زمان حیات تمام اموال خود را اعم از منقول و غیر منقول از برای فرزندان ذکور خود هبه کند و در متن هبه¬نامه تصریح نماید که اولاد¬های دختر و نواسه¬های دختر من به صورت بطن در بطن هیچ گونه حقی در این اموال نداشته باشد، در فرضی که این هبه برای طبقه اول مشروعیت داشته باشد، شامل طبقات بعدی نیز می¬شود؟ به این معنا که اگر یکی از پسران هبه کننده فرزند پسر نداشته، و تنها اولاد دختر داشته باشد و فوت کند، آیا اموالی او که از طریق هبه پدر به او رسیده است، به دخترهایش نمی¬رسد و به پسر عموهای دختر می¬رسد؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال اگر فرزندان ذکور عین موهوبه را قبول و قبض کنند آن هبه صحیح است و اگر بعض ورثه صغیر باشند قبض پدر از طرف آنها کفایت می¬کند اما راجع به بطن بعدی آن هبه اعتبار ندارد.
 سوال: [527]  قبلاً تحت شرایط عصبانیت و مشکلات خانوادگی، و در شرایطی که در حال بگو مگوی شدیدی بودم، سریعاً کاغذی برداشتم وتمام ارثیه¬ای که به من تعلق گرفته بود را، به مادرم دادم وامضاء کردم، تا مادرم ساکت وآرام شود و دیگر من و خانمم را اذیت نکند، بعد از سه ماه ما را از منزل بیرون کرد، هم اکنون که حق خود را از ارثیه می¬طلبم، مادرم می‌گوید تو دیگر حقی نداری، و به کاعذ امضاء شده اشاره می‌کند، حالا چه کار باید کنم، آیا باز هم باید ساکت بشینم و همین¬طور نظاره¬گر بهره¬مندی سایر ورثه از این ارثیه باشم و محروم؟ آیا آن کاغذ در آن شرایط روحی اعتبار دارد؟ و اگر ندارد آیا دادخواست تقسیم ترکه بنویسم اشکال شرعی ندارد و ما را در آخرت حساب و کتاب نمی¬کنند، یعنی عاق مادر نمی¬شوم؟
 جواب: در فرض سؤال مجرّد نوشتن اثری ندارد؛ اگر آن ارثیه را علاوه بر نوشتن به قبض مادر خود داده باشید، این هبه لازم شده و نمی¬توانید پس بگیرد و اگر ارثیه را مادر شما قبض نکرده باشد، می¬توانید دعوا کنید و حق خود را از آن ارثیه پس بگیرید.
 سوال: [528]  اگر کسی در حیات خود چیزی از اموال خودش را به بعضی از فرزندان یا به افراد دیگر ببخشد و به آنها تحویل دهد یا وصیت کند چیزی از ثلث مالش به آنها بدهند، چه صورت دارد؟
 جواب: اگر قبول و قبض در زمان حیات واهب واقع شود، آن هبه صحیح و لازم است و اگر فرزند صغیر باشد قبض پدر از قبض فرزند کفایت می¬کند، ولی وصیت به مقدار ثلث ما ترک فقط نافذ است و سایر ورثه حق اعتراض ندارند.
 سوال: [529]  اینجانب حدود سی سال است که ازدواج نموده‌ام، و خداوند متعال صلاح را بر آن دانسته که صاحب فرزندی نشوم. از طرفی هم مرگ حق است و اموال هم باید بین ورثه تقسیم شود؛ این در صورتی است که پس از مرگ من چه بر سر همسرم می¬آید؟ نمی¬دانم آیا راهی هست که بشود نصف اموالم برای خودم خرج شود و نصف دیگر برای همسرم باقی بماند تا همسرم پس از مرگ من دچار مشکلات نگردد؟
 جواب: شما می¬توانید نصف اموال خود را برای همسرتان هبه کنید و نصف دیگر را برای خود نگهدارید، اگر زن در زمان حیات شوهر، هبه را قبول و قبض کند، آن هبه صحیح و لازم است.
 سوال: [530]  شخصی زمین خود را برای شخص دیگری هبه می¬کند به شرط عوض، موهوب له عوض را تأدیه نمی¬کند تا واهب فوت می‌کند. آیا وارث واهب حق خیار فسخ دارد؟ یا خیر.
 جواب: بله، وارث حق فسخ هبه را دارد.
 سوال: [531]  شخصی که سند به نامش نوشته شده بوده، پدرش پیش از پدر خود فوت شده؛ این سند را جد پدری به نام نواسه خود نوشته و تمام املاک خود را به طور مساوی در بین پسران و نوه خود تقسیم می¬کند. که پس از گذشت زمان زیاد، نوه دیگر مقر صاحب قدرت می¬شود و سند جد خود را پاره می‌کند، حال اگر ثابت شود که آن املاک غصب شده، قابل بازگشت است؟ یا خیر.
 جواب: اگر جد ملک خود را برای پسران و نوه تقسیم و تملیک کرده باشد و آنها در زمان حیات واهب، قبول و قبض کرده باشند بعد از آن ملک آنهاست و کسی حق تخلّف ندارد، اگر نوه صغیر باشد، قبض جد به نیابت او کافی است و عموهایش در حق او نمی¬توانند تصرف کنند.
 سوال: [532]  شخصی از مال منقولی خود برای پسر خود که غائب بوده، هبه کرده و نفر دیگری را وکیل گرفته که از جانب غائب اخذ و قبض کند، آیا این هبه نافذ است؟ یا خیر؛ چون واهب تا برگشت غائب فوت کرده با این تذکر که این وکالت با اجازه حاکم شرع بوده که واهب را وکیل برای غائب گرفته است؟
 جواب: اگر موهوب له صغیر بوده، اخذ و قبض ولی در صحّت هبه کافی است و اگر موهوب له کبیر بوده، باید خودش عین موهوبه را در زمان حیات واهب قبض کند، یا حاکم شرع و یا وکیل ماذون او از طرف غائب قبض کند در این صورت هبه صحیح است.
 سوال: [533]  اگر ولی صغیر از اموال صغیر هبه کند، با توجه به این که نه کسی از صغیر توقع بخشش دارد و نه هبه به مصلحت صغیر است، آیا هبه کننده ضامن آن مقدار از اموالی است که هبه نموده؟ آیا فقط ضامن است یا ضامن منافع نیز هست؟
 جواب: بله ولی ضامن مال صغیر و منافع از دست رفته به واسطه هبه کردن است.
 

احکام قرض الحسنه (وام)

احکام قرض الحسنه (وام)

 سوال: [534]  گرفتن وام مسکن از بانک برای خرید و ساخت خانه و استفاده از این وام برای استفاده¬های دیگر همانند خرید جهیزیه عروس، خرید ماشین و امثال آن چه حکمی دارد؟
 جواب: در صورتی که شرط برای مسکن نشده باشد، اشکال ندارد، که برای چیزهای دیگر مصرف بشود و چنانچه شرط شده که برای ساخت یا خرید مسکن مصرف شود، از مصرف آن در موارد دیگر پرهیز شود.
 سوال: [535]  اینجانب در سال 1373، مبلغ دویست و پنجاه هزار افغانی پول ربانی از شخصی قرض الحسنه گرفته بودم و ایشان فعلاً ادعا می¬کند که مبلغ دو صد و پنجاه هزار فعلی به من بده، تکلیف چیست؟
 جواب: در فرض سؤال، آن مبلغ در آن زمان هر مقدار گندم و یا آرد می¬شده، حالا از پول فعلی کشور آن مقدار بدهد که همان مقدار آرد و یا گندم شود و به این مقدار با هم مصالحه کنید.
 

احکام نذر

احکام نذر

 سوال: [536]  من چندین سال قبل نذر کرده بودم، اگر خانه بخریم پنج یا ده روز در ماه محرم یا صفر هر سال روضه برگزار کنم؛ اما نتواستم در آن زمان نذرم را ادا کنم، اکنون نیز آن خانه را سال¬هاست فروختیم تکلیف من از نظر شرعی چیست؟
 جواب: در فرض سوال اگر اسم خدا را در نذر ذکر کرده باشید، نذر شما شرعی بوده، که باید به نذر عمل کنید و در صورت تخلف باید کفاره بدهید، مگر اینکه عذر داشته باشید.
 سوال: [537]  آیا نذر کردن برای حضرت محسن بن علی(ع) صحیح است؟
 جواب: بله اگر نذر برای خدا باشد، ثواب آن را می¬توانند هدیه کنند برای حضرت محسن بن علی(ع).
 سوال: [538]  کسی که چندین بار به نام خدا و قرآن سوگند خورده که فلان عمل زشت را انجام ندهد، ولی بارها انجام داده، کفاره آن چقدر است؟
 جواب: کفاره قسم اطعام ده نفر فقیر است و اگر قدرت ندارد پوشاندن ده مسکین و الاّ سه روز به طور متوالی روزه بگیرد.
 سوال: [539]  قسم خوردن در لحظات حساس روحی چه حکمی دارد؟ اگر وقتی خیلی احساساتی هستم و قسم می¬خورم و بعد متوجه می¬شوم که اشتباه بوده و قسمم را می¬شکنم چه چیزی بر من واجب می¬شود؟
 جواب: در فرض سؤال اگر از حالت اختیار خارج باشید کفاره قسم برشما واجب نیست؛ البته شکستن قسم در صورتی کفاره دارد که به الفاظ مخصوصی قسم یاد کنید و نیت قلبی کفایت نمی¬کند.
پس انداز نذورات
 سوال: [540]  در دهه¬ی عاشورا مسئول هیئت از مردم پول زیادی جمع می¬کند ولی همه¬ی پول به مصرف نمی¬رسد، مسئول به نام هیئت آن را ذخیره می¬کند و این در حالی است که مردم از کار ذخیره سازی پول راضی نیستند، حکم این قضیه چیست؟
 جواب: در فرض سؤال، ذخیره نذورات جائز نیست، البته اگر از اوّل پول را در اختیار هیئت گذاشته¬اند و گفته باشند که هیئت به هر نحوی که صلاح بداند مصرف کند و هیئت هم صلاح بداند که برای سال آینده ذخیره نماید، اشکال ندارد.
 سوال: [541]  آیا هییت عزاداری می¬تواند پولی را که در محرم عزاداران به هیئت کمک نموده و نذر می¬باشد، برای کارهای قرآنی هیئت هزینه نمایند و یا بصورت قرض در اختیار کانون قرآن هیئت قرار دهد؟
 جواب: در فرض سؤال اگر نذر برای دهه¬ی محرم وعزاداران باشد نمی¬تواند در جای دیگر مصرف کند و یا قرض بدهد؛ باید طبق نذر ناذر عمل نماید.
تأخیر در ادای نذر
 سوال: [542]  بنده نذری کرده بودم که در صورت رسیدن به هدفم مقدار معینی پول نقد به فردی بدهم، خواسته بنده اجابت شد، ولی در پرداخت نذر کوتاهی نمودم و چند سالی بدون دلیل آن را به تاخیر انداختم، حال که می¬خواهم پرداخت نماییم، آیا گذشت زمان باعث تغییر در میزان وجه است؟ آیا باید بر حسب قیمت کالایی خاص در آن زمان، میزان نذر خود را برای امروز محاسبه کنم یا پرداخت همان وجهی که آن زمان نیت کرده و مشخص نموده¬ام کفایت می¬کند؟
 جواب: به مقدار ارزش زمان تخلف به نذر پرداخت کند، یعنی آن پول در زمان نذر چه مقدار گندم یا آرد می¬شد، حالا مقداری پول بدهد که آن مقدار گندم و آرد شود و اگر صیغه نذر را در زبان جاری نکرده باشد وفا به آن لازم نیست.
 سوال: [543]  اگر زن در زمان مجردی نذری کرده باشد و بعداز ازدواج شوهرش او را از انجام آن نذر منع کند، تکلیف زن در مورد آن نذر چیست؟
 جواب: اگر صیغه نذر را جاری نکرده باشید وفاء به نذر لازم نیست همچنین اگر نذر منافی با حق شوهر باشد شوهر از انجام نذر جلوگیری کند، در این صورت نیز عمل به نذر واجب نیست؛ ولی چنانچه صیغه نذر را جاری کرده و نذر منافی با حق شوهر نیز نباشد وفاء به آن واجب است و شوهر حق منع ندارد.
 

احکام قسم

احکام قسم

 سوال: [544]  آیا کسانی که در زمان وقوع قتل، عاقل نبوده یا غیر بالغ بوده‌اند (کودک یا مراهق) اما هنگام اجرای قسامه، عاقل و بالغ شده¬اند می¬توانند جهت ادای سوگند در این مراسم شرکت کنند؟
 جواب: در فرض سوال در حال بلوغ و عقل در صورتی که یقین داشته باشد، میتواند قسم بخورد.
 سوال: [545]  با توجه به قاعده «البینه¬ی علی المدعی و الیمین علی من انکر» و با عنایت به حدیث شریف «لا یمین فی حد» بفرمایید:
الف) در صورت فقدان بینه و اقرار در دعاوی کیفری آیا شاکی می‌تواند از متهم تقاضای قسم نماید؟
ب) در صورت مثبت بودن پاسخ، در صورت نکول متهم ورد قسم به شاکی آیا با قسم شاکی می¬توان نام برده را به مجازات مقرر محکوم نمود؟
ج) چنانچه متهم عمل ارتکابی را انکار نماید و بگوید اگر شاکی قسم یاد کند مسؤولیت آن را می¬پذیرم، آیا به استناد حلف شاکی می¬توان متهم را به مجازات جرم ارتکابی محکوم نمود؟
د) در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا در جرائمی مانند سرقت که دارای جنبه حق اللهی و حق الناسی می¬باشد، از جهت اثبات جنبه مالی و کیفری تفاوتی وجود دارد؟
هـ) در فرض فوق، آیا بین حدود، قصاص، دیات و تعزیرات تفاوتی هست؟
 جواب:
الف) اگر متهم منکر باشد میتواند شاکی تقاضای قسم کند.
ب) بله غیر از حد و تعزیرات سایر مجازات را میتواند قاضی در صورت قسم خوردن شاکی جاری نماید.
ج) در صورت رد قسم به شاکی و قسم خوردن شاکی غیر از حد و تعزیرات سایر احکام مانند دیه و قصاص جاری میشود.
د) با قسم، حق الناس و جنبه مالی آن ثابت میشود.
هـ) با قسم قصاص و دیات ثابت میشود ولی حدود و تعزیرات ثابت نمیشود.
 

احکام وقف

احکام وقف

 سوال: [546]  شخصی یک قطعه زمین آبی خود را وقف حضرت امام حسین¬(ع) قرار می¬دهد و صیغه وقف خوانده می‌شود و قرار می¬شود که در زمین هر چیزی کاشته شد، همان حاصل مصرف دهه محرم شود.
تا وقتی که خود شخص در قید حیات بوده نذر را ادا می¬کند اما بعد از فوت شخص، این نذر انجام نمی¬شود و به طور کلی فراموش می¬شود، این وقف از نظر شرعی چه حکمی پیدا می‌کند؟
 جواب: باید بر طبق وقف عمل شود و تصرف در آن زمین، در غیر مورد وقف شرعاً جواز نداشته و حرام است، در صورت غصب، غاصب ضامن اجرت المثل می¬باشد.
 سوال: [547]  گاهی در زمین¬های وقفی که پس از درگذشت واقف در اختیار اشخاص دیگر قرار می¬گیرند اطراف زمین وقفی درختان مثمر و غیر مثمر غرس می¬کنند، که از آنها برای مصارف شخصی خود استفاده می¬کنند. از نظر حضرت عالی حکم این مسئله چیست؟
 جواب: شرعاً جواز ندارد، مگر این که با اجازه متولی وقف غرس اشجار صورت گرفته باشند و اجرت آن را در مورد وقف مصرف کنند.
 سوال: [548]  شخصی در هنگام موت، اموالش را به برادران زنش هبه می¬کند تا قضای روزه و نماز او را بجا آورند، یک مقدار از زمین خود را به یک حسینیه مشخص وقف می¬کند، قبض هم صورت می¬گیرد، بعداً فرزندانش می¬گویند که پدرم به ما گفته بود این وقف در حسینیه¬ی مذکور، تا وقتی که شما حسینیه جدید را احداث نکرده¬اید اعتبار دارد؛ امّا وقتی که حسینیه جدید را ساختید وقف آن مکان باشد. حال حسینیه جدید ساخته شده و در¬آمد زمین¬های موقوفه را به حسینیه اول نمی¬دهند، وصی هم قدرت و توانایی ندارد، آیا وصی برئی الذمه موصّی می¬شود یا نه؟ تکلیف وصی چیست؟
 جواب: در فرض سؤال، فرزندان آن شخص حق مخالفت ندارند، باید طبق وقف عمل نمایند، وصی ولو بالاجبار هم که شده، باید به وصیت عمل نماید و ورثه¬های واقف حق تخلف ندارند.
 سوال: [549]  شخصی زمین خود را به فرزندان ذکور خود، نسل به نسل به لفظ «وقفت و حبست الی انقراض عالم» وقف نموده است.
این شخص علاوه بر دو پسر دارای سه نواسه از پسری و دو نواسه از پسر دیگرش می‌باشد، با این وجود، آیا زمین¬ها به طور مساوی بین دو پسر واقف تقسیم می¬شود یا این که نواسه¬های واقف هم از همان ابتدا در تقسیم زمین شریک هستند؟
 جواب: اگر قرینه وجود ندارد که اول زمین موقوفه بین پسران تقسیم شود در این صورت تمام فرزندان ذکور و اولاد ذکورشان به طور مساوی حق استفاده از زمین موقوفه را دارند.
 سوال: [550]
1ـ آیا در وقف خاص واقف می‌تواند برای موقوف علیه شرط کند؟ مثلاً عمرو یک خانه را به زید وقف می¬کند به این شرط که زید این خانه را در امر آموزش قرآن کریم و تاسیس دارالقرآن استفاده نماید.
آیا چنین شرطی در وقف خاص امکان دارد، یا فقط در وقف عام می‌شود چنین شرطی گذاشت؟
2ـ آیا در وقف خاص علاوه بر جاری کردن صیغه وقف و به قبض رساندن موقوفه، ثبت رسمی وقف و اخذ وقفنامه رسمی نیز از شروط تحقق وقف می¬باشد؟ یا با جاری کردن صیغه وقف و نوشتن وقفنامه و مفاد آن در یک برگه معمولی که فی الواقع وقفنامه عادی محسوب می¬شود نیز وقف محقق شده است؟
3ـ آیا کسی که وقفنامه عادی در دست دارد، واقف می¬تواند به وقف رجوع کرده و موقوفه را از تصرف او خارج نماید؟
 جواب: در فرض سؤال چنین شرطی در هر وقفی اشکال ندارد، اگر موقوف علیه این شرط را قبول کند، باید طبق نظر واقف عمل نماید؛ در فرض سؤال اگر وقف نامه رسمی هم ننویسد وقف صحیح است و بعد از وقف، واقف نمی‌تواند پشیمان شود و عین موقوفه را پس بگیرد؛ چون انکار بعد از اقرار به وقف، نافذ وصحیح نمی¬باشد.
 سوال: [551]  گاهی خلبان هواپیما، راننده اتوبوس و... به دلیل نقص وسیله نقلیه و مانند آن خود را در وضعیتی می¬بیند که ناچار است برای حفظ جان مسافران، عملی انجام دهد که خود این عمل موجب تلف یا صدمه بدنی به افراد داخل یا خارج از وسیله نقلیه می¬گردد. به عنوان مثال هرگاه در اثر نقص فنی ایجاد شده در وسیله نقلیه، بریک (ترمز) اتوبوسی از کار بیفتد و راننده مجبور باشد برای جلوگیری از سقوط به دره و برای نجات جان مسافران، اتوبوس را به کوه یا کامیون روبرویی بکوبد، با فرض این که تنها راه دفع خطر از مسافران، انجام عمل مزبور باشد، صدمات ناشی از انجام عمل مزبور به مراتب کمتر از عدم انجام آن باشد، مستدعی است بفرمایید:
1 ـ آیا خلبان یا راننده ضامن دیه افراد آسیب دیده ـ اعم از افراد داخل یا خارج وسیله نقلیه ـ می¬باشد؟ یا خیر.
2 ـ در صورتی که خلبان و راننده، مسئولیتی نداشته باشد، آیا از بیت المال می¬توان دیه مصدومین را پرداخت کرد؟
3 ـ آیا در فرض فوق، بین صورتی که قرار گرفتن در وضعیت اضطراری ناشی از قصور و تقصیر خلبان یا راننده باشد، با صورتی که وضعیت اضطراری به صورت کاملاً اتفاقی به وجود آمده باشد (مثل این که علی رغم کنترل کامل وسیله نقلیه قبل از حرکت، ناگهان در حین حرکت وسیله دچار نقص فنی شود) وجود دارد؟ یا خیر.
 جواب:
1ـ در فرض سوال، راننده یا خلبان ضامن دیه است.
2ـ قتل خطائی است، اگر قتل به اقرار ثابت شود دیه به عهده قاتل است و اگر به بیّنه ثابت شود دیه به عهده عاقله است.
3ـ بله بین قصور و تقصیر در فرض سوال فرق است به این معنا که قتل عن تقصیر قتل شبه عمد و قتل قصوری حکم قتل خطأ را دارد.
شرایط مال موقوفه
 سوال: [552]  پدرم وصیت کرده است که فرزندانش مبالغی را از جانب ایشان وقف نمایند و همه فرزندان موضوع را پذیرفته¬اند آیا ما می¬توانیم با توجه به مشکلات مالی مان مبلغ مورد نظر را طی پنج سال پرداخت نماییم؟
 جواب: در فرض سؤال وقف پول باطل است، ولی اگر وصیت کرده باشد که فلان مبلغ را برای فلان جا بدهید و این مبلغ اضافه بر ثلث اموالش نباشد، باید فوراً وصیت را انجام دهید و پول را در مورد وصیت برسانید.
 سوال: [553] 
1 ـ آیا وقف پول، اسناد تجاری و بهادار جایز است؟
2 ـ در صورتی که واقف مبلغی پول را وقف کند به این صورت که از این پول در بانک به صورت سپرده بلند مدت استفاده شود و یا در اختیار شرکت هایی قرار گیرد که با آن کار کنند و سود حاصل در راه خیر مصرف شود و یا مبلغی به عنوان قرض الحسنه وقف شود که افراد وام گرفته و بعد از مدتی برگردانند، آیا چنین وقفی جایز است؟
3 ـ برخی از بانک¬ها سکه و زیورآلات ساخته شده از طلا را به عنوان گرو می¬گیرند (عین آن طلا نگهداری می¬شود) و در ازای آن مبلغی را به عنوان وام می¬پردازند، آیا وقف این سکه و زیورآلات برای استفاده به این صورت جایز است؟
 جواب: وقف پول برای تزیین و اسناد تجاری و بهادار چناچه با ابقای عین قابل انتفاع باشد جائزاند؛ وقف پول برای معامله جائز نیست چون عین موقوفه از بین می¬رود.
همچنین وقف پول برای سپرده بلند مدت و قرار داد آن در اختیار شرکت و یا برای قرض الحسنه جائز نیست؛ به دلیل این که حبس العین و تسبیل المنفعة بر آن منطبق نمی¬شود و آن پول که عین موقوفه است از بین می¬رود و عوض آن وقف نیست و در قرض الحسنه اشکال دیگر نیز است که چناچه وام گیرنده در موعد مقرر وام را برنگرداند، بانک وقف را عوض وام می¬گیرد، بناءاً عین وقف از بین می¬رود و این کار جایز نیست.
لزوم حفظ و نگهداری موقوفه
 سوال: [554]  با عنایت به لزوم انجام طرح¬های بازگشایی معابر و نوسازی شهری توسط شهرداری، چنانچه ملک وقفی در مسیر طرح باشد و نظر واقف چیزی خارج از پروژه در حال اجرای شهرداری که منافع عمومی در گرو اجرای این طرح می‌باشد بوده باشد، چه راهکاری برای اجرای طرح وجود دارد؟
 جواب: در حال اختیار تغییر وقف جواز ندارد؛ ولی چنانچه عذر عارض شود مثل اینکه موقوفه در طرح قرار گیرد در این صورت طرح اجرا و قیمت موقوفه در مورد وقف مصرف می¬شود.
 سوال: [555]  با توجه به این که بسیاری از کتب وقفی در بازار به طور آزاد خرید و فروش می¬شوند و اثری از وقف و واقف و متولّی و محل استفاده وقف موجود نیست و بیم افتادن آثار به دست اجانب و کفّار نیز وجود دارد، خرید و نگهداری این آثار جهت استفاده¬ی محققین حوزوی و دانشگاهی در کتابخانه تخصصی چه صورت دارد؟
 جواب: در فرض سوال جائز بلکه راجح است.
تغییر کاربری موقوفه
 سوال: [556]  اگر موقوفه¬ای در حال و آینده مطابق نیّت واقف نیازی به استفاده از آن نباشد آیا می¬توان آن را جهت سایر کارهای عام¬المنفعه، تغییر کاربری داد؟
اگر قابل استفاده برای کار عام¬المنفعة دیگر نباشد آیا می¬شود آن را فروخته و با پول آن مکان دیگری خریده و از آن در جهت کارهای عام¬المنفعه استفاده کرد؟ یا خیر.
 جواب: اگر موقوفه¬ی در مورد وقف قابل استفاده نباشد، با اجازه واقف و یا متولی وقف آن را در مورد که اقرب به مورد وقف است مصرف کنند.
 سوال: [557]  در زمان‌های خیلی دور توسط آقای آیت ا... سید حیدر نجفی شمشیری، حسینیه¬ای (تکیه خانه به همراه چند اتاق به عنوان حوزه علمیه) احداث شده است. در شرائط فعلی ساختمان به کلی نابود شده است زمین در جای خوبی واقع نشده (زیر جوی آب است) و همیشه در معرض آسیب و همچنین راه مناسبی برای رسیدن به این حسینیه وجود ندارد. آیا جائز است که زمین مذکور را که وقف است برای حسینیه، بفروشند و با پول آن، در جای مناسبتر یک حسینیه و حوزه علمیه احداث نمایند؟ یا خیر.
 جواب: اگر آن زمین برای مورد وقف قابل استفاده نباشد فروش آن اشکالی ندارد و می¬توانید با پول آن در جای مناسب، زمین برای بناء حسینیه و مدرسه خریداری نمائید.
 سوال: [558]  من یک جلد قرآن دارم که خط آن ریز است، آیا می‌توانم آن را با یکی از قرآن‌های موجود در امامزاده عوض کنم؟
 جواب: نمی‌توانید. چون قرآن امام زاده‌ها وقفی است؛ لذا تبدیل قرآن دیگر با آن‌ها جایز نیست.
 

احکام وصیت

احکام وصیت

 سوال: [559]  شخصی که در حدود پانزده سال پیش وصیت خط نوشته و حالا ضعیف شده می¬خواهد وصیت خط سابق را باطل کند و وصیت خط جدید بنویسد.
این شخص می¬خواهد در وصیت خط جدید خود برای نواسه¬اش (فرزند پسر کلان) هم از ملکیت خود حق بدهد، در حالیکه پسران این شخص به جز پدر نواسه با این تصمیم مخالفت دارند و نمی¬گزارند پدرشان وصیت خط جدید بنویسد؛ شخص مذکور به دوستان و اقارب خود زبانی می¬گوید که نواسه¬ام به ملکم حق دارند، آیا نواسه شخص مذکور در این صورت به میراث بابه کلان خود حق دارد؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال این شخص در زمان حیات خود هر مقدار از زمین خود را بخواهد، می¬تواند برای نوه خود هبه کند و تسلیم نوه خود نماید ولی اگر وصیت کند می¬تواند به اندازه ثلث اموال برای نوه خود از زمین وصیت کند؛ به شرطی که برای خود وصیت به ثلث نکرده باشد.
 سوال: [560]  در صورتی که مجنی علیه از زنده ماندن خود مأیوس شده باشد؛ آیا می¬توان در مورد تبدیل قصاص نفس به دیه یا مصالحه یا عفو جانی وصیت نماید؟ آیا چنین وصیتی نافذ خواهد بود؟
 جواب: چنین وصیتی نافذ نیست. زیرا اختیار بدست اولیا دم می‌باشد.
 سوال: [561]  شخصی در زمان حیات خود مقداری پول نزد شخص یا اشخاص امین و متعهد سپرده است، تا پس از مرگ برای ادای نماز، روزه و.... قضا شده¬اش فردی را اجیر کند و ادای واجبات به صورت استیجاری نماید، آیا این کار اشکال دارد؟ یا خیر.
 جواب: آنچه را سفارش و وصیت کرده به مقدار ثلث ماترک متوفی نافذ است و باید در مورد وصیت مصرف شود و بیشتر از ثلث را چنانچه ورثه همه کبیر باشند و وصیت را اجازه کنند بر طبق وصیت عمل شود و اگر ورثه اجازه نکردند دو ثلث دیگر بین تمام ورثه تقسیم می¬شود.
تفاوت وصی و وکیل
 سوال: [562]  لطف نموده وظیفه دو شخصی که یکی وصی و دیگری وکیل از طرف متوفى تعیین شده را معین و واضح فرمایید؟
 جواب: وکیل با فوت موکل از وکالت عزل می¬شود و حق تصرف در اموال میت را ندارد ولی وصی طبق وصیت میت عمل می¬کند.
اختیارات وصی
 سوال: [563]  خانمی سه برادر دارد، به هنگام موت وصیت می¬کند که سهم ارث و ملک خود را به برادرانش بالسویه هبه کرده است و آنان موظف¬اند قضای نماز و روزه¬اش را به جا آورند، در صورتی که بعد از فوت من، قضای روزه و نمازم را انجام ندادند، وصی و وارثم موظف است ملک را از اینها بگیرند، الآن یکی از برادرها قضای روزه و نماز وی را ادا کرده و دیگر برادرها انجام نداده¬اند، آیا وصی و وارث می¬تواند حصه و سهم آن¬ها را پس بگیرد؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سوال این عبارت ظهور در هبه دارد مگر این که قرینه و یا شاهد بر وصیت وجود داشته باشد بنابراین وصی و وارث حق دارند سهم برادرانی که به شرط عمل نکرده‌اند از آن‌ها بگیرند و در مورد وصیت مصرف کنند و اگر وصیت نکرده بین تمام ورثه برطبق قانون ارث تقسیم کنند.
 سوال: [564]  شخصی در هنگام موت وصیت می¬کند که زمین‌هایم را بعد از مرگم به فلان شخص معین بدهید و من هبه نمودم تا در عوض قضایی نماز و روزه¬ام را بجا آورد، با این توضیح که شخص مورد نظر زمین را قبض هم می¬کند.
آیا این وصیت نافذ است؟ در صورتی که این مرحوم وارث جز یک برادر ندارد که وی ادّعا می¬کند برادرم در زمان حیاتش، سهم زمین خود را به من فروخته و پولش را از من گرفته است و یک نفر شاهد هم دارد، ایشان می¬گوید، بعد از آن که برادرم زمین را به من فروخت؛ خودش در اثر تصادف فوت کرده و از دنیا رفته است و این قضیه برای پانزده سال قبل است و تا این موقع هیچ یک از آشنایان برادرش را ندیده¬اند. حکم این مسأله چیست؟
 جواب: اگر صاحب زمین در زمان حیات خود زمین را هبه کرده است و آن شخص نیز در زمان حیات مالک، زمین را قبض کرده باشد، هبه صحیح است و زمین مال آن شخص شده است، و ادّعای برادرش بدون بیّنه قابل قبول نیست.
 

احکام ارث

احکام ارث

سهم الارث
 سوال: [565]  مردی صاحب فرزندان بسیار از سه همسرش می‌باشد که پس از مرگش، پسران زمین¬های موروثی را در تصرف خود در می¬آورند و برای دختران هیچ سهمی در نظر نمی¬گیرند و هر کدام از دختران را برای دریافت سهم به برادران مادریشان حواله می¬دهند. این قضیه از نظر شرعی چه حکمی پیدا می¬کند؟
 جواب: تمام دخترها از ماترک پدرشان ارث می¬برند، سهم هر پسر دو برابر سهم دختر می¬باشد و تقسیم ماترک بر اساس فرزندان مادری نادرست است.
تقسیم سهم الارث
 سوال: [566]  شخصی از یک همسرش دو فرزند، یک پسر و یک دختر دارد و از همسر دیگرش چهار پسر و یک دختر؛ زمینی که ارثیه پدری است به پنج قسمت تقسیم شده که فرزندان پسر، دو خواهر را در نظر نگرفته¬اند، اکنون چهار قسمت از زمین دراختیار چهار پسر و یک قسمت در اختیار پسر زن اول است. آن چهار برادر می¬گویند: معین کردن سهم خواهر ما از زمین‌ها بر عهده ماست و تعیین سهم خواهر تو از زمین بر عهده¬ی خودت است. لطفاً بفرمایید از نظر شرعی این قضیه چه حکمی دارد؟
 جواب: در فرض سؤال، تمام پسرها و دخترها از ماترک پدر اعم از منقول و غیر منقول ارث می¬برند و هر پسر دو برابر دختر سهم الارث شان می¬باشد، که تقسیم مذکور در سوال ناعادلانه و ناحق است.
 سوال: [567]  اگر فرض شود وجوهی که اداره بیمه به اولیای دم داده مطابق معمول شرعی بوده، ولی در تقسیم قانون (سهم مرد دو برابر زن است) رعایت نشده و اولیای دم نیز حاضر به ریختن سهام خود روی هم و تقسیم بر مبنای آیه شریفه نباشند که در نتیجه بعضی ورثه به حق خود نرسند، آیا ضمان کسر سهمیه آنان به عهده اداره بیمه است یا افراد؟
 جواب: اگر بیمه به عنوان دیه پرداخت کرده باشد، وظیفه ورثه است که برطبق قانون ارث بین شان تقسیم کنند والا ضامن خود ورثه هستند.
 سوال: [568]  شخصی از دنیا رفته است که دارای دو همسر است. از همسر کوچک دو فرزند دختر دارد و از همسر بزرگ فرزندی ندارد.
پنج میلیون تومان رهن منزل از این مرحوم مانده که این مبلغ با کمک همسر کوچک جمع و پس انداز شده است. اکنون این مبلغ اگر بین وارثین تقسیم شود همسر و فرزندان شخص متوفی دیگر سرپناهی ندارند، تقسیم این پول و نیز تقسیم باقی وسایل منزل چه حکمی دارد؟
 جواب: در فرض سؤال، اگر همسر کوچک در آن پول شریک بوده و مبلغش مشخص است، باید سهم خود را بگیرد و بقیه¬اش بین ورثه تقسیم شود، ولی اگر حق آن خانم معلوم نباشد، باید مصالحه کنند و چنانچه باقی ورثه راضی باشند پول را بالای خانه بگذارند، از نظر سهم در اموال هر دو همسر در یک هشتم مال شریکند و وسائل خانه متعلق به ورثه می¬باشد.
 سوال: [569]  من در سال 1346 در برابر پانصد افغانی مهریه رایج با آقایی ازدواج کرده¬ام. بعد از گذشت چهل و سه سال زندگی مشترک، شوهرم در اثر تصادف فوت نمود، که در طول چهل و سه سال در کنار هم کار و تلاش کردیم، با کمک هم یک منزل مسکونی در هرات درست کردیم، متاسفانه ما اولادی نداریم و مرحوم دارای سه خواهر و چهار برادر (پدری) می¬باشد.
از محضر حضرتعالی تقاضا دارم کیفیت تقسیم سهم الارث و مهریه¬ام را بیان فرمایید؟
 جواب: در صورتی که شوهر (متوفی) از این خانم و غیر این خانم اولاد نداشته باشد زن از یک چهارم اموال منقول و قیمت اشجار (درختان) و بنا ارث می¬برد و باقی اموال میت بین برادران و خواهران (پدری) تقسیم می¬شود و هر برادر دو برابر خواهر سهم می¬برند و مهریه زن را اگر شوهر نداده و زن هم مهریه اش را نبخشیده باشد در این صورت زن حق دارد پانصد افغانی را به ارزش چهل و سه سال قبل از ماترک شوهر بگیرد، یعنی پانصد افغانی قبل از چهل و سه سال چه مقدار گندم یا آرد می¬شد، حالا آن مقدار پول بردارد که آن مقدار گندم و آرد شود؛ چنانچه از طریق کارگری زن، درآمد به دست آورده باشد، با سایر ورثه به طور مصالحه مسئله را حل کنند؛ اما راجع به کاری که خانم به همراه همسرش انجام داده، اگر به قصد تبرع کار نکرده، ورثه حق الزحمه زن را در نظر بگیرند و با هم مصالحه کنند.
 سوال: [570]  شخصی در اثر تصادف فوت نموده و خون بهای آن مرحوم بین سه نفر ورثه که عبارتند از پدر، مادر و همسرش تقسیم می¬شود، چون والدین آن مرحوم در افغانستان بوده و پدرش برای پیگیری خون بهای پسرش از افغانستان به ایران آمده که در مدت یکسال مبلغ هشتاد هزار افغانی هزینه نموده است و همچنین در این یک سال نتوانسته کار کند، آیا پدر می¬تواند مبلغ هشتاد هزار افغانی را از اصل خون بها، یعنی قبل از تقسیم آن بین ورثه اخذ نماید؟ آیا همسر (زوجه) میت از خون بها فقط یک چهارم را ارث می¬برد؟ یا بیشتر.
 جواب: پدر میت، مصارفی را که از افغانستان تا ایران کرده است، حق ندارد از اصل ماترک اخذ کند و هر مقدار در ایران با رضایت ورثه کبیر تفاهم کرده باشد آن مبلغ را به عنوان حق الزحمه حق دارد مطالبه کند، البته اجرت بیکاری خود را نمی‌تواند مطالبه کند و در فرض سوال زوجه مرحوم یک چهارم از دیه را ارث می¬برد.
 سوال: [571]  شخصی فوت کرده و از وی مقداری اموال و زمین به ارث مانده است.
متوفی که سه پسر داشته و هر سه پسر دارای فرزندان بوده اند، اکنون (قبل از فوت پدر) هر سه پسر و همسر دو تا یشان فوت کرده¬اند یعنی فقط نوه‌ها و همسر یکی از پسران زنده هست.
آیا به همسر پسر با وجود فرزند ارث تعلق می‌گیرد؟ آیا به عروس‌های که فوت کرده‌اند چیزی تعلق می¬گیرد؟ این سوال از این بابت است که یکی از همسران پسر که متوفی شده دختری از یک شوهر دیگر دارد، آیا ارث به این دختر تعلق می‌گیرد؟ یا خیر.
 جواب: اگر شخصی بمیرد و ورثه اش نوه هایش باشد (مانند فرض سؤال)، ارثیه به نوه هایش می¬رسد، عروس از پدر شوهر ارث نمی¬برد.
 سوال: [572]  مردی که در زمان حیات خود، زن و یک دختر خود را از دست داده (و از دختر فوت شده یک پسر پنج ساله مانده که نزد پدرش می‌باشد)، فوت می¬کند. حال با توجه به اینکه از این مرد، فقط یک دختر (که شوهر دارد) باز مانده است آیا غیر از این دختر، به پسر دختر فوت شده (در زمان حیات مرد) نیز، ارثی می¬رسد؟ در صورت مثبت بودن جواب، تقسیم ارث چگونه است؟
 جواب: دختر که در زمان حیات پدر فوت کرده ارث به آن تعلق نمی‌گیرد.
زمان تملک سهم الارث
 سوال: [573]  فرد وارث قبل از اینکه مورث فوت کند، سهم الارث خود را در ازاء مبلغ معین با سایر ورّاث مصالحه می¬کند، این مصالحه به چه صورتی است چنانچه باطل است قالب صحیح این معامله را بفرمائید؟
 جواب: تا زمانی مورث زنده است و فوت نکرده، مصالحه بر سهم الارث معنا ندارد؛ فقط بعد از فوت مورث اگر مصالحه کند، اشکال ندارد.
کسانی که از میت ارث می‌برند
 سوال: [574]  آیا فرزندی که پس از فوت پدر به دنیا آمده از پدر ارث می¬برد؟
 جواب: بله فرزند ولو در زمان فوت پدر جنین باشد از ماترک پدر ارث می¬برد.
 سوال: [575]  محروم کردن بعضی از ورثه از ارث، یا محروم کردن دختر از ارث، در شرع مقدّس اسلام چه حکمی دارد؟
 جواب: پدر و مادر شرعاً حق دارد که تمام اموال و یا بعضی از اموال خویش را برای بعضی از ورثه هبه کنند و بعضی دیگر از ورّاث را از ارث محروم کنند؛ گرچه بهتر است که مورث بعض ورثه را از ارث محروم نکند.
 سوال: [576]  شخصی دارای دو پسر بوده، که پسر اول دارای یک دختر بوده و به خدمت سربازی (عسکری) رفته و در آنجا با مرگ طبیعی در زمان حیات پدر از دنیا می¬رود، پسر دوم با اینکه متأهل بوده با زن پسر اول ( زن برادر خود) ازدواج می¬کند و از آن صاحب دختری می¬شود پدر هنگام مرگش وصیت می¬کند که از میراث او سهمی به دختر پسر اولش برسد .
اکنون پسر دوم و خواهرش نیز فوت کرده و میراث به نواسه¬ها رسیده حال سؤال این است:
1ـ آیا از میراث پدر بزرگ سهمی به دختر پسر اول می¬رسد؟
2ـ اگر تعلق می‌گیرد به چه صورت است؟ و اگر تعلق نمی¬گیرد با توجه به وصیت پدر آیا فرزندان مؤظف به عمل به وصیت هستند؟ یا خیر.
 جواب:
ج1) اگر میت وصیت به ثلث ما ترک برای خود نکرده باشد وصیت جد نسبت به نوه به مقدار ثلث نافذ است.
ج2) اگر وصیت شرعاً ثابت شود به مقدار ثلث ما ترک نافذ است، که در این صورت سهم یک پسر چنانچه بیشتراز ماترک ثلث نباشد برای نوه داده می¬شود.
 سوال: [577]  همسرم بتازگی فوت کرده، از ایشان دو پسر و یک دختر دارم ایشان معلم آموزش وپرورش بود، از ایشان ارثیه‌ای باقی مانده است (شامل مهریه و مقداری پول نقد) پدر و مادرش نیز در قید حیات هستند، لطفاً چگونگی تقسیم ارث ایشان را بفرمایید.
ضمنا طبق قوانین بازنشستگی ومستمری بگیران حقوق متوفی در حال حاضر به حساب بچه هایش واریز می¬شود که تحت سرپرستی خودم هستند؛ آیا از حقوق فعلی همسرم چیزی به پدر و مادرش تعلق می¬گیرد؟ یاخیر.
 جواب: آن مقدار پول که در ملک خانم شما بوده یک چهارم سهم شوهر است و یک ششم آن به پدر و یک ششم به مادرش می-رسد، باقی مانده آن پنج قسمت می¬شود که چهار قسمت آن مال دو پسر و یک قسمت مال دختر هست.
پولی را که بعد از فوت همسر شما می¬دهند (حقوق فعلی) مال اولادش است، بقیه در آن سهمی ندارد.
 سوال: [578]  دختر و پسری به عقد هم در می¬آیند و بعد از مدتی دختر فوت می¬کند آیا به طور کلی پس از فوت زوجه، جهیزیه او جزء ما ترک حساب می¬شود، یا مال پسر (داماد) است؟
 جواب: در فرض سوال اگر جهیزیه از مال شوهر مانند گله [مثلا] تهیه شده باشد، مال شوهر است و اگر از مال دختر یا پدر عروس تهیه شده باشد، جز ماترک عروس است.
 سوال: [579]  کسانی که بر اثر نداشتن فرزند، بچه دیگری را به عنوان فرزند قبول کرده، اگر به گونه¬ای باشد که ورثه طبقات بعدی را از ارث محروم کند، ضمان آن به عهده کیست؟
 جواب: فرزند خوانده ارث نمی¬برد؛ اگر مالی را برای او هبه کند و یا وصیت کند اشکال ندارد و فرزند خوانده موجب ضمان کسی نیست.
ارث مخلوط به حرام
 سوال: [580]  مالی به ارث رسیده است که علم به منشأ غیر حلال بودن آن محرز است؛ استفاده از آن، برای وارثین چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر ورثه بدانند که آن مال ملک مورث نیست آن مال را ارث نمی¬برند.
 

احکام ضامن شدن

احکام ضامن شدن

 سوال: [581]  اگر کسی ضامن بدهی دیگری شده و طلبکار طلب خود را از او نگرفته، چنانچه ضامن به خیال این که طلبکار طلب خود را به وی بخشیده، مبلغ مورد ضمانت را از بدهکار گرفته و برای خود برداشته باشد، آیا ضمانت کننده در صورت بخشیدن طلبکار ضامن مبلغ دریافتی است؟
 جواب: بله ضامن مبلغ دریافتی است.
 

مسائل بانکى

مسائل بانکى

 سوال: [582]  شخصی هفت میلیون تومان در مؤسسه خصوصی یا بانک می¬گذارد و شرایط مؤسسه یا بانک این است که چنانچه آن مبلغ به مدت یک یا دو ماه در بانک باشد، به میزان آن مبلغ به آن شخص وام تعلق می¬گیرد، حال اگر شخصی که از امتیاز وام برخوردار شده، این امتیاز وام را در قِبال دو میلیون تومان، به شخص دیگری واگذار کند، آیا این دو میلیون تومان برای واگذار کننده شرعاً حلال است؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال، به نظر اینجانب اصل سپرده گذاری برای امتیاز وام صحیح نیست، بلی اگر برای امتیاز نمی¬گذارد بلکه صرفاً برای نگهداری پول را در بانک می¬گذارد؛ ولی بعداً خود بانک به صاحب پول پیشنهاد وام می¬کند، در این صورت اشکال ندارد.
در فرض سوال آن امتیاز را در بدل پول نمی¬تواند به کس دیگری واگذار کند؛ البته عدم جواز نسبت به مؤسسات و بانک¬های خصوصی است، سپرده گذاری در بانک‌های دولتی و گرفتن امتیاز با اجازه¬ی حاکم شرع اشکال ندارد، ولی واگذاری امتیاز در مقابل پول چنانچه در فرض سؤال آمده مطلقاً جائز نیست.
 سوال: [583]  گرفتن وام از بانک خارجی که سود زیادی هم دارد از لحاظ شرعی چه حکمی دارد؟
 جواب: گرفتن وام از بانک‌های خارجی اشکال ندارد، اما دادن سود به کفار جواز ندارد.
 سوال: [584]  اگر از بانک¬های کفار پول قرض بگیریم و سود ماهیانه بدهیم اشکال دارد؟
 جواب: سود دادن به کفار جواز ندارد.
 سوال: [585]  هنگامی که برای سپرده پول خود به بانک می‌رویم، بانک از همان ابتدا به ما می¬گوید که ما پول شما را در معاملات حلال استفاده می¬کنیم و علی الحساب به شما سود می‌دهیم، سوال این است که بانک از همان ابتدا قول دادن سود علی الحساب به ما را می¬دهد آیا گرفتن این سود جایز است یا ربا محسوب می¬شود؟
 جواب: در فرض سوال به نظر اینجانب سود بانک دولتی از جمله اموال مجهول المالک می¬باشد و منوط به اجازه حاکم شرع است و اینجانب گرفتن آن را به دو شرط اجازه می¬دهم یکی اینکه در راه حرام مصرف نکنند دوم اینکه اگر سال بر آن بگذرد باید خمس آن را بدهند.
 سوال: [586]  آیا پول گرفتن با شرط سود از بانک¬ها و موسسات خارجی جایز است؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سوال سود دادن به بانک کفار جایز نیست، چنانچه به بانک¬های مسلمانان نیز سود دادن حرام است و جواز ندارد.
 سوال: [587]  آیا افتتاح حساب سپرده سرمایه گذاری که شامل درصدی سود در مدت معلوم می¬شود جایز است؟ یا خیر.
 جواب: اگر بانک دولتی باشد سود گرفتن اشکال ندارد، بشرطی که آن سود را در راه حرام مصرف نکند و دیگر اینکه اگر سال بر آن سود بگذرد و مصرف نشده باشد باید خمس آن را بدهد.
 سوال: [588] 
الف) کسانی که در اروپا و... زندگی می¬کنند، دولت پولی را برای خریدن منزل از بانک دولتی برای آن¬ها به عنوان وام می¬دهد و به مرور زمان طی چندین سال این وام را با مقداری سود از مردم پس می¬گیرد؛ گفتنی است که مردم به خاطر نیاز تقریباً مجبورند که این وام را بگیرند، آیا راه حلیت برای این معامله وجود دارد؟ یا خیر.
ب) همچنین اگر کسی مجبور باشد به گرفتن قرض ربوی از یک شخصی حقیقی یا حقوقی، که بدون قرض ربوی آبرویش در خطر باشد و هیچ چاره دیگری نداشته باشد، تکلیف چیست و راه حل شرعی آن چگونه است؟
 جواب:
الف) در فرض سوال اول، آن پول را از بانک¬های کفار به عنوان قرض نگیرند، هرچند که خود آن¬ها به عنوان وام و قرض می‌دهند، یعنی اینکه گیرنده پول (شما) آن پول را به عنوان قرض نیت نکند، بلکه به عنوان استنقاذ، یعنی أخذ المال من الکفّار؛ به عنوان اینکه پولی را از کفار می¬گیرد نیت کند؛ بعد که عوض این پول را دولت جبراً از مردم با سودش پس می¬گیرد گیرنده پول و سود دهنده شرعاً مسئول نیست.
ب) اما راجع به شخصی که پول سر سود می¬گیرید و چاره غیر از این ندارد، باید جنسی را به آن مقدار سودی که از او می¬گیرد، از قرض دهنده بخرد و با صاحب پول شرط کند که این جنس را به قیمت کذا (مقدار سود که از مدیون اخذ می¬شود) می¬خرم، به شرط که فلان مقدار پول قرض بدون بهره به من بدهی، ان شاء الله معذور خواهد بود.
 سوال: [589]  اگر سیستم ربا ونزول که اساس سیستم بانکی است حرام باشد چه چیزی می¬تواند جایگزین آن شود؟
 جواب: در فرض سؤال ربا گرفتن از بانک دولتی چون مجهول المالک است به اذن حاکم شرع اشکال ندارد، ولی از بانک خصوصی جایز نیست.
 سوال: [590]  یکی از شعب بانک¬ها مبلغی به عنوان مضاربه جهت اتمام طبقه دوم شخصی داده، حال اگر بر اثر حادثه غیر مترقبه¬ای مانند زلزله طبقه اول هم خراب شود، آیا گیرنده وجه (عامل) ضامن است یا نه؟
 جواب: خسارت طبقه اول به عهده صاحب ساختمان است نه بر عهده صاحب بانک و خسارت طبقه دوم به نسبت سهم مالک و بانک تقسیم می‌شود.
 سوال: [591]  آیا خریدن اوراق مشارکت از بانکها جایز است؟ یا خیر؛ همچنین سودی که از طریق خریدن این اوراق مشارکت داده می¬شود حلال است؟ یا خیر.
 جواب: اگر به صورت مضاربه باشد که شرکت روی پول کار کند و استفاده آن بین عامل و صاحب پول به طور نصف یا کمتر و بیشتر تقسیم شود در این صورت آن معامله صحیح است.
 

مشاغل و کسب ها

مشاغل و کسب ها

 سوال: [592]  کسانی که داستان می¬نویسند مانند رمان و اساس کار شان ذهن و تخّیل و واقعیت است، آیا کار آن¬ها سودی برای دنیا و آخرت شان دارد؟ یا خیر؛ نویسنده¬های که واقعیت¬های جامعه را بیان می¬کنند و علاقه به آگاهی جامعه دارند چه حکمی دارد؟
 جواب: این گونه نوشته‌ها (کتاب و داستان ـ رمان) فائده¬ای برای عالم آخرت انسان ندارد؛ مگر اینکه جنبه¬ی امر به معروف و نهی از منکر داشته باشند؛ آن هم در صورتی که قصد قربت و رجاء ثواب داشته باشد، برای نویسنده ثواب داده می¬شود.
 سوال: [593]  اگر مثلاً رئیس اداره راهنمایی و رانندگی با مأمورین خود قرار بگذارد در قبال هر برگ قبض جریمه که از مردم می-گیرند، فلان درصد، همچنین اگر رئیس دارائی شهر به مأمورین خود بگوید در قبال اخذ فلان مبلغ مالیات فلان درصد به خود شما داده می¬شود، لذا مأمورین برای کسب درآمد بیشتر به جان مردم افتاده و درآمدهای زیادی را برای اداره مربوطه بدون حق، کسب کنند، آیا ضمان تعدّیات آنان به عهده آمرین است یا مأمورین؟
 جواب: ضمان به عهده مأمورین میباشد.
 سوال: [594]  کسانی که استحقاق مالی ندارند، ولی از راه نشاندن افراد وابسته به خود در گذرگاه¬ها وجوهی را کسب کنند، مالک می¬شوند یا ضامن هستند؟
 جواب: ضامن اموال مردم میباشند و مالک نمیشوند.
 سوال: [595]  کسانی که استحقاق مالی ندارند ولی از طریق استخدام افرادی چون پیر زنان و پیر مردان و افراد بی سرپرست و معلول، از راه تکدّی آنان، وجوهی حاصل نموده مخارج مستخدمین خود را تأمین و بقیه را برای خود برمی¬دارند، آیا از بابت بهره¬ای که خود می¬برد ضامن است یا نه؟
 جواب: این نوع درآمد حلال نمیباشد و شخص ضامن اموال بدست آمده است.
 سوال: [596]  کسانی که خود را برای عبور دادن افراد از مرزهای بین المللی آماده کرده و به طور قاچاق افراد را عبور می¬دهند آیا ضامن وجوهی هستند که از این بابت می¬گیرند؟
 جواب: اگر با رضایت افراد آن وجوه را بگیرند، ضامن نیستند، اگر خلاف مقررات دولت اسلامی آن کار را انجام دهند در این صورت فقط گناهکارند.
 سوال: [597]  نگهداری و حمل اشیایی از قبیل: مشروبات الکلی، عکس‌های سکسی، انواع مواد مخدر، انواع اسلحه¬های سرد و گرم و... که از نظر شرع یا قانون ممنوع بوده و دارندگان، علاوه بر ضبط آن به حبس یا پرداخت جزای نقدی محکوم می¬شوند، آیا سازندگان این اشیاء و دلال¬ها و واسطه گرانی که از این راه سرمایه کسب می¬کنند، ضامن وجوه حاصله خواهند بود؟
 جواب: در آمدهای از این قبیل شرعاً حرام است و مالک آن نمیشوند.
 سوال: [598]  بسیاری از مستخدمین ادارات دولتی در خارج از وقت اداری به شغل دوم اشتغال دارند، حال اگر شغل دوم موجب وارد آمدن خسارت ـ هرچند ناچیز ـ به شغل اول باشد، آیا با وجود این که حقوق شغل اول کفاف هزینه وی را ندهد، آیا در قبال کار فرمای اول ضامن هستند؟ یا خیر.
 جواب: اگر خسارت محسوس نباشد شغل دوم اشکال ندارد و اگر عرفاً خسارت حساب شود نسبت به کار فرما اول ضامن است.
 سوال: [599]  در اینجا (انگلستان ـ لندن) دوستان مسلمان شیعه هستند که دکان زدند و مشروب می¬فروشند لطفاً ما را راهنمایی فرمایید.
 جواب: خرید و فروش مشروبات مست کننده شرعا جایز نیست و در آمد که از آن طریق بدست می‌آورد مالک نمی¬شود؛ آن¬ها (مؤمنین) باید امر به معروف و وادار به ترک چنین کاری نمایید؛ ان شاء الله موثر خواهد بود، چنانچه موثر نشود مسئولیت در قبال چنین افرادی ندارید.
 سوال: [600]  چنانچه کسی اطلاع پیدا کند که صاحب کارش قماری هست؛ البته خودش سر سفره قمار ندیده است از تعریف دوستان نزدیک ایشان می¬شنود و از دروغ هم مثل آب خوردن استفاده می¬کند آیا معاش که از ایشان دریافت می¬کند حرام هست؟ آیا لازم هست که این کار را ترک کند؟ یا خیر.
 جواب: دریافت معاش از آن شخص اشکال ندارد؟ ولی امر به معروف و نهی از منکر کند اگر تأثیر نکرد مسئولیتی ندارد.
 سوال: [601]  آیا می¬تواند دختری مسلمان با یکی ازموئسسات خارجی، که بخاطر خدمت به مردم مسلمان و در سرزمین مسلمان فعالیت دارند، وظیفه انجام دهد؟ یاخیر؛ در صورتی که محرم شرعی نیز با خود داشته باشد، فرق می¬کند؟ یا خیر.
 جواب: با حفظ حجاب اسلامی و رعایت مقررات و اصول اسلامی، اشکال ندارد؛ ولی بهتر است در چنین جاهایی کار نکند.
 سوال: [602]  نظر به اینکه لازمه استخدام در تمام شرکتها مدرک تحصیلی بالا می¬باشد، لذا با داشتن تجربه و تخصص کافی در حرفه¬ای، چنانچه فاقد مدرک درخواستی باشم می¬توانم با خرید مدرک بصورت غیر متعارف مدرک را بدست آورده و در شرکت مورد نظر مشغول بکار شوم، چنانچه مشغول بکار شوم درآمد آن برای خانواده¬ام چه حکمی دارد؟
 جواب: استفاده از مدرک غیر قانونی بدون اطلاع به صاحب شرکت جواز ندارد و در آمدش هم مورد اشکال است و با اطلاع صاحب شرکت اشکال ندارد.
 سوال: [603]  بنده در یکی از کشور¬های غیر اسلامی سکونت دارم، چند وقتی است که مشغول تاکسیرانی هستم بعضی اوقات مسافرانی را جابجا می¬کنم که شراب خوار و مست هستند و گاهی زنان و دخترانی سوار تاکسی می¬شوند که نیمه برهنه هستند؛ از نظر شما چنین شغلی چه حکمی دارد؟
 جواب: اشکال ندارد بشرطی که از جهات حرام دیگر، خود را حفظ کنید.
 سوال: [604]  نظر حضرت عالی درباره مواد مخدر چیست؟
 جواب: کشت مواد مخدر به خاطر مفاسد اجتماعی که دارد جواز ندارد، ولی فروش آن اگر برای اعتیاد مسلمان¬ها نباشد، اشکالی ندارد.
 سوال: [605]  من باشنده لندن هستم، در اینجا دولت برای کسانیکه درآمد کافی ندارند کمک مالی می¬کند و مردم برای اینکه از این کمک مالی استفاده کنند درآمد خود را کم و یا نا چیز به دولت نشان می¬دهند مثلاً کسانی که خانه شخصی دارند، به اسم کسی دیگر ثبت نام و برای کرایه خانه از دولت کمک مالی دریافت می¬کنند، حکم مسئله چیست؟
 جواب: اگر مفسده‌ای بر آن مترتب نشود، اشکال ندارد ولی اگر طوری است که چنانچه آن‌ها اطلاع پیدا کنند نسبت به مسلمان¬ها بدبین می¬شوند چنین کار جواز ندارد.
 

احکام شطرنج، قمار و ...

احکام شطرنج، قمار و ...

 سوال: [606] 
الف) حکم بازی با پاسور، بیلیارد، و تخته نرد که از آلت قمار بودن خارج نشده باشد، به طوری که در نزد توده مردم محل به عنوان یک وسیله ورزشی یا تفریحی شناخته نشود، یا خارج شده باشد؛ بدون برد و باخت چگونه است؟
ب) با توجه به این که شطرنج امروزه به عنوان یک نوع ورزش شناخته شده و آلت قمار محسوب نمی¬شود، با این فرض بازی آن بدون برد و باخت مالی و شرکت در مسابقات آن یا تماشای بازیگرانش، چه حکمی دارد؟
 جواب: از بازی کردن به آنها مطلقا خودداری شود چه برد و باخت باشد یا نه؛ مگر اینکه عرفا از آلت قمار بودن خارج شده باشد و برد و باخت نیز در میان نباشد.
 سوال: [607]  بازی کردن پاسور، بیلیارد، تخته نرد و شطرنج بدون برد و باخت مالی و فقط به نیت سرگرمی و تفریح چیست؟
 جواب: بازی با آلات فوق و هر وسیله دیگری، اگر از حالت اسباب قمار بودن خارج شده باشد اشکال ندارد؛ ولی اگر جزء آلات قمار و اسباب گناه ومعصیت محسوب شود استفاده، نگهداری و بازی با آن¬ها حرام است.
 سوال: [608]  بازی با شطرنج و پاسور کامپیوتری چه حکمی دارد؟
 جواب: بازی با هر نوع آلت قمار جایز نیست و آلات مذکور اگر شرط بندی و برد و باخت در آن باشد، یا از حالت قمار و بازی حرام بودن بیرون نشده باشند بازی با آن¬ها حرام است.
شرط بندی
 سوال: [609] 
الف) پدرم می‌گوید شرطبندی بین زن و شوهر، یا شرطبندی بین والدین و فرزندان، یا شرطبندی بین فرزندان با یکدیگر، حرام نمی¬باشد، و از حکم کلی شرط بندی و قمار (بازی با برد وباخت مالی) مستثنی شده است، آیا صحیح است؟ آیا بین فقه-های زمان پدر یا پدر بزرگ¬های ما چنین حکمی وجود داشته است؟
ب) گاهی دو نفر یا دو تیم با هم بازی می¬کنند، که تیم بازنده برای همه چیزی کم ارزش در حد بستنی می¬خرد، هیچ یک از طرفین هم با ناراحتی این کار را نمی¬کند، آیا این هم حرام است؟ آیا روشی برای تصحیح آن وجود دارد؟
 جواب:
1ـ در فرض سؤال اگر شرط بندی در ضمن بازی باشد، مانندبازی با آلات قمار جائز نیست، اما اگر شرط بندی به این نحو باشد که هر کسی فلان کار را انجام بدهد یا زودتر انجام بدهد فلان مبلغ به او می¬دهم اشکال ندارد.
2ـ بُرد و باخت چیزهای اندک مانند بستنی اگر بدون آلات قمار و شرطبندی باشد، اشکال ندارد.
 

مسائل خانواده

مسائل خانواده

ذوی الارحام کیانند؟
 سوال: [610]  در اسلام بسیار به صله رحم تأکید شده که باید مراعات شود، پس حد صله رحم تا کجا است؟ عمو، دایی، خاله، عمه و پسران آنها یا بالاتر از آنها که رعایت حال آنها و باخبری از آنها صله رحم پنداشته می¬شوند و یا از نظر دوری خویشاوندی پایین¬تر از آنها هم شامل صله رحم اسلام می¬شود؟ لطفاً حد صله رحم در خویشاوندی را معین کنید که چه کسانی رعایت حال آنها واجب است.
 جواب: صله رحم از دستورات عام و پر منفعت دین مقدس اسلام و یکی از مهمترین آداب اجتماعی است که کینه¬های خانوادگی و کمبود¬ها و نیازهای اجتماعی را از بین می¬برد مثل پدر، پدر بزرگ، عمو، عمه، خاله، ماما (دائی) و فرزندان آنها را شامل می‌شود و آنها ذوی الارحام محسوب می¬شوند، صله رحم با آنها لازم است و قطع صله رحم جواز ندارد.
 

حقوق والدین

حقوق والدین

 سوال: [611]  من مادری دارم که او را با تمام وجود دوست دارم و تمام سعی خودم را می¬کنم که به او احترام بگذارم، اما ایشان جوری با من رفتار می¬کند که اگر من به ایشان شبیه نبودم، یقین می¬کردم که من فرزندش نیستم؛ اما مادرم به محض این که از دستم عصبانی می¬شود مرا می¬زند و جلوی همه تحقیرم می¬کند، تهمت و زخم زبانم می¬زند؛ همیشه به من می¬گوید من ازتو بدم میاید و از تو کینه دارم من واقعا نمی¬دانم چه کار کنم؟
وقتی جوابش را می¬دهم از خودم متنفّر می¬شوم، که الآن خدا از من عصبانی است و اعمالم قبول نیست و وقتی هم که چیزی نمی¬گویم عصبی می¬شوم و با بقیّه بد اخلاقی می¬کنم، خواهش می¬کنم من را راهنمایی کنید وظیفه¬ی من در قبال مادرم و سایرین چیست؟
 جواب: یکی از وظایف مهم فرزندان نسبت به والدین اطاعت از آنان است، فرزندان وظیفه دارند که خواسته¬های مشروع والدین را برآورده سازند و از دستورهای آنان سرپیچی نکنند؛ حتی اگر پدر و مادر فرزندش را از انجام عمل مستحبی نهی کنند،‌ فرزند نباید آن عمل را انجام دهد؛ البته اگر اطاعت والدین موجب معصیت و نافرمانی خداوند شود، یا با یکی از واجبات الهی تعارض پیدا کند، وجوب اطاعت آنان برداشته می‌شود، در فرض سؤال احترام مادر واجب است، سعی کنید کار نکنیدکه مادر تان اذیت شود، همچنین در مقابل سایر اهل خانه با صبر و حوصله رفتار نمایید، ان شاء الله نزد خداوند مأجور خواهید بود.
 سوال: [612]  اینجانب همراه خانم وفرزندانم و مادر همسرم زندگی می¬کنم، پدر خانمم فوت کرده و مادر همسرم کسی را ندارد تا با او زندگی کند. بنابراین همیشه با ما زندگی می¬کند. از طرفی پدرم چندین بار که آمده است خانه ما، مادر همسرم با او برخورد خوب نکرده و مانع آمدن پدرم می¬شود. من نمیدانم چه کنم آیا طرفداری از پدرم کنم یا حق با مادر همسرم هست؟
 جواب: در فرض سؤال پدر مقدم بر مادر زن است، صاحب خانه شما هستید و اگر پدرتان مصرفش را در آورده نتواند واجب النفقه شما است شما باید جا و مصارف ایشان را تأمین نمایید؛ ولی احترام مادر زن را نیز رعایت کنید.
 سوال: [613]  با توجّه به اینکه روحانیّون واجد شرایط موجود پاسخگوی نیازهای داخل و خارج کشور نیستند، از سوی دیگر کمتر کسانی امروزه به دروس حوزی تمایل دارند و بیشتر سعی می¬کنند کورس زبان و غیره بروند و تحصیل علوم دینی برای کسانی که آمادگی دارند شکل واجب عینی به خود گرفته، آیا تحصیل رضایت والدین جهت ورود به حوزه علمیّه لازم است؟ یا خیر.
 جواب: اگر ورود بدون رضایت پدر و مادر به حوزه موجب ایذاء واذیت آن¬ها (والدین) نشود، اشکال ندارد.
 سوال: [614]  اگر والدین با مسائل مهم و سرنوشت ساز فرزند بدون دلیل کافی مخالفت کنند؛ آیا جلب رضایت آنان لازم است؟
 جواب: در فرض سؤال اگر ثابت شود که آنها غیر منطقی و بدون دلیل مانع می‌شوند؛ مخالفت اشکال ندارد؛ ولی باید سعی کنند موجب ایذاء و ناراحتی پدر و مادر را فراهم نسازند.
 سوال: [615]  من پسری را از صمیم قلب دوست داشتم و حالا نیز دوست دارم و چنان به او دلباخته بودم که بدون او زندگی نمی-توانستم.
والدین پسر چندین مرتبه به خانه ما به خواستگاری من آمدند و کوشش¬های خیلی زیاد کردند تا والدینم را راضی کنند، اما والدین من حاضر نشدند، که مرا به پسر آنها بدهند آن¬ها از اینکه من و آن پسر همدیگر را دوست داریم با خبر شده بودند و این را یک لکه بدنامی می¬دانستند.
من نیز به نوبه خود چندین مرتبه با مادرم در این مورد صحبت کردم ولی مادرم فقط یک جمله را تکرار می¬کرد که تورا می¬توانم بکشم ولی به آن پسر نمی¬دهم.
ما هر دو نا چار تصمیم گرفتیم، که به خانه پسر بروم و همانجا به حضور والدین پسر نکاح کنیم، شخصی که نکاح ما را می‌بست گفت که رضایت پدر دختر شرط است و ایشان با پدرم تماس تلفنی گرفت و پدرم به قهر رضایت داد و بعداً پدر شوهر با چند ریش سفید خانه پدرم رفتند تا ایشان را راضی کند؛ ولی در عوض پدرم گفته بود که دخترم را به شما بخشیدم ولی فکر کنید که او برای من مرده است و الحال ما با آنها رفت و آمد نداریم.
آیا این حرکت ما خلاف دین و مذهب ما بوده است؟ یا خیر.
 جواب: بنابر احتیاط واجب در ازدواج دختر باکره اجازه پدر شرط است، اگر پدرتان به آن ازدواج راضی شده آن عقد نکاح صحیح است، ولی رابطه تان را با پدر و مادر قطع نکنید احترام آن‌ها را نگهدارید.
 

حقوق اولاد

حقوق اولاد

 سوال: [616]  در مواردی که والدین به فرزندان و یا معلمین به دانش آموزان عباراتی از قبیل «نفهم، بی شعور،....» را به کار می‌برند، آیا مرتکب معصیت می¬شوند؟ آیا این کار شرعاً جایزاست؟ یا خیر.
 جواب: چنانچه از باب نصیحت باشد حرام نیست ولی اگر این کار از باب توهین و تحقیر به فرزند یا دانش آموز باشد، جواز ندارد.
 سوال: [617]  اگر فرزند بر اثر بی مهری¬ها، تبعیض¬ها و نگرانی-هایی که پدر برای او فراهم می¬کند دست به خودکشی بزند و فوت کند، آیا ضمانی از این بابت به عهده پدر ثابت است یا صرفاً گناهکار است؟
 جواب: صرفاً گناهکار است.
 سوال: [618]  با توجه به وجوب پرداخت نفقه اولاد توسط پدر بفرمایید:
الف) آیا در این حکم بین فرزند صغیر و کبیر تفاوتی هست؟ (اعم از متمکن و غیر متمکن)
ب) آیا مراد از تمکن، قدرت فعلی است یا توانایی بالقوه تحصیل مال را نیز شامل می¬شود؟
ج) در صورت تخلف فرزند واجب النفقه از دستورات شرعی پدر، آیا وجوب پرداخت نفقه وی ساقط می¬شود؟ (مثلاً نوجوان فقیری که پدر را اذیت نموده و از ورود وی به خانه شخصی¬اش جلوگیری می¬کند، واجب النفقه است؟)
 جواب:
الف) نفقه صغیر بر پدر واجب است و نفقه فرزند کبیر در صورتی واجب است که فرزند فقیر و یا قدرت بر کار نداشته باشد.
ب) توانایی بالقوه را هم شامل می¬شود.
ج) احترام پدر واجب است و تخلف از دستورات شرعی او حرام است، در فرض سوال فرزند واجب النفقه است مگر این که کمک به او موجب تنبلی و بیکاری او شود.
 سوال: [619] 
الف) هرگاه جدایی فرزند از مادر یا خواهر و برادرش به سلامت روانی طرفین بالاخص کودک لطمه وارد کند (یعنی مشقت غیر قابل تحمل برای طرفین ایجاد گردد) آیا می¬توان حضانت طفل را تا رسیدن به سن بلوغ یا رشد به یکی از والدین واگذار کرد؟
ب) آیا دادگاه می¬تواند با توجه به شرایط خاص والدین و حفظ مصالح طفل، بدون در نظر گرفتن سن طفل (2 و 7 سال) او را به پدر و یا مادر واگذار کند؟
ج) پس از رسیدن اطفال به سن بلوغ یا رشد، آیا پدر و مادر در رابطه با حضانت او تکلیف دارند؟
 جواب:
الف) بدون رضایت والدین جواز ندارد مگر در موارد اضطراری که حاکم شرع صلاح بداند حضانت را به یکی از والدین واگذار کند.
ب) در صورت صلاحیت والدین بدون رضایت آنها حق ندارد حضانت طفل را به دیگری بدهد.
ج) خودشان اختیار دارند که با مادر زندگی کنند یا با پدر.
ختنه
 سوال: [620]  شخصی از دوستان ما چند سال پیش سنّت (ختنه) کرده بود، ولی هم اکنون متوجه شده است که ختنه مورد نظر در حدی که شرع مقدس تعیین کرده است نمی¬باشد، اکنون چه باید کند؟ آیا نماز خواندن با چنین شرایطی امکان پذیر است؟ یا خیر؛ قابل یاد آوری است ما در کشور هلند زندگی می¬کنیم و اینجا شرایط مثل کشورهای اسلامی برای ختنه کردن مناسب نیست.
 جواب: ختنه در صحّت نماز و سایر عبادات تأثیر ندارد، مگر در مورد حج، که بدون ختنه کامل حج باطل است، و در صورت باطل شدن حج، در نتیجه زنان بر مرد حرام می‌شوند، در فرض سؤال آن فرد می¬تواند حالا خود را ختنه کامل کند.
 سوال: [621]  اشخاصی که در دهات زندگی می¬کرده بخاطر نبود امکانات ونبود دکتر بدست دلاک¬ها کامل ختنه نشده¬اند؛ در این صورت عبادات از قبیل روزه و نماز آنها چه خواهد شد؟ اگر اکنون به خاطر شرم و حیا نتواند حشفه را به طور صحیح بر دارد باقی عمر وی چه می¬شود؟
 جواب: در فرض سوال نماز و روزه‌اش صحیح است، چنانچه مقدار حشفه معلوم باشد، ختنه او صحیح است، و اگر حشفه اصلاً معلوم نباشد ختنه صحیح نبوده که در این صورت نیز به روزه و نمازش ضرر نمی¬زند، ولی حج مردی که ختنه کامل نشده باطل است.
جلوگیری از انعقاد نطفه
 سوال: [622]  حکم جلوگیری از بدنیا آمدن طفل بدون علت چیست؟ آیا وقفه بیشتر از چهار یا پنج سال بین ولادت¬ها جایز است؟
 جواب: ایجاد وقفه و جلوگیری از انعقادنطفه با رضایت زوجین به صورت موقت اشکال ندارد، ولی در صورت انعقاد نطفه جلوگیری از به دنیا آمدن طفل جایز نیست.
 سوال: [623]  اگر پزشکان متخصص به خانمی بگوید که حامله شدن برایش خطر جانی دارد، آیا او می‌تواند لوله‌های خود را ببندد؟ آیا این مورد از مصادیق اضطرار است؟
 جواب: اگر پزشکان متخصص و مورد اعتماد باشند، با رضایت شوهر می‌تواند لوله‌های خود را ببندد.
 سوال: [624]  آیا برای کاشت «نورپلانت = کپسول زیر پوست کردن» باید از همسر اجازه گرفت؟
 جواب: اگر موجب عقیم شدن شود، باید اجازه بگیرد و الاّ اجازه لازم نیست.
 سوال: [625]  بیماری به علت بیماری خاص تحت عمل جراحی قرار گرفته و زمینه برای انجام عمل (وازکتومی = عقیم سازی) مناسب است، آیا در این شرایط می‌توان بیمار را وازکتومی کرد؟
 جواب: عقیم کردن در غیر ضرورت برای همیشه جواز ندارد ولی عقیم کردن موقت اشکال ندارد.
 سوال: [626]  افرادی که موقع انزال منی عزل می‌کنند و یا از کاندوم استفاده می‌کنند، آیا شرعاً مسئولیت دارند؟
 جواب: شرعاً اشکال ندارد.
 سوال: [627]  در صورتی که برای جلوگیری از بارداری اجازه شوهر لازم باشد و وی متقاعد نشود و به هیچ وجه رضایت ندهد، چه باید کرد؟
 جواب: در غیر مورد ضرورت اجازه شوهر لازم است.
 سوال: [628]  آیا جلوگیری از انعقاد نطفه با استفاده از هر وسیله مشروعی که بی ضرر باشد و باعث نقص مرد یا زن نشود جایز است؟ یا خیر؛ اگر مستلزم نظر و لمس نامشروع باشد و از سوی دیگر ضرورت فردی یا اجتماعی این امر را تقاضا کند تکلیف چیست؟
 جواب: در فرض سؤال جلوگیری به طور موقت، از راه مشروع اشکال ندارد؛ ولی عقیم کردن به طور دائم یا به طوری که مستلزم مقدمات حرام باشد جائز نیست.
 سوال: [629]  ما یک زن و شوهر هستیم که سه پسر و یک دختر داریم و برای جلوگیری از بارداری از داروی ضد بارداری استفاده می¬کردم اما در اثر استاندارد نبودن یا بی کیفیتی دوا خانمم باردار شده، در حالیکه فرزند کوچک مان یکسال و دوماه دارد، همسرم به خاطر بارداری شیر دادن به او را قطع کرده است، لذا طفلم از رشد بازمانده و وضعیت صحّی همسرم نیز خوب نیست، در صورتیکه کدام مانع از نظر دین اسلام نداشته باشد ما می¬خواهم که این طفل را سقط نمایم، آیا کدام ممانعت وجود دارد؟ یا خیر؛ اگر این کار را اجرا نماییم به چه کفاره¬ای گرفتار می¬شویم؟
 جواب: در فرض سؤال سقط جنین حرام و موجب دیه است؛ لذا نباید سقط کنید.
 سوال: [630]  آیا حضرتعالی محدود کردن تعداد بچه را کاری شرعی می¬دانید؟
 جواب: محدود کردن تعداد فرزندان شرعا اشکال ندارد.
 سوال: [631]  مادری به طور پیاپی و در طول کمتر از دوسال دوبار باردار شده و به شیوه سزارین(جراحی) زایمان کرده است. این جراحی نیز به دلیل استعمال مواد بیهوشی و لطمه‌ای که بدلیل شکافتن رحم به آن وارد می‌آورد عوارض متعددی برای سیستم مغز و اعصاب، سیستم استخوان بندی و کم خونی و... برای مادر داشته و بر اساس نظر پزشکان نه تنها امکان زایمان طبیعی دیگر میسر نبوده بلکه اساسا حداکثر امکان زایمان با سزارین را دو بار می¬دانند و بارداری مجدد قطعا منجر به جراحی سزارین دیگری برای او خواهد بود، پزشکان با اینکه حفظ جنین را ممکن می‌دانند اما اساسا این بارداری و زایمان را برای مادر قطعا مضر و دارای عوارض غیر قابل جبران می¬دانند، حال این مادر به فاصله سه ماه از زایمان دوم خود مجددا برای بار سوم باردار شده است، با مقدمات فوق لطفاً حکم شرعی سقط جنین را در دو صورت زیر روشن فرمایید:
الف) در مرحله نطفه
ب) در مرحله علقه
 جواب: در فرض سؤال اگر خطر مرگ برای مادر وجود دارد؛ می-تواند نطفه یا علقه را سقط کند، ولی کفاره دارد. اما در غیر خطر مرگ برای مادر سقط جنین جواز ندارد.
 سوال: [632]  اگر جنینی در مراحل ابتدایی باشد و به صورت انسان کامل در نیامده باشد، اما باقیماندن جنین در آن حالت و سپس تولد ناقص آن به تصدیق اهل اطلاع متدین باعث عسر و حرج شدید برای پدر و مادر گردد، آیا پایان دادن به حاملگی جایز است؟ اگر سقط جنین جائز است آیا دیه هم دارد؟ یا خیر.
 جواب: سقط جنین مطلقاً جایز نیست؛ مگر در صورتیکه بقاء جنین قبل از چهار ماهگی (که روح دمیده نشده) طبق نظر و تشخیص متخصصین ثابت شود که باقی ماندن آن موجب مرگ مادر می-شود در این صورت سقط جایز است؛ ولی دیه به عهده مباشر سقط است. اما بعد از دمیده شدن روح اصلا سقط جنین جواز ندارد.
 سوال: [633]  سقط جنین بیست روزه با علم به این که تولدش برای مادر خطر دارد از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر دکترهای متخصص و مورد اعتماد بگویند که باقی ماندن بچه در شکم مادر موجب مرگ مادر می¬شود، در صورتی که روح دمیده نشده باشد سقط جنین جایز است ولی دیه دارد در غیر این صورت اگر روح دمیده شده باشد سقط جایز نیست.
 

احکام شیر دادن

احکام شیر دادن

 سوال: [634]  مادری که فرزند دخترش را شیر داده آیا این زن به شوهرش جایز است؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال اگر شیر با شرایط نشر حرمت باشد، داماد این زن بر دخترش و دخترش به دامادش حرام می¬شوند.
 سوال: [635]  بنده می خواهم با دختری ازدواج کنم، این دختر از مادرم یک مرتبه به مدت ده دقیقه شیرخورده است آیا من می‌توانم با ایشان ازدواج کنم؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال که شرایط نشر حرمت محقق نشده است، شما می¬توانید با او ازدواج کنید.
 سوال: [636]  همسر من بچه¬ی برادرم را شیر داده و این بچه از همسر قبلی برادرم بوده که فوت کرده است، برادرم پس از مرگ همسر اولش، همسر دیگری اختیار کرده است، همسر دوم برادرم شیر داده است، دخترم را که از همان خانمی است که پسر برادرم را شیر داده بود، حال حکم ازدواج این پسر و دختر و باقی پسران و دخترانم با دختران و پسران برادرم چیست؟
 جواب: در فرض سؤال، اگر تمام شرایط رضاع موجود بوده، پسر برادرتان بر تمام فرزندانتان محرم است و نمی‌تواند با دختران شما ازدواج کند و همچنین دخترتان بر تمام فرزندان برادرتان و فرزندان این خانم که دخترتان را شیر داده است محرم¬اند و نمی-توانند با هم ازدواج کنند.
 

احکام نگاه و حجاب

احکام نگاه و حجاب

 سوال: [637]  نگاه کردن به نامحرم با شهوت حق الناس است یا حق الله؟
 جواب: حق الله است، نه حق الناس و حرام است.
 سوال: [638]  با توجه به حرمت شرعی نگاه به نامحرم و وضعیت نامناسب حجاب و پوشش، آن¬ها در جامعه، حکم نگاههایی که ناخواسته وبصورت مکرر، بدون ریبه انجام می¬پذیرد چیست؟
 جواب: اگر نگاه از روی عمد و ریبه نباشد اشکال ندارد.
 سوال: [639]  در کشورهای اروپایی، قبل از رفتن به استخر شنا باید با بدن کامل برهنه یعنی بدون شورت دوش بگیریم، جایی که دوش می¬گیرم مردان همدیگر را می¬بینند، البته قسمت مردانه و زنانه از هم جدا هستند، از نظر شرعی این کار چه حکمی دارد؟
 جواب: نظر کردن مرد به عورت مرد دیگر در هر شرایطی جواز ندارد و حرام است.
 سوال: [640]  در مورد نگاه کردن مسابقات ورزشی از قبیل فوتبال، که در آن¬ها غالباً اندام ورزشکاران دیده می¬شود و همچنین در رابطه با نگاه کردن سریال¬های تلویزیونی که غالباً خانم¬ها با آرایش در آن¬ها نقش بازی می¬کنند، چیست؟
 جواب: از روی ریبه و شهوت نگاه کردن جواز ندارد؛ اگر موجب تحریک جنسی شود برای بیننده (چه مردباشد یا زن) حرام است، نباید نگاه کند.
 سوال: [641]  آیا مرد می¬تواند در فیلمی بازی کند که زن نامحرم نقش همسر او را دارد و جلوی دوربین به او حرف¬های عاشقانه بزند؟
 جواب: در فرض سؤال بازی در چنین فیلم¬هایی حرام است و جواز شرعی ندارد.
 سوال: [642]  در مسجدی برنامه¬ای به مناسبت سالروز شهادت یا ولادت یکی از معصومین(ع) برگزار است؛ بین زنان و مردان پرده¬ی حایل است، طوری که همدیگر را نمی¬ببینند؛ ولی صدای همدیگر را در هنگام صحبت کردن می¬شنوند. در چنین محفلی خواهری می¬خواهد شعر یا مقاله¬ای را بخواند.
آیا این خواهر از نظر شرعی اجازه دارد که در قسمت مردانه بیاید وپشت تریبون قرار بگیرد؟
چنانچه جواب منفی است میکروفون (بی سیم) را بفرستیم در قسمت زنانه تا آن خواهر از همان جا بخواند چه حکمی دارد؟
 جواب: در فرض سؤال خواندن شعر با صوت توسط خواهران در صورتیکه مردان اجنبی صدایشان را بشنود جائز نیست؛ ولی اگر بدون صوت باشد همچنین خواندن مقاله، در صورتیکه مهیّج شهوت نباشد اشکال ندارد؛ همچنین مانند فرض سوال حضورشان در مجالس مردان با حفظ حجاب اشکال ندارد، ولی بهتر است این گونه مجالس در غیر مسجد گرفته شود.
 سوال: [643]  آیا دیدن فیلم و عکس جنسی برای متأهل که خوف حرام نباشد، اشکال دارد؟
 جواب: اگر مهیّج شهوت باشد جایز نیست.
 سوال: [644]  کمترین حدّ حجاب برای یک زن از نظر شرع چیست؟ و حدّ أعلای آن کدام است؟
چرا باید فقط زنان هنگام نگاه مرد صورت خود را بپوشاند؟ با توجه به اینکه در جامعه کنونی برخورد¬ها و تعاملات اجتماعی به صورتی است که بدون نگاه و رؤیت امکان پذیر نیست، حال در چنین جامعه¬ی تکلیف زن مسلمان چیست؟ آیا باید کاملاً وجه و کفّین خود را بپوشاند؟ یا اینکه حد حجاب توجیه دیگری دارد؟
 جواب:
ج1) حد اقل حجاب برای زنان از نامحرمان همان حد واجب است که به استثنا وجه و کفین و قدمین تمام بدن باید پوشیده باشد و حداکثر اینکه در صورت عدم مشقت وکلفت این قسمت‌های بدن را نیز از نامحرمان بپوشانند.
ج2) در فرض سوال هم وظیفه مردان است که به صورت و کفین زنان نامحرم از روی شهوت، لذت و ربیه نگاه نکنند و هم وظیفه زن است که در صورت وقوع نگاه نامحرم به صورت وکفین¬اش از روی التذاذ، صورت و کفین خود را نیز بپوشاند تا مورد طمع وتجاوز نااهلان قرار نگیرد و حرمت زنان محفوظ بماند.
 سوال: [645]  آیا دیدن فیلم‌های انگلیسی که البته بعضی از آنها تصاویر زنان بی حجاب را دربر داشته باشد، جهت تقویت زبان انگلیسی اشکال دارد؟ یا نه.
 جواب: در فرض سوال اگر به قصد لذت بردن نگاه نکنید اشکال ندارد ولی تقویت زبان بدون نظر به بدن و تصویر نیز هم امکان دارد.
 سوال: [646]  آیا از نظر شرع پوشش کف و پشت پای زنان واجب است؟ آیا پوشاندن تمام بدن به جز گردی صورت و دست¬ها تا مچ برای زنان به هر نوع لباس غیر زینتی کافی است؟ یا رعایت شرایط دیگر در حجاب واجب و لازم است؟
 جواب: این اندازه کشف حجاب فقط در نماز معفو است، امّا اگر در معرض دید نامحرم باشد همان مقدار نیز باید پوشانده شود؛ مگر اینکه مورد التذاذ مردان نامحرم نباشد.
 سوال: [647]  حد حجاب زنان در مقابل محارم چه مقدار است، آیا زنان و دختران می‌توانند در برابر محارم خویش نیمه عریان یا با سر و گردن و مقداری از سینه و دستها و پاهای نپوشیده ظاهر شوند؟
 جواب: بهتر است زنهای جوان و دختران بزرگ بیشتر از حدّ معمول بدن خود را حتی برای محارم جوان خود نیز ظاهر نکنند.
 سوال: [648]  آیا احکام مربوط به نگاه کردن و لمس کردن و ... در مورد افراد نامحرم (چه مرد و چه زن) در حالت بیهوشی، بیمار و یا مرگ مغزی نیز پابرجا هستند؟
 جواب: بلی حکم حرمت ثابت است و لمس کردن نامحرم، افرادی را که در حال بی هوشی و یا درحال سکته مغزی هستند، جواز ندارد.
 سوال: [649]  با توجه به عدم وجود نیروى متخصص براى آموزش قرآن کریم ویژه خواهران حضور برادران در کلاس خواهران جهت آموزشی قرآن کریم که مستلزم شنیدن صدای نامحرم برای طرفین هست چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر به قصد لذت بردن و ریبه نباشد اشکال ندارد، ولی بهتر است آموزش زنان توسط زنان و آموزش مردان توسط مردان انجام گردد.
 سوال: [650]  در کشور فرانسه قوانینی وضع شده که بر حسب آن کسی حق ندارد در محیط درس و کار وآموزشگاه¬ها نمادی که نمایانگر دین باشد، به همراه داشته باشد.
آیا دختران و زنانی که در این کشور زندگی می¬کنند می¬توانند بدون روسری تحصیل، کار و فعالیت کنند یا بی سواد در خانه بدون فعالیت بمانند و حجابشان را حفظ کنند؟
 جواب: اگر امکان دارد جمع کند بین حجاب اسلامی ودرس خواندن واگر رعایت حجاب امکان نداشته باشد از آن کشور مهاجرت کند و به کشوری برود که بتواند دستورات دینی‌اش را انجام دهد.
محارم سببی و نسبی
 سوال: [651]  سوال من این است که چه کسی با من محرم است؟ آیا زن برادر هم محرم می¬باشد و اگر هست باید تا چه اندازه حجاب رعایت شود؟
 جواب: در فرض سؤال مادر و خواهر خاله وعمه محرم هستند؛ اما زن برادر برای انسان محرم نیست.
 سوال: [652]  دست دادن با خواهر زن درصورت احوال پرسی چه حکمی دارد؟
 جواب: خواهر زن نامحرم است و دست دادن با او جواز ندارد.
 سوال: [653]  زن شوهرداری با مردی متأهل مرتکب زنای محصنه شده است و پس از آن زن باردار گردیده و با علم قریب به یقین جنین را از آن زانی می¬داند، حکم فرزند متولد شده در صورتی که هیچ کس از این موضوع مطلع نگردد چیست؟
آیا لازم است به دلیل ندامت و پشیمانی موضوع را آشکار کرد؟
آیا امکان دارد پس از یک توبه واقعی فرزند متولد شده را به شوهر خود نسبت دهد و هیچ وقت این موضوع را آشکار نسازد؟ لطفا راهنمایی فرمایید.
 جواب: در فرض سوال باید کسی که مرتکب این گناه بزرگ شده است توبه کند، اما در صورتی که در حین ارتکاب عمل زنا، شوهر شرعی این زن، با او یکجا زندگی می¬کرده است، فرزند به این شوهر شرعی ملحق است و افشای این معصیت جائز نیست.
استفاده از عکس زنان در تبلیغات
 سوال: [654]  استفاده از عکس زنان مسلمان بازیگر سینما بر روی مجله‌ها برای تبلیغ جهت فروش آنها چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر زنان با حجاب باشند و موجب تهییج شهوت نشوند اشکال ندارد در غیر این صورت حرام است.
 سوال: [655]  آیا نگاه کردن به عکس زن غیر مسلمان چه با لذت و چه غیر آن حرام است؟
 جواب: در فرض سوال نگاه کردن با لذت حرام است و بدون لذت اگر مفسده نداشته باشد اشکال ندارد.
کاندیداتوری زنان
 سوال: [656]  کاندیدا شدن زن برای شوراهای ولایتی و تبلیغ و تعریف از آن¬ها جهت انتخاب شدن همراه با چاپ و پخش عکس چه حکمی دارد؟
 جواب: کاندید شدن و تبلیغ از زنان فی نفسه اشکال ندارد؛ اما اگر موجب تهییج مردان نامحرم باشد حرام است.
 سوال: [567]  آیا یک زن می¬تواند در حضور مردان بر منبر که جایگاه پیامبر اسلام(ص) است بنشیند و بر مردم موعظه کند؟
 جواب: نفس منبر رفتن زن اشکال ندارد، مگر اینکه در حضور نامحرم باشد و گوش دادن به صدای زن موجب فساد شود، که در این صورت جائز نیست.
 سوال: [658]  در رساله¬های منسوب به حضرتعالی، در کابل و سایر شهرها که به کثرت در دسترس مؤمنین است، این فتوا صریحاً در آن موجود است که شما رأی دادن به خانم‌های کمتر از شصت سال را جایز نمی¬دانید؛ ما با منتقدان فراوانی بر سر این گونه مسائل مواجه هستیم لطفاً موضع خود را در این خصوص به گوش همگان برسانید.
 جواب: کار در امور اجتماعی محدودیت سنّی ندارد، بلکه بر هر زن مسلمانی حفظ حجاب اسلامی در همه جا واجب است، مخصوصا خانم هایی که کارمند هستند، در فرض سوال رأی دادن به زنی که مراعات حجاب اسلامی را می¬کند در هر سنی اشکال ندارد.
 سوال: [659]  آیا زنها می¬‌توانند در امور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی‌ بدون توجه به جوان، پیر، زیبا و زشت بودن شرکت کنند؟
 جواب: شرکت زنان در امور سیاسی و اجتماعی با مراعات حجاب اسلامی و سایر امورات شرعی اشکال ندارد.
آرایش و زیبایی
 سوال: [660]  استفاده عطر و ادکلن برای بانوان چه حکمی دارد؟
 جواب: برای بیرون از خانه درمیان مردان نباید از بوی خوش استفاده کنند؛ ولی برای شوهر اشکال ندارد بلکه مستحب است.
 سوال: [661]  آیا جراحی پلاستیک که به منظور زیبایی بعضی از آقایان و خانمها انجام می‌دهند، جایز است؟
 جواب: اگر ضرر نداشته باشد و در صورتی که که مانع از رسیدن آب به بدن نشود، اشکال ندارد.
 سوال: [662]  جراحی زیبایی در صورتی که مستلزم حرامی (مانند لمس و نظر حرام) باشد و یا ضرر مهم دیگری داشته باشد چه حکمی دارد؟
 جواب: در فرض سوال جواز ندارد.
 سوال: [663]  حکم اصلاح جزیی و مرتّب کردن بعضی از قسمتها که منظره خوشایندی ندارد برای مردان چیست؟ آیا آرایش مردان مثل زنان شود جایز است؟
 جواب: اگر عرفا صدق تراشیدن ریش نکند اشکال ندارد؛ اگر مرد خود را به صورت زنان در آورد جواز ندارد.
 سوال: [664]  اصلاح صورت برای دختران با توجه به اینکه برخلاف عرف و عادت است شرعاً چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر مفسده به دنبال نداشته باشد، فی نفسه اشکال ندارد.
 سوال: [665]  حکم عطر زدن برای خانمها در خارج از منزل، چنانچه مقدار کمی برای از بین بردن بوی عرق و مانند آن باشد چیست؟
 جواب: در فرض سؤال اگر به مقداری کمی باشد که مردان نامحرم استشمام نکند اشکال ندارد.
 سوال: [666]  آرایش گِردی صورت و دستها تا مچ در صورتی که خفیف باشد و عرفا منشأ مفسده¬ای نگردد از نظر شرع چیست؟
 جواب: اگر موجب مفسده نبوده و در معرض دید نا محرمان نباشد اشکال ندارد.
در منظر قرار دادن لباس مخصوص زنان
 سوال: [667]  قرار دادن لباسهای زنانه¬ای که تنها محارم زنان می-توانند آن¬ها را بر تن زنان ببینند در ویترین مغازه¬هایی که در معرض دید عموم است چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر مهیّج نباشد اشکال ندارد.
ارتباط زن و مرد نا محرم
 سوال: [668]  حکم گفتگو با نامحرم در محیط کار در صورتی که جهات شرعیّه مراعات شود، و به جز آن دو نفر شخص ثالثی نیز وجود داشته باشد، یا امکان ورود دیگری بدون اجازۀ آنها باشد و سخنان عادی و معمولی رد و بدل شود، چیست؟
 جواب: ماندن یک زن و یک مرد نامحرم در یک خانه جائز نیست؛ مگر در مواردی که شرعاً جائز باشد، مانند گفتگوهای بسیار ضروری که آن نیز باید به مقدار ضرورت و بدون قصد ریبه ولذّت بوده و درب ورودی باز باشد؛ در فرض سؤال اگر مفسده نداشته باشد اشکال ندارد، اگرچه احوط ترک خلوت کردن با نا محرم است.
 سوال: [669]  در هنگام زایمان، اگر زنی نباشد تا در وضع حمل کمک کند، آیا مرد می‌تواند دخالت کند؟
 جواب: در هنگام ضرورت جایز است.
 سوال: [670]  چت کردن با نامحرمان در دنیای مجازی چه حکمی دارد؟
 جواب: مطلق چت کردن حرام نیست؛ ولی هرگونه ارتباط عاشقانه بین مرد و زن نامحرم، شرعا حرام است؛ از آنجایی که این گونه ارتباط‌ها غالباً خالی از مفسده نیست، سزاوار است از این کار پرهیز شود.
 سوال: [671]  من دختری هستم نوزده ساله و خیلی به مسائلی که روزه را باطل می¬کند حساس هستم، قرار است من بعد از ماه رمضان با پسری عقد کنم و تمامی کارهای مقدماتی انجام شده است، آیا من می¬توانم با نامزدم با زبان روزه تلفنی صحبت کنم چون می¬گویند باید بیشتر آشنا شویم.
 جواب: اگر صرفاً بخاطر شناخت یکدیگر باشد صحبت کردن به قدر ضرورت در صورت که بدون که مهیج شهوت همدیگر باشید، اشکال ندارد؛ اما صحبت¬های عشقی و مهیّج قبل از اجرای عقد جائز نیست.
 سوال: [672]  من پسری هستم بیست و یک ساله و ساکن لندن؛ وضعیت ما مسلمانان در این کشور چیست؟ چون در اینجا سلام و احوال پرسی به سبک غربیها(دست دادن) بین مرد و زن متداول است، آیا اگر هیچ نیت دیگری جز آداب اجتماعی نباشد، دست دادن به نامحرم جواز دارد؟
 جواب: دست دادن زن و مرد اجنبی و نا محرم به همدیگر حرام است؛ فرهنگ غیر اسلامی نمی¬تواند حرام خدا را حلال کند.
 سوال: [673]  در کشوری که ما زندگی می¬کنیم، زیاد ترویج اسلام نشده است و مردم دست ندادن را به حساب بی احترامی و خود خواهی می¬گذارند، می¬خواستم بپرسم که آیا دست دادن با مرد نا-محرم در صورتی که هیچ فساد، شهوت و نیت بدی وجود نداشته باشد جایز است؟
 جواب: دست دادن زن و مرد نا محرم به همدیگر حرام است چه قصد لذت داشته باشند چه این قصد را نداشته باشند.
 سوال: [674]  در شرایطی که دست دادن صرفاً نشانه ادب و احترام و بخشی از معارفه¬ی رسمی با فرد نامحرم غیرمسلمان باشد، در حالیکه او درکی از دلیل امتناع از دست دادن ندارد و آن را نشانه بی احترامی می¬داند و ناراحت می¬شود، همچنان این عمل حرام است؟
(در کشور غیر مسلمان با فرد غیر مسلمان که این اطمینان وجود دارد که دست دادن تاثیری در او ندارد.)
 جواب: تماس بدن مرد اجنبی با بدن زن اجنبیه مطلقا حرام است.
 سوال: [675]  بنده در دفتر یک موسسه بین المللی کار می¬کنم که خارجی‌ها نیز در آنجا کارمند هستند، بعضی اوقات با خانم‌های خارجی روبرو می¬شوم که با هم دست می¬دهیم اگر این کارا نکنم از نظر نزاکت بین دفتری و همکار بودن خیلی بد است.
سؤالم این است که آیا این قول (دست) دادن جواز دارد؟ این را نیز می¬دانم که دست دادن مرد و زن نامحرم با یکدیگر حرام است، آیا با خانم¬های خارجی نیز چنین است؟
 جواب: در فرض سؤال دست دادن با زن اجنبی مطلقا چه مسلمان و چه غیر مسلمان حرام است. البته با دستکش در صورت که بدون قصد لذت باشد دست دادن اشکال ندارد.
 سوال: [676]  من در یک کشور اروپایی زندگی می¬کنم و در کمپ ما مجبور هستیم که با زن و مرد آن‌ها دست داده و بغلکشی کنیم؛ از نگاه اسلام چه حکمی دارد؟
 جواب: دست دادن، بغل کشی و هرگونه تماس بدنی دیگری مرد با زن نامحرم شرعاً حرام است.
 سوال: [677]  در بین دو بازیگر زن و مرد که نامحرم هستند در هنگام ایفای نقش ممکن است در دیالوگ کلمات محبت¬آمیزی نیز باشد، آیا می¬شود چنین دیالوگی را در فیلم گفت؟
 جواب: بازی کردن مرد و زن نامحرم و کلمات محبت¬آمیز گفتن به همدیگر چه در فیلم چه غیر آن جواز شرعی ندارد.
 سوال: [678]  دست دادن با زن اجنبی در صورتی که وی دست خود را جلو آورد و عدم مصافحه تنها دلیل بی احترامی به وی تلقی گردد و نه چیز دیگر، چیست؟ این سوال در فرض اضطرار است یعنی فرد خود را در چنین موقعیتی قرار نداده بلکه به ناچار در آن قرار گرفته است.
 جواب: در چنین شرایطی هم دست دادن با زن نامحرم جواز ندارد، مگر اینکه فرد مسلمان با دستکش و بدون قصد لذت دست بدهد.
 سوال: [679]  حکم اختلاط زن و مرد در دفتر کار یعنی همکار بودن مرد و زن در یک دفتر که تفکیک مرد و زن به هیچ وجه امکان پذیر نیست، البته امکان تردد وجود دارد چه می¬باشد، اگر فرضاً کار کردن در زیر یک سقف حرام باشد، آیا باید از کارکردن در چنین دفاتری خودداری کرد؟
 جواب: اگر شئونات اسلامی را رعایت کنند اشکال ندارد؛ ولی چنانچه مفسده داشته باشد، یعنی بترسد که به حرام واقع شود، در این صورت جواز ندارد.
 سوال: [680]  چرا دست دادن با مرد نامحرم که جای پدرمان باشد و او را می¬شناسیم که نیت بدی ندارد حرام است؟
 جواب: دست دادن زن با مرد نا محرم اگرچه پیر مرد باشد جواز ندارد؛ ادله حرمت این مورد را نیز شامل می¬شود.
 سوال: [681]  آیا زن و مرد مسمان با مسلمان نامحرم و یا کفار با پوشیدن دستکش قول داده می¬توانند، ما درکشور دانمارک زندگی می¬کنیم و این موضوع نقش مهمی در کار¬های روز مره ما دارد.
 جواب: اگر برای لذت نباشد دست دادن از روی دستکش اشکال ندارد.
 سوال: [682]  ما در کشور سوئد زندگی می¬کنیم و قول دادن مرد و زن یک فرهنگ در بین این جامعه است، که اگر چنین نکنیم، این مردم از ما نفرت پیدا می¬کنند و شاید کارهای ما را نیز به تعویق اندازند، پس تکلیف ما چیست؟
 جواب: دست دادن مرد با زن نا محرم جواز ندارد و فرهنگ دست دادن در آنجا موجب نمی¬شود که شما مرتکب حرام شوید، سعی کنید فرهنگ اسلام را به اطلاع آنها برسانید و عذر خود را به آنها بفهمانید.
 سوال: [683]  راه محرمیت شوهر خواهر به خواهر زن را بیان فرمائید؟
 جواب: در فرض سؤال اگر با اجازه زوجه با دختر خواهر این زوجه ازدواج کند (عقد کند) خواهر زن برای این شخص محرم می¬شود و این راه محرمیت است.
 سوال: [684]  من دختری را دوست دارم، ولی او نامزدی دائمی دارد و مشکل من همین است لطفا راهی جلوی پای من قرار دهید.
 جواب: اگر آن دختر شوهر دارد، دوست داشتن زن شوهر دار جایز نیست، اگر شوهر با اختیار خود طلاق دهد بعد از انقضای عده می¬توانید با آن زن ازدواج کنید و الا چنین دوست داشتنی جواز ندارد.
ارتباط زن و مرد در فضای مجازی
 سوال: [685]  پیام و کامنت احساسی برای نامحرم در گفتگوهای مجازی (اینترنت) چه حکمی دارد؟
 جواب: اینگونه تماس¬ها مطلقاً حرام است و باید جداً خود داری شود.
 سوال: [686]  نظر گذاشتن در وبلاگ نامحرم و مباحثه و ارتباط از طریق وبلاگ که بدون شنیدن صدا و دیدن صورت انجام می‌گیرد و نظرات عادی هستند چه حکمی دارد؟ اگر موارد مختلف است بیان کنید.
 جواب: در فرض سؤال اگر برای کار عقلائی باشد و موجب تهییج شهوت نشود و مفسده دیگری نیز نداشته باشد، اشکال ندارد و الاّ حرام است؛ ولو صدای همدیگر را نشنود.
 سوال: [687]  رابطه‌ی بین دختر و پسر در حد دیدن یکدیگر و یا صحبت کردن با تلفن یا ارتباط دیداری یا شنیداری یا نوشتاری از طریق اینترنت اگر به قصد ازدواج باشد چه حکمی دارد؟
 جواب: در فرض سوال حرفهایی که تحریک شهوت کنند جایز نیست، حرف زدن در حد ضرورت که مربوط به اصل ازدواج باشد، اشکال ندارد.
 سوال: [688]  چت کردن با جنس مخالف چه حکمی دارد؟ اگر مقدمه ازدواج باشد یا احتمال هیچگونه خطر فساد وجود نداشته باشد، در این صورت حکم چیست؟
 جواب: جائز نیست مگر اینکه یقین به عدم ابتلاء به حرام باشد که در این صورت در حد ضرورت اشکال ندارد.
ارتباط با زن شوهر دار
 سوال: [689]  زن «الف» در زمانی که شوهر داشت و متأهل بود اما جدا از شوهرش زندگی می¬کرده و منتظر نوبت دادگاه و محضر برای جاری کردن صیغه طلاق بود با مرد «ب» زنا انجام داد، آیا بعد از طلاق گرفتن از شوهرش و گذشتن زمان عده می¬تواند با آن مرد «ب» عقد نماید؟ با توجه به این نکته که این زن «الف» و مرد «ب» هنوز با یکدیگر ارتباط دارند و نمی¬خواهند بیش از این گناه کنند و دنبال راهی می‌گردند که به هم محرم شوند و عقد نمایند، حتی اگر عقد موقت؛ وقتی از امام جماعت مسجد سوال کردند به آنها گفته که دنبال مرجع تقلیدی بگردند که این مسئله را حرام ندانسته باشد و همچنین در زمانی که این عمل را انجام داده¬اند هیچ کدام حکم مسئله را که موجب حرمت ابدی می¬شود را نمی¬دانسته و اکنون از عمل¬شان پشیمان هستند، لطفاً اگر برای بیرون رفت از این مشکل راه حلی وجود دارد بیان فرمایید.
 جواب: در فرض سؤال آن زن بر مرد زانی حرام ابدی شده و نمی-تواند با او ازدواج کند نه ازدواج دائم و نه موقت.
 سوال: [690]  زنی در عقد شخصی بوده و با او مواقعه نداشته و فرد دیگری با آن زن زنا کرده و زن حامله شده بفرمائید زن مذکور بر زانی حرام مؤبد می‌شود یا خیر و نیز تکلیف زن نسبت به شوهرش که در عقد او بوده چه صورت دارد؟
 جواب: زن زانیه بر زانی حرام مؤبد شده و زانی نمی¬تواند با آن زن ازدواج کند؛ امّا نسبت به شوهرش در عقد او باقی است.
 سوال: [691]  دختری که قبل از نامزدی با پسری دوست بوده و با او نزدیکی داشته و اکنون با کسی دیگری با اکراه نامزد شده و پسر اولی نمی¬تواند دختر را فراموش کند لذا بعد از نامزدی نیز با آن دختر نزدیکی داشته می¬خواستم بدانم اینجا حکم چیست؟
 جواب: در فرض سؤال اگر بعد از عقد با نامزد دومی، این دختر با مرد اولی مجامعت و نزدیکی داشته است، مرد اول برای این زن حرام ابدی شده است.
 

احکام نکاح

احکام نکاح

ضرورت تحقیق قبل از ازدواج
 سوال: [692]  آیا شرعاً لازم است قبل ازخواندن عقد دختر و پسر آزمایش خون بدهند؟
 جواب: آزمایش خون لزوم شرعی ندارد؛ مگر اینکه یکی از طرفین نسبت به بعضی امراض مشکوک باشد، یا پزشک متخصص برای جلوگیری از مشکلات احتمالی، آزمایش را لازم بداند، که در این صورت بهتر است آزمایشات مانند سیفلیس، تالاسمی و ... به خاطر حفظ سلامت زوجین و جامعه انجام گردد.
 سوال: [693]  گفتگو و مراودات دختر و پسر در صورتی که به قصد ازدواج باشد، با رعایت شرایط و ضوابط شرعی تا چه حد مجاز هست؟
 جواب: به شرطی که مهیّج شهوت نباشد، اشکال ندارد.
 سوال: [694]  پسر جوانی با دختری می‌خواهد ازدواج کند، پزشکی که از بیماری‌های او غیر از بیماری¬هایی که باعث فسخ نکاح می‌شود، اطلاع دارد، آیا حق افشای بیماری او را دارد؟
 جواب: اگر زوجین سوال نکنند، افشای آن جواز ندارد.
 سوال: [695]  پسر و دختری هم دیگر را دوست دارند و قرار است که عروسی کنند، اما قبل از عقد نکاح این‌ها هم دیگر را بوسیده¬اند در آغوش گرفته¬اند و لمس کرده¬اند وقتی این¬ها عروسی کنند و نکاح شوند، آیا کار¬های قبل از عقد نکاح شان گناه محسوب می¬شود؟
 جواب: در فرض سؤال زن و مرد نامحرم قبل ازعقد به همدیگر حرام هستند و از کار‌های که کرده¬اند باید توبه کنند.
مهریه و شیربها
 سوال: [696]  شخصی، دختر خود را به ازدواج پسری در می‌آورد و پدر داماد، یک مقدار زمین برای پدر دختر می¬دهد، ولی در سندی که تدوین می¬شود، این زمین را در مقابل شصت هزار افغانی قرار می¬دهد و در سند، نام پدر دختر و دختر آورده می-شود و در ضمن قرار بر این می¬شود که عموها، مبلغ مذکور را بالسویه به پدر دختر پرداخت کنند، تا در زمین سهیم باشند؛ اما برادران (عموهای دختر) از پرداخت پول سرباز می¬زنند و زمین مذکور را پدر دختر صاحب می¬شود و بعد از بیست و چند سال، عموها و پسرانشان ادعای اشتراک زمین را می¬نمایند در حالی که این زمین در واقع و در حقیقت در برابر ازدواج دختر به دست پدر رسیده است و یکی از برادران این حقیقت را پذیرفته و ادعایی ندارد؛ حال این سؤال مطرح است که این زمین متعلق به کیست؟ آیا برای پدر دختر است یا متعلق به همه¬ی برادران (عموهای دختر)؟
 جواب: گرفتن زمین به عنوان گله و شیربها جایز نیست و این زمین متعلق به پدر داماد است.
 سوال: [697]  .مهریه¬های سنگینی که امروزه در عقد نکاح قرار می¬دهند در صورتی که مرد در هنگام انعقاد عقد قصد پرادخت آن را نداشته باشد و اگر بخواهد بپردازد نیز امکان مادی پرداخت آن را نداشته باشد چه حکمی دارد؟ در این وضعیت آیا خود مهریه و عقد نکاح صحیح واقع شده است یا باطل است؟ یعنی آیا مهریه و عقد نکاح صحیح واقع شده است یا باطل؟ یعنی آیا مهریه جزء عناصر اصلی و رکن عقد است؟ یاخیر.
 جواب: مهریه در عقد موقت رکن است و در عقد دایم رکن صحّت عقد نیست.
در اسلام توصیه شده که مهر باید کم باشد و اگر طرفین توافق کنند به مهر زیاد عقد صحیح است و شوهر باید مهر را پرداخت کند و مهریه حق مالی زن است که هر زمان بخواهد حق مطالبه دارد.
 سوال: [698]  گله که در میان برخی، علی الخصوص شیعیان افغانستان رواج دارد حکمش چیست؟
 جواب: گرفتن پول به عنوان گله و شیر بهاء جواز ندارد.
 سوال: [699]  در مورد طلاق زن، مهریه آن چگونه محاسبه می-شود، آیا همان مهریه که اول معین شده است باید پرداخت شود، یا با توجه به سالهای که زندگی کرده است اضافه می¬شود؟
 جواب: مهریه با اجناس مانند گندم وآرد و غیره محاسبه می¬شود یعنی در زمان عقد آن مهریه هر مقدار گندم وآرد می¬شده حالا آن مقدار پول بدهد که آن اندازه گندم یا آرد بتواند خرید کند.
 سوال: [700]  در صورتی که در عقد انقطاعی (موقت) زوجه قبل از تمام شدن مدت در عقدنامه اقدام به قطع رابطه با زوج کند مهریه مشخص شده تماماً به ایشان تعلق می¬گیرد و یا بخشی از آن؟
 جواب: در فرض سؤال چون مهریه درعقد انقطاعی به منزله اجرت است؛ لذا اجرت را زوجه به اندازه استمتاع حق دارد، نه بیشتر از آن؛ بنابر این باید اجرت (مهریه) به تناسب استمتاع توزیع و محاسبه شود.
 سوال: [701]  حکم صحّت و اعتبار مهریه¬های فوق العاده سنگین که نشان از سفاهت زوج می¬دهد، یا قرینه بر عدم قصد جدّی مرد نسبت به پرداخت آن است، چیست؟ حکم اصل عقد چیست؟ آیا در صورت صحّت عقد آن مهریه تبدیل به مهرالمثل می¬شود یا مهر السنه؟
 جواب: در فرض سؤال ضرری به عقد نمی¬زند ولو مهریه بیش از حدّ معمول باشد؛ مهریه همان مهر المسمی است؛ مگر اینکه سفاهت شوهر ثابت شود، که در این صورت مهریه تبدیل به مهر المثل می¬شود.
 سوال: [702]  شخصی حدود سه سال قبل بر اثر تصادف فوت شده است و خانمش بعد از عده، شوهر نموده، جهزیه و طلایی را که شوهر مرحومش برایش خریده بود با خودش برده است، همچنین ایشان بعد از مرگ همسرش، از پدر شوهر متوفایش تقاضای مهریه می¬کند، حدود یک سال قبل پدر شوهرش نیز فوت کرده است، خانم مذکور در حال حاضر مهریه¬اش را از ورثه پدر شوهر مطالبه دارد.
1ـ آیا طلاهایی که شوهر مرحوم برای همسرش خریده، همسرش حق داشته آن‌ها را با خود ببرد؟
2ـ آیا پرداخت مهریه این زن بعد از فوت شوهر، بر پدر شوهر لازم است؟ یا خیر.
3ـ حال که پدر شوهر نیز فوت شده است، آیا بر ورثه لازم است که از ارث شان مهریه او را بدهند؟
4ـ در فرض وجوب اداء مهریه، آیا قیمت سکه زمان فوت شوهر محاسبه می¬شود یا قیمت فعلی؟
 جواب:
1ـ اگر شوهر طلاها را هبه نکرده باشد، زن حق ندارد آنها را با خود ببرد، بلکه بین ورثه تقسیم می¬شود.
2ـ پرداخت مهریه بر پدر شوهر واجب نیست که پرداخت کند.
3ـ اگر زن مهریه خود را نبخشیده باشد، باید از ماترک شوهر پرداخت شود.
4ـ به قیمت فعلی حساب می¬شود.
خرج و مخارج عروسی
 سوال: [703]  شخصی دختری را شیرینی خوری و نامزد می¬کند، یک مقدار مواد خوراکی و پوشاک و چیزهای دیگر را می¬خرد که مقداری از آن مصرف می¬شود و یک مقدار آن برای پدر دختر باقی می¬ماند، یکی از دختر یا پسر فوت می¬کنند، یا سازگاری پیدا نمی¬کنند، به هر صورت در بین¬شان جدایی می¬افتد و ازدواج صورت نمی¬گیرد، آیا اجناس مصرف شده و نشده از مال چه کسی و به عهده کیست؟
 جواب: اگر پسر فوت کند و یا ازدواج را بهم بزند، یا دختر فوت کند، پسر حق ندارد اجناس مصرف شده را از پدر دختر و یا دختر مطالبه کند؛ دختر فوت کند و برخی از اموال اگر باقی باشد پسر حق طلب دارد؛ چنانچه زن ازدواج را به هم زند مصارف زوج را باید به طور کامل جبران کند.
 سوال: [704]  در برخی مناطق گرفتن طویانه (ولور، گله، قلین) و گرفتن پول، مال و مواشی از پدر داماد رواج دارد نظر حضرتعالی راجع به این مسئله چیست؟
 جواب: در فرض سؤال، گرفتن گله ولو به رضایت پدر داماد باشد، حرام و خلاف شرع است، چون روایت مطلق است که از امام (ع) سؤال شده که مضمونش این است: یکی به کسی دختر خود را می¬دهد ولی مقدار پولی را پدر دختر می¬گیرد و مقداری را خود دختر می‌گیرد. حضرت فرمود آنچه را دختر می¬گیرد حلال است (که منظور همان مهریه است) و آنچه را که پدر دختر می-گیرد حرام است و حضرت نفرموده اگر پدر داماد راضی به دادن پول باشد اشکال ندارد، پس روایت دالّ بر عدم جواز مطلق است.
 سوال: [705]  بنده مبلغ یک صد و بیست هزار افغانی از دامادم به عنوان شیربهاء دخترم اخذ کردم و آن مبلغ را یک روز هم به دست نگرفتم، چون به شخصی قرض الحسنه دادم و بعد از چند ماه پولم را اخذ کرده، ماشین خریداری نمودم و بعد از مدتی این اتومبیل را به جهت تنگدستی و قرض داری فروختم و پولش را کاملاً در قرض داری‌ها و بقیه ضروریات و مصارف خانه صرف نمودم، که یک افغانی از آن پول باقی نمانده است، آیا به این صد و بیست هزار افغانی که شیربهاء دخترم بود خمس تعلق می-گیرد؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال، خمس ندارد، ولی گرفتن شیربهاء به عنوان شیربها جواز ندارد؛ مگر این که این مبلغ را به شما بخشیده باشد.
 سوال: [706] دختر و پسری شیرینی خوری می¬کنند و دوستان هدایایی می¬آورند، اگر نامزدی بهم بخورد یا یکی از پسر و دختر (عروس یا داماد) بمیرند، مالکیت هدایا و حکم مصرف آن¬ها چیست؟
 جواب: در صورت بهم خوردن عروسی هدایای فامیل عروس مال عروس و هدایایی که از طرف فامیل داماد آورده شده، مال داماد است، در صورت فوت یکی از پسر یا دختر هدایا مربوطه جزء ارثیه متوفی محسوب می¬شود.
شرایط خواندن عقد
 سوال: [707]  آیا می¬شود صیغه (ازدواج موقت) را به زبان غیر عربی مثلا فارسی خواند؟ اگر می¬شود لطفا متن کامل آنرا بیان فرمایید.
 جواب: در صورتیکه دسترسی به روحانی باشد، (ولو تلفنی و ...) عقد فارسی کفایت نمی¬کند و اگر دسترسی به روحانی نباشد، عقد فارسی اشکال ندارد؛ در صورتیکه معنی عقد را بداند و اخبار و انشاء را بفهمد، ترجمه عقد را اول زن به این صورت بگوید: «به زنیت در آوردم خودم را برای تو مثلاً در مدت ده روز در مقابل صد دلار» و مرد در جواب بگوید: «قبول کردم».
 سوال: [708]  آیا شخص خودش می¬تواند صیغه¬ی عقد موقت را جاری کند؟
 جواب: صیغه¬ی نکاح (چه موقت یا دائم) را کسی می¬تواند بخواند که عربی صحیح و معنای آن را و فرق بین اخبار وانشاء را بفهمد.
 سوال: [709]  در عقد اگر وکیل زوجه در لفظ مُوَکِلَتِی یاء متکلم را ظاهر نکند، بلکه عوض یاء متکلم تا را به کسر بخواند یعنی مجرور به حروف جاره نه مجرور به یاء متکلم، اشکال به عقد وارد می¬شود؟ یا خیر.
 جواب: با یاء متکلم بخواند و الاّ عقد صحیح نیست.
 سوال: [710]  اگر وکیل زوجه کلمه¬ای از خطبه¬ی عقد را اشتباه بخواند، برای موکل زوج واجب است که او را مطلع کند؟ یا خیر. و اگر اشتباه او را رفع نکند و عقد باطل باشد گناه بطلان عقد به گردن موکل زوجه است یا به گردن هر دوی آن¬ها؟
 جواب: باید او را مطلع کنند و الاّ وکیل زوج که می¬داند عقد اشکال دارد، مسئول است وکیل زوجه چون توجه ندارد معذور است، ولی کسانی که آگاهی به خواندن عقد ندارند نباید عهده دار خواندن و اجراء صیغه نکاح شوند.
 سوال: [711]  ازدواج موقت با خانم بیوه¬ای انجام شده و این صیغه عقد را خودشان خوانده¬اند اما ثبت رسمی در دفترخانه¬های ازدواج نکرده¬اند و در واقع قانونی نشده است، آیا صیغه و ازدواج آنها مشکلی دارد؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال ازدواج موقت منوط به اجازه هیچ کسی نیست، بشرطی که صیغه عقد صحیح خوانده شده باشد و ثبت هم شرط صحّت آن نمی¬باشد.
 سوال: [712]  من اهل افغانستان و محصل در کشور هندوستان می¬باشم. دو سوال دارم.
الف: من با یک تبعه تاجکستان که از نظر مذهبی پیرو شیعه اسماعلیه است در یک اطاق زندگی می¬کنم. آیا از نظر شرعی کدام اشکال وجود دارد و استفاده از ظروف یکدیگر چه حکمی دارد؟
ب: معمولاً در کلاس درسی ما دختران با لباس که اکثریت بدن شان برهنه است و قطعاً شهوت برانگیز است وجود دارند، که نمی‌توانم خود را از دیدن آنها کنترل کنم، ولی یک تعدادی از دختران مسلمان هستند، اگر موافقت کند که با من نکاح شرعی کنیم و از هم لذت ببریم و عشق بورزیم، در این صورت آیا نکاح موقت امکان دارد؟ یا خیر.
ثانیا چگونه می¬شود در غیابت من و او عقد نکاح منعقد شود؟ در غیر آن صورت من هر روز در معصیت می¬افتم و مسئولیت آن بدوش که خواهد بود؟ امید است که یک راه حل شرعی و همچنان عملی برای من بیان کنید، از عشق نمی¬شود فرار کرد چون امر طبیعی است!
 جواب: در فرض سوال شیعه¬های اسماعیلیه مسلمان هستند، مثل سایر مسلمانان زندگی و مراودت با آن¬ها اشکال ندارد، اما عقد موقت با زنان مسلمان اگر شرایط عقد را دارا باشند، اشکال ندارد؛ چنانچه دختر باکره باشد باید عقد با اجازه پدر و یا جد پدری انجام شود، در صورت وجود شرایط، شما می¬توانید کسی که خواندن عقد را بلد باشد ولو تلفنی وکیل بگیرید تا صیغه عقد راجاری کند.
 سوال: [713]  می¬خواستم بدانم، فرق بین صیغه محرمیت دوره‌ای نامزدی و عقد دایم چیست؟ و صیغه محرمیت دوره¬ای نامزدی با عقد دایم از نگاه محدودیت چه فرق دارد؟
 جواب: محرمیت دوره نامزدی موقت است، که یک ماهه یا یک ساله و یا کمتر اجرا می¬شود و بعد از تمام شدن مدت عقد، زن و شوهر باهم نامحرم می¬شوند و درعقد دایمی با هم محرمند مگر اینکه شوهر زن را طلاق دهد، ولی از نظر مقدار محرمیت هیچگونه فرقی با هم ندارند.
اجرای عقد توسط عاقد عامّه
 سوال: [714]  آیا نکاح مرد شیعه با زن اهل سنّت به وسیله نکاح خوان (مجری عقد النکاح) اهل سنّت صحیح است؟
 جواب: اگر عقد نکاحی که شیعه می¬خواند، آن¬ها بخوانند و قصد انشاء داشته باشند اجراء عقد توسط آن¬ها صحیح است.
شرایط صحّت عقد
 سوال: [715]  ما قبلاً عقد موقت یک ساله خوانده بودیم، با منقضی شدن عقد مذکور قصد خواندن یک عقد موقت یک ساله دیگر داریم، برای خواندن عقد موقت دوباره، اگر خانم عادت ماهانه باشد ایراد دارد؟ یا خیر.
 جواب: در حال عادت ماهانه اجراء عقد نکاح اشکال ندارد.
 سوال: [716]  آیا پاک بودن دختر در هنگام نکاح لازم و ضروری است؟
 جواب: لازم نیست در هنگام اجراء صیغه نکاح زن پاک باشد.
 سوال: [717]  اینجانب خانمی بیوه هستم مدتی پیش به عقد موقت آقایی درآمدم در انتهای مدت آن مرد مرا تهدید کرد که آبرویم را خواهد برد مگر آنکه تا آخر همان سال همسرش باشم، اینجانب پس از چند بار تهدید مجبور شدم موافقت خود را اعلام نمایم (در قلبم راضی نبودم و نیستم)، حال سوالم این است که آیا هنوز این آقا محرم من است یانه؟ چون نه صیغه¬ای خوانده شده و نه مهریه¬ای تعیین گردیده؟
 جواب: در عقد موقت مدت و اجرت باید تعیین شود، اگر تعیین نشده باشد عقد باطل است.
شرطیت رضایت در صحّت عقد
 سوال: [718]  پدری دخترش را به عقد مردی در آورده که خود دختر راضی به این عقد نبوده و مرد را هم کفو و هم شان خود نمی¬داند و دختر به هیچ¬وجه حاضر به ازدواج و عروسی با این مرد نیست و خواهان فسخ عقد و طلاق می¬باشد ولی مرد (نامزد) حاضر به طلاق نیست، وظیفه و تکلیف این دختر چیست؟
چگونه می¬تواند طلاقش را بگیرد؟ با این توضیح که پدرش نیز از اینکه بدون رضایت دخترش را به عقد کسی در آورده پشیمان است و خواهان فسخ عقد است.
 جواب: اگر در زمان عقد و یا بعد از آن هیچگاه راضی به آن عقد نشده باشد، آن عقد باطل است، چنانچه در زمان عقد نکاح و یا بعد از آن راضی شده باشد آن عقد صحیح است، بدون اجازه شوهر حق طلاق ندارد.
 سوال: [719]  در برخی مناطق «ازدواج اجباری رسم است به این معنی که نگرفتن رضایت دختر و پسر در هنگام نامزدی یا ازدواج»، فتوای حضرتعالی در این مورد چیست؟
 جواب: در فرض سؤال، شرط صحّت عقد، رضایت دختر و پسر و ولی دختر است اگر دختر مکره باشد، عقد اجباری باطل است؛ مگر این که دختر و پسر بعد از عقد فضولی و قبل از دخول راضی شوند.
 سوال: [720]  نظر حضرتعالی در مورد ازدواج میراثی یا ازدواج خانم بیوه با اقارب شوهر متوفی (بدون رضایت خانم بیوه)، چیست؟
 جواب: در فرض سؤال، عقد نکاح بدون اذن زن و مرد باطل است البته این حکم اختصاص به عقد نکاح ندارد در تمام عقود رضایت متعاقدین شرط صحّت آن عقد است.
 سوال: [721]  دختری به سن بلوغ نرسیده بوده که پدرش او را برای پسری شیرینی خوری می¬کند و مقداری پول هم از پسر به عنوان گله دریافت می¬نماید، اما عقدی صورت نگرفته است، حال که دختر به بلوغ رسیده آن پسر را به همسری قبول ندارد، آیا این پدر می¬تواند دختر خود را به اجبار به عقد همان پسر درآورد؟ اگر بخواهد این شیرینی خوری را بهم بزند، خرج و مصرف مجلس شیرینی خوری که پسر مبلغ آن را پرداخت نموده بوده به عهده¬ی کیست؟
 جواب: اگر دختر حاضر به ازدواج با آن پسر نیست، پدر نمی¬تواند دختر را مجبور به ازدواج کند، پدر دختر باید مصارف آن پسر را بدهد، دختر با اجازه پدر می¬تواند با هرکس که بخواهد ازدواج کند و صرف شیرینی خوری موجب نمی¬شود که پسر مانع ازدواج دختر با کسی دیگر شود.
جواز شرط در ضمن عقد نکاح
 سوال: [722]  آیا می¬شود در ضمن عقد شروط مانند حق طلاق با زوجه باشد، در صورتی که مرد معتاد شود یا به مدت شش ماه نفقه ندهد و ... را تعیین کرد؟ یا خیر.
 جواب: احتیاطاً در ضمن عقد نکاح شرط را ذکر نکند، بلکه شرط قبل از عقد نکاح ذکر شود و عقد نکاح مبنی بر آن شرط ذکر شود و یا شرط وکالت زوجه از طرف زوج در ضمن عقد لازم غیر از عقد نکاح ذکر شود، باید بدانید که شرط حق طلاق با زوجه باشد درست نیست، بلکه زوج زوجه را در ضمن عقد لازم وکیل در طلاق بگیرد.
 سوال: [723]  إمراة إشترطت علی زوجها فی عقد الزواج ألا یتزوج علیها و إن کان فی ذمته زوجـة غیرها، فمن حقها طلب الطلاق، بعد عام من تزویج الزوج علیها، طلبت الطلاق و تقول: حاولت أن أجلس معه و أتحمل، لکن لم استطع فترکته، سؤالی هو: هل یکون جلوسها عنده بعد معرفتها بزواجه، یعتبر تنازل عن الشرط و بذلک یسقط الشرط؟
 جواب: فی مفروض السؤال مجرد الجلوس لایسقط الشرط إن کان الشرط فی ضمن عقد لازم غیر عقد الزواج، لإنّ عقد الزواج لایعلّق علی شرط.
 سؤال: [724] اگر کسی دختری را عقد نماید، آیا پدر و مادر دختر مجاز هستند، زن و شوهر قانونی (عروس وداماد) را از هم دور نگه دارند و نگذارند آن دو با هم به تفریح و مسافرت بروند و در کنار هم باشند؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سوال پدر و مادر حق ندارند در امور زندگی خصوصی زن و شوهر دخالت نمایند؛ مگر اینکه قبل از عروسی باشد و پدر و مادر، مسافرت آنان را به مصلحت آن‌ها نبینند، که در این صورت سزاوار است عروس و داماد به حرف آن¬ها گوش دهند.
 سوال: [725]  زنی که می¬دانسته باکره نیست و به عنوان باکره شوهر کرده و شوهر نیز هنگام عقد شرط بکارت کرده و پس از عقد و مزاوجت، شوهر ادعای خسارت نموده، آیا زن ضامن خسارات وارده به شوهر است؟
 جواب: در فرض سوال مهر آن زن به مهر المثل ثیّبه تبدیل می‌شود.
تخلف از شرایط ضمن عقد
 سوال: [726]  اگر مرد بدون هماهنگی با همسر اول ازدواج مجدد کند به لحاظ شرط قانونی عقد نامه کار بدی کرده، آیا از نظر شرعی هم می¬توان گفت تضییع حقی کرده وگناهکار است؟ یا خیر.
 جواب: اگر با همسر اول در ضمن عقد، شرط عدم ازدواج مجدد کند، تخلف جایز نیست.
 سوال: [727]  من اخیراً نامزد شده¬ام و بین من و همسرم صیغه محرمیت موقت خوانده شده، آیا رابطه جنسی از نظر شرعی مشکلی دارد؟ اگر دختر باکره باشد چطور؟
 جواب: اگر در موقع عقد موقت شرط عدم دخول نشده باشد تا زمانیکه مدت عقد موقت باقی است رابطه جنسی اشکال ندارد.
 سوال: [728]  مگر شرط همبستر شدن با زن نکاح نیست؟ پس آیا ما در دوران نامزدی که نکاح هستیم می¬توانیم همبستر شویم؟ یا خیر.
 جواب: اگر در ضمن عقد شرط عدم دخول تا زمان عروسی نشده باشد همبستر شدن اشکال ندارد.
ولی اگر از طرف زوجه یا از طرف پدر یا جد پدری زوجه عدم دخول تا زمان عروسی را شرط کرده باشند، همبستر شدن و دخول جائز نیست.
 سوال: [729]  اگر وکیل دختر در جریان خواستگاری اقارب پسر، به نیابت از دختر شرط نماید در صورتی راضی به این ازدواج هستند، که چون دختر تحصیلات عالی دارد و بعد از ختم تحصیل به وظیفه می¬رود و اقارب پسر و خود پسر هم قبول کرده باشند قبل از عروسی دختر به حیث استاد دانشگاه اشتغال به وظیفه پیدا کرده است، اکنون بعد از دو سال و داشتن فرزند، شوهر مانع از رفتن خانم به وظیفه می¬شود و آن هم بعد از بهانه گیری¬های غیر ضروری تکلیف شرعی چیست؟
 جواب: اگر در موقع ازدواج دختر شرط کرده باشد، که شوهر مانع از انجام وظیفه او نشود وشوهر هم قبول کرده باشد، در این صورت شوهر حق منع کردن از انجام وظیفه را ندارد.
 سوال: [730]  زن متعه¬ای که در صورت تضییع حق شوهر، حق بیرون رفتن از منزل را ندارد، آیا با حق نفقه نداشتن او منافات دارد؟
حال اگر مردی در ضمن عقد متعه با زن شرط خارج نشدن از منزل کند و از پرداخت نفقه نیز امتناع نماید، اگر زن به قدر نفقه از مال شوهر بردارد ضامن است؟
 جواب: در عقد موقت زن حق نفقه برعهده شوهر ندارد، و چون خود زن با رضایت خود آن شرط را قبول کرده است حق ندارد از پول شوهر بدون اجازه بر دارد.
شرایط جواز عقد موقت
 سوال: [731]  اگر یک جوان عقد نکاح دایمی(ازدواج) نکرده باشد، آیا می¬تواند صیغه نماید؟
 جواب: ازدواج دائم و موقت برای هیچ کسی (چه ازدواج کرده باشد یا نه) اشکال ندارد؛ ولی ازدواج دختر باکره چه دائم و چه موقت بدون اذن پدر جایز نیست.
 سوال: [732]  طریقه خواندن صیغه محرمیت چگونه است، آیا باید روز معین شود تا عقد دائم خوانده نشود؟
 جواب: عقد را باید کسی بخواند که خواندن عقد را بلد باشد، اگر عقد موقت است باید مهریه و مدت معین شود.
 سوال: [733]  جوانی هستم بیست و پنج ساله مقیم استرالیا مدت دو سال است که عقد کرده¬ام و نامزدم در افغانستان است؛ از آنجایی که از نامزدم دور هستم، خواستم بدانم شرایط صیغه در این کشور چگونه است، آیا من مجاز به این کار هستم؟
 جواب: ازدواج با زن مسلمان به طور دائم و موقت اشکال ندارد؛ ازدواج موقت با زن کتابی هم جایز است، ولی ازدواج دائم با زن غیر مسلمان جایز نمی¬باشد.
 سوال: [734]  آیا کسی که زن دایمی (نکاح دایمی) دارد، می‌تواند با زنی دیگر صیغه موقت نماید؟ آیا جایز بودن تا چهار زن در مورد نکاح دایم است یا موقت؟
 جواب:
1ـ در فرض سؤال عقد موقت و دائم هر دو جائز است.
2ـ مرد تا چهار زن را می¬تواند به عنوان همسر دائم، اختیار کند؛ ولی در عقد موقت حدّ معینی ندارد.
 سوال: [735]  با توجه به جواز نکاح موقت در شریعت اسلام، امروزه برای بعضی این حکم وسیله هوسبازی افرادی درجامعه گردیده است؛ لطفا بفرمایید این جواز نکاح موقت به صورت عام هست یا قید و شرط هم دارد؟
 جواب: این حکم حکمی عام است؛ مگر اینکه مفسده¬ی در کار باشد که در آن صورت جائز نیست؛ در ازدواج موقت دختران باکره مثل ازدواج دایم، اذن پدر یا ولی او شرط است، همچنین در عقد موقت باید زمان و مهریه تعیین شود در غیر این صورت اشکال دارد.
 سوال: [736] 
1ـ آیا صیغه به صورت موقت در یک ساعت امکان دارد؟
2 ـ آیا با خارجی¬ها هم می¬توان صیغه کرد؟ یا خیر.
 جواب:
ج1) عقد موقت اگر چه یک ساعت یا نیم ساعت خوانده شود صحیح است.
ج2) ازدواج موقت با زنان اهل کتاب صحیح است؛ ولی ازدواج دایم با آن¬ها جواز ندارد.
 سوال: [737]  با دختر اهل کتاب مثلاً عیسوی می¬شود صیغه کرد؟
با یک دختر بدون اجازه پدرش می¬توان صیغه کرد؟
 جواب: عقد موقت با اهل کتاب جایز است و اذن ولی شرط است مگر اینکه در دین آن¬ها رضایت ولی شرط نباشد.
در ازدواج دختر باکره مسلمان اجازه پدر و یا جد پدری لازم است.
 سوال: [738]  کسی نامزد شده (شیرینی خوری کرده، عقد بسته نه شده) با نامزد خود ارتباط تلفنی دارد، آیا این ارتباط تلفنی اگر بدون شهوت باشد جایز است؟ شهوتی و عشقی باشد چه حکمی دارد؟ در صورت که این کار جایز نباشد آیا راهی است که به گناه مبتلا نشوند؟ این در حالی است که زمینه برایشان فراهم نیست؛ آیا می¬شود بدون اجازه مادر و پدر نامزد و بدون هماهنگی با پدر و مادر خود عقد موقت کنند؟
 جواب: در فرض سؤال ارتباط تلفنی بین دوجوان نا محرم ولو نامزد هم باشند، جایز نیست و باید پدر این خانم را راضی بخواندن عقد کنند و بدون اجازه حتی خواندن عقد موقت هم جایز نیست.
عقد موقت با زمان طولانی
 سوال: [739]  پنجاه و یک سال سن دارم، سال گذشته خانم جوانی را به مدت پنجاه سال با عقد انقطاعی به همسری گرفته¬ام، در عقدنامه به جز مهریه، اینجانب متعهد کلیه خرج و مخارج و مسکن زوجه بوده وتعهد ثبت رسمی و کشوری مفاد عقدنامه را نیز دارم، حال با توجه به سن اینجانب و مدت عقد و شرایط و تعهدات ضمن عقد برای زوجه، آیا می¬توان حکم این عقد و وظایف زوجه را مطابق با حکم عقد دائم در نظر گرفت؟
 جواب: در فرض سؤال این زن حکم زن دائم را دارد، منتهی باید احتیاط شود؛ یعنی اگر او را طلاق دهید هم باید مدّت باقی مانده را ببخشید و هم طلاق جاری نمایید؛ همچنین در رابطه با ارث باید بین این خانم و ورثه¬ی شوهر مصالحه شود.
 سوال: [740]  در عقد موقت نود و نه ساله با توجه به این که این عقد عقلا صحّتش مشکل است، آیا احکام ازدواج موقت بر آن جاری است یا در حکم عقد دایم است؟
 جواب: در فرض سوال احتیاط شود؛ یعنی در صورت طلاق هم مدت را ببخشد و هم صیغه طلاق را جاری کند در مسئله میراث با ورثه مصالحه شود.
ازدواج مسلمان با غیر مسلمان
 سوال: [741]  چرا ازدواج زن مسلمان با مرد مسیحی زنا محسوب می¬شود؟ اصلا دلیلی علمی دارد؟ آیا آیات در این رابطه وجود دارد؟
در حالیکه من آیات مربوط به ازدواج را خواندم و چنین چیزی را ندیدم! آیا می¬شود صرفاً بخاطر یک حدیث چیزی را حرام دانست؟
 جواب: ازدواج زن مسلمان با مرد کافر مطلقاً حرام است چه عقد دائم باشد و یا عقد موقت و دلیلش روایات معتبره است به استناد آیات دال بر نفی سبیل کفار بالای مسلمانان؛ اگر چه آیات صراحتاً دلالت ندارند بر حرمت ازدواج زن مسلمان با مرد کافر، ولی یکی از ادله معتبره که اکثر احکام شرعیه از آن استفاده می-شود روایات است.
 سوال: [742]  من با توجه به وضعیت شغلی در حال مسافرت به خارج از کشور هستم (به طور متوسط مدت اقامت من یک ماه در این مسافرت¬ها هست) و مقصد این کشورها معمولا چین، تایلند، تایوان و ... هست، می¬خواستم سوال کنم چگونه می¬توانم در آنجا در زمینه جنسی وارد گناه نشوم و در آنجا کسی را به صیغه خود در آورم، در صورتی که در آنجا کسی اهل کتاب نیست و بیشتر آن¬ها کمونیست هستند؟
 جواب: ازدواج با غیر اهل کتاب جایز نیست ازدواج موقت مرد مسلمان با زنان اهل کتاب فقط جایز است.
 سوال: [743]  من در فرانسه زندگی می¬کنم و تا موقع ازدواجم نیاز به یک زن دارم که بتوانم خودم را ارضاء کنم، چون زن مسلمان نیست نمی¬توانم ازدواج موقت کنم و از طرف دیگر مردم فرانسه نیز از ازدواج موقت چیزی نمی¬دانند، از سوی دیگر استمنا کردن هم گناه دارد، لطفا من را راهنمایی¬ام کنید.؟
 جواب: مرد و زن مسلمان باید از طریق حلال شرعی ارضای شهوت کند، که آن با ازدواج زن با مرد مسلمان و مرد با زن مسلمان به طور دایم یا موقت حاصل می‌شود؛ البته مرد مسلمان می¬تواند با زن‌های کتابیه (کفار اهل کتاب) به صورت موقت نیز عقد (صیغه) کند، در فرض سؤال در کشور‌ها مثل فرانسه هم زنهای مسلمان وجود دارد و هم زن‌های کتابیه، که شما می¬توانید با آنها ازدواج کنید و یا از کشور‌های اسلامی برای خود زن اختیار کنید، چنانچه هیچ راهی ندارد که ازدواج کنید تا فراهم شدن شرایط ازدواج از عوامل تحریک کننده¬ی شهوت مانند کتاب¬ها و نشریات بدآموز حتی دوستان و مناظر تحریک کننده اجتناب کنید و اوقات فراغت خود را با مطالعه کتاب¬های علمی و کار و ورزش پر کنید، ان شاء الله به آرامش خواهید رسید.
 سوال: [744]  آیا با زنان اهل کتاب یا زنان مسلمان که بعضی مسایل مانند حجاب را مراعات نمی¬کنند می¬شود صیغه نمود؟ اگر کسی نباشد که صیغه بخواند و یا طرف مقابل به معنای صیغه پی نبرد آیا می¬شود روابط ازدواج را برقرار نمود؟ و اگر نه پس تکلیف کسی که در محیط اهل کتاب یا مسلمان که بعضی مسایل اسلامی را رعایت نمی¬کند چیست؟
 جواب: اصل صیغه نمودن اشکال ندارد؛ ولی باید عقد صحیح خوانده شود ومجری عقد باید معنی کلمات و فرق انشاء و اخبار را بداند؛ هرگونه ارتباط زن و مرد نامحرم قبل از اجرای صحیح عقد حرام و معصیت است.
 سوال: [745]  اینجانب قرار است برای کاری شخصی به کشور تایلند سفر کنم؛ اگر در طول سفر نتوانستم در مقابل نفس خود در مقابل فحشا برآیم، آیا می¬توانم یکی از زنان آن منطقه را به عقد موقت خود در بیاورم ضمناِّ این موضوع نیز باید گفته شود که اکثر جمعیت کشور تایلند اهل کتاب (یهودی، مسیحی، زرتشتی) نیستند و از مذهب بودایی هستند.
 جواب: ازدواج موقت با زنان اهل کتاب جایز است و با زنان غیر اهل کتاب جواز ندارد وباید مسایل شرعی را رعایت کنید.
 سوال: [746]  ازدواج با دختر مسیحی چه حکمی دارد.
 جواب: عقد موقت با دختر مسیحی اشکال ندارد.
 سوال: [747]  می¬خواهم با یک خانم خارجی ازدواج کنم این خانم مسیحی است اگر به دین اسلام روی آورد می¬شود با این خانم ازدواج کرد؟ یا نه.
 جواب: اگر آن زن مسلمان شود می¬توانید با او ازدواج موقت و یا دائمی کنید، چنانچه مسلمان نشود عقد موقت صحیح است و عقد دائم با کفار باطل است.
ازدواج شیعه با فرق دیگر
 سوال: [748]  شما در سایت خود پاسخ داده¬اید که نکاح شیعه و سنی درست است از حضرت عالی می¬خواهم بپرسم اگر ممکن است نکاح اهل تسنّن و تشیع را شرح دهید تا بدانیم، یعنی نکاح که در اهل تشیع صورت می¬گیرد چگونه است؟
 جواب: هم در مذهب شیعه و هم درمذهب اهل سنّت ایجاب و قبول در خواندن عقد نکاح شرط است منتهی بعضی شرایط فرق می¬کند و عقد را باید کسی بخواند که خواندن عقد را بلد باشد هر کس نمی¬تواند عقد بخواند و شرحش در رساله توضیح المسائل نوشته شده است.
سوال: [749]  آیا دختر شیعه دوازده امامی را می¬توان به عقد مرد حنفی در آورد و بر عکس ازدواج مرد شیعه جعفری و دوازده امامی با دختر که پیرو فقه حنفی یا مالکی و دیگر فرق مذهبی هست چطور؟
 جواب: در فرض سؤال دادن دختر به غیر امامی جائز است، امّا به شرطی که احتمال انحراف نسبت به خود و اولادشان نباشد، پس نفس ازدواج حرمت ندارد، ولی کراهت دارد؛ اما گرفتن دختر از آنها اشکالی ندارد.
 سوال: [750]  هل یجوز زواج الشیعیة من المخالف إذا لم تأمن على عقیدتها وأبنائها؟
 جواب: فی هذا الفرض الإحتیاط الوجوبی عدم جواز الزّواج مع المخالف.
 سوال: [751]  آیا مرد شیعه می¬تواند با زن سنی ازدواج کند؟ و بر عکس آن؟ فرق نکاح اهل سنّت با اهل تشیع در چیست؟ یعنی آیا فرقی هم دارد؟
 جواب:
1ـ مرد شیعه می¬تواند زن سنی بگیرد؛ اما بر عکس آن، اگر خطر انحراف در خود و اولادهایش نباشد جائز است هرچند مکروه است.
2ـ نکاح آن‌ها با شیعه فرق دارد، ولی نکاح شان برای خودشان مانند نکاح شیعه برای خود شیعه صحیح است و در صحّت هیچ فرقی ندارد.
 سوال: [752]  من پسری شیعه هستم، آیا می¬تونم با دختری از اهل حق ازدواج کنم؟ اگر نمی¬توانم لطفا دلیل آن را شرح دهید.
 جواب: ازدواج با غیر مسلمان جواز ندارد، مگر با اهل کتاب مانند مسیحی و یهودی که ازدواج موقت با زنان اهل کتاب اشکال ندارد، اهل حق اگر ضروریات دین مانند رسالت پیامبر اکرم(ص) و... را قبول نداشته باشند کفار غیر کتابی محسوب می¬شوند و ازدواج با آنها جایز نیست.
 سوال: [753]  شما گفتید که مرد سنی با زن شیعه می¬تواند ازدواج کند، حالا فردا اولاد این‌ها باید کدام مذهب را انتخاب کنند؟ اگر احتمال سنی شدن خود یا فرزندان زن وجود داشته باشد چه؟
 جواب: اگر زن خوف اینکه خودش و یا فرزندانش از مذهبش منحرف شوند را داشته باشد، در این صورت ازدواج زن شیعه با مرد سنی جواز ندارد.
 سوال: [754]  إنتشر فی منطقتنا ظاهرة زواج بنات الشیعة من أبناء العامة بالزواج المنقطع (المتعة)، بشکل یندى له الجبین، حتى أن أبناء العامة أصبحوا یستهزؤون بنا وبأحکامنا بل بعضهم أصبح یری أصدقائه صور بنات الشیعة المتزوج منها بالزواج المنقطع إن صح أنه زواجاً منقطعاً.
السؤال هو: هل یجوز للفتاة الشیعیة أن تتزوج من أبناء العامة بالزواج المنقطع (المتعة)؟ وإذا کان یجوز هل هو بشروط معینة أم لا؟
 جواب: إذا خافت فتاة الشیعیة انحرافهنّ أو أولادهنّ عن المذهب فلایجوز الزواج المنقطع و الدوام و إلاّ فهو مکروه.
 سوال: [755]  آیا نکاح کردن با کسی که معتقد به مذهب اسماعیلیه می¬باشد چه حکمی دارد آیا جواز دارد؟ یا خیر.
 جواب: اگر اقرار به شهادتین کند و قائل به الوهیت حضرت علی(ع) نباشد، ازدواج با آنها کراهت دارد؛ چنانچه زن احتمال انحراف برای خودش و یا برای فرزندانش بدهد در این صورت ازدواج با آن¬ها حرام است.
ازدواج سادات با غیر سادات
 سوال: [756] 
1ـ ازدواج سادات با غیر سادات از نظر شرعی چگونه است؟ آیا در زمان حضرات معصومین(ع) و در طول تاریخ اسلام اتفاق افتاده است؟
2ـ ازدواج سادات با غیر سادات اگر در منطقه¬ای بر اثر عدم آگاهی مردم از حکم شرعی آن باعث خطر درگیری شود، آیا باز هم جایز است؟
 جواب:
ج1) ازدواج سادات با غیر سادات از نظر کتاب، سنّت، اجماع و نیز سیره هیچ اشکالی ندارد؛ باید این خرافات خلاف شرع که می‌گویند ازدواج سادات با غیر سادات جائز نیست، از بین برود.
 ج2) در فرض سوال اگر خطر درگیری باشد نباید این چنین ازدواجی صورت بگیرد؛ ولی مروّجین اینگونه خرافات در زمره بدعت گذاران در دین محسوب می¬شوند.
زنانی که ازدواج با آنها جایز نیست
 سوال: [757]  آیا زانی و زانیه که قبلاً با هم دوست بودند و با هم زنا کرده¬اند می¬توانند با هم ازدواج کنند؟
 جواب: اگر زن شوهر دار بوده، بر زانی حرام ابدی شده و نمی‌توانند ازدواج کنند و اگر شوهر نداشته است، بعد از عمل زنا اگر به اندازه یک حیض صبر کند وقتی ازحیض پاک شد، می‌تواند با زانی ازدواج کند.
 سوال: [758]  آیا مرد با دختری که با مادرش چند بار فعل زنا را انجام داده می¬تواند ازدواج کند؟ البته دختر با حجاب و نجیب است.
آیا زنی که فعل زنا را انجام داده باید از شوهرش طلاق بگیرد؟ یا شوهر می¬تواند با او نزدیکی کند؟
 جواب: ازدواج با چنین دختری جواز ندارد وشوهر زن زنا کار می-تواند با آن زن نزدیکی کند.
 سوال: [759]  شخصی بعد از گذشت بیست روز از فوت همسرش، با خواهر زنش ازدواج کرده است، آیا ازدواج او صحیح است؟
 جواب: ازدواج او با خواهر زن متوفی¬اش اشکال ندارد.
 سوال: [760]  مدت دو سال است که با زنی آشنا شدم ایشان می-گوید پنج سال است که از همسرش جدا شده، ما تصمیم به ازدواج گرفتیم، اکنون که در حال تدارک برای مراسم خواستگاری هستیم، فهمیدم که ایشان پنج سال از شوهرش جدا بوده ولی یکسال پیش رسماً طلاق گرفته است متاسفانه قبل از طلاق از همسرش با هم رابطه داشتیم، آیا اکنون من می¬توانم با این زن ازدواج کنم؟ یا خیر.
 جواب: از نظر اینجانب آن خانم برای شما حرام ابدی شده و نمی-توانید با آن ازدواج کنید.
فساد عقد به سبب بیماری¬های خاص
 سوال: [761]  شخصی بیماری ایدز دارد، آیا می‌توان دختر مسلمانی را به عقد او در آورد؟ اگر زن پس از عقد بفهمد، آیا حق فسخ دارد؟
 جواب:: ازدواج شخصی که بیماری ایدز دارد با دختر مسلمان حرام نیست و اگر این موضوع موجب انتقال به زوجه یا زوج شود، از ازدواج خودداری کند و اگر بعد از عقد زوجه متوجه شود و شوهر از طلاق خودداری کند و این مرض موجب انتقال به زوجه شود، با اجازه حاکم شرع از هم جدا شوند.
 سوال: [762]  شوهری که مبتلا به بیماری آمیزشی واگیر دارد بوده و اگر قبل از عقد آن را ابراز می¬کرد، کسی حاضر به ازدواج با وی نمی¬شد، اگر بیماری خود را کتمان کند و پس از مجامعت همسر خود را دچار بیماری غیر قابل علاج کند، ضامن خسارات مالی می¬باشد؟
 جواب: در این صورت شوهر ضامن خسارت وارده بر زن می‌باشد و اگر قابل معالجه نباشد، زن می¬تواند مطالبه طلاق کند.
 سوال: [763]  من زنی را عقد کردم و حدود سه هفته بعد از عقد متوجه معتاد بودن او شدم و بلافاصله با ابراز تنفر از فریبکاری زن به او گفتم که آن زن را نمی¬خواهم زن رفت از آن سالی که رفته دیگر من او را ندیده¬ام .
آیا آن زن بعد از این ماجرای فریب دادن من اجازه ازدواج با غیر داشته یا نه؟
فسخ نکاح بشرح فوق آیا واقع شده است یا نه؟
 جواب:
1ـ اعتیاد از عیوب موجب فسخ نیست؛ لذا آن زن اگر عقد شما موقت نبوده، در عقد شما باقی است.
ج2) فسخ واقع نشده است. در صورت که بخواهید از او جدا شوید باید در صورت عدم دخول نصف مهریه و در صورت دخول، تمام مهریه¬اش را پرداخته و طلاقش را به صورت صحیح اجرا نمایید.
 سوال: [764] 
الف: جوانی است که یک سال از ازدواجش می¬گذرد، متأسفانه بر اثر سقوط در چاه قطع نخاع و از کمر پائینش فلج شده است، حال تکلیف همسرش چیست؟
ب: آیا همسرش می¬تواند مهریه¬ی خود را کامل مطالبه کند؟
ج: جهزیه و هدایایی که داماد به عروس داده، مال عروس است یا داماد؟
 جواب:
الف) اگر این پسر می¬تواند نفقه زن را تأمین کند، زن باید با شوهرش زندگی کند؛ مگر این که شوهر خودش به اختیار خود او را طلاق دهد.
ب) بله، حق مطالبه مهریه را دارد.
ج) اگر برای زن بخشیده، مال زن است و اگر هبه نکرده، مال شوهر است.
فسخ عقد بدون لفظ طلاق
 سوال: [765]  اگر مردی به منکوحه خود بگوید که من شوهر شما هستم؟ منکوحه بکوید نه (در مزاح یا راستی و یا هم از روی نافهمی) من فقط با شما نامزدام در صورتیکه نکاح قبلا خوانده شده باشد آیا نکاح باطل است؟ یا خیر.
 جواب: اگر قبلا با رضایت طرفین عقد نکاح خوانده شده باشد فقط با گفتن کلمات و عبارات مذکور در سؤال و مانند آن عقد باطل نمی¬شود.
 

وظایف زوج نسبت به همسرش

وظایف زوج نسبت به همسرش

 سوال: [766]  هرگاه زوجه از ایفای وظایف زوجیت خودداری نماید ناشزه بوده و مستحق نفقه نخواهد بود، لیکن در صورتی که شوهر از انجام وظایف زوجیت سر باز زند به گونه¬ای که زوجه¬اش را معلقه قرار دهد بفرمایید:
الف) آیا می¬توان حکم به نشوز زوج کرد؟
ب) در صورت مثبت بودن پاسخ چه آثاری بر آن مترتب است؟
ج) آیا زوجه می¬تواند در این صورت از دادگاه تقاضای طلاق نموده و دادگاه نیز بر این اساس حکم به طلاق زوجه دهد؟
 جواب:
الف) بله حکم به نشوز زوج میشود.
ب) اگر زوج از وظیفه زوجیت خودداری کند، با زوجه معاشرت به معروف نکند و زوجه در عسر و حرج واقع شده باشد؛ پیشنهاد طلاق داده میشود و اگر از طلاق دادن هم خودداری کرد در این صورت حاکم شرع طلاق غیابی میدهد.
ج) بله.
 سوال: [767] 
1ـ اگر زن درآمد کافی داشته باشد آیا شوهر می¬تواند از پرداخت نفقه به همسر خود امتناع ورزد؟
2ـ در دوران عقد تا عروسی که دختر در خانه پدر به سر می‌برد. آیا تأمین نفقه او به عهده شوهر است؟ یا خیر.
 جواب:
ج1) نفقه زن بر شوهر واجب است، اگر چه زن از خود مال و سرمایه داشته باشد.
ج2) اگر بیش از شش ماه که عرفاً تسامح می¬کند، فاصله شود و تأخیر از ناحیه شوهر باشد، نفقه زن بر شوهر واجب است، در صورت درخواست باید نفقه زن را تأمین نماید.
 سوال: [768]  خواهرم چند سال است که با شوهر خود زندگی نمی¬کند. شوهرش خلافکار است؛ چند بار خواهرم را زده است و خودش دایم با دختران نامحرم می¬گردد و خواهرم سه سال است که با او زندگی نمی¬کند و شوهرش می¬گوید که من تو را تا آخر عمر طلاق نمی¬دهم. تکلیف خواهرم چیست؟
 جواب: در فرض سؤال اگر زن از شوهر تمکین نداشته باشد حق نفقه بر شوهر ندارد؛ اما اگر تمکین داشته باشد بر شوهر واجب است که زن را نفقه یا طلاق بدهد و اگر نه طلاق بدهد و نه نفقه، حاکم شرع می¬تواند این زن را طلاق بدهد.
 سوال: [769]  اینجانب حدود سی سال است که ازدواج کرده‌ام، شوهرم از همان زمان که با او ازدواج نمودم معتاد به انواع مواد مخدّر (تریاک، حشیش و...) بوده است، مدت طولانی است که به من نفقه¬ای نداده، به طور قطع و حتم می¬توانم بگویم که دو سال است که نفقه¬ای به من نداده است به طوری که زن دیگر اختیار نموده و مرا از خانه بیرون کرده است من هم مجبور شدم از کویته پاکستان به ایران بیایم، من و همسرم دارای سه فرزند هستیم؛ دو دختر، یکی شانزده ساله و دیگری چهارده ساله می-باشد و یک فرزند پسر که هفت ساله است، در حال حاضر این سه فرزند با من زندگی می¬کنند، من از شوهرم در خواست طلاق نموده¬ام، ولی شوهرم می¬گوید، به شرطی شما را طلاق می¬دهم که فرزندانم را به پاکستان بیاوری، حال آیا من می¬توانم فرزندانم را به این فرد معتاد بسپارم؟ آیا می¬توانم طلاق ولائی و غیابی بگیرم؟
 جواب: در فرض سؤال، اگر مطالبی که نوشته¬اید در نزد حاکم شرع ثابت شود، حاکم شرع می¬تواند شوهر شما را مجبور کند که به شما نفقه و خرج کامل دهد، یا شما را طلاق دهد، اگر شوهر نه طلاق بدهد و نه نفقه؛ حاکم شرع و یا وکیل ماذون از طرف حاکم شرع می¬تواند طلاق شما را جاری سازد.
حضانت اولاد چون دختران شما کبیر شده¬اند اختیار زندگی با خودشان است که با شما زندگی کنند یا پدرشان، اما راجع به پسر هفت ساله¬ی شما، چون پدرش معتاد به مواد مخدّر است، حق حضانت این فرزند با شما است، شما نمی¬توانید این بچه را به آدم معتاد بسپارید، چون خطر انحراف بچه در آینده وجود دارد، لذا همسرتان حق ندارد این بچه را از شما بگیرد.
 سوال: [770] 
1ـ مردی دو همسر دارد، آیا اشکال دارد یک شب نزد همسر اول و سه شب نزد همسر جدید بماند؟
2ـ آیا عدالت برای مرد دو همسری جز حق همخوابی مفهوم دیگری هم دارد؟
 جواب: باید به عدالت رفتار کند هم در نفقه، هم در همخوابی و غیره.
 سوال: [771]  مردی بیست و چند سال قبل در حالیکه دانشجو بود، با حداقل امکانات با دختری ازدواج کرده و اکنون که دارای موقعیت شغلی خوب و تمکن مالی بالا شده است، چندی پیش با دختر جوانی ازدواج نموده است، آیا ماندن مرد در هر ماه ده روز بدلخواه (طبق نظر مرد) در نزد همسر سابق و بیست روز نزد همسر جدید خلاف شرع مقدس است؟ یا خیر.
 جواب: بدون رضایت زن بزرگ نمی¬تواند بیست روز در نزد همسر کوچک بماند، باید عدالت را از هر لحاظ رعایت کند.
 

وظایف زوجه نسبت به شوهر

وظایف زوجه نسبت به شوهر

 سوال: [772] 
1ـ اگر شوهری همسرش را از صله رحم به ویژه دیدار والدین منع کند تکلیف زن چیست؟ آیا می¬تواند بدون اجازه او به دیدن آنان برود؟
2ـ آیا همین اندازه که زن بداند شوهرش برای بیرون رفتن از منزل راضی است، کفایت می¬کند یا اینکه باید از او موردی اجازه بگیرد؟
 جواب:
ج1) بدون اجازه شوهر نمی¬تواند به دیدن پدر و مادر و سایر فامیل برود، ولی شوهر نباید مانع از ملاقات همسر با والدینش گردد.
ج2) باید اجازه بگیرد و اگر شوهر اجازه کلی داده باشد، لازم نیست در هر مورد اجازه بگیرد.
 سوال: [773]  من نامزد دارم (البته در نکاح بنده است عقد دایم) که بنا به مشکلات اقتصادی که خانواده همسرم دارند، همسرم برای خانواده پدرش کار می¬کند و من ناچاراً قبول کردم ولی سؤالاتی است که می¬خواهم حکمش را بدانم.
1ـ در صورت عدم رضایت بنده به ادامه کار همسرم شریعت چه حکم می¬کند؟
2ـ آیا زن باید برای شوهرش خود را آراسته نماید یا برای بیرون از خانه در این صورت شریعت چه حکم می¬کند؟
 جواب:
ج1) در فرض سؤال اگر شما آماده عروسی باشید و زوجه شما حاضر به عروسی نباشد بدون رضایت شما نمی¬تواند در بیرون منزل پدرش کار کند.
ج2) آرایش برای غیر شوهر حرام است.
 سوال: [774]  لطفا مواردی را که خروج زنان از منزل بدون نیاز به اذن شوهر در شریعت استثناء شده است، بیان فرمایید؟
 جواب: بدون اجازه شوهر خروج زوجه جائز نیست؛ مگر برای کاری واجبی وهمچنین برای کارهای عادی منزل که طبعاً شوهر مانع از بیرون رفتن جهت انجام آنها نمی¬شود.
 سوال: [775]  بنده متأهل هستم و طبق خواسته¬ی شوهرم یک سری موارد را باید رعایت کنم، از آنجایی که همسر بنده به لاک اهمیت فراوانی می¬دهد، برای من در هنگام وضو و غسل مشکل ایجاد می¬شود چون من در طول روز مدام لاک روی ناخن¬هایم هست، اگر بخواهم آنها رو پاک و دوباره بزنم خیلی طاقت فرسا هست، لذا از شما خواهش دارم تا بنده را در این زمینه راهنمایی فرمایید تا هم خواسته¬ی شوهرم رعایت شود و هم به نماز و عباداتم ضرری وارد نشود؟
 جواب: در رابطه با لاک زدن اطاعت شوهر واجب نیست؛ در صورتی که زدن و برداشتن لاک برای شما مشقت داشته باشد و یا در موقع وضو و غسل مانع از رسیدن آب به بدن شود، نباید لاک بزنید.
 سوال: [776]  درباره شغل زن در بیرون از خانه؛ لطفاً بفرمایید:
الف) اگر شوهر اجازه انتخاب شغلی را به همسرش داد، آیا بعد از طی مراحلی خاص می¬تواند بگوید اجازه ادامه کار را نمی¬دهم، یا این که اجازه اول، به معنی التزام به تمام لوازم آن می¬باشد؟
ب) آیا در فرض مسئله بین کار موقت و مستمر و نیز استخدام توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی تفاوتی وجود دارد؟ یا خیر.
ج) آیا بین کاری که با حق شوهر منافات داشته باشد با شغلی که منافاتی ندارد و نیز شغلی که با رها کردن آن به صاحب کار یا دیگران لطمه جدی وارد می¬شود با شغلی که چنین نیست فرق هست؟ یا خیر.
 جواب: اگر شوهر از اول ملتزم نشده که برای همیشه اجازه کار به خانمش داده باشد می¬تواند بعد از یک مدتی اجازه¬اش را لغو کرده و مانع کار زوجه در بیرون از منزل شود.
در فرض سوال بدون اجازه شوهر کار بیرون برای زوجه جواز ندارد، ولو منافات با حق شوهر نداشته باشد، در کلیه فروض اجازه شوهر لازم است و فرق بین موارد مذکور نیست.
 سوال: [777]  زنی بدون عذر شرعی مدتی از شوهرش تمکین نداشته، بعد از آن شوهرش او را طلاق داده و یا اینکه دوباره تمکین و به زندگی مشترک شان ادامه داده است، آیا حق الله را ضایع کرده یا حق الناس (شوهر) را؟ اگر این زن توبه کند، آیا رضایت شوهر را جلب کند یا در قیامت با خداوند طرف است؟
 جواب: زن باید رضایت شوهر را جلب کند و از شوهر حلالیت بطلبد؛ عدم تمکین بدون عذر شرعی هم تضییع حق الله است و هم حق الناس، که در هر دو صورت سزاوار است توبه نماید و به طور جدّی از کار خود پشیمان بوده و با اعمال نیک آینده، گذشته را جبران کند.
 سوال: [778]  چنانچه زن از نزدیکی با شوهر به میزان متعارف خودداری نماید (مثلا هر دو ماه یکبار) و ازدواج موقت و یا دایم مرد با زن دیگری موجب پاشیده شدن بنیان خانواده گردد، در این صورت آیا «استمناء» برای مرد جایز است؟ اگر نیست چاره مرد چیست؟
 جواب: در فرض سؤال اطاعت و تمکین زن از شوهر واجب است، ولی استمناء به هیچ وجه جائز نیست.
 سوال: [779]  بعد از عقد نکاح در صورت اعسار زوج از پرداخت مهریه:
الف) آیا زن می‌تواند به خاطر عدم دریافت مهریه تمکین ننماید؟
ب) در صورت جواز، آیا تمکین فقط منحصر به بضع است، یا سایر استمتاعات را هم شامل می¬شود؟
ج) آیا در این موارد نشوز صدق می¬کند؟
 جواب:
الف) قبل از دخول در صورتی که مهر معجل باشد زن حق دارد تمکین نکند ولی بعد از دخول حق عدم تمکین را ندارد.
ب) تمکین غیر از بضع سایر استمتاعات را هم شامل می¬شود.
ج) در صورتیکه مهر معجل باشد و دخول صورت نگرفته باشد زن تمکین نکند نشوز صدق نمی¬کند، اما اگر دخول صورت گرفته باشد حق عدم تمکین را ندارد.
 سوال: [780]  لطف نموده درباره زناشویی و حد و اندازه شوخی با همسر را بیان فرمایید.
 جواب: لذت بردن زن و شوهر از همدیگر حد و حصر ندارد یعنی زن و شوهر به هر شکلی که مایل باشند می¬توانند از یکدیگر لذّت ببرند، ولی شایسته است از کارهایی که با کرامت انسانی سازگار نیست و مخالف طبع است پرهیز کنند.
 سوال: [781]  آیا در فقه آمده است که انسان با همسرش در بیست و چهار ساعت چند بار همبستر شود؟ مرد می¬تواند آب منی خود را بیرون از فرج همسرش در روی بدن او بریزد؟ اگر همسر مرد بخواهد این آب را بخورد آیا حلال است؟
 جواب:
1ـ در فرض سؤال راجع به همبستر شدن چنین دستوری نیامده است.
2ـ مرد می‌تواند منی خود را بیرون از فرج همسرش بریزد؛ ولی یکی از نجاسات منی انسان است و خوردن آن برای هیچ کسی جائز نیست.
 سوال: [782]  آیا زن می‌تواند آلت تناسلی شوهرش را در جریان معاشقه بمکد؟
 جواب: نفس این کار جائز است اما اگر مستلزم خوردن نجس یا کثافت باشد جائز نیست و برخلاف نظافت وپاکی است که اسلام به آن دستور داده وسفارش زیاد نموده است.
 سوال: [783]  آیا خوردن شیر همسر حرام است؟یا نه.
 جواب: اشکال ندارد.
 

ازدواج دختران باکره

ازدواج دختران باکره

 سوال: [784]  اگر نظر مجتهدی این باشد که، ازدواج موقت بدون اطلاع پدر دختر جایز است، آیا دختری که مقلد مجتهد دیگری است، می¬تواند به همین دلیل به ایشان عدول نماید؟
آیا می¬تواند فقط در همین مسئله از ایشان و در بقیه مسائل از مرجع تقلید خودش تقلید کند؟
 جواب: اگر مجتهد دختر قائل به احتیاط باشد در آن صورت به الأعلم فالأعلم مراجعه کند و اگر مرجع دختر در مسئله فتوی دارد، که در ازدواج دختر باکره اجازه پدر شرط است، در این صورت دختر نمی¬تواند به مجتهد دیگر رجوع کند.
 سوال: [785]  آیا می¬شود بطور موقت با دختر نابالغ بدون اجازه از ولی او بطور موقت بخاطر اینکه فقط نگاه انسان محرمانه باشد و انسان گناهکار نشود و خود انسان از جانب دختر وکیل شود عقد کرد، بخاطر اینکه به خانه بعضی از دوستان انسان رفت و آمد دارد و معمولاً نظر و لمس با دختر نابالغ اتفاق می¬افتد و خوف به حرام افتادن است.
 جواب: ازدواج با دختر باکره چه صغیره باشد و یا کبیره، بدون اجازه پدر و جد پدری جواز ندارد؛ مخصوصاً در ازدواج با دختر صغیره اگر به صلاح دختر نباشد حتی پدر حق ندارد او را به عقد کسی درآورد.
 سوال: [786]  آیا ازدواج دختر باکره بدون کسب اجازه¬ی ولی دختر جایز است؟ یا خیر. اصولاً باکره به چه دختری گفته می‌شود؟ آیا منظور از باکره دختری است که قبلا شوهر نکرده است یا وجود عضو بکارت معیار باکره و ثیبه بودن است؟
 جواب: در ازدواج دختر باکره (دختری که بکارتش از طریق ازدواج و دخول زائل نشده باشد) اجازه پدر و یا جد پدری لازم است.
 سوال: [787]  من با دختر کاکایم چند وقتی می¬شود که نامزد شده¬ام چون ناگزیریم رفت و آمد داشته باشیم من چند بار به بزرگان گفتم صیغه عقد را بخوانند، اما توجه نکردند من خودم گفتم با مسایل شرعی باید توجه شود خودم با نامزدم صیغه عقد را خواندیم آیا درست است؟ یا نه.
همه اعضای فامیل مثل پدر و مادر من و پدر و مادر نامزدم از این موضوع نامزدی راضی هستند
 جواب: بدون اجازه پدر، عقد نکاح دختر باکره اشکال دارد؛ ولی اگر از نکاح دختر و پدرش راضی باشند مانع ندارد.
خواندن عقد توسط خود زن ومرد در صورت درست است که هر دو معنی اخبار و انشاء صیغه عقد را و نیز معنی عبارت عقد را بدانند و الا جواز ندارد.
ازدواج دختری که فرار کرده
 سوال: [788]  شخصی دختری را بدون اجازه پدرش به قصد ازدواج با او، از خانه فراری می¬دهد، مدتی را با آن دختر زندگی می¬کند، بعد از چندی پدر و مادر و اقارب دختر از قضیه مطلع شده و با خانواده پسر توافق می¬کنند و طرف پسر، پول و مال برای پدر دختر فراهم می¬کند و رضایت ایشان را جلب می¬کند و عقد صورت می¬گیرد. آیا در مدتی که دختر با پسر نامحرم در یک مکان زندگی می¬کرده¬اند حکم شرعی دارد؟ آیا تعزیر دارد؟ یا خیر.
 جواب: بعد از رضایت دختر و پسر و پدر دختر، عقد صحیح است ولی نسبت به گذشته، طرفین مستحق تعزیر می¬باشند.
 سوال: [789] 
س1ـ پسری دختری را از تهران فراری داده در هرات آورده است در حالیکه عقد و نکاح نشده و دختر از همین پسر حامله است، حکم شرعی ایشان چیست؟
س2ـ بر فرض سوال اول بعد از دخول بدون عقد، پدر ادعای گله نماید آیا می¬تواند از داماد مال اخذ کند یا حق ندارد؟
س3ـ بر فرض فوق اگر پسر و دختر ادعای عقد داشته باشند، اما عقد نامه نداشته باشند در حالی که پدر و مادر دختر منکر عقد است، قول پسر و دختر مسموع است؟ یا خیر.
 جواب:
1ـ عقد دختر باکره بدون اذن پدر، ولو عقد را هم خوانده باشند بنابر احتیاط واجب باطل است، مگر اینکه پدر غایب باشد و دسترسی به او ممکن نباشد در این صورت عقد دختر باکره صحیح است.
2- گرفتن گله در هر شرایط حرام است.
3- در فرض سوال که دختر باکره بوده هر چند عقد شده باشند چون بدون اذن پدر دختر بوده عقد آن¬ها باطل است.
 سوال: [790]  آیا دختر بدون رضایت پدر و مادرشان نکاح می-شود؟ یا خیر. در صورت که پدرشان زنده و حیات باشد، ولی دختر همراه کسی فرار کند و عقد نکاح اجرا کنند چه؟
 جواب: در ازدواج دختر باکره اجازه پدر و یا جد پدری بنابر احتیاط واجب شرط است، مگر اینکه پدر از ازدواج دختر با همکفو بدون عذر شرعی خودداری کند.
 سوال: [791]  دختری پس از عقد با پسری، فقط در اثر ملاعبه سطحی و بدون کوچکترین دخولی بصورت جذبی حامله شده و طفل بصورت سزارین متولد شده است، آیا این دختر باکره است یا ثیبه؟ در صورت طلاق مهریه او نصف است یا کامل؟ آیا رعایت ایام عده بر وی لازم است؟ یا خیر.
 جواب: تا بکارت دختر باقی است باکره بودن صدق می¬کند و در صورت طلاق عده ندارد و نصف مهر را حق دارد.
شرطیت اذن پدر در عقد
 سوال: [792]  آیا ازدواج موقت با دختری که بکارت ندارد، بدون اذن ولی صحیح است؟
 جواب: در صورتی که ازاله بکارت از راه دخول شرعی و یا زنا صورت گرفته باشد، اجازه ولی شرط نیست.
 سوال: [793]  هل یجوز زواج المتعة من المرأة العذراء بدون إذن ولیها فی حالة کان الشخص لن یقوم بفتح غشاء بکارتها
 جواب: لایجوز الزواج مع المرأة العذراء بدون اذن ولیها.
 سوال: [794]
1- اگر دختر و پسر به هم دیگر علاقه¬مند باشند و بدون اجازه پدر و مادر در صورتی که به سن قانونی هم رسیده باشند یعنی بالای بیست سال و طبق رساله یکی از مراجع تقلید با هم یک نفر زن را وکیل بگیرد و با هم عقد نمایند، آیا این عقد از نظر شرعی درست است؟ و آیا این دو رسماً زن و شوهر شناخته می¬شوند؟
2- اگر پسر و دختری که به سن قانونی رسیده بدون اجازه پدر و مادر با هم عقد کردند و بعد پسر به مسافرت رفت و خانواده دختر، دختر را به کسی دیگر بدهند، حال آنکه دختر از ترس موضوع عقد اولی خود را با والدین نگفته باشد در آن صورت چه حکمی دارد؟
 جواب: در ازدواج دختر باکره اجازه پدر بنابر احتیاط واجب لازم است و در فرض سؤال احتیاطاً پسر دختر را طلاق دهد و با طلاق از هم جدا شوند (مراد از احتیاط، احتیاط استحبابی است) و دختر قبل از طلاق و گذشتن عده نمی¬تواند به عقد کسی دیگر در آید.
 سوال: [795]  اگر دختری، قبلا رابطه جنسی با کسی داشته ولی ازدواج نکرده، آیا می¬توان ایشان را بدون اجازه پدر صیغه نمود؟ چون دختر نیست اما ازدواج هم نکرده و به علاوه به اندازه کافی هم تجربه زندگی مشترک و درک آن را دارد.
 جواب: اگر دختر باکره نباشد و بکارت او از راه شرعی و یا غیر شرعی زایل شده باشد، اجازه پدرش در عقد او لازم نیست.
 سوال: [796]  دختری هستم بیست و پنج ساله آیا می¬توانم بدون اجازه پدر عقد موقت کنم؟
 جواب: بدون اجازه پدر بنابر احتیاط واجب عقد دختر باکره باطل است.
 سوال: [797]  آیا برای صیغه کردن (ازدواج موقت) یک دختر اهل کتاب مثلاً مسیحی، اجازه پدرش لازم است در صورتی که دختر مورد نظر باکره نباشد؟ چون اکثر دخترها در کشور‌های اروپایی باکره نیستند، وظیفه چیست؟
 جواب: عقد دائم با کفار جایز نیست، ولی عقد موقت با دختر کتابی اشکال ندارد، اگر دختر باکره باشد و آن¬ها اجازه پدر را شرط بدانند، اجازه پدر شرط است و اگر باکره نباشد اجازه ولی شرط نیست.
 سوال: [798]  بنده جوانی هستم که کارهای فرهنگی می¬کنم و بیشتر اوقات همکار خانم دارم خیلی اوقات با یک خانم در یک اطاق تنها می¬مانم اگر این خانم دوشیزه باشد و بالغ، عاقل و تحصیل کرده که خوب و بد خود را تشخیص دهد.
1 ـ آیا با این خانم می¬توانیم صیغه محرمیت بخوانم برای اینکه در گناه داخل نشویم، پدر دختر هم خبر نداشته باشد، یاد آور می‌شوم که قصد دخول نداریم، فقط نگاه کردن و احیاناً شوخی کلامی و بدنی.
2ـ آیا دختر که به طور رسمی وقانونی شوهر نکرده ولی پرده بکارت ندارد اگر دختر خودش راضی باشد می¬شود بدون اجازه پدر صیغه کرد؟
 جواب: اگر ازاله بکارت از راه دخول شرعی و یا غیر شرعی صورت گرفته باشد، اجازه ولی شرط نیست.
 سوال: [799]  اگر دختری بدون اذن پدر به عقد موقت یا دائمی کسی در آید سؤال¬های ذیل مطرح می¬گردد:
1ـ این عقد صحیح واقع شده است؟ یا خیر.
2ـ بر فرض صحّت تحصیل رضایت پدر لازم است؟ یا خیر.
3ـ اگر اجازه پدر را حاصل نکند و یا اینکه پدر اجازه ندهد، باقیمانده مدت، یا ادامه زندگی این دختر و پسر چه حکم دارد؟
4ـ اگر دختری از راه نامشروع بکارتش از بین رفته باشد باز هم اذن پدر لازم است؟ یا خیر.
 جواب:
ج1) بنابر احتیاط واجب عقد دختر باکره بدون اجازه پدر و یا جد پدری باطل است؛ مگر اینکه دسترسی به پدر نباشد و یا پدر از ازدواج با هم کفو خودداری کند و دختر به سن ازدواج رسیده و متمایل به ازدواج با مردی هم کفوش باشد.
ج2) اگر بعد از عقد، پدر و یا جد پدری راضی شود آن عقد صحیح است.
ج3) اگر پدر و جد پدری اجازه ندهند از همدیگر جدا شوند واگر بکارت از راه نامشروع زایل شده باشد اجازه پدر یا جد پدری لازم نیست.
 سوال: [800]  ما رأی سماحتکم حول الزواج الموقت المشروط بعدم الدخول من البنت الباکر من دون إذن الولی؟
 جواب: الزواج الموقت ولو کان مشروطاً بعدم الدخول من بنت الباکر من دون إذن الولی باطل علی الأحوط.
 سوال: [801]  اگر به گفته بزرگترهای فامیل خواستگار کفو و متناسب دختر باشد و پدر دختر بدون دلیل معقول مخالفت کند، آیا اذن او ساقط می¬شود و این دختر می¬تواند بدون کسب اجازه-ای پدر با پسر مورد علاقه¬اش (که کفوش است) ازدواج کند؟
 جواب: اگر ولی دختری بدون دلیل شرعی از ازدواج با هم کفو خودداری کند در این صورت اجازه ولی در صحّت عقد نکاح لازم نیست.
 سوال: [802]  آیا ازدواج موقت با دختر باکره بدون اجازه والدین جایز است؟
 جواب: در ازدواج دختر باکره چه موقت باشد و یا دائم اذن ولی بنابر احتیاط واجب لازم است؛ مگر اینکه ولی غایب باشد و دسترسی به او نباشد و دختر نیاز شدید به ازدواج داشته باشد و یا ولی از ازدواج دختر با هم کفوش خودداری کند، که در این دو صورت اجازه ولی ساقط است.
 سوال: [803]  دانشجو هستم در خارج از افغانستان و با دختری هم کفو و مؤمنه آشنا شدم و هر دو وعده ازدواج با هم دادیم، خانواده¬هایمان یکدیگر را نمی¬شناسند و در افغانستان و ایران زندگی می¬کنند. آیا بدون مطرح کردن مسئله با فامیل¬ها می¬توانیم عقد نکاح را صرف به هدف اینکه با یکدیگر محرم شویم با هم دست بدهیم و ... نه به منظور رابطه جنسی در نزد عالم اصلح منعقد کنیم؟ دختر شخص عاقل بالغ و در مقطع ماستری دانشجو می¬باشد و می¬تواند خیر و شر خود را بیشتر از والدین بی¬سوادش تشخیص دهد.
 جواب: عقد دختر باکره بدون اذن پدر دختر باطل است و دست دادن با دختر قبل از عقد حرام است، همچنین صحبت کردن در غیر امر ازدواج نیز حرام است، اگر شما واقعاً تصمیم به ازدواج دارید با اولیاء دختر مطرح و با اجازه ولی دختر به صورت دائم یا موقت عقد کنید.
حکم ترمیم بکارت
 سوال: [804]  من دختری بیست و پنج ساله هستم که هفت ماه پیش دچار تجاوز جنسی شدم، از آنجا که مسئله بکارت برای خانواده و خودم خیلی مهم بوده و هست نمی¬توانم با این مسئله کنار بیایم، پدر و مادرم هر دو مریض هستند و من از ترس به خطر افتادن سلامت شان نمی¬توانم حقیقت را بگویم، همچنین من خانواده سرشناس و مردمی دارم و خودم با آبرو زندگی کرده¬ام، می¬دانم که عمل ترمیم را انجام می¬دهند ولی نمی¬دانم اگر روزی بخواهم ازدواج کنم باید حقیقت را به همسر آینده¬ام بگویم یا پنهان کنم، می¬ترسم ابتدا قبول کند ولی بعد در زندگی باعث بدبینی شود، اگر ترمیم کنم و نفهمد، آیا من گناه کردم که حقیقت را نگفتم؟
 جواب: ترمیم چون باعث نگاه ونظر حرام است لذا جواز ندارد، در فرض سوال اگر از بکارت سؤال شود حقیقت را بگویید، اگر سؤال نکردند لازم نیست قضیه را اظهار کنید، ولی در صورت عدم اظهار، مهر المثل ثیّبه را حق دارید.
 

احکام طلاق

احکام طلاق

شرایط اجرای صیغه طلاق
 سوال: [805]  با توجه به این که «طلاق باید به صیغه طلاق در حضور لااقل دو مرد عادل که طلاق را بشنوند» واقع گردد:
الف) آیا استماع صیغه طلاق لازم است و یا سماع آن هم کفایت می¬کند؟
ب) در صورت لزوم استماع، آیا لازم است شهود به قصد استماع صیغه طلاق در مجلس حاضر شده باشند یا قصد حضور برای استماع لازم نیست؟
ج) آیا شنیدن باید بالمشافهه (رو در رو)، بدون واسطه و با حضور در مجلس اجرای صیغه باشد یا به صورت واسطه مانند شنیدن از طریق بلندگو یا تلفن و یا دیدن و شنیدن از طریق پخش فیلم به صورت زنده و هم زمان که یقین به اجرای صیغه طلاق حاصل شود کفایت می¬کند؟
 جواب:
الف) سماع صیغه طلاق کفایت میکند.
ب) قصد حضور لازم نیست.
ج) صیغه طلاق در حضور دو عادل واقعی جاری شود و شنیدن از راه¬های مذکور در سوال برای شهادت کفایت نمی¬کند.
 سوال: [806]  طلاق در حضور زنان عادله بدون حضور مردان عادل صحیح است؟ یا خیر.
 جواب: طلاق در حضور زنان عادله باطل است.
 سوال: [525252]  واقعه طلاق پس از سپری شدن مدت عده کامل می¬شود و یا به محض اجرای صیغه طلاق، عقد نکاح منحل می-گردد آیا سپری شدن مدت عده تأثیری در منحل شدن عقد نکاح دارد؟ یا خیر.
 جواب: اگر دخول واقع شده باشد بعد از اجرای صیغه طلاق، باید زن عده نگهدارد، که اگر زن عادت ماهانه داشته باشد بعد از حیض سوم عده¬اش تمام می¬شود و اگر عادت ماهانه ندارد، سه ماه از زمان طلاق باید سپری شود، ولی چنانچه دخول واقع نشده یا زن یائسه باشد، عدّه ندارد؛ طلاق در زنان که عده دارند، بعد از عده کامل می¬شود.
موارد بطلان صیغه طلاق
 سوال: [807]  شخصی است که زنش در خواست می¬کند تا او را طلاق دهد و مرد هم راضی می¬شود و طلاق را جار می¬کند.
بعد از چند روزی زن می¬گوید: من آن زمان خفه (احساساتی ـ عصبانی) بودم و چنین درخواستی نمودم، آیا چنین طلاقی صحیح است؟ یا خیر. اصولاً ادعای زن در چنین شرایط مسموع است؟ یا نه.
 جواب: در طلاق رجعی رضایت زن لازم نیست؛ اگر شوهر با رعایت شرایط زنش را طلاق داده باشد آن طلاق صحیح است.
 سوال: [808]  شخصی از افغانستان به جهت کار در ایران رفته، پدرش به بهانه اینکه پسرم مرا وکیل گرفته است، در افغانستان عروسش را طلاق داده وقتیکه شوهر زن مطلقه از این قضیه با خبر گردیده توسط تلفن در افغانستان برای خانواده همسرش ابراز کرده که من پدرم را وکیل برای اجراء طلاق نگرفته¬ام، حالا شوهر زن در افغانستان آمده حاضر است زنش را دوباره به خانه-اش ببرد، اما مادر زن و پدر زن قبول نمی¬کند و می¬گوید که زن طلاق داده شده است. حکم شرعی این مسئله چیست؟
 جواب: در فرض سؤال آن طلاق باطل است، چون طلاق باید به اجازه شوهر باشد، کسی دیگر حق طلاق دادن ندارد، مگر اینکه از طرف شوهر وکیل باشد.
 سوال: [809]  اگر یک زوج از هم طلاق بگیرند وبعد از طلاق از هم جدا نشوند و بعد از طلاق یک سال و نیم باهم زندگی مشترک داشته باشند، آیا زوجه می¬تواند بگوید دیگر همسر من نیستی؟
 جواب: اگر طلاق رجعی بوده و زن دارای عده، تا زمانی که عده تمام نشده شوهر حق رجوع به زن را دارد؛ بعد از رجوع طلاق باطل می¬شود یا اینکه طلاق خلع و یا مبارات باشد و همسر به بذل رجوع کند، که در این صورت نیز شوهر می¬تواند قبل از انقضاء عده به زنش رجوع کند، اگر طلاق بائن بوده و زن عده نداشته در این صورت بدون عقد جدید شوهر حق رجوع ندارد.
 سوال: [810]  چندی پیش به طلاق خلع از همسرم جدا شدم، ولی ایشان یک روز بعد از طلاق اظهار داشت که در هنگام طلاق در عادت ماهیانه بوده و دو ساعت بعد از دفتر خانه آن را فهمیده، در روزهای بعد هم مدام دم از پشیمانی و برگشت می¬زد تا اینکه سه هفته بعد از طلاق به منزل آمد و مدام اظهار پشیمانی و قصد رجوع می¬نمود در مدتی که در منزل بود با توجه به اینکه طلاق را باطل می¬دانست و هنوز خود را زن من می¬دانست و نیز عده-اش تمام نشده بود با من چندین بار نزدیکی داشت، ولی بعد از این جریانات شرط گذاشت که اگر می¬خواهی رجوع قانونی شود باید حق طلاق و... را به من بدهی و بنده فکر می¬کردم با صحبت می¬توانم او را راضی کنم، تا اینکه بعد از حدود شش ماه ارتباط خود را قطع کرد، آیا او از لحاظ شرعی زن من است؟ اگر بخواهد شوهر کند حکم چیست؟
اگر چنانچه اظهار ایشان مبنی بر عادت بودن در زمان جاری شدن طلاق دروغ باشد (که احتمال آن می¬رود) آیا نظر به اینکه ایشان در زمان عده بازگشته و حتی نزدیکی هم کرده این رجوع محسوب می¬شود و هنوز شرعاً زن من است؟
 جواب: در فرض سؤال اگر واقعاً در وقت اجرایی صیغه طلاق ایشان حائض بوده است، طلاق باطل و خانم شرعاً زن شما می‌باشد و چنانچه حائض نبوده است، طلاق صحیح و رجوع ایشان رجوع به بذل نکرده باشد، باطل و عمل زناشویی در آن مدت حرام بوده است و در فرض عادت نبودن اکنون آن زن زوجه¬ی شما نمی¬باشد.
 سوال: [811]  زنی که برای رسیدن به طلاق از شوهر خود متوسل به هر حیله و نیرنگ شده، اگر با راهنمایی دیگری دارویی به شوهر خورانیده و وی را به حالت عنین درآورده تا در دادگاه موفق به گرفتن مجوز طلاق شود، آیا اولاً طلاق وی صحیح است در صورت طلاق مهریه، نفقه ایام عده، مخارج ازدواج مجدد شوهر به عهده او است یا به عهده راهنما؟
 جواب: در فرض سوال آن طلاق صحیح نیست و زن مهریه خود را حق دارد مطالبه کند و در صورت ثبوت عنین توسط شهود حاکم شرع میتواند زن را مجازات کند (تعزیر) و دیه هم بر زن واجب است، باید دیه عنین کردن شوهر را بپردازد.
طلاق هایی که اختیار آن باحاکم شرع است
 سوال: [812]  هرگاه در ازدواج موقت یکی از اسباب طلاق حاکم محقق گردد (مثلاً زوج مفقود الاثر شده و یا زوجه مواجه با عسر و حرج گردد و شوهر نیز حاضر به بخشیدن مدت نباشد) آیا زن می¬تواند از دادگاه تقاضای فسخ متعه را با بخشیدن مدت باقیمانده بنماید؟ (خصوصاً در صیغه¬های دراز مدت ـ مانند نود و نه ساله ـ)
 جواب: همانگونه که در مواردی حاکم شرع میتواند زوجه دائمی را طلاق غیابی دهد، میتواند زوجه موقته را هم طلاق ولائی بدهد، یعنی هم مدت را ببخشد و هم احتیاطاً طلاق بدهد.
طلاق هایی که باید زن رضایت مرد را جلب کند
 سوال: [813] 
1ـ شخصی دختری را خواستگاری می¬کند بعد از توافق دو طرف و خرج و مخارج، این نامزدی از طرف دختر بهم می¬خورد یعنی دختر می‌گوید که مرا به زور داده و راضی به این وصلت نیستم، آیا مصاریف داماد از قبیل طلا، لباس و.... را خانواده عروس ضامن است؟ یاخیر.
2ـ در فرض ضمان طلای که پس می¬دهد آیا ضامن عین و وزن طلا است یا فقط شبیه به آن طلاها کافی است؟
3ـ طلای که پس داده بنا به تأییده¬ای طلا فروش شانزده گرم کم برگردانده آیا کسری ضامن است؟ یا خیر.
4ـ پدر دختر قرار شده مبلغ یک میلیون و پانصد هزار تومان در تاریخ 14/1/1390 بدهد و حالا سرباز می¬زند لطفا حکم مسئله رابیان فرمایید؟
 جواب:
ج1) در فرض سوال اگر عقد جاری شده و دختر خواهان طلاق است باید رضایت شوهر را جلب کند و شوهر می¬تواند مقدار مصارف طلا، لباس، بخشیدن مهریه و ... را شرط رضایت طلاق قرار دهید.
ج2) طلای که برای خانم داده اگر برای او بخشیده مال زن است و اگر نبخشیده باشد مال شوهر است در صورت دوم اگر اصل طلا باقی است اصل آن را بدهد و اگر اصل نیست شوهر را راضی کند به عوض و یا قیمت.
ج3) اگر شوهر نبخشیده باشد آن مقدار زاید را نیز ضامن است.
ج4) اگر پدر دختر متعهد شده که آن مبلغ را بدهد حق مخالفت ندارد.
حقوق زن مطلقه
 سوال: [814]  مردی ادعا می¬کند که زنش از لحاظ شکل ظاهری خوب نیست و زیاد دروغ هم می¬گوید و می¬خواهد زنش را طلاق بدهد با توجه به این که خانمش درافغانستان می¬باشد اکنون هیچ گونه وکیل مدافعی ندارد آیا می¬شود به گفته شوهر بسنده کرد و طلاق را جاری نمود؟ هرچند طلاق در دست مرد است در این قضیه اگر حقی از آن خانم ضایع گردد چه می¬شود؟
 جواب: در فرض سؤال طلاق دادن آن زن اشکال ندارد، ولی حقوق آن زن از قبیل مهریه و نفقه¬ی بین عده¬اش را باید شوهر کامل برایش بدهد.
عیب هایی که سبب طلاق می‌شود   
 سوال: [815]  مردی که معتاد است و قادر به تأمین خرج و مخارج عیالش نیست و قادر به همخوابی نمی¬باشد، آیا زنش می‌تواند طلاق بگیرد؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سوال به شوهر اعلام می¬شود که نفقه زن را تأمین کند و یا خودش با رضایت همسرش را طلاق دهد؛ اگر نفقه نداد و طلاق هم نداد، در صورت شهادت دو نفر عادل نزد حاکم شرع مبنی بر امتناع شوهر از تأمین نفقه و طلاق، حاکم شرع می¬تواند زن را طلاق دهد.
 سوال: [816]  این جانب حدود هشت ماه قبل دختری را با مهریه یکصد و ده عدد سکه تمام بهار آزادی به عقد خویش درآوردم و بعد از عقد متوجه شدم که همسرم نسبت به من هیچ علاقه¬ای نداشته و ندارد، فقط به جهت طمع به مهریه، بی علاقگی خویش را نسبت به من و علاقه¬مندی خویش را به دیگران اظهار نداشته است (و به گفته خودش او به تحمیل و زور والدین و اطرافیانش به عقد من درآمده است.) در اثر همین بی علاقگی به من و علاقمندی به فرد دیگر نسبت به من ناشزه بوده و هرگز روی خوش نشان نداده است و برای این که مرا کنار بزند با فرد دیگری به صورت تلفنی ارتباط برقرار کرده است و اظهار داشته که ما نسبت به همدیگر علاقه¬مندیم و به این صورت تعهد اخلاقی خود را نسبت به شوهر شرعی¬اش زیر پا نهاده است، افزون بر این متوجه شدم که قبل از این که به عقد من درآید، از خانه پدرش فراری بوده، تا جایی که نسبت به باکره بودنش شک دارم.
حال با توجه به سابقه بدی که دارد و این که نامش در بین مردم بد در رفته است، اگر بخواهم او را طلاق بدهم، در آن صورت آیا به ایشان مهریه تعلق می¬گیرد؟ یا خیر. اگر تعلق می¬گیرد، مهر المثل تعلق می¬گیرد یا مهر المسمی؟
 جواب: در فرض سؤال، اگر دختری چنین سابقه¬ی بدی داشته باشد که حتی بین مردم مشهور شده باشد و شما خبر نداشته¬اید و بکارت نداشته باشد، حق مهر المسمّی ندارد، در فرض طلاق فقط نصف مهر المثل زن ثیبه را حق دارد؛ یعنی عُرفا یک چنین زنی با چنین اوصافی را چه مقدار مهریه مقرر می¬دارند، ایشان هم همان مقدار مهریه حق دارد. این در صورت عدم دخول است و اگر دخول تحقق یافته باشد، تمام مهر المثل یک زن ثیبه را حق دارد.
مواردی که زن می‌تواند طلاق بگیرد
 سوال: [817]  زنی هستم که مدت پنج سال می¬شود ازدواج کرده¬ام صاحب دو اولاد هستم، شوهرم معتاد به مواد مخدر است، من از ایشان در هراسم نمی¬خواهم زندگی کنم، خواهان طلاق خویش هستم، اما شوهرم حاضر به طلاق نمی¬شود لطفاً مرا راهنمائی فرمائید.
 جواب: اگر شوهرتان نفقه شما، را به نحوی متعارف بدهد شما طلاق گرفته نمی¬توانید؛ ولی اگر نفقه شما را نمی¬دهد، در صورت که پیش حاکم شرع ثابت شود، حاکم شرع یا وکیل مأذون از طرف حاکم شرع می¬تواند شما را طلاق دهد.
 سوال: [818]  زنی شوهرش به مواد مخدر معتاد است هرروز توان خود را ازدست می¬دهد زن نمی¬خواهد با این وضع با شوهرش زندگی کند و خواهان طلاق می¬باشد اما شوهر معتاد از طلاق دادن خودداری می¬کند در این صورت تکلیف زن چیست؟
 جواب: اگر شوهر نفقه زن را می¬دهد وظیفه زن زندگی با شوهرش است؛ مگر اینکه رضایت شوهر را در طلاق جلب کند و خود را مطلقه کند؛ ولی چنانچه شوهر از نفقه و طلاق خودداری می¬کند در صورتی که دو عادل به این کارش شهادت بدهند، حاکم شرع می¬تواند زن را طلاق دهد.
 

عده و احکام آن

عده و احکام آن

 سوال: [819]  آیا خواندن عقد موقت در دوران عده اشکال دارد؟
 جواب: بله مطلق اجرا عقد در ایام عده زن اشکال دارد.
 سوال: [820]  با جلوگیری کردن زنان از طریق بستن دائمی لوله-اش، آیا باز هم بعد از طلاق نگهداشتن عده لازم است؟
 جواب: برای زنان مدخوله عده مطلقاً لازم است؛ مگر اینکه یائسه باشد.
 سوال: [821]  اگر زن متعه شود و دخول صورت گیرد، اما از ریختن منی در رحم زن جلو گیری شود، بعد از اتمام یا بخشش مدت، زن دوباره از طرف همان شخص متعه شود که در متعه دوم دخول صورت نگیرد آیا بعد از اتمام یا بخشش مدت دوم زن عده دارد؟
 جواب: در فرض سؤال اگر دوباره خود این شخص آن زن را عقد موقت (صیغه) کند عده لازم نیست؛ امّا برای عقد با کسی دیگر باید زن عده نگهدارد.
 سوال: [822]  شخصی با زنی نکاح کرده ولی بنابر رسوم محلی هنوز زن در خانه¬اش (خانه شوهر) نیامده و با پدر و مادرش زندگی می¬کرده که بعد از چند روز آن زن با یک فرد دیگر برای چهار روز مانده، حال شوهر اول می¬خواهد طلاقش دهد، آیا به خاطر شبهه زنا، نگهداشتن عده بر زن واجب است؟ یا خیر.
 جواب: این طلاق چون قبل از دخول است، نیاز به عده ندارد، اگر آن زن با غیر شوهر زنا کرده و بخواهد با کسی دیگر ازدواج کند به مدت یک حیض استبراء کند، یعنی از شوهر کردن تا دیدن حیض خود داری کند.
 سوال: [823]
1ـ دخول از عقب با زن یا دختر موجب نگهداری عده می¬شود؟ یا خیر.
2ـ خانمی که از راه عقد موقت امرار معاش می¬کند و به نوعی شغل او محسوب می¬شود باید عده نگه دارد؟
 جواب:
ج1. در فرض سؤال اگر زن یائسه یا صغیره نباشد باید عده نگهدارد.
ج2. عدّه لازم است، یعنی پس از هر بار عقد و دخول، باید بعد از تمام شدن مدت عدّه نگهدارد، مگر اینکه دوباره مدت را با خواندن صیغه مجدد با همان مرد تمدید کند.
 

مسائل غذایی

مسائل غذایی

شرائط ذبح حیوانات

شرائط ذبح حیوانات

 سوال: [824]  
1ـ خواباندن شتر مرغ برای ذبح بسیار دشوار است.آیا ذبح این حیوان در حال ایستاده و حرکت در لحظه­ای که رو به قبله قرار می­گیرد صحیح است؟
۲ـ اگر اشکال دارد و نمی­دانستیم ولی سایر شرایط رعایت شده گوشت­های حاصل از ذبح اینگونه را دور بریزیم؟
۳ـ آیا ذبح سایر حیوانات هم اگر رو به قبله ایستاده باشند شرعی است؟
 جواب: ذبح هر حیوانی که رو به قبله باشد و شرایط دیگر ذبح موجود باشد صحیح است و اشکال ندارد.[1]
 سوال: [825]  در اکثر گشتارگاه­ها یک سنگ که روی آن بسم الله حک شده در بالای سر نصب کرده­اند و مرغ­ها توسط دستگاه به صورت اتوماتیک سر بریده می­شوند، با توجه به تعداد زیاد مرغ­ها برای هر ذبح بسم الله گفته نمی­شود با توجه به اینکه اینجانب از این قضیه آگاه هستم آیا می­توانم گوشت مرغ بخورم یا نه؟
سوال دوم اینکه اگر حکم نخوردن چنین گوشت است، آیا وقتی دست با چنین ذبیحه و گوشت تماس پیدا کند نجس می­شود؟ یا خیر.
 جواب: اگر در موقع سر بریدن مرغ­ها توسط دستگاه، هر موقع که سر بریده می­شود اسم خدا را ببرند، ذبح شرعی است و در موقع سر بریدن هر مرغ اسم خدا برده نشود ذبح شرعی نیست و گوشت مرغ حرام است.
و در فرض سوال دوم ذبیحه­ی که به طور شرعی سر آن بریده نشده نجس است.
 سوال: [826]  آیا ذبح گوسفند بعد از تیر خوردن در حالی که حیات دارد درست است؟
 جواب: ذبح گوسفند، بعد از تیر خوردن اگر هنوز زنده باشد، چنانچه با رعایت دیگر شرایط ذبح کند، صحیح است.
حکم ذبیحه عامّه
 سوال: [827]  چند سالی است که من با برادران اهل تسنّن همکار هستم و در جاهای که مسافرت می­کنم همه اهل تسنّن هستند و گوشت که برای خوردن آماده می­کنند هم ذبح شده برادران اهل سنّت، است آیا استفاده آن برای بنده از نظر شرع جایز است؟ یاخیر.
 جواب: استفاده کردن از ذبیحه اهل سنّت اشکال ندارد و حلال است؛ ولی استفاده از گوشت خرگوش که اهل سنّت جایز می‌دانند، از نظر تشیّع حرام است.
حکم ذبیحه کتابی
 سوال: [828]  نظر جنابعالى راجع به ذبیحه­ی اهل کتاب چیست؟ اگر ذبح مثل ذبح اسلامى باشد ولى نام خدا برده نشود همچنین اگر گوشت براى فروش در سوپر مارکت باشد، ولى ندانیم ذبح کننده چه دینى دارد تکلیف چیست؟ من در آمریکا زندگى می­کنم که برادران اهل سنّت در اینجا گوشت براى فروش در سوپر مارکت را خریدارى می­کنند و فقط قبل از پخت یا خوردن آن، ذکر بسم الله را می­گویند، صورت مسئله چه حکمی دارد؟
 جواب:
ج1) ذبیحه اهل کتاب محکوم به حرمت است.
ج2) اگر ذابح مسلمان باشد و عمداً اسم خدا را نبرد آن گوشت حلال نیست.
ج3) اگر گوشت در بازار مسلمان فروخته شود و نداند ذبح شرعی شده یا نه محکوم به حلیت است.
ج4) اگر گوشت با ذبح شرعی به دست نیامده باشد گفتن نام و یاد خدا در مراحل مختلف (پخت، خوردن و ...) تأثیری ندارد و بعد از ذبح حیوان موجب حلیت آن نمی­شود.
 سوال: [829]  من در یک کشوری زندگی می­کنم که قصابی اسلامی ندارد. ما از مغازه­های گوشت می­خریم که از کشور­های اسلامی وارد می­کنند، خیلی­ها شک دارند و می­گویند که مغازه دار­ها دروغ می­گویند. آیا این گوشت­ها حلال است؟ یا خیر.
 جواب: اگر اطمینان دارید که گوشت­ها را از کشورهای اسلامی وارد می­کند آن گوشت­ها حلال و اگر اطمینان ندارید خوردن آن گوشت­ها حرام است، اگر می­توانید خودتان حیوان زنده خریداری کنید و بر اساس موازین شرعی ذبح کنید.
 سوال: [830]  من در یک کشور غیر اسلامی زندگی می­کنم در اینجا یک دکان عرب است که می­گوید گوشتی که می­فروشد حلال است و ما نمی­دانیم که آیا ذبح شده است یا نه؛ نظر جنابعالی در این موضوع چیست؟
کنسرو­های ماهی که معلوم نیست که چگونه صید می­شوند آیا جایز است مصرف کرد؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال اگر از حرف آن عرب اطمینان به ذبح شرعی بودن گوشت­ها پیدا می­کنید، استفاده از آن گوشت­ها برای شما حلال است و الاّ حرام.
امّا استفاده از کنسرو ماهی برای شما اشکال ندارد ولو به دست کافر صید شده باشد، حلال است.
 سوال: [831]  ما در کشور سوئد زندگی می­کنیم، در محل زندگی ما مغازه مسلمان نیست و ما از مغازه­ای گوشت می­خریم که روی آن نوشته حلال، ولی صاحب مغازه مسلمان نیست. آیا ما می­توانیم از این گوشت استفاده کنیم یا نه؟
 جواب: آن نوشته اعتبار شرعی ندارد، آن گوشت محکوم به نجاست است؛ مگر اینکه یقین به ذبح شرعی آن حیوان پیدا کنید.
حکم گوشت‌های منجمد
 سوال: [832]  آیا گوشت‌های یخ زده­ای که در افغانستان و در بین مردم بعضاً استفاده می­شوند اعم از گوشت مرغ، گوسفند و ... از نظر شرعی قابل خوردن هستند یا نه؟
قابل ذکر است که یک تعداد از این گوشت‌ها از هرات به دیگر ولایت­ها فرستاده می­شوند و یک تعدادشان مشخص نیست که از کجا وارد می­شوند.
 جواب: اگر آن حیوانات در داخل افغانستان ذبح شوند و یا ازکشورهای اسلامی وارد شوند، محکوم به حلیت و طهارت هستند؛ اگر در کشورهای اسلامی ذبح شرعی نشده باشند و از کشور‌های غیر اسلامی وارد شوند محکوم به حرمت و نجاست است، مگر اینکه احراز شود ذبح شرعی شده­اند.
 سوال: [833]  آیا ران مرغ­هایی که در کشور امارات و مانند آن است حرام است؟ یاخیر.
 جواب: اگر از کشور‌های غیر اسلامی وارد شود حرام و نجس است؛ مگر اینکه یقین کند که به دست مسلمان ذبح شده است.
حکم جنین ذبیحه
 سوال: [834]  بعد از سر بریدن گوسفند گاهی در شکم او جنینی دیده می‌شود، آیا خوردن آن جایز است؟
 جواب: اگر با ذبح گوسفند، بره او مرده باشد آن بره بالتبع گوسفند حلال است و اگر زنده باشد، با ذبح جداگانه حلال می‌شود.        
حکم خوردن گوشت کوسه ماهی
 سوال: [835]  خوردن کوسه ماهی چه حکمی دارد؟
 جواب: ماهی که فلس (پولک) ندارد خوردن گوشت آن جایز نیست و کوسه ماهی نیز جزء پولک داران نبوده و خوردن گوشت آن جواز ندارد.
 سوال: [836]  در خصوص استفاده مواد خوراکی به دست آمده از کوسه ماهی با توجه به اینکه نظر اکثر علما به علت عدم وجود فلس در کوسه ماهی و اینکه کوسه ماهی از گروه ماهیان درنده قلمداد مى­گردد حرمت اکل آن است، نظر حضرتعالى در خصوص خرید و فروش این ماهى در بازار مسلمانان چیست؟ با این توضیح که بناء به نظر کارشناسان کوسه ماهی به چند دسته تقسیم می­شوند و نوعی از آن فلس به نام placoied که جز لاینفک پوست کوسه است و با چشم غیر مسلح دیده نمی­شود هستند؟
 جواب: ماهی­های که فلس آنها با چشم غیر مسلح قابل مشاهده نباشد خوردن گوشت آنها جواز ندارد.
شکار برای تفریح
 سوال: [837]  فرد غیر نیازمند هست، که توانایی خرید ما یحتاج زندگی را دارد، اما به دلیل علاقه به شکار این کار را انجام می­دهد، البته اگر شکار حلال گوشتی نباشد تیر اندازی نمی­کند؛ یعنی تنها در صورت امکان استفاده از گوشت شکار می­کند، این کار برایش جنبه هیجان، ورزش و تفریح نیز دارد، آیا شکار برایش حلال است؟ یا خیر.
 جواب: اگر احتیاج به گوشت شکار داشته باشد اشکال ندارد؛ ولی اگر صرفاً برای تفریح باشد، جایز نیست و سفر برای این کار، سفر حرام است؛ هر چند گوشت شکار به دست آمده حلال است.[2]
 

[1] ـ مراجعه شود به مسئله 2757 رساله توضیح المسائل.
[2]. اگر برای لهو و خوشگذرانی به شکار برود، در صورتی که به حد مسافت باشد، نمازش در حال رفتن تمام و در برگشتن قصر است و چنانچه برای تهیّه معاش به شکاررود، نمازش شکسته است و اگر برای کسب و زیاد کردن مال به شکار برود، احتیاط واجب آن است که نمازش را هم شکسته و هم تمام بخواند؛ (توضیح المسائل ـ مسئله 1348).

مسائل قضایی

مسائل قضایی

داوری و قضاء

داوری و قضاء

 سوال: [838]  دو برادر زمین مشاع را تقسیم کرده و خط این تقسیم در حضور چند نفر نوشته و اسامی شهود در سند درج گردیده است، پس از مدتی، یکی از شهود ادّعای زمین سند شده را می¬کند، آیا ادعای یکی از آن شهود که حق خود را اثبات کند، شرعاً قابل سمع است؟ یا خیر.
 جواب: اگر در نزد حاکم شرع حق خود را اثبات کند، می¬تواند حق خود را دریافت کند.
 سوال: [839]  پس از ثبوت جرم و صدور حکم توسط قاضی مأذون، در خصوص استیذان از ولی امر یا شخص منصوب از طرف ایشان جهت اجرای حکم صادره، بفرمایید:
الف) آیا استیذان به قصاص اختصاص دارد، یا قصاص اطراف را نیز شامل می¬شود؟
ب) آیا در حدود و قتل تعزیری (بنا بر جواز قتل از باب تعزیر) هم استیذان لازم است؟
ج) در صورت لزوم، آیا بین حد قتل و حدود مادون قتل تفاوتی وجود دارد؟
 جواب: اگر قاضی مجتهد باشد، یا مأذون از طرف مجتهد باشد، با درخواست اولیاء دم حکم قصاص در نفس و اطراف جاری می-شود.
 سوال: [840]  در صورتی که در هنگام اجرای حکم اعدام در زنا، محکوم علیه منکر جرم ارتکابی شود (انکار بعد از اقرار) لکن قاضی علم به کذب انکار وی داشته باشد، آیا حد قتل ساقط است؟ یا خیر.
 جواب: چون قاضی برطبق علم خود می¬تواند حکم کند، لذا در صورت علم قاضی به جنایت، حدّ قتل ساقط نمی¬شود.
 سوال: [841]  با توجه به فرمایشات امام (ره)در تحریر الوسیله و نیز آیه 58 سوره نسا در باب اصل بیطرفی چنانچه فردی به عنوان داور بین طرفین مشخص شود و بعدا مشخص شود داور با احدی از طرفین اختلاف حقوقی دارد حال بفرمائید آیا داور باید از داوری استنکاف ورزد و امر داوری را به شخص دیگر واگذارد؟ یا خیر.
 جواب: اگر داور بی طرفی خود را حفظ کند و عدالت را در داوری رعایت نماید، لازم نیست از داوری دست بر دارد و اگر می¬داند که عدالت را نمی¬تواند رعایت کند در این صورت سزاوار است از داوری دست بردارد.
 سوال: [842]  حد وحدود وکالت در محاکم تا چه اندازه است؟ آیا وقتی که وکیل می¬داند حق با موکل نیست باز هم می‌تواند از او دفاع کند تا از طریقی بتواند او را برنده کند، مثلاً اگر در پرونده کیفری موکل قاتل است، آیا وکیل می¬تواند از قاتل دفاع کند تا تبرئه شود؟
 جواب: وکیل در محدوده حق موکل حق دارد از او دفاع کند و جایز نیست در جای که موکل مقصر است او را ذی حق معرفی نماید.
 سوال: [843]  اگر وکیل هنگام قرارداد وکالت، موکّل خود را با حرف امیدوار کند، ولی در دادگاه نتواند کاری به نفع موکّل انجام دهد، اگر موکل پس از انجام محاکمات، قسمتی از حق الوکاله¬ی قرار داده شده را به وی نپردازد ضامن است؟
 جواب: اگر وکیل به وظیفه خود عمل نکرده باشد مستحق اجرت نمیباشد.
 

احکام حدود

احکام حدود

 سوال: [844]  بنابراین که تجسس در امور داخلی مردم حرام باشد، اگر بر اثر تجسس حرام به جرمی مانند: زنا، لواط، شرب خمر و... برخورد کنند و هنگام اجرای حد، خسارت جانی به متهم برسد، تجسس کننده ضامن است؟
 جواب: در صورت ثبوت جرم در نزد حاکم شرع و اجرای حد بر طبق موازین شرعی، در این صورت کسی ضامن نیست و اگر جرم شرعاً ثابت نشود، مجری حد ضامن است.
 سوال: [845]  حکم اجرا حد در ملأ عام در حال حاضر که مستلزم هتک اسلام و باعث خشن نشان دادن چهره اسلام می¬شود از نظر معظم له چگونه است؟
 جواب: بعضی از حدود که از نظر شرع باید در ملأعام اجرا شوند باید در ملأعام جاری شود؛ ولی بعضی از حدود مطلق اختیارش به دست حاکم شرع و قاضی است؛ هرگونه صلاح بداند جاری می¬گردد.
 سوال: [846]  با توجه به عبارت فقها که می¬فرمایند حدّ زنای با محارم و زنای به عنف و اکراه، قتل است و فرقی بین محصن و غیر محصن نیست؛ با عنایت به این که مجازات رجم سخت تر از مجازات قتل است، بفرمایید:
1 ـ چرا زانی محصن که مرتکب زنای به عنف یا زنای با محارم شده رجماً کشته نمی¬شود؟ در حالی که اگر زنا با عنف یا با محارم نبود رجم می¬گردید؟
2 ـ با توجه به این که به اجماع فقها در صورتی که شیخ یا شیخه محصن مرتکب زنا شوند علاوه بر رجم صد ضربه شلاق نیز جاری می¬گردد، در فرض زنای با محارم یا به عنف اگر زانی محصن پیرمرد باشد آیا قبل از قتل صد ضربه شلاق بر وی جاری می¬شود؟ اگر جواب منفی است چه توجیهی دارد؟
 جواب:
 ج1) اولاً احکام تابع مصالح و مفاسد است که آن مصالح و مفاسد را غالباً غیر معصوم درک نمی¬توانند، دوم این که اگر زنای با محارم به اقرار زانی ثابت شود و بعد انکار کند، رجم ساقط می‌شود، ولی حد ساقط نمی¬شود، سوم این که اگر زنای مرجوم و مرجومه با اقرار ثابت شده باشد و یک سنگ اصابت کرده باشد بعد از آن چنانچه فرار کنند برگردانده نمی¬شوند، برخلاف کسانی که محکوم به قتل هستند، قتل در مورد آنها جاری می¬شود، لذا از این ناحیه، حکم رجم آسانتر از حکم قتل است.
ج2) در زنای با محارم مطلقاً حکم گردن زدن زانی و زانیه است و شلاق ندارد مستفاد از روایات همین است، اگرچه از نظر گناه زنای با محارم گناهش بیشتر است.
 سوال: [847] 
الف) هزینه درمان و بهبود شخصی که در اثر اجرای حد یا قصاص اطراف، یکی از اعضای خود را از دست داده، به عهده¬ی بیت المال است یا محکوم علیه؟
ب) در صورتی که به عهده بیت المال باشد، حکم اختصاص به معالجات اولیه دارد یا معالجات بعدی را نیز در بر می‌گیرد؟
ج) آیا بین فقیر و غنی در حکم مذکور فرقی هست یا نه؟
د) آیا تفاوتی بین حد و قصاص وجود دارد؟
 جواب:
الف) به عهده محکوم علیه است مگر اینکه خودش قدرت درمان نداشته باشد در این صورت از بیت المال پرداخت می¬شود.
ب) به عهده بیت المال نیست مگر در صورت عدم قدرت جانی و در فرض سوال فرق بین هر دو صورت نیست.
ج) اگر مجرم فقیر باشد هزینه درمان ازبیت المال است.
د) دراین مسئله فرقی بین حد و قصاص اطراف وجود ندارد.
 سوال: [848]  آیا حکم تأخیر در حد جلد (تازیانه)، یا اجرای آن به صورت ضغث  که در باب زنا مطرح است، به تعزیرات و سایر حدود نیز قابل تسری است؟
 جواب: بله ضغث به تعزیرات و سایر حدود نیز قابل تسری است.
موارد جواز تأخیر در اجرای حکم
 سوال: [849]  چنانچه به تشخیص پزشک قانونی اجرای حد، اعم از جلد، قطع ید و... یا قصاص عضو بر فرد بیمار یا شخص سالمی که دچار ضعف شدید جسمانی است باعث مرگ یا ابتلای وی به بیماری یا تشدید آن می¬گردد، تکلیف چیست؟
 جواب: در چنین موارد اجرای حد به تأخیر انداخته شود.
 سوال: [850]  درباره مجرمی که بیمار است؛ بفرمایید:
الف) آیا حاکم شرع می¬تواند در حال بیماری حکم وی را اجراء نماید یا باید تا بهبودی کامل وی آن را به تأخیر اندازد؟
ب) بر فرض لزوم تأخیر اجرای حکم تا کسب بهبودی؛ بفرمایید:
1) مراد از بیماری مانع اجرای حکم، از نظر شرعی چیست؟ (آیا همان متفاهم عرفی است یا آن چه پزشکان آن را بیماری می¬نامند و یا امر ثالثی است؟)
2) آیا حیض و نفاس و استحاضه در حکم بیماری است؟
3) آیا بین عارضه¬ای که محکوم عمداً برخود وارد کرده با آن چه به طور طبیعی عارض شده تفاوتی هست؟
4) آیا بین عارضه دائمی (مانند سرطان) و موقتی (مانند درد آپاندیس) فرقی هست؟
5) در عوارض موقت و زائل شدنی، آیا بین مواردی که برای درمان زمان زیادی نیاز است (مانند بیماری سل) با مواردی که چنین نیست (مانند تب و لرز) تفاوتی وجود دارد؟
6) آیا بین مواردی که درمان آن هزینه بسیار بالایی دارد (مانند جراحی قلب) با مواردی که چنین نیست تفاوتی هست؟
7) اگر محکوم، مغمی علیه شود، چه حکمی دارد؟
 جواب:
الف) اگر مجرم طوری مریض باشد که با شلاق زدن خوف مرگ برود در این صورت شلاق را به تأخیر اندازد تا خوب شود و چنانچه خوف موت نباشد حد جاری میشود.
ب1) مراد از مریضی که مانع از اجرای حکم می¬شود مریضی است که با اجرای حد، خوف مرگ محکوم برود.
ب2) در حال استحاضه زن شلاق زده نمیشود.
ب3) بین دو صورت علی الظاهر تفاوتی نیست.
ب4) اگر از خوب شدن مرض مأیوس باشد حکم به ضغث میشود.
ب 6ـ5) بله تفاوت وجود دارد که در اولی حکم به ضغث میشود و در دومی تا زمان رفع عارضه باید صبرشود.
ب7) باید صبر کند تا از حالت اغماء خارج شود.
عوامل سقوط حد
 سوال: [851]  در مورد توبه بفرمایید:
الف) در مواردی که توبه قبل از اقامه بیّنه مسقط حد است، آیا ثبوت توبه قبل از بینه کافی است یا اظهار توبه عند الحاکم نیز باید قبل از بیّنه باشد؟
ب) آیا در توبه مسقط حد، احراز توبه لازم است یا در صورت شبهه توبه نیز حاکم شرع می¬تواند با تمسک به قاعده، الحدود تدرء بالشبهات، حد را اجراء نکند؟
 جواب:
الف) اگر قبل از اقامه بینه در نزد حاکم شرع توبه ثابت شود، مسقط حد است.
ب) توبه مسقط حد باید احراز شود و یا قرائن و علائم توبه وجود داشته باشد در غیر آن صورت حد ساقط نمیشود.
حد سرقت
 سوال: [852]  در مورد سرقت مستوجب حد بفرمایید: آیا پس از شکایت مسروق منه و قبل از ثبوت جرم، امکان عفو سارق توسط مسروق منه، نسبت به اجرای حد وجود دارد؟ یا خیر.
 جواب: مسروق منه، قبل از اثبات جرم در نزد قاضی می¬تواند سارق را عفو کند.
 سوال: [853]  اگر شخصی نزد حاکم به سرقت اقرار نماید، بفرمایید:
الف) آیا در صورت وجود سایر شرایط اجرای حد، صرف اقرار، برای قطع ید کفایت می¬کند، یا نیاز به مرافعه مال باخته نیز است؟
ب) در صورت نیاز به شکایت، آیا برای اجرای حد، صرف مرافعه کافی است، یا مطالبه قطع ید از سوی مال باخته نیز لازم است؟
 جواب: در صورت اثبات سرقت در نزد حاکم و وجود سایر شرایط، قطع ید واجب است، اگر چه مال باخته تقاضای قطع ید نکند؛ اما اگر قبل از مراجعه به حاکم، مال باخته سارق را ببخشد حاکم حق قطع ید سارق را ندارد.
 سوال: [854]  در مواردی که سارق مورد عفو مسروق منه قرار می-گیرد، آیا حاکم شرع بنا به مصالحی می¬تواند حد را اجراء نماید؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سوال حاکم شرع حق اجراء حد ندارد، ولی اگر صلاح بداند می‌تواند تعزیر کند.
 سوال: [855]  در صورتی که سرقت جامع شرایط حد، با اقرار سارق نزد حاکم ثابت شود، آنگاه سارق توبه نماید، آیا عفو وی توسط مال باخته (ولی) جایز است؟
 جواب: بعد از اثبات سرقت در نزد حاکم شرع، حد سرقت ساقط نمیشود.
تبدیل مجازات‌ها به یکدیگر
 سوال: [856]  با توجه به این که در زنای محصنه هنگام اثبات جرم با بینه، در صورت فرار مجرم از حفره می¬توان وی را برگرداند و حکم را اجراء نماید، ولی در صورت اقرار این کار را نمی¬توان انجام داد؛ لطفاً بفرمایید که آیا می¬توان حکم رجم را به انواع دیگری از قتل تبدیل نمود؟ یا خیر. در صورت مثبت بودن جواب، آیا بین انواعی که احتمال زنده ماندن محکوم در آن وجود ندارد با مواردی که این احتمال هست، تفاوتی وجود دارد؟ یا خیر.
 جواب: حکم رجم تبدیل به انواع دیگر قتل نمی¬شود مگر اینکه محذور مهمی داشته باشد که حاکم شرع می¬تواند در شرایط خاصی حکم رجم را تغییر دهد.
 سوال: [857]  در مورد کسی که قرار است اعدام شود ـ حداً یا قصاصاً ـ اگر حدود یا تعزیرات دیگری کمتر از قتل، برای او ثابت شود، آیا می¬توان از آن صرف نظر نمود؟ دراین مسئله آیا بین حق الله و حق الناس تفاوتی وجود دارد؟ یا خیر.
 جواب: حد قابل گذشت نیست، اول باید حد جاری شود بعد اعدام نمایند چون قابل تداخل نیست، اما تعزیر در اختیار حاکم است، می¬تواند اعدامی را از تعزیر عفو نماید.
در فرض سوال بین آن دو تفاوت است به این معنا که در حق الناس امکان عفو وجود دارد ولی در حق الله حکم باید جاری شود.
 سوال: [858]  آیا در فروض ذیل قصاص تبدیل به دیه می¬شود:
الف ـ هرگاه قاتل پس از تسلیم خود به اولیای دم، به مرگ طبیعی از دنیا برود.
ب ـ هرگاه قاتل توسط شخص دیگری غیر از اولیای دم به قتل برسد.
ج ـ هرگاه قاتل با خودکشی و مانند آن، به سوء فعل خود، زمینه قصاص را از بین برده و خود را معدوم نماید.
د ـ آیا در فروض فوق فرقی بین قتل و جنایت کمتر از قتل وجود دارد؟
 جواب: در تمام فروض فوق قصاص تبدیل به دیه می¬شود چون «لا یبطل دم امرء مسلم» تمام مواردی که قصاص تعذّر داشته باشد در قتل عمد و هم چنین موارد قتل خطای و قتل شبیه عمد را شامل است؛ البته فروض فوق جنایت کمتر از قتل را شامل نیست.
 سوال: [859]  در مواردی که شارع مقدّس شیوه یا ابزار خاصی را در اجرای مجازات در نظر گرفته است ـ مانند رجم یا کشتن با شمشیر ـ بفرمایید:
الف) آیا شیوه یا ابزار یاد شده موضوعیت دارد؟ (به عبارت دیگر در این گونه موارد آیا هدف شارع مقدس فقط ازهاق روح است ولو با استفاده از ابزار نوین؛ یا ازهاق روح به شیوه یا ابزار منصوص ضرورت دارد).
ب) در صورت موضوعیت داشتن، چنانچه اجرای رجم یا مجازات-هایی نظیر مجازات لواط با شیوه¬های منصوص در شرائطی خاص به مصلحت اسلام و نظام مقدّس اسلامی نباشد ـ مثلاً وهن اسلام و مسلمین باشد یا چهره خشنی از اسلام یا نظام اسلامی را نشان دهد ـ آیا می¬توان ضمن اجرای اصل حکم ـ قتل ـ شیوه اجرای آن را تغییر داد؟
 جواب:
الف) شیوه و ابزار خاص در اجرای مجازات، موضوعیت دارد.
ب) اگر برای حاکم شرع موهن بودن اجرای رجم و سایر مجازاتها محرز شود می¬تواند از روش دیگر استفاده کند.
 

احکام تعزیر

احکام تعزیر

 سوال: [860]  چنانچه از شخصی فیلم، عکس و مجلات مبتذل کشف و برای محکمه ثابت شود که نگهداری و استفاده از آن¬ها منحصراً به منظور رفع ضعف قوه جنسی وی در ارتباط با همسرش بوده و هیچ گونه اشاعه فحشاء و سوء استفاده دیگران را در برنداشته است، آیا نگهداری و استفاده فوق الذکر، جرم موجب تعزیر است؟
 جواب: اگر قاضی صلاح بداند میتواند تعزیر کند.
 سوال: [861]  چنانچه تعزیر علاوه بر تازیانه مصادیق دیگری داشته باشد؛ (مانند: حبس، جزای نقدی، تراشیدن سر، چرخاندن در شهر، لغو جواز کسب، ابطال گواهینامه رانندگی، محرومیت از مشاغل دولتی، ثبت سوء سابقه و...) بفرمایید:
الف) آیا تعبیر «التعزیر دون الحد» فقط در خصوص تازیانه رعایت می¬شود یا شامل دیگر موارد مذکور نیز می¬شود؟
ب) در صورت شمول به موارد دیگر، ملاک دون الحد چه می¬باشد؟
 جواب:
 الف) شامل تمام مصادیق تعزیر میشود.
ب) قاضی هر کدام از مصادیق تعزیر را که اختیار می¬کند باید حداقل را نسبت به اجرای حد رعایت کند.
 

احکام قصاص

احکام قصاص

 سوال: [862]  در صورت وقوع قتل در هر یک از موارد ذیل، تکلیف چیست؟
الف) هنگامی که اولیای دم همگی صغیر باشند.
ب) مقتول، مسلمان اما ولی دم وی کافر باشد.
ج) به هنگام دستگیری قاتل، ارتباط با اولیای دم ممکن نیست، ولی در آینده امکان دسترسی به آنان وجود دارد.
 جواب:
الف) در صورت قتل عمد، صبر کنند تا صغار کبیر شوند، در غیر این حالت باید دیه را به ولی بدهد.
ب) ولی که اقرب به مقتول است دعوت به اسلام میشود، اگر مسلمان شد حق دارد قصاص کند و یا دیه بگیرد و اگر اولیاء مسلمان نشدند، اختیار با ولی امر است که قصاص کند و یا دیه بگیرد، اما حق عفو ندارد.
ج) صبر کند تا اولیاء دم پیدا شوند و تا آن زمان قاتل بازداشت شود و یا با کفالت و ضمانت آزاد شود و اگر اولیاء دم پیدا نشدند اختیارش با حاکم شرع است.
 سوال: [863]  در موارد ذیل که جرح و قتل به طور عمد یا غیر عمد توسط یک نفر صورت می‌پذیرد، آیا حسب مورد قصاص طرف در قصاص نفس و دیه عضو در دیه نفس تداخل می¬کند؟
الف) جرح و قتل با ضربه واحد انجام شود.
ب) جرح و قتل با دو ضربه یا بیشتر انجام شود. (در این فرض ممکن است ضربات متعدد در زمان‌های متفرق یا متوالی انجام شود.)
 جواب:
الف) اگر جرح و قتل با ضربه واحده انجام شود تداخل میکند.
ب) اگر فاصله عرفی داشته باشد، حکم به عدم تداخل میشود.
 سوال: [864]  در مواردی که شارع نحوه اجرای اعدام را معین نکرده است آیا برای اجرای اعدام واجب است حکومت نوعی را انتخاب کند که حداقل درد ممکن را برای محکوم در بر داشته باشد؟ یا خیر.
و در مورد مسئله فوق آیا بین حد و قصاص تفاوتی وجود دارد؟
 جواب: هرچه حاکم شرع صلاح بداند میتواند حکم کند و در فرض سوال تفاوتی بین حد و قصاص نیست.
شرایط حکم به قصاص
 سوال: [865]  اگر کسی مبتلا به بیماری ایدز باشد و با علم و آگاهی از بیماری خود با فرد دیگری تماس جنسی پیدا کند و این فرد در اثر ویروس ایدز فوت کند آیا مشمول قتل عمد می-باشد؟
 جواب: در فرض سوال سبب قتل محسوب نمی¬شود مگر اینکه قصد قتل را داشته باشد؛ اگر چه تماس گرفتن با دیگران که موجب آلودگی دیگران شود جواز ندارد.
 سوال: [866]  چنانچه مجنی علیه به دلیل تخصصی بودن استیفای قصاص عفو، قادر به اجرای آن نبوده و متخصصین فن نیز حاضر به انجام آن نباشند:
الف) آیا در این صورت ـ علی رغم درخواست قصاص از سوی مجنی علیه ـ می¬توان آن را به دیه تبدیل نمود؟
ب) در فرض منفی بودن پاسخ و عدم رضایت مجنی علیه برای تبدیل به دیه، تکلیف چیست؟
ج) با توجه به لزوم اجرای احکام الهی، آیا از باب مقدمه واجب بر حکومت اسلامی لازم است متخصصینی را برای اجرای این گونه امور تربیت کند؟
 جواب:
الف) اگر قصاص امکان نداشته باشد نوبت به دیه می¬رسد.
ب) در صورتی که قصاص امکان نداشته باشد مجنی علیه یا راضی به دیه بشود و یا جانی را عفو کند و او را به قیامت بگذارد.
ج) تربیت چنین افرادی لازم نیست، چون قصاص عوض دارد، که دیه باشد.
 سوال: [867]  با عنایت به این که اگر شخصی دست راست دیگری را قطع نماید، به هنگام قصاص چنانچه جانی فاقد دست راست باشد دست چپ او و در صورت فقدان دست چپ، پای او قطع می¬گردد؛ آیا این حکم در مورد پا و دیگر اعضای زوج بدن نیز قابل اجراء می¬باشد؟ (مثلاً اگر جانی پای راست ندارد و پای راست دیگری را قطع کرده باشد، آیا این جا نیز ابتداء پای چپ وی و در صورت فقدان آن، دست او قطع می¬گردد؟)
 جواب: در مورد اعضای زوج اگر فاقد عضو باشد عضو چپ قصاص میشود و بالعکس ولی به جای پا دست قصاص نمیشود بلکه نوبت به دیه میرسد.
 سوال: [868]  در صورتی که شخص محکوم به قصاص، عضو مماثل نداشته باشد؛ بفرمایید:
الف) با توجه به این که عضو ناسالم در برابر عضو سالم قصاص می¬شود، آیا مثلاً چشم کسی که به حسب ظاهر سالم است ولی بینایی ندارد عضو ناسالم محسوب می¬شود؟
ب) اگر جانی، فاقد بینایی چشم راست باشد و چشم راست کسی را کور کرده باشد، آیا چشم چپ او به عنوان قصاص کور می¬شود؟ یا خیر.
ج) اگر سلب بینایی با کندن حدقه باشد و خود جانی حدقه چشمش سالم است ولی بینایی ندارد، هنگام قصاص تکلیف چیست؟
 جواب:
الف) عضو ناسالم محسوب میشود و چشم سالم در مقابل چشم ناسالم قصاص نمیشود.
ب) بله میتواند چشم چپ او را به عنوان قصاص کور کند.
ج) در فرض سوال قصاص امکان ندارد، باید دیه اخذ کند و اگر با وسائل امروزی امکان قصاص باشد به طوری که صدمه به جای دیگر چشم وارد نشود، قصاص جایز است.
 سوال: [869]  با عنایت به این که نظارت حاکم در استیفای قصاص ضروری است؛ بفرمایید:
الف) آیا برای قصاص لازم است ولی دم از ولی امر، یا منصوب از طرف او استیذان نماید؟
ب) در صورت لزوم استیذان، بفرمایید:
1) اگر بدون استیذان قصاص انجام شد؛ آیا صرفاً گناه کرده یا خود قاتل محسوب می¬شود؟
2) اگر استیذان شد لکن ولی امر اذن نداد و قصاص انجام گرفت چطور؟
 جواب:
الف) بله استیذان از حاکم شرع و یا منصوب از طرف او دراجرای قصاص لازم است.
ب) قصاص بدون استیذان از حاکم شرع هم حرام است و هم مستحق تعزیر، لیکن ولی دم قاتل محسوب نمیشود و در صورتی که ولی دم حق قصاص داشته باشد حاکم شرع حق ندارد از اذن دادن خودداری کند.
 سوال: [870]  در مورد قصاص اطراف بفرمایید:
الف) آیا مجنی علیه می¬تواند بخشی از قصاص را اجراء و بخش دیگر را عفو نماید؟ (مثلاً: جانی دست مجنی علیه را از کتف قطع کرده است؛ مجنی علیه خواهان قطع دست جانی از آرنج باشد).
ب) آیا می¬تواند برای قسمتی از جنایت طلب قصاص کرده و برای بخش دیگر دیه بگیرد؟
ج) آیا رضایت و عدم رضایت جانی در سه حالت فوق، تأثیری دارد؟ یا خیر.
 جواب:
الف) در فرض سوال با رضایت جانی اجراء قصاص در بعض عضو اشکال ندارد.
ب) با توافق جانی اشکال ندارد.
ج) بله رضایت جانی لازم است.
 سوال: [871]  در مورد قصاص اطراف بفرمایید:
الف) آیا ملاک، رعایت مثل هم بودن نسبیه است یا عرفیه؟ معیار هر کدام چه می¬باشد؟
ب) در کدام صورت، قصاص تبدیل به دیه می¬شود؟
ج) آیا بین طول، عرض و عمق در اجرای قصاص تفاوتی هست؟ (مثلاً: اگر جانی لاغر و مجنی علیه چاق است و نیمی از بازوی مجنی علیه ـ به عمق سه سانتی متر ـ بریده شده است. آیا در قصاص باید نیمی از بازوی جانی لاغر را برید که دو سانتی متر است یا باید همان سه سانتی متر بریده شود، اگر چه بیش از نصف بازو باشد؟)
 جواب:
الف) ملاک رعایت مثل هم بودن نسبیّت درآن عرضیّت است مثلاً به هراندازه شخص چاق، چاقو در بدن شخص لاغر فرو کرده به همان اندازه شخص لاغر حق دارد چاقو در بدن شخص چاق فرو کند.
ب) در صوتی که قصاص اطراف منجر به قتل شود و یا مماثلت امکان نداشته باشد.
ج) در قصاص باید مماثلت در طول و عرض و عمق رعایت شود.
 سوال: [872]  در مورد قصاص نفس بفرمایید:
الف) آیا اولیاء دم می¬توانند به جای قصاص نفس، عضوی از اعضای قاتل را قطع کنند؟ (مثلاً به جای کشتن قاتل یکی از پاهای او را قطع نمایند).
ب) آیا اولیاء دم می¬توانند عضوی از بدن قاتل را قطع و نسبت به مابقی طلب دیه نمایند؟
ج) آیا اولیاء دم می¬توانند عضوی از بدن قاتل را قطع و نسبت به مابقی مصالحه نمایند؟
د) آیا رضایت و عدم رضایت قاتل در سه حالت فوق، تأثیری دارد؟ یا خیر.
 جواب:
الف) خیر، این کار جواز ندارد.
ب) چنین حقی را ندارد.
ج) چنین کاری جواز ندارد.
د) رضایت و عدم رضایت قاتل در این سه حالت تأثیر ندارد.
 سوال: [873]  هنگامی که قصاص قاتل مشروط به ردّ فاضل دیه از سوی اولیای دم باشد:
الف) فاضل دیه حق چه کسی است؟ (قاتل یا ورثه وی)
ب) در صورتی که حق قاتل باشد آیا می¬تواند از حق خویش گذشت کند؟
ج) آیا انگیزه قاتل در حکم فوق تأثیری دارد؟ (مثل محروم کردن ورثه از دیه یا خروج از بلاتکلیفی و نجات از زندان، یا هنگامی که اولیای دم به دلیل اعسار قادر به پرداخت فاضل دیه نیستند و از طرف دیگر نه حاضر به دریافت دیه هستند و نه قاتل را عفو می¬کنند).
 جواب:
الف) فاضل دیه حق قاتل است بعد از قتل دیه به ورثه انتقال پیدا میکند.
ب) در بعضی از صورتها حق گذشت دارد.
ج) در دو صورت اول حق عفو دارد ولی در صورت سوم، اولیاء دم حق قصاص ندارند بلکه حکم به دیه میشود، اگر قدرت بر پرداخت فاضل دیه ندارند باید یا دیه بگیرد یا جانی را عفو کند تا او از بلاتکلیفی خارج شود.
موارد سقوط قصاص
 سوال: [874]  در موارد پرداخت فاضل دیه؛ چنانچه اولیای دم علی رغم اصرار بر قصاص، قدرت پرداخت فاضل دیه را نداشته باشند و از طرفی به طور عادی نیز امیدی به تمکن آنان در آینده نباشد، بفرمایید:
الف) آیا در این گونه موارد قصاص به طور قهری به دیه تبدیل می¬شود؟
ب) چنانچه پاسخ منفی است، در شرایطی که عدم قصاص یا تأخیر آن به مصلحت نباشد و چه بسا عوارض سیاسی و اجتماعی شدیدی در بر داشته باشد، آیا می¬توان فاضل دیه را از بیت المال پرداخت و حکم قصاص را اجرا نمود؟
ج) در فرض مسأله آیا می¬توان بدون رد فاضل دیه قصاص را اجرا نمود و فاضل دیه به عنوان دین، بر ذمه ولی دم باقی بماند؟
د) اگر (آن گونه که برخی از فقها می¬فرمایند) در این گونه موارد وظیفه، صبر کردن تا زمان ایسار ولی دم است، در مواردی که ممکن است انتظار قصاص سال¬ها به طول بکشد و این امر برای قاتل و خانواده وی موجب عسر و حرج گردد، تکلیف چیست؟
 جواب:
الف) در قتل عمد حکم اولی قصاص است مگر اینکه قاتل و ورثه مقتول توافق به دیه کنند و بدون رضایت اولیاء دم قصاص تبدیل به دیه نمی¬شود.
در موارد که قصاص با دادن فاضل دیه باشد، اگر اولیاء دم قدرت به پرداخت فاضل دیه نداشته باشند، از حق قصاص بگذرند و دیه اخذ کنند، دیگر حق قصاص ندارند.
ب) فاضل دیه از بیت المال پرداخت نمی¬شود مگر در صورتی که حاکم شرع صلاح بداند.
ج) خیر، نمی‌توان بدون رد فاضل دیه قصاص را اجرا نمود.
د) هرچه حاکم صلاح بداند آن را اجرا می¬کند.
 سوال: [875]  با توجه به عدم جواز قصاص مسلمان در برابر کافر، بفرمایید:
الف) آیا اسلام آوردن قاتل پس از ارتکاب قتل کافر، مانع از اجرای قصاص می¬شود؟
ب) بر فرض مثبت بودن پاسخ، آیا بین اسلام آوردن ظاهری (به انگیزه فرار از قصاص) با اسلام واقعی (قلبی) تفاوتی وجود دارد؟
 جواب:
الف) بله، اسلام آوردن قاتل بعد از قتل کافر مانع از قصاص میشود.
ب) اگر واقعاً مسلمان شده باشد، قصاص نمی¬شود و اگر قاضی یقین کند که اسلام آوردنش برای فرار از قصاص است، در این صورت قصاص ساقط نمی¬شود.
 سوال: [876]  درباره قصاص نفس یا طرف، بفرمایید:
الف) آیا ولی امر می¬تواند برخلاف در خواست ولی دم یا مجنی علیه بنا به مصالحی قصاص را به دیه تبدیل نماید؟
ب) چنانچه پاسخ مثبت باشد، با توجه به این که طبق فتوای مشهور، قصاص تنها در صورت رضایت جانی به دیه تبدیل می¬شود، آیا می¬توان علی رغم در خواست جانی قصاص را به دیه تبدیل نمود؟
ج) در صورت مثبت بودن پاسخ، مسئول پرداخت دیه کیست؟ جانی یا بیت المال؟
 جواب:
الف، ب) بدون رضایت ولی دم و یا مجنی علیه حق تبدیل ندارد مگر اینکه مصالح خیلی مهمی در تبدیل قصاص به دیه باشد و در عدم تبدیل مفسده مترتب باشد.
ج) در صورتی رضایت جانی به دیه باشد دیه را جانی پرداخت کند و اگر جانی رضایت به دیه نداشته دیه از بیت المال پرداخت شود.
جواز تأخیر در قصاص
 سوال: [877]  در خصوص استیفای قصاص عضو یا نفس بفرمایید:
الف) آیا اجرای این حق، فوریت دارد یا می¬توان بدون عذر آن را به تأخیر انداخت؟
ب) با عنایت به فرض فوق، اگر چند نفر با مشارکت مساوی مرتکب جنایت شوند، آیا ولی دم یا مجنی علیه می¬تواند در مورد بعضی فوراً تصمیم به قصاص، عفو یا مصالحه بگیرد اما در مورد بعض دیگر اتخاذ تصمیم را به آینده موکول نماید؟
 جواب:
الف) تأخیر آن جواز دارد تا زمانی که برای جانی حرجی نباشد.
ب) ولی دم و مجنی علیه حق عفو و یا مصالحه را دارد و نسبت به بعضی دیگر میتوانند تصمیم را به آینده موکول نمایند.
 

احکام دیه

احکام دیه

 سوال: [878]  اگر هنگام ساختن فیلم­های نمایشی و هنری؛ مانند سریال­ها و فیلم­های مشهوری که در سینماها و از تلویزیون‌ها پخش می‌شود، یکی از بازیگران از اسب، کوه، ماشین و موارد دیگر پرت شد و خسارت جانی ببیند، ضمان آن به عهده کیست؟
 جواب: در صورتی که کسی دیگر سبب قتل نشده باشد دیه بر عهده خود اوست مگر اینکه شرکت سازنده فیلم خسارت وارده را قبلاً بر عهده گرفته باشد.
 سوال: [879]  اگر هنگام تعزیه خوانی هنگام کشتن ابوالفضل فرضی، شمشیر خطاء رود و کسی کشته شود ضمان دیه او به عهده کیست؟
 جواب: اگر خود قاتل به قتل اعتراف کند دیه به عهده خودش است و اگر به بینه ثابت شود، دیه بر عهده عاقله قاتل است.
 سوال: [880]  اگر کارفرمایی جهت تکمیل ساختمان خود به شرکت داربست مراجعه و درخواست نصب داربست کند و شرکت مزبور با این که ساختمان در محدوده کابل (کیبل) برق فشار قوی قرار داشته بدون هماهنگی با اداره برق اقدام به نصب داربست کند که در نتیجه کارگری در اثر برق گرفتگی فوت کند، آیا ضمان دیه آن به عهده کارفرما (صاحب ساختمان) است که درخواست نصب داربست کرده یا به عهده مسئول شرکت داربست است که برخلاف مقررات اقدام کرده و یا به عهده مهندس ناظر است که کارشناس و مسئول نظارت بر انجام صحیح عملیات ساختمانی بوده؟
 جواب: در فرض سوال اگر کارگر از خطر برق گرفتگی اطلاع نداشته و کارگران شرکت در انجام وظیفه شان کوتاهی کرده که با شرکت برق هماهنگی نکردهاند، در این صورت دیه بر عهده کاگران شرکت است؛ اگر مهندس ناظر در انجام وظیفه خود کوتاهی کرده مانند کارگران شرکت و کوتاهی هر دو موجب قتل شده باشد، در این صورت هر دو ضامن دیه هستند، مگر اینکه طبق مقررات شرکت خسارت وارده به عهده کارشناس ساختمان باشد، که در این صورت کارشناس ضامن دیه است.
 سوال: [881]  اطفالی که از مقررات عبور از خیابان آگاهی ندارند اگر بدون توجه اولیای خود از منزل خارج شده و موجب تصادف و گاهی فوت خود شوند، ضمان دیه آن­ها به عهده کیست؟
 جواب: به عهده کسانی است که موجب آن حادثه یا قتل شدهاند.
 سوال: [882]  در مواردی که مسافر زیاد است و اتوبوس­های مسافربری کفاف نقل و انتقال همه مسافرین را نمی­کند و رسانه‌های جمعی نیز به رانندگان اتومبیل­های شخصی توصیه جابجایی مسافرین را بکنند، اگر راننده­ای بدون اسقاط ضمان، مسافرین را سوار کند و دچار پیشامد شود آیا ضامن است؟
 جواب: راننده ضامن دیه است و اگر در اثر خطای راننده تلفات جانی پیش آید دیه آن بر عاقله است.
 سوال: [883]  اگر در اماکن عمومی غیر دولتی مانند: مساجد، تکایا، حرم امامان و امامزادگان، حوادثی مانند آتش سوزی، فرو ریختن سقف و مواردی از این قبیل پیش آید و تعدادی مصدوم و معدوم شوند، ضمان دیه آن­ها به عهده کیست؟
 جواب: خسارت به عهده شخص و یا اشخاص است که موجب بروز خسارت شده و اگر کسی در آن حادثه دخالت نداشته باشد دیه مقتولین از بیت المال پرداخت میشود.
 سوال: [884]  درباره ماهیت دیه بفرمایید:
الف) آیا جعل دیه از طرف شارع مقدس به عنوان مجازات بوده یا نوعی خسارت تلقی شده است؟
ب) آیا عمد، شبه عمد یا خطای محض بودن جنایت در پاسخ به سؤال فوق تأثیری دارد؟
 جواب: جنایت چه عمد، شبه عمد و ... باشد، جعل دیه به عنوان جبران خسارت وارده بر مجنی علیه است.
 سوال: [885]  چنانچه شخص مقتول از پیروان فرقه ضاله بهائیت باشد؛ بفرمایید:
الف) آیا دیه دارد؟ یا خیر.
ب) در صورت مثبت بودن پاسخ، دیه او چقدر است؟
 جواب: از آنجایی که از فرقه اهل کتاب نیستند، اظهر عدم دیه است.
 سوال: [886]  در خصوص ارش البکاره با دو فرض بلوغ و عدم بلوغ زانیه، بفرمایید:
الف) آیا زانیه در موارد ذیل مستحق ارش البکاره می­باشد؟
1) زنا با رضایت و میل وی انجام شود.
2) زنا در اثر اکراه یا عنف واقع شود.
3) زنا با فریب وی مبنی بر وعده قطعی ازدواج و... واقع شود.
ب) اگر ازاله بکارت دختر با انگشت یا شیئی صورت گیرد، حکم ارش البکاره چیست؟
آیا رضایت یا عدم رضایت وی در حکم تأثیری دارد؟
ج) در موارد ثبوت ارش البکاره، آیا علاوه بر ارش، پرداخت مهر المثل نیز لازم است؟
 جواب: در دختر صغیره ارش البکاره لازم است که همان مهر المثل می­باشد؛ اما در دختر کبیره صور مسئله در فرض سوال قرار ذیل است:
الف،1) در این صورت دختر مستحق ارش البکاره نیست.
الف،2) مستحق مهر المثل است.
الف،3) اگر با رضایت دختر واقع شده ارش ندارد و اگر بدون رضایت بوده مهر المثل بر زانی واجب است.
ب) در صورت عدم رضایت مهرالمثل تعلق میگیرد و اگر دختر راضی باشد مهرالمثل ندارد.
ج) تنها مهرالمثل واجب است.
 سوال: [887]  شخصی چشم راست او سالم و چشم چپ او به مقدار یک سوم چشم صحیح بینایی دارد، براثر ضربه شخص جانی بینائی چشم چب بطور کلی از بین می­رود.
 اولا: آیا ضارب ضامن ثلث بینائی چشم چپ است یا اینکه باید نصف دیه کامله را بدهد؟
 ثانیا: اگر خلقتا یا بر اثر بیماری دوره طفولیت دو ثلث بینائی از بین رفته باشد؛ یا نقصان دو ثلث بینائی چشم چپ سابقاً بر اثر جنایت دیگری که موجب دریافت دیه گردیده و دیه آن را نیز گرفته باشد، که در اثر جنایت جدید فقط ثلث باقی مانده آن از بین برود، آیا حکم فرق می‌کند؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال فرقی بین چشم سالم وچشم کم بینایی نیست، بنابر این همان دیه­ی چشم سالم را دارد که نصف دیه­ی کامل است و فرقی بین موارد فوق الذکر نمی­باشد.
شرایط اثبات قصاص و دیه
 سوال: [888]  اگر وقوع قتلی محرز و قاتل نیز معین باشد، لکن اولیای دم مدعی عمدی بودن قتل باشند، ولی قاتل آن را خطایی یا شبه عمد بداند، که دلیلی قاطع برای ادعای هیچ یک وجود نداشته باشد، بفرمایید:
الف) آیا مورد از باب لوث است یا تداعی؟
ب) اگر از باب تداعی باشد، چگونه باید فصل خصومت نمود و تکلیف دیه چیست؟
 جواب: اگر شواهد و امارات ظنی بر صدق مدعی نباشد مقام از باب مدعی و منکر است که اولیاء دم مدعی­اند و قاتل منکر، لذا اولیاء حق دارند قاتل را قسم دهند و دیه به عهده قاتل است چون قتل به اقرار ثابت شده نه به بینه.
 سوال: [889]  در موارد لوث اگر مدعی از اجرای قسامه خودداری کند، بفرمایید:
الف) آیا در این صورت، اقامه قسامه قهراً به متهم (مدعی علیه) می‌رسد، یا این امر منوط بر مطالبه مدعی است؟
ب) در صورت لزوم مطالبه، اگر مدعی از چنین درخواستی سرباز زند یا به قسامه متهم راضی نباشد، وظیفه دادگاه برای فصل خصومت چیست؟
ج) در فرض فوق تکلیف دیه مقتول چیست؟
د) هرگاه متهم بر برائت خود سوگند یاد کند، حکم دیه چه می­شود؟
 جواب:
الف) اگر مدعی مطالبه قسامه نکرد قاضی حق دارد مطالبه قسامه از مدعی علیه کند.
ب) قاضی در این صورت مطالبه قسامه از مدعی علیه میکند اگر قسم خوردند تبرئه میشود و اگر قسم نخوردند حق ثابت میشود.
ج) در صورت اقامه قسامه دیه ثابت نمیشود و اگر مدعی علیه اقامه قسامه نکرد دیه ثابت میشود.
د) در صورت لوث قسم متهم اثر ندارد.
 سوال: [890]  زنی سوار وسیله نقلیه­ای می­شود تا او را به مقصد برساند، لیکن راننده به قصد تجاوز زن را به خارج شهر یا جای خلوتی می­برد، زن هنگامی که از نیت راننده مطلع می­شود، برای حفظ آبرو ناچار خود را از خودرو در حال حرکت به بیرون می­اندازد و در اثر آن فوت می­کند یا آسیب و صدمه می­بیند، مستدعی است بفرمایید آیا علاوه بر تعزیر راننده متخلف، ضمان دیه زن نیز بر عهده­ی اوست؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال، شخص راننده ضامن است چون این خانم به قصد دفاع از خود، خود را از اتومبیل به بیرون انداخته است.
 سوال: [891]  اگر داخل زمینی که دارای دیوار کشی است و جزء معابر عمومی نیست، چاهی حفر کنند و شب یا روز کسی در آن بیفتد و بمیرد، ضمان دیه او به عهده کیست؟ آیا زمین بدون دیواری، که معبر نیست نیز همین حکم را دارد، یا فرق می­کند؟
 جواب: در هر دو حالت صاحب زمین ضامن نیست.
 سوال: [892]  اگر در پارک بازی، یکی از اولیای اطفال از مسئول قسمت اسب سواری بخواهد فرزند او را سوار کند، وی نیز با مراقبت کامل اقدام نماید، ولی اسب رم کرده و راکب بر اثر افتادن از اسب فوت نماید، ضمان آن به عهده کیست؟
 جواب: هر کس باعث رم کردن اسب شده او ضامن دیه است و اگر انسانی باعث رم نشده باشد عوامل دیگری سبب شده کسی ضامن نیست مگر اینکه صاحب پارک خسارت وارده در پارک را به عهده گرفته باشد.
 سوال: [893]  اگر زائر خانه خدا هنگام مراسم حج بر اثر فشار جمعیت فوت کند، با توجه به این که سرپرستی حجاج به عهده مدیران کاروان و زیر نظر سازمان حج می‌باشد، ضمان آن به عهده کیست؟
 جواب: اگر در فوت زائر شخص و یا اشخاص خاص سبب فوت نشده باشند بلکه در اثر فشار جمعیت از دنیا رفته باشد کسی ضامن دیه او نیست دیه او از بیت المال پرداخت شود.
 سوال: [894]  اگر فردی در کشور بیگانه مفقود الاثر شود و کسی هم به قتل وی متهم نگردد، اولیای وی هم از آن کشور درخواست غرامت کرده باشند، آیا ضمان آن به عهده کشور بیگانه است یا بر بیت المال؟
 جواب: در صورت اثبات قتل و شناسایی قاتل دیه بر عهده اوست و اگر قاتل شناسایی نشود هر چه حاکم شرع صلاح بداند اقدام میکند.
 سوال: [895]  اگر دیوانه­ای به کسی حمله کند و او از ترس جان خود برای دفع حمله دیوانه، وی را مضروب کند که احیاناً به مرگ دیوانه منجر شود، آیا ضارب ضامن دیه او است، یا عاقله وی و یا بیت المال؟
 جواب: اگر به مقدار دفاع از خود مورد ضرب قرار داده باشد ضارب ضامن دیه نیست و اگر در ضرب و جرح افراط کرده ضامن دیه است.
 سوال: [896]  پیش آمده است که دو نفر سوار بر موتور سیکل، وقت نزدیک یک زن می­شوند نفری که پشت سر بوده بخاطر که بهتر وارد بوده می­خواسته که تصادف نکند و از پشت سر حمله می­کند و فرمان موتور را می­گیرد در حالیکه نفر راننده جلوی هم دستش به فرمان بوده، موتور سیکل می­چرخد عقب موتور به زن می­خورد پای زن می­شکند حالا دیه در ذمه کدام است؟ چون نفر راننده می­گوید اگر از پشت سر حمله نمی­کرد و مرا به حال خودم رها می­کرد تصادف نمی­شد.
 جواب: در این مسئله با توجه به شواهد و مدارک باید بررسی شود و هر کدام مقصر باشد، دیه در ذمه او تعلق می­گیرد.
تفاوت دیه زن و مرد
 سوال: [897]  اگر مردی دو زن را کشته باشد و اولیاء آنان خواهان قصاص باشند؛ بفرمایید:
الف) آیا اولیاء خواهان قصاص باید چیزی به عنوان فاضل دیه بپردازند؟ یا خیر.
ب) در صورت لزوم پرداخت، آیا باید هر یک از اولیاء خواهان قصاص، مستقلاً و جداگانه نصف دیه یک مرد را بدهند یا این که نصف دیه یک مرد، به نسبت اولیاء خواهان قصاص تقسیم می­شود؟
 جواب: در صورت توافق اولیاء در قصاص مباشرتاً یا تسبیباً فاضل دیه را حق ندارند دریافت کنند و اگر یکی قصاص کند، دیگری دیه بگیرد، در این صورت آن کسی که قصاص میکند نصف دیه قاتل را پرداخت کند.
 سوال: [898]  با توجه به این که دیه زن در جایی که بیش از ثلث کل دیه باشد، به نصف تقلیل می­یابد؛ اگر مقدار ارش بیش از ثلث کل دیه باشد، آیا به نصف تقلیل می­یابد؟ (مثلاً در جایی که کل دیه پنج میلیون تومان است، ارش دو میلیون تومان برآورد شده است)
 جواب: در صورتی که دیه جرح در زن بیش از ثلث کل دیه باشد، دیه به نصف تقلیل می‌یابد. تقلیل شامل ارش نمی­شود.
دیه جنین
 سوال: [899]  اگر پدر یا مادر و یا هر دو در سقط جنین شرکت داشته باشند، دیه جنین به چه کسانی تعلق می­گیرند و روش تقسیم آن چگونه است؟ اگر پدر و مادر یا باقی صاحبان دیه رضایت دهند وظیفه ساقط می­شود؟ یا خیر.
 جواب: هر کدام در سقط جنین مباشر باشد دیه به عهده آن تعلق می­گیرد و آن دیگری مستحق دیه است چنانچه هر دو در سقط جنین شرکت داشته باشند دیه به عهده هر دو تا است از دیه ارث نمی­برند و دیه به سایر ورثه با مراعات الاقرب فالاقرب می­رسد؛ ولی اگر مباشر زن باشد و شوهر دیه را به همسرش ببخشد، زن برئ الذمه می­شود و بالعکس.
 سوال: [900]  اگر دختری یا زنی مورد تجاوز جنسی قرار گیرد و حامله شود و بخواهد که سقط نماید، آیا او می­تواند سقط کند؟ یا خیر؛ شرایط زن و دختر در این مسئله فرق می­کند؟ یا خیر؛ اگر عمداً سقط کند چه حکمی دارد؟
 جواب: سقط جنین جواز ندارد، اگر چه از زنا منعقد شده باشد؛ مگر اینکه جنین کمتر از چهار ماه باشد و بقا جنین طبق شهادت دکترهای متخصص و مورد اعتماد موجب مرگ مادر شود که دراین صورت سقط جایز است، ولی دیه دارد و شرایط دختر و زن فرق نمی­کند و دیه هم به حاکم شرع داده می­شود.
روش محاسبه دیه
 سوال: [901]  
1ـ پنج تا قبرغه (دنده) شکسته دیه­اش چه مقدار می­شود؟
2ـ آرنج دست راست ترک برداشته دیه­اش چه مقدار است؟
3ـ باسن(لگن) ضربه خورده به طوری که درست نمی­تواند راه برود دیه­اش چقدر است؟
 جواب:
1ـ اگر دنده­های پهلوی قلب باشد هر دنده بیست و پنج دینار دیه دارد و اگر پهلوی شانه­ها باشد دیه­ی هر دنده ده دینار است.
2ـ دیه ترک خوردگی آرنج دست هشتاد دینار است.
3ـ اگر در اثر ضربه استخوان نشکند باید با هم مصالحه کنند و یا هر چه حاکم صلاح بداند و حکم کند دیه آن را پرداخت نماید.
 سوال: [902]  
الف) در صدمات بدنی از قبیل ایراد ضرب و جرح در حوادث رانندگی به مجنی علیه دیه تعلق می­گیرد؟ یا خیر.
ب) در صورتی که به مجنی علیه دیه تعلق بگیرد و ایشان جهت مداوای خود به بیمارستان و یا پزشک مراجعه نموده باشد، هزینه­های درمانی را به غیر از دیه می­تواند دریافت کند؟ یا خیر.
ج) اگر مجنی علیه بواسطه شکستگی در اندام خود نتواند تا مدتی کار کند می­تواند از جانی خسارت دریافت کند؟ یا خیر.
 جواب:
ج1) در فرض سوال زخم و جرح حتی سیاهی و کبودی بدن موجب دیه است.
ج2) به غیر از دیه قیمت دارو و مصرف بیمارستان و سایر مصارف مانند مدت بیکاری و غیره را حق ندارد از جانی مطالبه کند.
 سوال: [903]  
1 ـ اگر جانی ظلماً و عدواناً به قصد قطع انگشت مجنی علیه، بر او ضربه­ای وارد کند که غالباً منجر به قطع انگشت می­شود، لیکن اتفاقاً منجربه قطع دست مجنی علیه شود، آیا این قطع دست جنایت عمدی و موجب قصاص است؟ یا فقط به مقدار انگشت جنایت عمدی است؟ در صورتی که فقط به مقدار قطع انگشت جنایت عمد محسوب می­شود، آیا جانی در انگشت قصاص می­شود و برای قطع دست دیه پرداخت می­کند و در محاسبه دیه، آیا باید دیه انگشت مورد قصاص از دیه دست کم شود؟ یا خیر.
2 ـ در فرض سؤال بالا، اگر به جای انگشت مورد نظر جانی، ضربه‌ای که ظلماً و عدواناً برای قطع انگشت فرود آمده است، اتفاقی به چشم مجنی علیه برخورد کند و لذا به جای قطع شدن انگشت مجنی علیه، چشم او کور شود، آیا جانی قصاص چشم می­شود یا حکم چیز دیگری است؟
 جواب:
ج1 ـ موجب دیه قطع دست می­شود و قصاص انگشت و دیه آن در اینجا موردی ندارد.
ج2 ـ در فرض سؤال دیه چشم به جانی تعلق می­گیرد.
 سوال: [904]  زنی بر اثر رابطه نامشروع باردار شده و بچه نامشروع را سقط کرده است، آیا این بچه دیه دارد و اگر دارد، دیه آنها چگونه حساب می‌شود؟
 جواب: دیه دارد و دیه­اش بعد از تمام شدن خلقت و قبل از دمیدن روح هشتاد درهم است و بعد از دمیدن روح اگر پسر باشد هشتصد درهم و اگر دختر باشد چهارصد درهم است و دیه ولدالزنا به حاکم شرع داده شود.
 سوال: [905]  درباره خسارت زائد بر دیه، بفرمایید:
الف) آیا دیه همان خسارت است یا جانی باید علاوه بر دیه، خسارت‌های وارد آمده به مجنی علیه و کلیه هزینه‌های درمان را بپردازد؟
ب) جائی که مقدار دیه از خسارت بیشتر، مساوی یا کمتر باشد چه حکمی دارد؟
ج) اگر در موارد فوق جواب منفی است، آیا حکومت می­تواند برای جبران خسارت­های زائد بر دیه، قانونی وضع کند که جانی را ملزم به پرداخت آن نماید؟
د) آیا بین انواع خسارت­ها مثل خسارت هزینه درمان یا از کار افتادگی (مانند فلج شدن دائمی دست خطاط) تفاوتی وجود دارد؟ یا خیر.
 جواب:
الف) جانی بیش از دیه ضامن خسارتهای وارده نیست.
ب) فقط به مقدار دیه جانی ضامن است نه بیشتر.
ج) حق وضع چنین قانونی را ندارد.
د) تفاوتی وجود ندارد و جانی ملزم به جبران خسارات غیر از دیه نیست.
دیه و ماه‌های حرام
 سوال: [906]  درباره تغلیظ دیه در اشهر حرم یا مکه معظمه؛ بفرمایید:
الف) آیا تغلیظ دیه مختص قتل عمد است یا شامل قتل شبه عمد و خطای محض نیز می­شود؟
ب) آیا حکم مذکور مختص مسلمین است یا شامل اهل کتاب نیز می­گردد؟
ج) آیا جهل قاتل به حکم یا موضوع، در تغلیظ دیه تأثیری دارد؟
 جواب:
الف) در قتل عمد، اصل حکم دیه و یا تغلیظ دیه نیست، بلکه حکم اولی در قتل عمد قصاص است؛ تغلیظ مال قتل شبیه عمد و قتل خطاء است، مگر در صورت عدم امکان قصاص مثل فرار یا موت قاتل.
ب) تغلیظ دیه شامل اهل کتاب نمی­شود.
ج) جهل تاثیری در حکم ندارد.
 سوال: [907]  چنانچه در اثر ضربه مستوجب دیه چند نقطه از یک استخوان (مانند استخوان ساق پا) دچار شکستگی شود؛ بفرمایید:
الف) آیا هر شکستگی دیه جداگانه دارد یا پرداخت یک دیه برای همه آن­ها کافی است؟
ب) در این فرض، آیا ایجاد چند شکستگی در اثر یک یا چند ضربه با هم تفاوت دارد؟
ج) اگر در اثر ضربه مستوجب دیه، علاوه بر شکستگی استخوان تکه­ای از همان استخوان نیز جدا شود، آیا برای جدا شدن استخوان، دیه شکستگی استخوان باید پرداخته شود یا حکم دیگری دارد؟
 جواب:
الف) هر کدام دیه جداگانه دارد.
ب) در فرض سوال دیه تفاوت ندارد.
ج) جدا شدن آن دیه جداگانه ندارد.
 سوال: [908]  
1ـ دیه شرعی قتل عمد درماه‌های حرام چه مقدار است؟
2ـ اگرقتل درسال 1387 صورت گرفت دیه همان سال پرداخت می­شود یا دیه فعلی؟
 جواب:
ج1: دیه کامل یکی از شش چیزی است که در رساله[1] بیان شده و اگر قتل در ماه‌های حرام واقع شود یک ثلث دیه اضافه می­شود.
ج2: در قتل شبه عمد و خطا دیه زمان قتل محاسبه می­شود و در قتل عمد زمان توافق ورثه مقتول با قاتل.
 سوال: [909]  مردی زنی را در اشهر حرم به قتل رسانده است، با توجه با این که وقوع قتل در این زمان موجب اضافه شدن ثلث دیه می­شود؛ اگر اولیاء دم تقاضای قصاص جانی را داشته باشند، باید نصف دیه یک مرد در ماه حرام را به او بپردازند یا نصف دیه یک مرد در غیر ماه حرام؟
 جواب: نصف دیه یک مرد در غیر ماه حرام را پرداخت کند کافی است.
عوامل تخفیف دیه
 سوال: [910]  همان گونه که مستحضرید، براساس برخی روایات وارده در باب دیات، خوب شدن بعضی جراحات یا نقص عضوها (نظیر شکستگی استخوان در اعضای که دیه مقدره دارد یا شکافتن لب) میزان دیه را تغییر می­دهد. با توجه به پیشرفت علم پزشکی تعداد قابل ملاحظه­ای از جراحات و نقص عضوها قابل درمان می­باشند؛ بفرمایید:
الف) آیا تأثیر درمان در میزان دیه را به غیر موارد مصرح در فقه نیز می­توان تعمیم داد؟
ب) پیوند عضو مقطوع در میزان دیه تأثیر دارد؟ یا خیر.
 جواب:
الف) تعمیم دادن مشکل است.
ب) در میزان دیه تأثیر ندارد.
شرایط پرداخت دیه
 سوال: [911]  در مواردی که قاتل معین است اما مقتول (مستحق دیه) بین دو نفر مردد می­باشد، نحوه پرداخت دیه به اولیای دم چگونه است؟
 جواب: در صورت ثبوت قاتل، دیه بین ورثه هر دو مقتول به طور مساوی تقسیم میشود و اگر مقتول یک مرد و دیگری زن باشد دیه سه حصه میشود و دو حصه مال مرد و یک حصه مال زن است.
 سوال: [912]  در مواردی نظیر قتل خطای محض که بنا بر قول مشهور، دیه ظرف 3 سال و هر سال ثلث آن باید پرداخت شود؛ با عنایت به این که براساس فتوای تعداد زیادی از فقهای عظام ملاک محاسبه قیمت یوم الاداء می‌باشد؛ بفرمایید: در محاسبه ثلث در صورت تعذّر از اعیان شش گانه، چگونه باید عمل کرد؟ (آیا از ابتداء قیمت کل دیه براساس نرخ روز محاسبه می‌شود و جانی در هر سال ملزم به پرداخت ثلث همان قیمت است؛ یا این که در پرداخت هر ثلث، قیمت یوم الاداء همان ثلث ملاک است، یعنی در هر سال باید با توجه به قیمت سوقیه همان سال، ثلث دیه را محاسبه و پرداخت نماید؟
 جواب: در پرداخت ثلث قیمت یوم الاداء همان ثلث ملاک است.
 سوال: [913]  در مورد جراحت متلاحمه­ای که به فلج عضو می­انجامد و با درمان می­توان از فلج شدن پیشگیری کرد، بفرمایید:
الف) آیا بر شخص مجروح واجب است خود را درمان نماید؟
ب) در صورت درمان، آیا می­توان هزینه­های افزون بر مقدار دیه را از جانی گرفت؟
 جواب:
الف) دفع ضرر یا تقلیل ضرر بر هر کسی واجب است.
ب) بله در صورت امکان واجب است و بیشتر از مقدار دیه را نمی­تواند بگیرد.
 سوال: [914]  آیا در صورتی که میزان خسارت وارده بر مجنی علیه کمتر از دیه باشد مانند هزینه بیمارستان علاوه بر دیه قابل مطالبه است؟ یاخیر.
 جواب: در صورت وارد آمدن خسارت، غیر از دیه مانند هزینه بیمارستان و امثال آن را حق مطالبه ندارد.

[1] ـ (مسأله 3017): دیه اى که قاتل باید بدهد در صورتى که مقتول مرد و مسلمان و آزاد باشد یکى از شش چیز است: "اول" در قتل عمدى صد شتر که داخل سال ششم شده باشند. و در قتل خطائى محض و شبه عمد سن شترها کمتر از این است. "دوم" دو صد گاو. "سوم" هزار گوسفند. "چهارم" دو صد حله و هر حله دو پارچه است و اولى اینست که از پارچه اى یمن باشد. "پنجم" هزار مثقال شرعى طلا که هر مثقال 18 نخود است. "ششم" ده هزار درهم که هر درهمى 6/12 نخود نقره سکه دار است. و اگر مقتول، زن و مسلمان و آزاد باشد، دیه او در هر یک از این شش چیز نصف دیه مرد است و اگر مقتول کافر ذمّى باشد در صورتى که مرد باشد دیه او هشتصد درهم، و در صورتى که زن باشد دیه او چهارصد درهم است و اگر کافر غیر ذمّى باشد دیه ندارد و دیه مقتولى که غلام یا کنیز باشد قیمت او است در صورتى که بیشتر از دیه آزاد نباشد. و در صورتى که قتل عمدى هم باشد، نمى شود قاتل آزاد را براى او کشت.
 

شرایط و احکام شهادت

شرایط و احکام شهادت

 سوال: [915]  کسی که ریش خود را می¬تراشد از عدالت ساقط می-شود؟ یا خیر؛ یعنی می¬شود شهادت کسى را که ریشش را مى-تراشد، در محکمه شرعی برای اثبات حقی پذیرفت؟
 جواب: بنابر احتیاط واجب تراشیدن ریش حرام است و کسی که ریش خود را می¬تراشد از عدالت خارج می¬شود.
 سوال: [916]  آیا فرد فاسق می¬تواند شهادت دهد و به عنوان شاهد باشد؟ مبنای فاسق بودن یک فرد چیست؟
 جواب: شهادت آدم فاسق قبول نیست و به ارتکاب گناه کبیره یا اصرار بر صغیره آدم فاسق می¬شود؛
 سوال: [917]  در مورد قسامه بفرمایید:
الف) آیا قسامه، در جنایت عمدی بر اطراف، مستلزم قصاص می-شود؟ یا خیر.
ب) با فرض این که جواب مثبت باشد، نصاب قسامه چه میزان است؟
 جواب:
الف) در صورتی که امکان قصاص باشد باقسامه ثابت میشود.
ب) پنجاه نفر است در جایی که دیه کامله دارد و اگر نصف دیه داشته باشد با بیست و پنج قسامه ثابت میشود و به نسبت دیه عضو از دیه کامله قسامه ملاحظه میشود.
مدارک مثبت جرم
 سوال: [918] 
1ـ آیا جرم زنا اعم از حدی یا تعزیری صرفا با رؤیت فیلم و سی دی آن ثابت می¬شود یا ادله اثباتی دیگر می¬خواهد.
2ـ آیا می¬توان در مورد جرم زنا اعم از حدی یا تعزیری با رضایت شاکی خصوصی¬، در حالی که جرم مشهود نیست، متهم نیز اقرار نکرده و شاهد نیز موجود نیست، رسیدگی کرده و حکم داد.
 جواب:
ج1) با رؤیت فیلم و سی دی ثابت نمی¬شود.
ج2) بدون اقامه شهود اجراء حکم و تعزیر جایز نیست.
علم قاضی و بیّنه
 سوال: [919]  درباره علم قاضی؛ بفرمایید که آیا علم قاضی ملحق به اقرار است یا بینه و یا طریق سومی است؟ در صورتی که طریق سوم باشد حکم عفو چگونه است؟
 جواب: علم قاضی درموارد که حجت است، طریق سوم است و در موارد مانند تعزیرات قاضی حق عفو دارد.
 سوال: [920]  اگر قاضی تحت تأثیر یکی از رؤسای قوه قضائیه (استر محکمه) یا رؤسای مافوق خود قرار گرفته و حکم غیر عادلانه¬ای علیه متهم صادر کند و متهم را متضرر نماید، آیا ضمان آن به عهده قاضی است یا کسی که وی را مقهور نموده؟
 جواب: در فرض سوال قاضی ضامن است.
 سوال: [921]  نظر اسلام اعتبار اسنادی که توسط دستگاه‌های مدرن تهیه می¬شود مانند فاکس، فیلم، عکس، نوار ضبط، زیراکس، پرینتر، اسکنر کامپیوتر و ... در چه است و کدام یک می¬تواند مستند حکم قاضی قرار گیرد و به عنوان مدرک قابل استناد است؟
 جواب: موارد مذکوره بدون شهادت شهود اعتبار شرعی ندارد، ولی مؤیّد برای حکم و علم قاضی می¬شود.
 سوال: [922]  اگر قاضی با علم خود حکم به رجم نماید و علم قاضی راه سومی باشد ـ ملحق به بینه یا اقرار نباشد ـ در صورت فرار مجرم از حفره آیا می‌توان او را مجدداً به حفره برگرداند و حکم را اجراء نمود؟ یا خیر.
 جواب: حکم به رجم با علم قاضی مشکل است. با علم قاضی حکم به اجرای رجم نمی‌شود.
 

احکام مصلوب و محدود

احکام مصلوب و محدود

 سوال: [923]  چنانچه قاضی در مجازات محارب، صورت صلب را انتخاب کرد ـ با توجه به این که اگر بعد از سه روز زنده بماند حق حیات دارد.
در صورتی که بخواهد قبل از اجرای حکم، از داروها و غذاهای مقاوم کننده بدن استفاده نماید، آیا می‌توان او را منع نمود؟ یا خیر؛ همچنین اگر در مصلوب شدن کسی عصیانا به او آب یا غذا برساند، باید از این کار جلوگیری کرد؟ یا خیر.
 جواب: منع او لازم نیست، همچنین است حکم رساندن قوت به مصلوب و جلوگیری لازم نیست.
 سوال: [924]  کسی که قرار است مورد اجرای حد سرقت قرار گیرد، آیا می¬تواند با هزینه خود از طبیب بخواهد که عضو وی را بی حس نماید؟
 جواب: در فرض سؤال اشکال ندارد.
 سوال: [925]  درباره کسی که قرار است کشته شود (تیرباران، حلق آویز یا...)؛ بفرمایید:
الف) آیا می¬تواند با هزینه خود از پزشک بخواهد که وی را قبل از قتل بی حس یا بیهوش نماید تا درد کمتری را متحمل شود؟
ب) آیا بین حد یا قصاص نفس و اطراف فرقی وجود دارد؟
 جواب: در فرض سوال اشکال نداشته و بین حد و قصاص ـ اعم از نفس و اطراف ـ در این جهت فرقی نیست.
 سوال: [926]  در صورتی که بعد از اعدام ـ حلق آویز، رجم یا... ـ و قبل از دفن در سردخانه یا پزشکی قانونی در مجرم علائم حیاتی دیده شود و با مداوا سلامت خود را باز یابد؛
الف) اجرای مجدد حکم چه صورتی دارد؟
ب) آیا بین حد و قصاص تفاوتی وجود دارد؟
ج) بر فرض لزوم اجرای مجدد حکم، دیه خسارت‌های وارده قبلی بر محکوم در دو حالت فوق به عهده کیست؟
 جواب: الف: در غیر رجم اجرای حکم لازم است مگر اینکه اولیاء دم عفو کنند در رجم اگر به اقرار ثابت شده باشد دوباره رجم نمی‌شود و اگر به بینه ثابت شده باشد دوباره رجم می‌شود.
ب: بین این دو در اجرای حکم مجدد فرقی نیست.
ج: درمورد قصاص و رجم خسارت‌های وارده دیه ندارد.
 سوال: [927] 
الف) در مواردی که براساس دستور شارع مقدّس، خوب شدن جراحت یا نقص عضو، میزان دیه را تغییر می¬دهد، مخارج و هزینه¬های درمان به عهده جانی است یا مجنی علیه؟
ب) چنانچه هزینه¬های درمانی به عهده مجنی علیه باشد، در مواردی که هزینه¬های درمان بیش از مقدار دیه مأخوذه است، آیا راهی برای جبران خسارات زائد بر مقدار دیه وجود دارد؟ یا خیر.
ج) در مواردی نظیر شکستگی ستون فقرات که دیه کامله دارد، طبق فتوای فقهاء اگر این شکستگی به گونه¬ای معالجه شود که اثری از جنایت باقی نماند، جانی باید یک صد دینار بپردازد. در این گونه موارد فعلیت درمان و اصلاح ملاک است یا قابلیت آن؟ به این معنی که اگر فعلیت ملاک باشد از ابتداء دیه کامله به عهده جانی قرار می‌گیرد و جانی یا موظف به پرداخت تمام دیه می¬باشد ـ که پس از اصلاح و خوب شدن، 900 دینار به او پس داده می-شود ـ و یا منتظر می¬ماند که پس از معالجه، دیه مقرره (100 دینار) را بپردازد. (اگر چه ذمه¬اش به کل دیه مشغول است). ولی اگر قابلیت درمان ملاک باشد از همان ابتداء، ذمه جانی به یکصد دینار مشغول می¬شود.
براساس دستور شارع مقدّس، مهلت پرداخت دیه در قتل و جراحات شبه عمد (مانند جراحات یا تلفات ناشی از تصادفات رانندگی) 2 سال می¬باشد؛ آیا تقاضای اعسار جانی قبل از انقضای مهلت مقرر، مسموع می¬باشد؟ یا خیر.
 جواب:
الف) مخارج به عهده مجنی علیه است.
ب) بیش از مقدار دیه مجنی علیه حق ندارد، اگر چه احوط جلب رضایت مجنی علیه است.
ج) فعلیت درمان ملاک است. تقاضای اعسار قبل از انقضای مهلت مقرر مسموع نیست.
 

احکام تبعید

احکام تبعید

 سوال: [928]  در خصوص نفی بلد بفرمایید:
الف) منظور از نفی بلد چیست؟ (از بین بردن، تبعید، آواره نمودن دائمی یا...؟)
ب) اگر نفی به معنای تبعید باشد آیا مراد تحت نظر قرار دادن در محل تبعید است یا زندانی کردن وی در آن محل؟
ج) اگر منظور تحت نظر قرار دادن باشد، در موارد خاصی که تبعید به مفاسد دیگری منجر می¬شود ـ مانند زنان، قاچاقچیان و افراد شرور ـ آیا می¬توان مدت تبعید را به حبس تبدیل نمود؟
د) اگر محارب از محل تبعید فرار کند، آیا حاکم شرع می¬تواند پس از دستگیری وی، تبعید را به یکی دیگر از مجازات¬های چهارگانه، جزای نقدی، حبس یا تعزیر تبدیل نماید؟
هـ) آیا حکم عدم جواز نفی بلد زن در باب زنا را می¬توان به تبعید زن در باب محاربه تسرّی داد؟
 جواب:
الف، ب) مراد از نفی بلد، تبعید به شهرهای دیگر است به طوری که زیر نظر باشد.
ج، د) چنانچه حاکم شرع صلاح بداند تبعید به مجازات دیگر تبدیل می¬شود.
هـ) در باب محاربه نفی بلد نیست.
 

ولایت و سرپرستی

ولایت و سرپرستی

 سوال: [929]  شخصی در اثر تصادف فوت نموده و وصیت نامه نداشته، ورثه¬ی ایشان مادر، دو دختر، یک پسر و همسرش هستند، که یکی از دختران سیزده ساله، دیگری یازده ساله و پسرش هفت سال دارد، سرپرستی بچه¬ها به عهده مادرشان است ولی مادر آن مرحوم جدا زندگی می¬کند. آیا لازم است که اموال و سهم هر کدام را تقسیم کنیم؟ اگر تقسیم نشود آن¬ها که با هم زندگی می¬کنند باعث تضییع حق پسر (که صغیر است) نمی-شوند؛ اگر بستگان به خانه مشترک رفت و آمد کنند چه حکمی دارد؟ آیا برای جمع آوری حساب و کتاب آن مرحوم لازم است کسی وکیلش (قیّم صغار یا وصی) شود.
 جواب: اگر حاکم شرع مادر را قیّم بر صغار تعیین کرده باشد مادر می¬تواند در مال صغیر به نفع صغیر تصرف کند و کسانی که کبیر هستند خودشان صاحب اختیار هستند؛ در صورت که قیّم صغار رفت و آمد بستگان را به صلاح صغار بداند اشکال ندارد و در غیر این صورت جواز ندارد.
 سوال: [930]  اگر در هریک از کشورهای اسلامی کسی را به عنوان سرپرست صغیر یا مجنون و یا محجور تعیین کنند و او برای شرعی بودن تصرفات خود به فقیه جامع الشرایط مراجعه نکند، آیا تصرفات او در اموال آنان ضمان آور است یا نه؟
 جواب: اگر توسط حاکم شرع و یا مأذون از طرف حاکم شرع قیم بر صغیر و یا صغار منصوب نشده باشد، حق تصرف در اموال صغیر را ندارد و ضمان بر عهده سرپرست است.
 سوال: [931]  چنانچه مقتول، ورثه صغیر داشته باشد؛ بفرمایید:
الف) آیا همواره اخذ دیه از سوی اولیاء صغار، اصلح به حال صغار است یا این که حسب مورد می¬توان قاتل را عفو و یا از وی مطالبه قصاص نمود؟
ب) آیا محدوده اختیارات ولیّ با قیّم در این خصوص تفاوتی دارد؟
 جواب:
الف) معمولاً اخذ دیه به نفع صغار است.
ب) هر دو (ولیّ و قیّم) مصلحت صغار را در دیه و قصاص لحاظ کنند.
 سوال: [932]  کسی که وصیت نامه نداشته فوت نموده و یک فرزند صغیر دارد آیا مادرش قیّم بر او است؟ همچنین متوفی یک دختر ده ساله و یک دختر سیزده ساله دارد آیا این¬ها کبیر هستند؟ یا خیر؛ اگر کبیر نباشند سرپرستی این¬ها به عهده کیست؟
 جواب: اگر دختر به سن ده سالگی رسیده باشد، بنابر احتیاط کبیره است، بنابر این در فرض سؤال هر دو دختر (ده ساله و سیزده ساله) کبیره شده¬اند. اما نسبت به فرزند صغیر اگر حاکم شرع مادر را قیّم تعیین کند، مادر می¬تواند در اموال صغیر به عنوان قیّم تصرف کند.
 سوال: [933]  زنی که مادر سه تا دختر می¬باشد مدت یک سال است که شوهرش مرحوم شده. وارثین شوهر چهار برادر و یک مادر است، میت وصی خط و وصی نداشته، زن بعد از یک سال از خانواده شوهر مرحومش جدا می¬گردد، تکلیف دخترانش از نظر شرعی چگونه است؟ در حالی که دو تا از دخترانش به سن بلوغ رسیده است (یکی یازده ساله و دیگری سیزده ساله می¬باشد) فقط دختر سومش هفت ساله است، سرنوشت دختر هفت ساله از نظر شرعی چگونه است؟ آیا تا سن تکلیف با مادرش می¬تواند زندگی کند یا اجازه ندارد که با مادر زندگی کند؟
 جواب: در فرض سؤال، دختران که به سن بلوغ رسیده، اختیار دارند با هر که می¬خواهند زندگی کنند و یا با هر شخص که می‌خواهند ازدواج نمایند، اما دختری که هفت سال دارد، باید یک شخص امین از طرف حاکم شرع به عنوان قیّم منصوب گردد (مادرش و یا شخص دیگری را که دو نفر عادل در نزد حاکم شرع معرفی کنند به عنوان قیّم منصوب می¬شود) و در فرض سوال سرپرستی دختر صغیره به عهده مادرش است، جده و عموها حق حضانت و سرپرستی بدون اجازه مادر را ندارند و مادر مقدم بر آنهاست.
 سوال: [934]  در مورد صغار و مجانین که مورد ضرب و جرح یا توهین قرار گرفته¬اند؛ بفرمایید:
الف) آیا اولیاء آنان با رعایت غبطه مولّی علیه حق گذشت دارند؟ یا خیر.
ب) ملاک در رعایت غبطه مولّی علیه چیست؟
 جواب:
الف) در صورتی که عفو به مصلحت مولّی علیه باشد حق گذشت دارند.
ب) ملاک باید نفع صغار و مجانین باشد.
 

رشوه

رشوه

 سوال: [935]  پول دادن از سوی مراجعه کننده به کارمندان با تجربه و کاردان شرکت و یا سازمانی برای پیگیری و زودتر انجام دادن کارها در مجاری قانونی چه حکمی دارد؟ آیا رشوه دادن محسوب می¬گردد؟
 جواب: رشوه فقط در مورد حکم قاضی است و نه در موارد دیگر؛ در فرض سوال اگر در مجاری قانونی باشد اشکال ندارد و رشوه حساب نمی¬شود.
 سوال: [936]  در دوایر دولتی افغانستان بدون رشوه کار قانونی اجرا نمی¬شود یعنی به صورت علنی بنام شیرنی رشوه می¬گرند اگر رشوه ندهی کارت اجرا نمی¬شود و هیچ راه دیگر هم وجود ندارد، حال از جناب عالی تقاضا دارم بفرمایید که: در چنین شرایط رشوه دادن بنام شیرنی چه حکم دارد درصورتیکه اگر شیرنی ندهی کارت انجام نمی¬شود؟
 جواب: در فرض سؤال اگر گرفتن حق متوقف به دادن شرینی و رشوه شود، اشکال ندارد.
 سوال: [937]  حکم هدیه و پاداشی اگر باعث شود که حقی را باطل یا باطلی را حق کند چیست؟ اگر کسی مجبور باشد برای گرفتن حقّ خود چیزی بپردازد، دادن و گرفتن چنین هدیه¬ای برای اعطا کننده و گیرنده چیست؟
 جواب: پرداخت هدیه به عنوان فوق جواز ندارد، اگر گرفتن حق متوقف به پرداخت هدیه و رشوه شود اشکال ندارد.
 

احکام غصب

احکام غصب

 سوال: [938]  شخصی زمین سبزیجات از قبیل رشقه کار و چمن زار شخص دیگری را غصب و به ناحق متصرف می¬شود و حاصلاتش را مصرف می¬کند. صاحب زمین، زمین خود را از نزد غاصب گرفته و ادعای حاصلات سال¬های قبل را می¬کند و می-گوید شما در زمین من نه شخم زده¬اید و نه کشت کرده¬اید، محصول برای من می¬باشد، لطفاً بفرمائید محصول مال کدامیک می¬باشد؟
 جواب: در فرض سؤال صاحب زمین حق دارد اجرت المثل زمین خود را از شخص غاصب بگیرد؛ امّا حاصلاتی را که غاصب کشت کرده، مال غاصب است، باید اجاره¬ی چند ساله¬ی زمین (اجرت المثل) را که مال صاحب زمین است به مالک بپردازد.
 سوال: [939]  قطعه زمینی متعلق به شخصی است که سند دارد، ولی زمین مذکور را شخص دیگری بدون سند و مدرک در تصرف خودگرفته از نظر شرعی این زمین متعلق به چه کسی است؟
 جواب: اگر آن زمین را غصب کرده باشد، غاصب ضامن است و باید اصل زمین را همراه اجرت المثل آن به مالک برگرداند.
 

مسائل اعتقادی

مسائل اعتقادی

 سوال: [940]  مگر در قرآن گفته نشده که مرد مؤمن با زن مؤمن و مرد ناپاک با زن ناپاک، ازدواج کنند پس چگونه همسر حضرت لوط یا همسر آسیه در جبهه مخالف همسران خود که پیامبر بودند قرار داشته است؟
 جواب: آنچه قرآن در این مورد فرموده حکم الزامی نیست و در ثانی ممکن است مصلحت‌ها و حکمت¬های در آن گونه ازدواج¬ها باشد و نیز ممکن است زن و شوهر از اول مؤمن وخوب باشند بعداً آدمهای بد وگمراه گردند.
 سوال: [941]  هل یجوز الترضی على أعداء أهل البیت(ع) ومغتصبی الخلافة والخارجین على أمیرالمؤمنین(ع)؟
 جواب: لایجوز إلا أن یکون عن تقیة.
 سوال: [942]  آیا تغییر مذهب از شیعه به سنّی جایز است؟ مرتد بودن در این مورد صدق می‌کند؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال تغییر مذهب جواز ندارد و انکار ضروریات دین موجب ارتداد می¬شود.
 سوال: [943]  هل تختلف عصمة النبی (ص) عن عصمة باقی أصحاب (ع)¬؟ أم أنها هی هی؟
 جواب: لا فرق بین عصمة النبی¬(ص) و الأئمة¬(ع).
 سوال: [944]  جزای کسی که از دین اسلام برگردد چیست؟ دیگر اینکه آیا کسی که از دین اسلام برگردد و به یک دین دیگر بگرود، جزا دادن آن مخالف آزادی عقیده نیست که قرآن می‌گوید لا إکراه فی الدین؟
 جواب: کسی که پدر و مادرش و یا یکی از آنها مسلمان است، اگر مرتد شود حکمش اعدام است، زنش از او جدا می¬شود و اموالش بین ورثه تقسیم می¬گردد.
آیه شریفه راجع به انتخاب دین اسلام است که اجباری نیست بعد از اینکه اسلام را قبول کرد باید به دستورات اسلام عمل کند و در صورت تخلف جزا داده می¬شود.
 سوال: [945]  هل صحیح أن کربلاء المقدسة أفضل من الکعبة المشرفة؟ وما هو الدلیل؟
 جواب: نعم ورد فی بعض الروایات أن أرض الکربلا أفضل من الکعبة.
 سوال: [946]  می¬خواستم بدانم آیا این که می¬گویند خداوند هرکس را یکبار امتحان می¬کند و ایمان را در دلش قرار می¬دهد درست است؟ و اگر آن یکبار قبول نشد دیگه هیچ راهی برایش نیست؟ همچنین نظر شما در مورد عرفان سیروسلوک چیست آیا می¬توان خود انسان سیّر نمود یااینکه حتماً باید استاد داشت؟
 جواب: این حرف حقیقت ندارد و همیشه انسان در معرض امتحان الهی است و قرآن کریم صراحتاً می¬فرماید: که ما انسان را به خوف و گرسنگی و نقص در اموال وانفس و... امتحان می¬کنیم.
تاحدّ خود انسان می‌تواند سیر و سلوک کند و به دستورات خداوند و پیامبر اسلام و ائمه(ع) عمل کند و در حد کامل باید زیر نظر عرفاء واقعی آموزش ببیند.
 سوال: [947]  لطفاً بفرمائید اگر فردی شیعه سنی شود چه حکمی دارد؟
 جواب: سنی شدن شیعه شرعاً جایز نیست و بر این کار عقاب می-شود.
 سوال: [948]  اعتبار و سند عریضه نویسی برای امام زمان(عج) تا چه اندازه است آیا این نوع اعمال خرافات نیست؟ آیا راه دیگر برای جایگزینی این امر وجود دارد؟
 جواب: نوشتن عریضه یا تلفن زدن برای ضریح ائمه(ع) و امام زادگان اعتبار شرعی ندارد. انبیا و اولیا به اذن خداوند، توسل بندگان خدا را می‌دانند و در صورت وجود شرایط شفاعت می‌کنند.
 سوال: [949]  در قرآن همسران پیامبر با نام امّ المؤمنین آمده است، آیا عایشه که بعد از حضرت رسول از خانه ایشان خارج شد و در جنگ جمل مقابل حضرت امام علی(ع) قرار گرفت، از لقب امّ المؤمنین خارج شده؟ یا خیر.
 جواب: اگرچه از آن عنوان خارج نشده است، ولی آن احترام و عظمتی را که زوجات پیامبر اکرم(ص) دارند عایشه از آن برخوردار نیست. کسانی که به دستورات آن حضرت (امام زمان خود) عمل نکردند از آن احترام برخوردار نمی¬باشند بلکه جنگ با علی(ع)، جنگ با پیغمبر اکرم(ص) است.
 سوال: [950]  آیا مسلمان ساختن یک کافر از نگاه اسلام ثوابی در پی دارد؟ یا خیر.
 جواب: بله، مسلمان کردن یک غیر مسلمان مانند زنده کردن تمام انسانها است و ثواب بسیار دارد.
 سوال: [951]  اگر کسی از نزدیکان انسان (مانند برادر، باجناق یا پسر برادر) سر و کارش با ماهواره باشد، روزه و نمازش را انجام ندهد، اعتقاد به قیامت و روز جزا نیز نداشته باشد، آیا معاشرت با چنین شخصی جایز است؟ یا خیر؛ با توجه به این که اگر قطع رابطه کنیم ممکن است، اختلاف قومی و خانوادگی ایجاد شود.
 جواب: اگر عالماً و عامداً انکار ضروریات دین (مانند روزه، نماز، قیامت و ...) کند، آن شخص مرتد است و معاشرت کردن با آن جایز نیست و از نظر نجاست در حکم کافر است و احکام مرتد بر آن مترتب است.
 

احکام عزاداری

احکام عزاداری

 سوال: [952]  آیا عزاداری (سینه زدن، گریه کردن، لطم کردن، زنجیر زدن، قمه زدن، شبیه در آوردن و هر چیزی که مصداق عزاداری دارد) برای امام حسین (ع) جایز است؟ یا خیر.
 جواب: به نظر اینجانب عزاداری¬های معمولی از قبیل روضه خوانی و سینه زنی و زنجیر زنی¬ها که زنجیرها بدون تیغ باشد اشکال ندارد؛ بشرطی که ضررهای معتنابه به سینه زنان وارد نکند؛ اما شبیه در آوردن به شرط که باعث وهن مذهب وهتک حرمت شهداء کربلا نباشد، بلامانع است.
ولی قمه زنی و لطماتی که باعث زخم و جرح می¬شوند اگر اضرار بر نفس هم نباشد، چون موجب سوء استفاده دشمنان وباعث وهن مذهب حقه¬ی جعفری محسوب می¬شود، مخصوصاً در کشورهای غیر اسلامی که دنبال نقاط ضعف و بهانه جویی علیه مذهب است و همه چیز را باعقل خود می¬سنجند جائز نیست.
 سوال: [953]  لطفاً بفرمایید حکم قمه زنی، لطمه زنی، برهنه شدن و سینه زدن و هروله کردن در عزاداری ائمه معصومین(ع) بویژه سرور و سالار شهیدان حسین بن علی(ع) چیست؟
 جواب: احتیاطاً از قمه زنی اجتناب شود موارد دیگر موانع عارضی نداشته باشند، اشکال ندارد.
 سوال: [954]  آیا برهنه سینه زدن در عزای سیدالشهدا(ع) حرام و موجب وهن مذهب است؟
 جواب: حرام نیست، ولی بهتر است برهنه در مقابل زنان نامحرم سینه نزنند.
 سوال: [955]  آیا کسی که مشروب می¬خورد اشکال دارد به مجالس عزای امام حسین(ع) بیاید و عزاداری کند؟
 جواب: شرکت در عزای امام حسین(ع) اشکال ندارد، بلکه سزاوار است که در عزای امام حسین(ع) شرکت کند، تا شاید توبه کند و اصلاح شود و با هدف امام(ع) از نهضت کربلا که امر به معروف و نهی از منکر است آشنایی پیدا کند.
 سوال: [956]  ما حکم ضرب الرؤوس بالسیوف حتى تسیل الدماء حزناً وجزعاً على الإمام الحسین علیه السلام، مع أمن من الضرر؟
 جواب: الأحتیاط الوجوبی الإجتناب عنه.
 سوال: [957]  با توجه به اینکه عزاداری خامس آل عبا (ع) از مهمترین شعائر دینی، که رمز بقاء تشیّع است و باید هر چه باشکوه تر برگزار گردد، آیا آسیب رساندن به بدن یا اعمالی که موجب وهن مذهب می¬گردد (مانند قمه زنی و...)؛ جواز شرعی پیدا می¬کند؟
 جواب: در شرایط فعلی قمه زدن و کارهایی که بهانه به دست دشمن می¬دهد نباید صورت گیرد.
 سوال: [958]  هل التطبیر و الضرب الزناجیر و التی تدمی الشخص مباح فی رأی سماحتکم؟ أی هل یقع إشکال شرعی على ذلک؟
هل التطبیر والضرب الزناجیر یعتبر من الشعائر الحسینیة؟ خصوصاً مجتمعاً یمارسها من سنین
 جواب: لا اشکال فی نفس هذه الأمور، إن لم یکن فیها وهناً للمذهب وموجباً للإستهزاء وسوء التبلیغ من قبل الأعداء و الأجانب.
 سوال: [959]  نظر حضرتعالی درباره قمه زنی چیست؟ اگر حرام است پس چرا بعضی از علمای بزرگ و همچنین بیشتر عرفا این کار را (قمه زنی) جایز و بلکه مستحب می¬دانستند؟
 جواب: دلیلی بر جواز قمه زنی وجود ندارد. مخصوصاً در شرایط امروزی که موجب وهن مذهب است.
 سوال: [960]  آیا پا برهنه شدن در روز عاشورا اشکال دارد؟ آیا گل مالیدن بر سر در روز عاشورا جایز است؟ یا خیر.
 جواب: پا برهنه شدن در روز عاشورا و ایام شهادت معصومین(ع) برای نشان دادند حزن واندوه اشکال ندارد و همچنین مالیدن گل بر پیشانی به نشانه عزاداری است تا حدی که توهین به عزاداری و وهن مذهب تلقی نشود، بلامانع است.
 سوال: [961]  در ایران در ایام عزاداری امام حسین(ع)، به همراه دسته¬های سینه زنی و زنجیر زنی، از طبل و آلات استفاده می-شود، این چه حکمی دارد؟ امروزه نیز در افغانستان، جوانانی که در ایران ساکن بوده و بعد از مدتی به وطن بازگشته¬اند، از همین ابزار و آلات مخصوصاً طبل، در ایام عزاداری استفاده می¬کنند که تا حدودی برای منظم کردن دسته¬های سینه زنی مؤثر بوده و جوانان بسیاری را مجذوب این مجالس عزاداری می¬کنند، اینجانب طلبه هستم که در ایام محرم تقریباً همه ساله برای تبلیغ به افغانستان می¬روم، امسال بنده با یکی از طلاب در کنار هم در دو منطقه منبر داشتیم و منبر بنده در دسته سینه زنی از طبل استفاده کردند که موجب اعتراض آن طلبه همجوار شد (ایشان می‌گفتند استفاده از طبل جایز نیست بلکه موجب وهن مجلس عزاداری شده و حرام می¬باشد)، هرچند بنده فتوای شما را در این مورد نداشتم و فتوای تعدادی دیگر از مراجع بر جوازش صراحت داشت، حال تکلیف برای مقلدین شما چگونه است؟
 جواب: در فرض سؤال، استفاده از آلاتی که فعلاً در عزاداری‌ها مرسوم است اشکالی ندارد، چه در اینجا (ایران) و چه در افغانستان، چون از قدیم سیره بر این گونه عزاداری¬ها جاری بوده است، منتهی چون جمعیت تماشاگران زن و مرد در این دسته‌ها جمع می¬شوند زن¬ها را از بدحجابی و نشان دادن سر و صورت به مردان نامحرم منع و نهی از منکر نمایند تا این امر موجبات آلوده شدن افرادی به گناه و معصیت نگردد.
 سوال: [962]  من شنیده¬ام که در روز عاشورا کار حرام است یعنی درآمد آن روز باید مصرف خود کارگر نشود و اگر کار کرد هم آن را باید نذر کند من در دفتری کار می¬کنم که روز عاشورا سر کارنمی¬روم اما چون معاشم را ماهانه می¬دهند در آخر ماه معاش روز عاشورا را هم می¬گیرم باید حتماً آن را نذر کنم؟ یا خیر.
 جواب: کار کردن در روز عاشورا حرام نیست، ولی کراهت دارد؛ اما اگر کار کرد لازم نیست که حتماً آن را نذر کند.
 سوال: [963]  آن گونه که نیک می¬دانید، در مناطق شیعه نشین افغانستان، عده‌ای کثیری از روحانیون در دهه اول محرم الحرام، فقط در بدل دریافت مبلغ هنگفتی از پول، حاضر به سخنرانی، موعظه و روضه خوانی در حسینیه‌ها و تکایا می¬شوند و در غیر آن شاید دروازه¬های منبرها، حسینیه و تکایا بسته باقی بماند و عزاداری و سوگواری امام حسین (ع) انجام نپذیرد، بناءً تقاضامندم تا حکم شرعی این عمل را بیان فرموده ممنون سازید.
 جواب: توصیه این جانب به مبلغین محترم ومؤمنین این است که هم روحانیون برای تبلیغ شان قبلا اجرت تعیین نکنند وهم مؤمنین برای مبلغین حق الزحمة در نظر بگیرند.
 

سحر، جادو و هیپنوتیزم

سحر، جادو و هیپنوتیزم

 سوال: [964]  طالع بینی چه حکمی دارد؟ آیا طالع بینی حکم معامله را دارد و می¬توان برای آن پول پرداخت کرد؟
 جواب: طالع بینی مشروعیت ندارد، پول دادن و پول گرفتن در مقابلش جائز نیست؛ چون ترویج خرافات و کلاهبرداری است.
 سوال: [965]  آیا سحر و جاود حقیقت دارد؟ آیا همه آنچه از اوهام وخیالات را که مردم سحر و جادو می¬نامند درست است؟
 جواب: سحر و جاود حقیقت دارد ومؤثر است اما شرعاً آموختن و به کار بردن آن حرام است؛ مگر اینکه برای ابطال سحر از خود و دیگران باشد، که در این صورت یاد گرفتن آن به قدر ضرورت اشکال ندارد.
 سوال: [966]  استفاده از هیپنوتیزم برای مقاصد طبّی و مانند آن، یا برای کشف امور پنهانی، مانند خبر از گذشته و آینده و حال چه حکمی دارد؟
 جواب: این امور اعتبار شرعی ندارد.
 سوال: [967]  نظر حضرت عالی در مورد کاربرد «هیپنوتیزم» در علوم پزشکی و درمان بیماری‌های قابل علاج به این روش چیست؟
 جواب: اگر پزشکان متخصص تجویز کنند و ضرر روحی و جسمی نداشته باشد، جایز است.
 سوال: [968]  آیا سحر و جادو وجود دارد و آن کسانی‌ که سحر و جادو می¬کنند، می¬شود به آن اعتقاد کرد، چون این مساله برایم مهم است، من که خودم اعتقاد ندارم، ولی‌ خانمم معتقد است که هر چی‌ مشکلات تو زندگی ما است، به خاطر این است که ما جادو شدیم، که این برای من قابل باور نیست؟
 جواب: بله سحر حقیقت دارد و دارای اثر است و شرعاً فعل حرام است؛ مگر اینکه برای ابطال سحر، کسی سحر یاد بگیرد، که فقط در این صورت تعلم سحر اشکال ندارد.
 

مسائل اخلاقی

مسائل اخلاقی

 سوال: [969]  آیا می¬توان در ساعت اداری که وقت خالی و بیهوده و اضافی داریم مطالعه کنیم؟
 جواب: اگر آن وقت خالی جزء ساعت کاری شما است در صورتیکه مزاحم امور کاری نباشد می‌توانید کار¬های مباح دیگری انجام بدهید.
 سوال: [970]  اگر مسئولین ادارات که به علل هوا پرستی و تمایلات نفسانی، بر برخی کارمندان زیر دست حساسیت پیدا کرده و در مورد آنان کارشکنی می¬کنند که یا ناچار به استعفا شده و یا پس از عدم پذیرفتن استعفا از طریق غیبت کردن اخراج می¬شوند و از این بابت متحمل خسارات مالی زیادی شوند، آیا ضمان این گونه خسارت به عهده مسئولین ذی ربط است یا نه؟
 جواب: اگر مسئولین ادارات موجب خسارت مالی شوند ضامن هستند.
 سوال: [971]  شنیدن و یا دیدن مطالبی که پشت سر دیگران چه با طنز و چه جدی در روزنامه¬ها و تلویزیون مطرح می¬شوند برای بیننده یا شنونده چه حکمی دارد؟
 جواب: گوش دادن به غیبت دیگران جایز نیست، اما خواندن مطالب طنز در روزنامه¬ها اشکال ندارد هر چند بهتر است از این کار احتراز و دوری شود.
 سوال: [972]  آیا در بین ملت¬ها و مردمان که قبل از اسلام زندگی می¬کردند ولی مطابق اسناد تاریخی کدام پیامبری الهی در بین شان نیامده است که دینی را از سوی خداوند برای آن¬ها بیاورند، ولی خود آن¬ها دینی را برای خودشان اختراع کرده¬اند مانند زردشتی، بودایی و... اعمال آن¬ها در دستگاه خداوند چگونه است و چرا پیامبری الهی فرستاده نشده است اگر فرستاده شده، چرا در تاریخ نیامده است؟
 جواب:
الف)در فرض سوال اگر واقعاً دین کسی اختراعی و ساختگی باشد و خودش هم بداند که دین او ساختگی و اختراعی است معلوم است که اعمال آن‌ها باطل است.
ب) قبل از بعثت پیامبر اکرم(ص) نبوت حضرت عیسی(ع) بوده است که باید مردم از آن حضرت پیروی می¬کردند. این که چرا در فلان تاریخ پیغمبری فرستاده نشده بر می¬گردد به مصلحت و مشیت خداوند متعال البته هیچ گاه زمین خالی از حجت الهی نبوده است.
 سوال: [973]  آیا می¬توانم به جهت اینکه گناه نکنم وارد جامعه نشده و ازدواجی نکنم و شغلی نیز اختیار نکنم؟!
 جواب: این کار، کار درستی نیست؛ باید کار و کوشش کنی و برای خود تشکیل خانواده بدهی و با رعایت دستورات الهی می‌توانید تقوا و پرهیزگاری پیشه کنید نه با گوشه گیری از اجتماع.
 سوال: [974]  آیا خوابیدن کنار خواهر زاده و برادرزاده بخاطر محبت جایز است؟ یا خیر.
 جواب: اگر در معرض فساد نباشد اشکال ندارد.
 سوال: [975]  من همیشه با فامیلم اخلاق خوب ندارم، چطور می-توانم اخلاق خودم را خوب کنم؟
 جواب: رفتار خوب با خانواده و دیگران در اختیار خود انسان است می¬توانید رفتار خود را عوض کنید و رفتار حسنه داشته باشد، که هم قرآن و هم روایات اهل بیت(ع) به آن سفارش کرده و سعادت دنیا و آخرت در اخلاق حسنه است؛ هرگاه احساس غضب و سوء خلق کردید، به پاداش و اجر حسن خلق و خوشرویی با بندگان خدا را به خود تلقین کنید، انشاء الله بر نفس غالب خواهید شد.
 سوال: [976]  آیا کوتاه کردن ریش در حد تراشیدن جایز است؟
 جواب: تراشیدن ریش جایز نیست همچنین کوتاه کردن در حدی که به آن تراش صدق کند، حرام است.
 سوال: [977]  سلام و قول دادن به کفار چه حکمی دارد؟
 جواب: سلام به کفار جواز ندارد، ولی دست دادن مرد به مردان و زن به زنان آن¬ها اشکال ندارد.
 سوال: [978]  لطفاً در مورد دروغ گفتن و غیبت. حد و حدودش را بطور جامع بیان بفرماید. گپ زدن در غیاب چه کسی مجاز و چه کسی حرام است و به طور کلی دروغ در چه حد مجاز می¬باشد.
 جواب: غیبت شخص مسلمان جائز نیست، مگر اینکه علناً گناهی انجام بدهد که فقط در مورد همان معصیت، غیبت او اشکال ندارد، البته آن هم به امید اینکه شاید از گناه خودش دست بردارد.
دروغ برای تقیه و اصلاح بین دو مؤمن و بعض موارد دیگر مثل تظلّم مظلوم و ... که در باب غیبت وارد شده اشکال ندارد، در بقیه جاها جایز نیست، حتی اگر به شوخی ومزاح باشد.
 سوال: [979]  با توجه به فرهنگ مبتذل و غیر اسلامی حاکم و موجود در برخی کشورها مثل کانادا و استرالیا و آمریکا، اگر بنده یکی از نزدیکانم را که دارای فرزندان خردسال و نوجوان است با وجود اینکه نگرانی و بیم تضعیف و یا از دست رفتن عقیده¬شان می¬رود، آیا می¬توانم برای اقامت دائمی دعوت شان کنم؟ اگر بنده آنها را دعوت کنم و آنان هم بپذیرند، آیا بنده به عنوان دعوت کننده و آنها به عنوان پذیرنده (با اطلاع از شرایط و اوضاع گفته شده) مرتکب حرام شده¬ایم؟
 جواب: در فرض سؤال در صورتی که این نگرانی برای شما وجود داشته باشد، دعوت آن¬ها جایز نیست، در صورت ارتکاب هر دو طرف معصیت کارند.
 سوال: [980]  واقعاً «دروغ» چیست؟ دروغ گفتن جهت تهیه خبری که به سود جامعه باشد چه حکمی دارد؟ آیا مصداق دروغ حرام است؟ یا خیر.
 جواب: «دروغ‌« هر سخن خلاف حقیقت است، یعنی به هر سخنی که خلاف حقیقت باشد و هر مطلبی که با واقعیت مطابقت نداشته باشد دروغ اطلاق می‌شود. «دروغ» در شریعت اسلام‌، زشت‌ترین و قبیح‌ترین گناه و پلیدترین عیب به شمار آمده است، در فرض سؤال دروغ گفتن جایز نیست، مواردی که در شرع دروغ گفتن جایز شمرده شده است عبارتنداز:
1ـ هرگاه ضرر مالی یا جانی یا آبرویی¬، متوجه خودش یا مسلمانی دیگری بشود و با دروغ گفتن دفع گردد.
2ـ دروغ جهت «اصلاح¬»¬، یعنی هرگاه بین دو نفر مسلمان مخاصمه و نزاع باشد، که راهی برای اصلاح بین آن‌ها جز دروغ نباشد.
3ـ برخی از روایات دروغ گفتن در جنگ را‌، اگر غلبه بر دشمن شود، جایز شمرده¬اند.
 سوال: [981]  آیا دروغ گفتن، فریب کاری با کفار اشکال دارد؟
 جواب: دروغ گفتن و فریبکاری جایز نیست.
 سوال: [982]  آیا تنبیه بدنی و زدن دانش آموزان جایز است؟ اگر این کار برای تربیت آنها و به اذن ولی او در حد که موجب جراحت وکبودی هم نشود چه حکمی دارد؟
 جواب: در صورت اجازه ولی دانش آموزان تنبیه بدنی جایز است، بشرط که موجب جراحت وکبودی نشود و الا حرام است و موجب دیه می¬شود.
 سوال: [983]  فردی که بصورت مستمر و متعدد مرتکب گناه کبیره¬ای می-شده اگر از سر صدق توبه کند عقوبت الهی شامل او می¬گردد؟ یا خیر؛ چگونه عمل کند تا آثار آن گناه از زندگی او محو گردد؟
 جواب: آنچه از آیات شریفه و روایات وارده استفاده می¬شود همه گناهان قابل توبه است به شرط که تمام شرایط توبه را رعایت کند؛ چنانچه از عمل گذشته پشیمان باشد و تصمیم بگیرد که آن عمل را دیگر تکرار نکند و از خداوند طلب مغفرت و آمرزش کند خداوند توبه پذیر است، انشاءالله مورد عفو و بخشش الهی قرار خواهد گرفت.
درمان وسواس
 سوال: [984]  بهترین راه برای درمان وسواس را چه می¬دانید؟ و توصیه حضرتعالی به افرادی که گرفتار مرض وسواس هستند چیست؟
 جواب: گفتار و سیره اهل بیت(ع) و توکل بر خداوند و بی اعتنایی به احتمالات و توهمات، راه خلاصی از وسواس است.
راه‌های کنترل غریزه جنسی
 سوال: [985]  بنده جوانی هستم بیست ساله دارای شهوتی بسیار بالا، که در محیط بسیار آلوده¬ای زندگی می¬کنم، که امکان ازدواج یا تغییر محیط زندگی برایم امکان پذیر نیست، خیلی می¬ترسم ایمانم را از دست بدهم واقعاً اذیت می¬شوم دکتر هم رفتم اما فایده¬ای نداشت لطفاً راهنمایی فرمایید.
 جواب: اگر برای شما امکان دارد ازدواج کنید و الاّ تغییر محیط دهید، اگر هر دو تا امکان ندارد، با غریزه جنسی ونفس اماره مبارزه کنید و از خداوند استمداد بجویید روزه گرفتن و ورزش به شما کمک می¬کند تا بهتر بتوانید غریزه جنسی را کنترل کنید و مرتکب حرام نشوید.
گناه کبیره¬ی استمناء
 سوال: [986]  در مورد استمنا نظر شما چیست؟ هم در مورد پسر‌ها و هم دختر ها، بعضی‌ها می¬گویند برای رهایی از فشار شهوت می¬توانید ماه یک بار این کار را کرد، آیا درست است؟
 جواب: استمناء حرام واز گناهان کبیره است که برای هیچ کس و درهیچ حالی ارتکاب آن جائز نیست.
 سوال: [987]  آیا استمنا حکم زنا و قتل نفس را دارد؟
اگر حکم زنا و قتل نفس را دارد علاوه بر توبه به درگاهی خداوند رحمان آیا خود را بدست علمای بسپارد تا که شلاق بزند، چنانچه شلاق بزند می¬باید در بدل هر استمنا یا زنا صد بار شلاق بزند یا که یکبار کافی است؟
 جواب: استمنا یکی از گناهان کبیره و مستحق آتش جهنم است، مگر اینکه توبه کند، اما حکم قتل نفس و حکم زنا را ندارد، ولی نباید این معصیت را افشا کند باید بین خود و خدای خود توبه کند.
 

موسیقی و احکام آن

موسیقی و احکام آن

 سوال: [988]  خواندن شعر و موسیقی با سبک رَپ که غربی است و در جامعه رواج پیدا کرده، با مضمون‌های اخلاقی مانند: شهدا، امام حسین(ع) و ... چه حکمی دارد؟ آیا می¬توان به آنها گوش داد؟
 جواب: اگر غنا صدق کند گوش دادن و خواندن هر دو حرام است.
 سوال: [989]  گوش دادن به موسیقی در ماه مبارک رمضان چه حکمی دارد؟ آیا روزه را باطل می¬کند؟
 جواب: گوش دادن به موسیقی مطرب که متناسب با مجالس لهو و لعب است حرام است چه در ماه رمضان باشد و یا در غیر آن و اگر متناسب با مجالس لهو و لعب نباشد اشکال ندارد.
 سوال: [990]  نواختن سه تار چه حکمی دارد؟
 جواب: نواختن سه تار و نظایر آن چون آلات لهو و لعب است حرامند.
 سوال: [991]  ملاک قابل درک در حرام بودن موسیقی چیست؟ اینکه می¬فرمایند مطرب باشد یا نباشد را چه کسی تعیین می¬کند؟ زیرا حال افراد در زمینه بسیار متفاوت است.
 جواب: هر موسیقی که مناسب مجالس لهو ولعب باشد حرام است و تشخیص آن به دست عرف است.
 سوال: [992]  به تازگی در کشور ورزشی به عنوان ایروبیک به خصوص در بین بانوان رایج شده است که همراه با پخش موسیقی به شکل مطرب و انجام حرکات موزون و رقص گونه است نظر مراجع عظام در مورد برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در آن چیست؟
 جواب: استماع موسیقی مطرب که متناسب با مجالس لهو و لعب است جواز ندارد و همچنین رقص زنان برای زنان نیز اشکال دارد.
 

مسائل حقوقی

مسائل حقوقی

 سوال: [993]  اگر بر روی دیوار دانشگاهی یا در کتاب امانت کتابخانه، خطی کشیده شود؛ جبران خسارت چیست؟ در حالی که سهواً این اتفاق رخ داده است، آیا نیازی به جبران دارد؟
 جواب: اگر با خط کشیدن روی دیوار یا کتاب یا ماشین کسی عرفاً وارد آمدن خسارت حساب شود ـ به قسمی که تنزلّ قیمت پیش بیاید ـ باید رضایت صاحب آن را جلب کند.
 
 سوال: [994]  در مواردی که مثلاً تعدادی از دانش آموزان یا دانشجویان علیه دیگری متحد شده و وی را به باد مسخره و استهزاء می¬گیرند تا این که او از رفتن به کلاس دلسرد شده و موجبات ترک تحصیل وی فراهم می¬شود، در این میان خساراتی به او و به جامعه وارد می¬شود، آیا ضمانی به عهده آنان خواهد بود یا نه؟
 جواب: اگرچه مسخره و استهزا مسلمان جواز ندارد، ولی موجب ضمان نمیشود.
حق تألیف و تکثیر
 سوال: [995]  پخش و تکثیر سخنرانی¬ها و مداحی¬هایی که در لوح¬های فشرده، از بازار خریداری می¬شود و در سی¬دی آن حرام بودن تکثیر آن ذکر می¬شود، برای خریدار ( نه به صورت شغل، بلکه برای دوستان ) چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر شرط عدم تکثیردر موقع خرید سی¬دی نشده باشد تکثیر اشکال ندارد و اگر در خود سی¬دی نوشته که تکثیر و پخش حرام است و مشتری با این شرط خریده باشد نمی¬تواند تکثیر کند.
 سوال: [996]  آیا کپی و تکثیر نمودن کتاب هایی که در جلد آن‌ها نوشته¬اند «کلیه حقوق چاپ و نشر محفوظ و متعلق به ناشر می‌باشد» اشکال شرعی دارد؟ و اگر شرایط به گونه¬ای باشد که:
یک: این کتاب با قیمت بالایی به فروش برسد، در حالی که کپی گرفتن از صفحات آن سبب کاهش قیمت آن شود؟
دو: کتاب مورد نظر در بازار کتاب موجود نباشد و تنها یک نسخه آن در دسترس باشد و تکثیر آن بین دانشجویان نیاز مبرم باشد؟
سه: تنها نیاز به کپی گرفتن از یک بخش خاص از کتاب باشد حکم شرعی آن چه خواهد بود؟ (مثلا بیست صفحه از یک کتاب صد صفحه ای)
 جواب: اگر در موقع فروش، فروشنده با مشتری شرط نکرده باشد، که حق کپی و تکثیر و چاپ نداری، در این صورت کپی و تکثیر و چاپ آن اشکال ندارد. همچنین اگر نیاز به حد اضطرار برسد و راه دیگری از قبیل تغییر مواد درسی و مانند آن وجود نداشته باشد تکثیر از آن به مقدار رفع ضرورت اشکال ندارد.
 سوال: [997]  آیا کپی از سی¬دی¬هایی که تهیه کننده و کارگردان آ نها کپی برداری از آن را منع کرده¬اند. و به صراحت گفتند که راضی نیستند از فیلم‌های آنان کپی شوند، جائز است؟
 جواب: اگر با همان شرط خریده باشد، آن شرط واجب الوفاء است. و کپی جایز نیست.
 سوال: [998]  من دانشجوی رشته کامپیوتر هستم، کار و درآمد رشته کامپیوتر وابسته به نرم افزار¬های مختلف است.
با توجه به عدم رعایت قانون کپی رایت در کشور و استفاده غیر قانونی از نرم افزارها تکلیف کسب در آمد با این گونه نرم افزارها چیست؟
 جواب: اگر می¬دانید که کپی و استفاده از نرم افزار¬ها، شرعاً جواز ندارد مثل موارد که صاحب اثر شرط کرده که تکثیر نشود و مانند آن، کار کردن و کسب درآمد از آن طریق جایز نیست.
ولیکن اگر خلاف شرع بودن آن را نمی¬دانید مثلاً اگر فروشنده سی¬دی و کتاب با مشتری شرط نکرده باشد که تو حق کپی تکثیر نداری، در این صورت کپی و بهره برداری از آن اشکال ندارد.
 سوال: [999]  من چندی پیش یک برنامه نرم افزاری برای شرکتی نوشتم و پول آن را نیز دریافت کرده¬ام حال شرکت دیگری خواهان همان نرم افزار است فروش آن به شرکت دوم چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر با شما قرار نکرده باشد که به جای دیگر نفروشید، می-توانید با ایجاد تغییر و انجام فعالیتی روی آن با رعایت انصاف بفروشید ولی اگر از شما تعهد مبنی بر عدم انتفاع از آن، گرفته باشد حق فروش ندارید.
 سوال: [1000]  استفاده از مطالب سایت یا وبلاگ دیگران در سایت یا وبلاگ¬های شخصی با ذکر منبع آن چه حکمی دارد
 جواب: اگر اضرار به صاحب سایت و اثر نباشد اشکال ندارد.
 
 سوال: [1001] 
الف) سرقت اطلاعات سرّی کدگذاری شده و رمزدار از شبکه‌های کامپیوتری یا کامپیوترهای شخصی و کشف رمز آن‌ها چه حکمی دارد؟
ب) سرقت و فروش غیر مجاز شماره¬های موبایل توسط آشنایان و متخصصین الکترونیکی مرکز آن چه حکمی دارد؟
ج) آیا با وجود سایر شرائط، امکان اجرای حد سرقت وجود دارد؟
 جواب:
الف) اگر موجب خسارت مالی یا حیثیتی برای کسی شود این موارد و مانند آن جواز ندارد.
ب) جایز نیست.
ج) اجرای حکم سرقت، مشکل است؛ ولی سارق ضامن خسارت وارده است و توسط قاضی تعزیر می¬شود.
 سوال: [1002]  اگر کتاب یا نوشته جات کسی را غصب کنند و مدتی نزد خود نگه دارند تا ارزش خود را از دست بدهد و یا مطالبی را از نوشته جات او منتشر کنند، که موجب خسارت مالی به مؤلف شود، آیا ضمان هر گونه خسارت به عهده غاصب است؟ یا خیر.
 جواب: اگر موجب خسارت مالی شود ضامن است.
جبران خطای قاضی و مأموران
 سوال: [1003]  اگر قاضی به مجرد این که نگهداری اشیاء عتیقه خلاف قانون است، بدون توجه به این که دارنده آن چیز، از راه مشروع؛ مثل ارث و خرید مالک شده یا از راه غیر مشروع، قصد خارج کردن از کشور را داشته یا نه، بدون آن که دستور پرداخت بهای آن را به مالک بدهد، حکم به مصادره آن دهد، آیا قاضی ضامن است یا نه؟
 جواب: در فرض سوال قاضی ضامن است و اگر قاضی جامع الشّرایط در صدور حکم اشتباه کرده باشد از بیت المال جبران میشود.
 سوال: [1004]  اگر بر اثر آزمایش¬هایی که ارتش در مورد کاربرد جنگ افزارهای خود در اراضی موات و غیره انجام می‌دهد خسارت¬هایی از قبیل ریزش و مسدود شدن قنوات و یا ایجاد ارتعاشاتی که موجب زلزله و تخریب منازل و تلف شدن اموال و نفوس می¬شود پیش آید، ضمان آن به عهده کیست؟
 جواب: در صورتی که بر طبق مقررات ارتش عملیات انجام شود خسارت از بیت المال پرداخت می¬شود.
 سوال: [1005]  افرادی که در کشورهای بیگانه بدون در نظر گرفتن ضوابط و مقررات آن کشور، اقدام به برگزاری میتینگ (نشست و جلسه) نمایند و مورد تهاجم پلیس آن کشور واقع شوند، ضمان خسارت¬های وارده به عهده کیست؟
 جواب: خسارت وارده به عهده خودشان میباشد مگر اینکه پلیس زیاده روی کند و مقصر باشد.
 
 سوال: [1006]  پزشکی قانونی که برای تشخیص بیماری¬های ناشی از تجاوزات مانند ضرب و جرح و تصادفات و نوع بیماری و درصد صدمات وارده، برای دادگاه‌ها تأسیس شده، اگر در تشخیص خود کوتاهی و یا اشتباه کند و از این بابت ضرر مالی متوجه مصدوم شود، ضمان آن به عهده کیست؟
 جواب: در صورت کوتاهی در انجام وظیفه خسارت مالی را ضامن هستند.
 سوال: [1007]  در کلیه مواردی که بر اثر خطا، سهل انگاری، بی¬توجهی و یا عمد مأمورین پست، ضرر و زیان قابل توجهی به گیرنده یا فرستنده وارد شود و شخص خطاکار شناخته نشود، آیا اداره پست که یک شخصیت حقوقی است ضامن است یا دولت؟
 جواب: در فرض سوال اداره پست ضامن هستند.
جبران خسارت در مال مشترک
 سوال: [1008]  اگر توسط یکی از شرکاء به شرکتی که بیمه شده خسارتی وارد شود و مبلغی که اداره بیمه در جهت جبران خسارت پرداخت می¬کند همه خسارت را جبران نکند، آیا ضمان بقیه خسارت به عهده شریک مقصر است یا نه؟
 جواب: اگر آن شریک عمداً خسارت وارد کند خسارت بر عهده او میباشد، نه بر عهده بیمه؛ بلکه جبران تمام خسارت به عهده شخص مقصر است.
جبران خسارات غیر عمدی
 سوال: [1009]  کسانی که اجناس مغازه خود را برای جلب توجه مشتریان بیرون مغازه گذاشته و سدّ معبر می¬کنند، اگر عابر هنگام عبور، ناخودآگاه به آن¬ها برخورد کند و بر اثر ریختن یا شکستن، خسارتی بر صاحب مغازه وارد شود، آیا عابر ضامن است؟
 
 جواب: اگر عابر مقصر نباشد ودر فرض سوال عمد در کار نباشد، ضامن نیست.
 سوال: [1010]  اغذیه فروشان و آبمیوه و بستنی و فالوده فروشانی که اجناس آماده مصرف در اختیار مشتریان خود قرار می¬دهند، اگر جنس آنان مسموم شده و مشتری را مسموم نماید به نحوی که خسارت¬های مالی یا جانی ببار آورد، ضمان آن به عهده فروشنده است یا تهیه کننده؟
 جواب: هر کدام از فروشنده و تهیه کننده علم به مسموم بودن اغذیه داشته ضامن است و اگر هر دو علم داشته هر دو تا ضامن است و اگر هیچ کدام علم نداشته کسی ضامن نیست و فروشنده باید نسبت به پولی که از مشتری گرفتهاند رضایت او را جلب کنند اگر چه به طور مصالحه باشد.
 سوال: [1011]  گاو یا شتری که در معابر عمومی برای پیدا کردن علوفه و خوار پرسه می¬زند، به فردی حمله نموده و او را کشته است، اگر اولیای مقتول حیوان را کشته باشند، ضمانی به عهده صاحب حیوان یا اولیای مقتول مستقر شده یا نه؟
 جواب: اگر صاحب حیوان در نگهداری حیوان کوتاهی کرده باشد دیه مقتول به عهده صاحب حیوان است و قیمت حیوان را اولیاء مقتول ضامن میباشند.
 سوال: [1012]  اگر باز شکاری شخصی، کبوتر تعلیم دیده شخص دیگری را شکار کند، آیا صاحب باز ضامن کبوتر است یا نه، اگر ضامن است آیا ضامن بهای نفس کبوتر است یا ضامن بهای کبوتر تعلیم دیده؟
 جواب: صاحب باز شکاری ضامن کبوتر تعلیم دیده است و اگر عرفاً قیمت کبوتر تعلیم دیده از معمولی بیشتر باشد، بهای کبوتر تعلیم دیده را ضامن است.
 سوال: [1013]  اگر راننده¬ای پس از تصادف مدعی شود صاحب اتومبیل او را از نواقص اتومبیل مطلع نکرده، حال با توجه به این که هر راننده¬ای باید هنگام استفاده از هر اتومبیلی به نواقص اولیه آن که موجب تصادف می¬شود پی ببرد، آیا ادعای او مسموع است یا ضامن خسارات وارده می¬باشد؟
 جواب: بدون شهادت عدول قول راننده مسموع نیست و او ضامن خسارت وارده است، مگر اینکه صاحب ماشین تصریح کرده باشد به عدم عیب ماشین، که در این صورت صاحب ماشین ضامن است.
 سوال: [1014]  اگر در پارک¬های بازی متعلق به شهرداری یا بخش خصوصی حادثه¬ای چون فرو ریختن سقف، فرو رفتن زمین¬های اطراف، چاه¬های فاضلاب و... رخ دهد و خسارت¬های جانی و مالی متوجه مردم شود، ضمان خسارت آن به عهده کیست؟
 جواب: در صورتی که شهرداری، بخش خصوصی و.... مقصر باشند ضامن خسارت هستند والاّ کسی ضامن نیست.
 سوال: [1015]  کسانی که در غیر کشور خود بر اثر زلزله می‌میرند و کشور متبوع آنان ادعای فرسودگی یا غیر استاندارد بودن ساختمان مورد اجاره را نموده و از این بابت مدعی دیه متوفی شوند، آیا ضمانی از این بابت به عهده صاحب هتل می¬باشد یا نه؟
 
 جواب: بر طبق مقررات کشورها عمل شود و از نظر شرعی اگر در مرگ او صاحب هتل دخالت نداشته دیه به عهده صاحب هتل نیست.
 سوال: [1016]  اگر اداره بیمه هنگام عقد قرارداد حاضر به پرداخت کلیه خسارت طبق نظر کارشناسی شود، ولی نظریه کارشناسی با واقعیت و نرخ بازار تفاوت فاحش داشته باشد، ضمان ما به التفاوت، به عهده کدام یک از اداره بیمه، کارشناس و یا فردی که موجب خسارت شده می‌باشد؟
 جواب: اگر کارشناس به وظیفه خود عمل کرده و با رعایت عدالت حکم کرده باشد، ما به التفاوت به عهده وارد کننده خسارت است.
جبران خسارات عمدی
 سوال: [1017]  آیا استفاده از سکه¬های تقلبی در تلفن¬های عمومی و استفاده از کارت‌های بهادار تقلبی که مخصوص دستگاه‌های مخابراتی همگانی تهیه شده، ضمان آور است یا نه؟ اگر ضمان آور است، آیا به طور کلی در حق بیت المال یا در حق شرکت مخابرات؟
 جواب: اگر دستگاه متعلق به شرکت خصوصی باشد ضامن در حق شرکت است و اگر دولتی باشد برای بیت المال ضامن است.
 سوال: [1018]  اگر با پاشیدن گندم مسموم موجب هلاکت کبوترهای کبوتر پرانی که برای همسایگان ایجاد مزاحمت می¬کند و از نصیحت دیگران نیز پند نمی¬گیرد شوند، آیا ضمان بهای کبوترهای او خواهد بود؟
 جواب: در صورتی که در خارج ملک خود گندم مسموم پاشیده باشد ضامن قیمت کبوترهاست. در غیر این صورت ضمان محل اشکال است.
 سوال: [1019]  در میدانی که دو خروس را به جنگ هم انداخته¬اند فردی از باب دلسوزی خروسی را که در معرض هلاک بوده، گرفته و فراری داده، آیا ضمانی از این بابت متوجه او است؟
 جواب: بله ضامن قیمت خروس است.
 سوال: [1020]  اگر کسی چند قطعه اسکناس را به نحوی ناقص کند که از استفاده و اعتبار ساقط شود و در عین حال آن را در دسته¬های بزرگ اسکناس قرار دهد و خرج کند و این کار مستلزم ایراد خسارت به دیگران شود، آیا ضمان آن به عهده او است؟
 جواب: ضمان به عهده کسانی است که اسکناسهای ناقص را در بین پولهای رایج قرار میدهند.
 سوال: [1021]  کسی که به هر دلیل اقدام به آدم ربایی نموده و کار او باعث شود پدر، مادر، زن یا یکی از فرزندان او به بیماری جسمی یا روحی که موجب دیه یا ارش است دچار شود، آیا رباینده ضامن دیه¬ی خسارتی است که پیش آمده؟
 جواب: اگر شرعاً اثبات شود که تنها آدم ربایی موجب خسارت جسمی و روحی شده بعید نیست رباینده ضامن خسارت وارده باشد.
 سوال: [1022]  اگر کسی با هر قصد و انگیزه¬ای دیگری را با تهدید یا حیله برباید و هیچ خسارت جانی به وی نرساند مگر این که در مدت اسارت، او را از درآمدهای روزانه و کسب حلال جلوگیری کند، آیا ضامن درآمدهای روزانه او است؟
 جواب: ضامن درآمد روزانه او نیست.
 سوال: [1023]  چون ممکن است وجود یک کبوتر در محدوده فرودگاه فاجعه جبران ناپذیری به بار آورد، از این رو قانوناً کبوتر پرانی در شعاع چهل کیلومتری فرودگاه ممنوع اعلام شده، حال اگر یکی از مأمورین حفاظت فرودگاه با دیدن کبوتری اقدام به نابودی آن کند، آیا نسبت به قیمت آن ضامن خواهد بود؟
 جواب: در فرض سوال ضامن قیمت کبوتر نمی¬باشد.
 

مسائل سیاسی و اجتماعی

مسائل سیاسی و اجتماعی

 سوال: [1024]  بنده درمحل کارم با افراد همکارم که آنها شیعه اسماعیلیه¬اند توجه کردم که اجرای واجبات شرعی¬شان درهم و برهم است حتی نماز خواندنشان اصلا به نماز خواندن ما و اهل تسنّن شباهت ندارد، نشست و برخاست، غذا خوردن با آن¬ها چه حکمی دارد؟
 جواب: اشکال ندارد، آنها هم در ظاهر محکوم به مسلمان بودن است.
 سوال: [1025]  آیا در افغانستان اطاعت از دستورات دولت واجب است؟ یا خیر.
 جواب: اگر اطاعت نکردن موجب اختلال نظم عمومی شود باید دستورات و مقررات دولت رعایت شود.
 
 سوال: [1026]  آیا برای افراد مسلمانی که در کشورهای غیر اسلامی زندگی می¬کنند، رعایت کردن قوانین و مقررات کشورهای غیر اسلامی واجب است؟ اگر رعایت این مقررات موجب تقویت نظام کفر شود چه طور؟
 جواب: رعایت قوانین و مقررات آن کشورها در حد که موجب بهم خوردن نظام اجتماعی نشود لازم است (موجب هرج و مرج نشود)و اگر رعایت مقررات موجب تقویت نظام کفر شود جواز ندارد.
 سوال: [1027]  آقای الله یاری کیست؟ می¬خواستم بدانم شنیدن حرف¬های ایشان جایز است یا نه چون ایشان خیلی خیلی جدی و بی حوصله صحبت می¬کند و خیلی¬ها را ضد همدیگر قرارداده و هر چی از دهن¬شان بیاید می¬گوید؟
 جواب: گوش دادن به حرف¬های ایشان فی نفسه اشکال ندارد، ولی حمایت و کمک مالی به چنین شبکه¬هایی که آتش فتنه را دامن می¬زنند جایز نیست.
اختیارات حاکم اسلامی
 سوال: [1028]  آیا فقیه اختیار و حق تشکیل حکومت در زمان غیبت معصوم(ع) را دارد؟ یا خیر؛ در صورت مثبت بودن پاسخ آیا این کار بر وی واجب است؟
 جواب: فقیه جامع الشرایط و مبسوط الید حق تشکیل حکومت اسلامی را دارد، در فرض مذکور اقدام به این امر واجب بوده و بر مردم اطاعت و همکاری لازم است.
 سوال: [1029]  اگر فردی از پرندگان حلال گوشت وحشی که صید آن¬ها خلاف مقررات بین المللی است صید کند، ضمان آور است؟
 جواب: ضمان در اینجا صحیح نیست. دولت اسلامی طبق مقررات با خاطی برخورد می¬کند.
 سوال: [1030]  اگر دولت اسلامی استفاده و شکار حیوانات و پرندگان وحشی از قبیل آهو، بز کوهی، کبک و غیره را پس از دریافت و پروانه شکار در فصول مخصوصی از سال مجاز کرده باشد، افرادی بدون توجه به ضوابط با پروانه یا بدون پروانه اقدام به شکار کنند، ضامن بهای چیزی که شکار کرده¬اند در حق بیت المال هستند یا نه؟
 جواب: بر طبق مقررات دولت اسلامی رفتار میشود.
 سوال: [1031]  در موارد قتل که نوبت به ولایت حاکم می‌رسد، آیا ولی امر همانند اولیای دم علاوه بر درخواست قصاص یا اخذ دیه، حق عفو نیز دارد؟
 جواب: ولی امر حق عفو ندارد.
 
 سوال: [1032]  آیا دولت اسلامی می¬تواند به علت مصالحی مهم، صحّت بعض عقود یا ایقاعات (مثل ازدواج یا طلاق) را منوط به ثبت در دفتر رسمی کشور و یا به گذراندن مراحلی خاص کند؟
 جواب: صحّت عقود و ایقاعات را نمی¬تواند منوط به ثبت در دفتر کند، ولی زمان وقوع عقود و ایقاعات را در شرایط خاص حاکم شرع می¬تواند به تأخیر اندازد و برای متخلف مجازاتی تعیین کند.
انتخابات و مسائل پیرامون آن
 سوال: [1033]  عده¬ای از کاندیدا در قبال دریافت رأی ویزای بعضی کشورها از جمله ایران را وعده می¬دهند، رأی دادن به اینها چگونه است واگر صلاحیت نداشته باشند زیارت رفتن با آن ویزا چه حکمی دارد؟
 جواب:اگر آن افراد صلاحیت کاندید شدن را نداشته باشند، رای دادن به آن افراد جواز ندارد، چه در قبال رای دادن چیزی را وعده شود یا نه.
 سوال: [1034]  کسی که خود را لایق وکالت مجلس نمی¬داند ولی به دلیل عنوان و حقوق آن اقدام می¬کند، اگر به مجلس راه یابد آیا ضامن حقوقی است که می¬گیرد یا کار او ضمان آور نیست؟
 جواب: اگر خود را لایق وکالت نداند و در مجلس هم کاری برای ملت انجام ندهد مستحق حقوق نمی¬باشد.
 سوال: [1035]  کسانی که پوسترهای تبلیغاتی انتخاباتی را به هر دلیل پاره می¬کنند، خواه قصد اهانت داشته باشند یا نه، آیا ضامنند؟ یا خیر.
 جواب: بله ضامن هستند.
 سوال: [1036]  افرادی که به عنوان ستاد تبلیغاتی کاندیدای معینی فعالیت می¬کنند، اگر روی پوستر دیگر کاندیدها، پوستر کاندیدای مورد نظر خود را بچسبانند، ضامن هستند یا گناهکار؟
 جواب: اگر موجب از بین رفتن پوسترها شوند هم ضامن مالی است و هم گناهکارند.
 سوال: [1037]  افراد باسوادی که هنگام اخذ آراء برای اشخاص بی سواد رأی می¬نویسند، اگر از بی سوادی افراد سوء استفاده کنند و برخلاف میل قلبی رأی دهنده، ورقه را به نام کاندیدای مورد علاقه خود پر کنند، عملشان ضمان آور است یا صرفاً گناهکارند؟
 جواب: گناهکارند و اگر خسارتی بر فعل او مترتب شود ضامن است.
 سوال: [1038]  اگر نماینده¬ای پس از انتخاب و راه یافتن به مجلس، بدون دلیل شرعی مبادرت به استعفا کند و از این طریق موجب خسارات مالی زیادی برای دولت و ملت شود، آیا ضمان آن به عهده او است؟
 جواب: اگر استعفا او موجب ضرر مالی شده باشد ضمان آن به عهده نماینده است.
 سوال: [1039]  آیا رأی دادن به زنان زیر شصت سال که نامزد نمایندگی از مردم¬اند چه حکمی دارد؟
 جواب: اشکال ندارد؛ ولی بر آن خانم حفظ حجاب و شئونات اسلامی واجب است.
 سوال: [1040]  تعداد زیادی از مردم کارت رأی دهی ندارند، از نظر مذهبی اخذ کارت رأی دهی چه حکمی دارد؟ و تغافل و بی مبالاتی در این باره چه حکمی دارد؟
 جواب: در فرض سؤال، بی تفاوتی مردم در رابطه به رأی دادن به افراد لایق و متدین و وظیفه شناس جائز نیست، باید مردم شرکت کنند و به کاندیدای صالح رأی بدهند و با انتخاب افراد شایسته از حضور افراد نالایق و فرصت طلب جلوگیری نمایند.
 سوال: [1041]  چنان که حضرت عالی مستحضرید، مردم مسلمان و متدین افغانستان در 27 سنبله سال جاری پای صندوق‌های رأی می¬روند، با توجه به اهمیت و جایگاه مجلس قانون گذاری، روشن است که مشارکت مردم در انتخابات از اهمیت بالایی برخوردار است، اما با وجود این، تعدادی از کاندیدای محترم در مناطق مختلف (به طوری که احتمال شکست همه وجود دارد) نگرانی شدیدی را به وجود آورده است. که برخی از کاندیدا به مسائل حزبی و طایفه¬ای دامن زده و تعهداتی را در این راستا از مردم گرفته¬اند. اکنون این دو پرسش مطرح است:
1 ـ آیا چنین تعهداتی مشروعیت داشته و عمل به آن‌ها لازم است؟
2 ـ تکلیف شرعی مردم نسبت به حضورشان در پای صندوق‌های رأی چیست؟
 جواب: ج1) کسانی که صلاحیت نمایندگی و فعالیت اجتماعی را در مجلس قانون گذاری ندارند نباید کاندید شوند و تعهدات شان اعتبار شرعی ندارد.
ج2) حضور مردم برای تعیین سرنوشت شان لازم و ضروری است و باید افراد مؤمن و متعهد و ورزیده و شجاع را انتخاب کنند، که از حقوق ملت دفاع کنند و برای ترقی کشور و ملت تلاش نمایند.
 
 سوال: [1042]  کسی که کاندید در شورای ملی است برای مردم و علمای منطقه خودش مقداری زمین را می¬دهد تا یک باب مدرسه اعمار نمایند و زمین وقف می¬شود این مورد شرعاً چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر وقف نموده است، اشکال ندارد؛ ولی رأی دادن مشروط به چنین اعمالی نباید باشد باید براساس ملاک‌های شرعی و عرفی به کاندیدای اصلح رأی داده شود.
احکام کفار و اهل کتاب
 سوال: [1043] 
1ـ چرا از مشرکان جزیه گرفته نمی¬شود در حالیکه از اهل کتاب جزیه گرفته می¬شود؟
2ـ دیگر اینکه هر کسی که به کشور مسلمان، به فرد مسلمان یا قبیله مسلمان تجاوز کند، اگر متجاوز مسلمان هم باشد حکم جهاد بر علیه او صادر می¬شود؟
 جواب:
ج1) کفار کتابی که در ذمّه اسلام زندگی می¬کنند از آنها جزیه گرفته می¬شود ولی مشرکین حکم کفار ذمی را ندارد، که مال و جان شان محترم باشد. جزیه که از کفار کتابی گرفته می‌شود، در بدل اعطای احترام به جان و مال آنها است؛ در حالیکه مشرکین چنین احترامی ندارند.
ج2) چون دفاع از جان ومال وناموس واجب است فرق نمی¬کند متجاوز چه کسی باشد، اما توجه داشته باشید که در فرض سوال دفاع است نه جهاد چون جهاد غیر از دفاع است و حق صدور حکم جهاد ابتدایی با کفار را فقط امام معصوم(ع) دارد.
معاشرت با اهل ضلالت
سوال: [1044]
1ـ اطفال مسلمان که در مراکز علمی ـ آموزشی ـ تفریحی ـ هنری با اطفال بالغ ـ نابالغ بهائی در ارتباط¬اند و لاجرم با آن¬ها در فعالیت¬های علمی ـ آموزشی ـ تفریحی ـ هنری مشارکت می‌نمایند چه حکمی دارد؟
 
آیا در ارتباط اطفال مسلمان با اطفال بهائی رعایت احکام اسلامی از قبیل طهارت و نجاست الزامی است؟
2ـ آیا مراودات تجاری و یا معاشرت اجتماعی (مانند مراجعه به طبیب و یا وکیل دادگستری) با آنان جایز است؟ یا خیر.
3ـ در صورتی که فرد بهائی به بیان اعتقادات خود در مواجهه با شخص مسلمان بپردازد، آیا اقدام آنها حرکت علیه نظام اسلامی و یا تبلیغ علیه اسلام محسوب می¬گردد؟
4ـ در دین اسلام احترام به سادات سفارش شده است، آیا احترام به مسلمانِ سیّد یا بهائی که می¬گوید سیّد است یکسان است؟
5ـ افرادی از بین بهائیان هستند که به رتق و فتق امور و احوال شخصیه بهائیان می¬پردازند و تقویت آنان را بر عهده دارند، بر اساس گفته¬های برخی مراکز جامعه شناختی این گروه در سر زمین¬های فلسطین قرار دارد و بهائیان با آنها در ارتباط هستند، آیا این افراد از دیدگاه اسلامی جاسوس و یا محارب تلقی می‌گردند؟ یا خیر.
6ـ آیا در خصوص افراد فوق الذکر (مسئولین جامعه بهائی) اجرای حکم حد محاربه و یا افساد فی الارض را جایز می¬دانید؟ یا خیر.
 جواب:
1ـ ارتباط بچه‌های مسلمان با بچه¬های بهائی، اگر روی اعتقادات بچه¬های مسلمان اثرمنفی نگذارد اشکالی ندارد؛ ولی در صورت امکان نباید ارتباط پیدا کنند.
 2ـ اطفال بهاییان محکوم به نجاست هستند، اگر با رطوبت مسریه بدن و لباس بچه¬های مسلمان با آنها ملاقات کند، باعث نجاست لباس و بدن بچه¬های مسلمان می¬شوند.
3ـ مراودات تجاری و غیره اگر موجب تقویت و حمایت از آنها نباشد، اشکال ندارد.
4ـ مجرد بیان اعتقادات از طرف آنها اقدام علیه نظام اسلامی تلقی نمی¬گردد.
5ـ احترام سادات مثل احترام سائرمسلمین درصورت تدیّن آنها لازم است، چنانچه شخص بهایی بگوید سید هستم، چون مسلمان نیست اصلا احترامی ندارد.
6ـ جاسوس بودن یا نبودن آنها و همچنین محارب یا غیر محارب بودن آنها را باید قوای امنیتی و اطلاعاتی مسلمانان بررسی و تحقیق نمایند؛ مقصود از محارب بودن تنها جنگ مسلحانه علیه اسلام نمی¬باشد بلکه توطئه و افساد و تبلیغ علیه اسلام نیز حکم محارب را دارد؛ ولی تحقیق و بررسی موضوع بر عهده مقامات استخباراتی و قضایی است.
 سوال: [1045]  آیا فرقه نا اهل بهاییت نجس هستند؟ یاخیر. اگر پیش یک بهایی کارگر باشیم غذایی که می¬دهد نجس است؟ یا خیر.
 جواب: بلی نجس هستند و اگر غذا با رطوبت بدن بهائی ملاقات کند نجس می¬شود و خوردن آن جایز نیست، چنانچه دست بهایی با رطوبت به ظرف ملاقات کند آن ظرف نجس می¬شود و غذا خوردن در آنها جایز نیست.
 سوال: [1046]  نظر جناب عالی در مورد اسماعیلیان افغانستان چیست؟ آیا این¬ها غالی هستند یا معتقد به اصول دین، آیا مراوده با آنها جایز است؟
 جواب: باید موردی تحقیق شود؛ اگر آنها معتقد به الوهیت حضرت علی(ع) باشند ویا یکی از ضروریات دین را انکار کنند، محکوم به نجاست هستند و الاّ پاک می¬باشند.
 سوال: [1047]  اسماعیلیان آغاخانی نماز نمی¬خوانند و بجای آن مراسم خاص در محلی به نام جماعت خانه بجای می¬آورند که یکی از جملات آن سجدت لک یا شاه کریم الحسینی می¬باشد. روزه نمی¬گیرند و حج بجای نمی¬آورند. با این وصف حکم آنان از نظر طهارت و نجاست چیست؟
 جواب: در فرض سوال که سجده برای غیر خدا انجام می¬دهند محکوم به کفر و نجاست هستند.
 سوال: [1048]  مراوده و رفتن به مجالس درویشی، که در آن نماز می¬خوانند و ضروریات دین را قبول دارند علی(ع) را خدا نمی-دانند و کارهایی مثل آتش خوردن و سیخ زدن ندارند و حتی بعضی¬ها به مستحبات هم عمل می¬نمایند چیست؟ من مدتی است با یکی از اینها آشنا شده و ارتباط نزدیک دارم.
اینها نماز می¬خوانند، روزه مستحبی می¬گیرند، به کربلا و مکه مشرف می¬شوند و... آیا می¬شود در فروع دین و احکام از یکی از آقایان مراجع تقلید، پیروی کنم و در مسائل باطنی و تهذیب نفس از بزرگ آنان تأسی بجویم؟
 جواب: در فرض سؤال، شما در تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله ازمکتب اهلبیت(علیهم السلام) متابعت نمایید، چون مدّعیان دروغین عرفان هم زیاد هستند. پیروی از بزرگ آنان در آینده معلوم نیست چه سرنوشتی را برای شما رقم خواهد زد، سزاوار است از این کار پرهیز شود.
 سوال: [1049]  من با پسری به مدت سه سال است که دوست می¬باشم و دین او علی الهی می¬باشد و حضرت علی(ع) را خدا می‌داند و به بقیه چیزها مانند نماز و روزه نیز پایبند است، ما علاقه بسیاری بهم داریم، آیا ازدواج ما صحیح است؟
 
 جواب: اگر حضرت علی(ع) را خدا بداند آن شخص مشرک است و ازدواج مسلمان با کافر جایز نیست.
حریم و محیط پیرامون آن
 سوال: [1050]  بعضی اشخاص، از مردم پول می¬گیرند و از حدود که متعلق خودش می¬باشد برای صاحب پول واگذار می‌کند، از علف و چرائی آن که برای مواشی خود استفاده کند، آیا شرعاً پول گرفتن آن فرد جایز است؟ یا خیر.
 جواب: پول گرفتن در مقابل حریم قریه جواز ندارد، مگر این که اول علف‌ها را درو و جمع آوری کند بعد از آن می¬تواند بفروشد، قبل از آن فروش و معامله روی آن جواز ندارد.
 سوال: [1051]  در منطقه¬ای نزدیک به دو صد سال می¬شود قبرستانی است و اهل قریه مرده¬هایشان را در آنجا دفن می¬نمایند، حالا دو طرف قبرستانی زمین کشاورزی درست شده است و صاحب زمین¬های کشاوری دیگر به ادامه زمین قبرستانی نمی‌گذارد که اهل قریه مرده¬های خود را دفن نمایند چونکه صاحب زمین کشاورزی ادعا دارد که این قبرستانی تعلق به پشته و آبریزه زمین کشاورزی ایشان است، آیا صاحب زمین کشاورزی حق ممانعت را دارد؟ یا خیر؛  آیا برای اهل قبور دیگر جایز است که در این قبرستانی از این پس امواتشان را دفن نماید؟ یا خیر.
 جواب: اگر زمین موات است به اندازه حریم قبرستان کسی حق تصرف ندارد؛ اما بیشتر از حریم را هر کس احیاء کند مال احیاء کننده است و با پشته بودن و آبریزه کسی نمی‌تواند مالک شود.
 سوال: [1052]  آیا جوی عام و راه عام قطع کننده حریم است؟ یا خیر.
 جواب: جوی عام و راه عام ضرری به حریم بودن نمی¬زنند و قاطع حریم نمی¬باشند.
 سوال: [1053]  دو نفر زمین زراعتی دارند، که زمین¬های زراعتی شان در کنار هم قرار گرفته¬اند. یکی از این دو نفر در زمین خود درخت غرس کرده است، ریشه‌های درختان صاحب زمین به زمین همسایه رسیده و نهال¬هایی از آن¬ها برخاسته¬اند. حال سؤال این است که این نهال‌ها متعلق به صاحب درخت است یا متعلق به صاحب زمینی که این نهال‌ها در آن قرار دارند؟
 جواب: در فرض سؤال، نهال¬ها متعلق به صاحب درخت است، ولی صاحب زمین حق گرفتن اجرت المثل را دارد، در آینده نیز اگر صاحب درخت بخواهد درختانش در زمین همسایه باقی بماند، باید اجرت المثل زمین همسایه را بدهد.
 سوال: [1054]  دو نفر در همسایگی هم زمین زراعتی دارند، از وسط این زمین¬ها جوی آبی به طرف زمین¬های کشاورزی دیگران جاری است، یکی از این دو کشاورز در زمین خود، در کنار جوی آب درختکاری نموده است که سایه¬ی آن¬ها در فصل بهار روی زمین زراعتی طرف مقابل را می¬پوشاند، چون کشت این کشاورز جو و گندم است این سایه به محصولاتش ضرر می¬رساند و نمی¬گذارد که آفتاب کافی به محصولات برسند تا رشد کنند، آیا صاحب این زمین می¬تواند خسارت و ضرری که به محصولاتش رسیده (از ناحیه¬ی سایه¬ی درختان زمین زراعتی همجوار) از صاحب درختان بگیرد و یا از او بخواهد که درختانش را قطع کند؟
 جواب: در فرض سؤال، اگر شاخه¬های درخت در فضای زمین همسایه تعدی کرده باشد، همسایه حق منع دارد، اگر طرف شاخه‌ها را قطع نکرد، شما حق قطع شاخه‌های درخت را دارید و اگر شاخه‌ها در فضای همسایه تعدی نکرده باشد حق منع ندارد، اگرچه سایه¬ی درخت¬ها روی زمین همسایه قرار بگیرد.
 سوال: [1055]  زمینی است که قبلاً حریم روستا بوده و چراگاه حیوانات، مالک حقیقی هم نداشته تا آن را به روال شرعی وقف کرده باشد؛ با این وضع عده¬ای از مردم در این زمین اقدام به دفن اموات کرده¬اند. حال اهالی قریه به دلیل دفن اموات، این زمین را متعلق به خودشان می¬دانند؛ حال آیا این زمین با وصف مذکور، موقوفه است یا برای عموم مردم؟
 جواب: حریم قریه، ملک اهالی قریه نیست تا وقف کنند، اگر تمام اهالی قریه راضی شوند به دفن اموات، در این صورت دفن اموات اشکالی ندارد.
 

مسائل پزشکی

مسائل پزشکی

 سوال: [1056]  آیا مقررات نظام پزشکی با توجه به ضررها و ضعف هایی که عملاً دارا هستند، در عقلایی بودن و عرفیت معالجه کافی است؟
 جواب: در صورتی که مقررات نظام پزشکی، ضعف و قصور داشته باشد، در عقلایی بودن و عرفیت کفایت نمی‌کند.
 سوال: [1057]  تشخیص ضرر اهمّ در امور پزشکی چیست و بر عهده چه کسی است؟
 جواب: پزشکان متخصص و مورد اعتماد.
 سوال: [1058]  آیا تجویز داروی اعتیاد آور خوراکی به جای داروی غیر اعتیاد آور برای پیشگیری از بروز بیماری‌های واگیردار جایز است؟ آیا توزیع سرنگ بین معتادان برای پیشگیری از بروز بیماری‌های واگیردار جایز است؟
 جواب: اگر پزشکان متخصص مورد اعتماد تجویز کند، اشکال ندارد.
 سوال: [1059]  آیا پزشک می‌تواند به اصرار بیمار، اقدام به تجویز داروی خاص که بر خلاف نظام پزشکی است، بنماید؟
 جواب: اگر نظام پزشکی بر اساس مصالح تدوین شده باشد، پزشک نمی‌تواند برخلاف مقررات تجویز کند.
 سوال: [1060]  شخصی بیماری روانی دارد و احتمال دارد دست به آدم کشی بزند، در صورتی که بیماری دیگری هم پیدا کند، معالجه کدام بیماری او اولویت دارد؟
 جواب: هر کدام اهمیت و اولویت دارد، اول معالجه شود.
 سوال: [1061]  شیمی درمانی بر روی بیماران مرد، موجب عقیمی دائمی می‌شود، آیا این کار جایز است؟
 جواب: در چنین مورد اولویتها لحاظ شود، هر کدام مهم است، در معالجه تقدم دارد.
 سوال: [1062]  در فرمول بعضی از شربت‌های تقویتی و شربت‌های سینه¬ی بزرگسالان و حتی کودکان، الکل طبی (مست کننده) بکار رفته است، تجویز آنها به وسیله پزشک و فروش آن¬ها در داروخانه‌ها چه حکمی دارد؟
 جواب: این دارو نجس است زیرا الکل مست کننده با آن مخلوط شده است.
 سوال: [1063]  آیا برای افزایش طول عمر بیماری که بزودی می‌میرد، استفاده از شیوه‌های پرخطری مانند شیمی درمانی که عوارض آن بیشتر از بیماری اولیه است، جایز است؟
 جواب: در فرض سوال استفاده از شیمی درمانی برای افزایش طول عمر اشکال ندارد مگر اینکه توان معالجه را نداشته باشد یا قابل تحمل نباشد.
 سوال: [1064]  زنهایی که بیماری پارگی شکم یا بیماری قلب و کلیه مبتلا هستند، بارداری آنها باعث تشدید بیماری یاد شده می‌گردد، آیا می‌توان با بستن لوله‌های رحم از بارداری جلوگیری کرد؟
 جواب: اگر از راه دیگر امکان جلوگیری از بارداری نباشد، بستن لوله‌های رحم اشکال ندارد.
 سوال: [1065]  اگر دو مصدوم را برای معالجه به نزد پزشکی بیاورند که هر دوی آنها در خطر مرگ قرار داردند، در صورتی که یکی از آن دو مصدوم عضو خانواده‌ای باشدکه پزشک، طبیب خانوادگی آنان است، وظیفه پزشک چیست؟
 جواب: در فرض سوال هر کدام اولویت دارند از نظر فضل و کمال آن تقدم دارد، مثلاً یکی عالم است و یکی غیر عالم، یکی متقی است و دیگری غیر متّقی و... عالم و متقی تقدم دارد و اگر هر دو یکسان باشد دکتر مخیر است در معالجه.
 سوال: [1066]  آیا پرونده‌ای که اسرار بیمار در آن بایگانی می‌شود، می‌توان در اختیار پزشکان دیگر غیر از پزشک معالج یا بستگان بیمار قرار داد؟
 جواب: اگر حفظ آن اسرار لازم باشد، در غیر ضرورت جواز ندارد در اختیار دیگران قرار گیرد.
 سوال: [1067]  با توجه به مشکلات فردی و اجتماعی بیماری ایدز، آیا آموزش پیشگیری از بیماری ایدز به همه گروههای سنّی را جایز می‌دانید؟
 جواب: بله جایز است، بلکه در بعض موارد واجب است که به مردم آگاهی دهند که از این مرض در امان بمانند.
 سوال: [1068]  آیا استفاده از دفترچه بیمه دیگران جایز است؟
 جواب: اگر بر خلاف مقررات باشد جایز نیست.
 سوال: [1069]  کسی که زمینه فراگیری علوم دینی و علوم پزشکی برای او فراهم است، چه وظیفه‌ای دارد؟
 جواب: خوب است آن علوم را فرا گیرند و در صورت نبود افراد در آن زمینه فراگیری آن علوم واجب است.
 سوال: [1070]  آیا مصرف غذایی که در بیمارستان برای بیماران تهیه می‌شود، برای پرسنل یا همراه بیمار جایز است؟
 جواب: تابع مقررات بیمارستان است.
 سوال: [1071]  بیمارستان‌ها و دیگر مراکز درمانی، هزینه¬ای را به عنوان دستمزد برای پزشکان جرّاح پرداخت می‌کند، آیا پزشکان جرّاح یا دیگر پرسنل می‌توانند پولی از بیمار یا بستگان او بگیرند؟
 جواب: بدون رضایت بیماران حق گرفتن چنین پولی را ندارند.
 سوال: [1072]  مصرف دار وهایی که از کشورهای غیر مسلمان وارد می‌شود، چه حکمی دارد؟
 جواب: مصرف داروهای خارجی اشکال ندارد مگر در صورتی که بداند نجس است.
 سوال: [1073]  از چه آمپول هایی می‌توان در ماه رمضان استفاده کرد تا روزه باطل نشود؟
 جواب: مطلق آمپول روزه را باطل نمی‌کند، ولی بهتر است آمپولهای تقویتی در شب تزریق شود.
 
 سوال: [1074]  نظر حضرت عالی در خصوص مصرف خودسرانه دارو بدون نظر پزشک چیست؟
 جواب: اگر احتمال عقلایی ضرر بدهد مصرف داروی خودسرانه جواز ندارد و اگر مطمئن باشد که ضرر ندارد، مصرف دارو اشکال ندارد.
 سوال: [1075]  آزمایش هایی که برای پیشرفت علم پزشکی بر روی حیوانات انجام می‌شود و باعث مرگ آنها می‌شود، صرف نظر از ضمان، آیا چنین کاری برای پیشرفت علم پزشکی جایز است؟
 جواب: بله جایز است (در فرض سوال)، سعی شود که رضایت صاحب حیوان را جلب کند.
 
احکام تشریح
 سوال: [1076]  اگر در بدن میت شئ گرانبهایی باشد، آیا از نظر فقهی جایز است که بدن را شکافته و آن شئ را بیرون بیاوریم؟ آیا این کار هتک حرمت بدن مسلمان نخواهد شد؟
 جواب: تشریح بدن میت مسلمان حرام است، مگر برای کشف جرم که در جای خودش بیان شده است.
بلی اگر آن شئ غصبی باشد و صاحب آن مال به هیچ وجه راضی نباشد که آن مال در بدن میت بماند، دراین صورت می-توانند بدن را بشکافند، ولی باید دیه قطع بدن میت را برای خود میت مصرف کنند، ورثه حق ندارند دیه را بگیرند و اگر خود میت مال را غصب کرده باشد دیه ندارد.
احکام تلقیح
 سوال: [1077]  روش اهدا جنین که جنینی را در رحم زنی که شوهرش مشکل دارد، گذاشته می¬شود چه حکمی دارد، آیا جایز است و محرمیت فرزند چگونه می¬شود؟ همچنین اگر تخمک همسر (مردی که نطفه¬اش مشکل دارد) با نطفه¬ای که در بانک ویژه نگهداری می¬شود [صاحب نطفه جهت این کار رضایت دارد]، اگر لقاح داده شود جایز است و محرمیت فرزند به مادر و همسر وی چگونه می¬شود؟
 جواب: در فرض سوال صاحب جنین اگر معلوم باشد، یعنی از شوهر باشد، گذاشتن آن در رحم زن بدون پیش آمد مقدمات حرام مثل این که توسط شوهر آن زن باشد، اشکال ندارد؛ اما اگر توسط زن و مرد اجنبی باشد چون مستلزم لمس و نگاه حرام به آلت تناسلی زن است جایز نیست.
اما تخمک اگر به صورت نطفه باشد، گذاشتن آن در رحم زن اجنبیه جایز نیست، اگر چنین کاری کردند در هر دو فرض فرزند مال صاحب جنین و صاحب تخمک است و آن زن (صاحب رحم) هم مادر است، ولی از همدیگر ارث نمی‌برند.
 سوال: [1078]
1. حکم تلقیح نطفه بیگانه چیست و فرزند حاصل از این عمل چه حکمی دارد؟
2. اگر نطفه زن و شوهری را گرفته و در خارج رحم ترکیب، سپس به رحم زنی دیگر (مادر جانشین) تلقیح گردد و طفل متولد شود، فرزند متعلق به کیست (صاحبان نطفه یا مادر جانشین) و با مادر جانشین و شوهر و محارم او محرم می¬شود؟ یا خیر.
 جواب:
ج1. جواز ندارد و بچه هم مال صاحب نطفه است.
ج2. این عمل شرعا جواز ندارد؛ اگر این کار را کرد بچه مال صاحبان نطفه هست و راجع به مادر جانشین هم احتیاط شود.
 سوال: [1079]  وارد کردن اسپرم مرد اجنبی در رحم زن، در صورتی که شوهر عقیم باشد، چگونه است؟
 جواب: جواز ندارد.
 سوال: [1080]  وارد نمودن نطفه لقاح یافته پدر و مادر مجهول الهویه، در رحم زن مسلمان با رضایت شوهر، چه حکمی دارد؟
 جواب: جواز ندارد.
 سوال: [1081]  در صورتی که نازایی زن به جهت رحم او باشد و پزشکان تصمیم به برداشتن رحم او بگیرند و رحم او را تعویض کنند، چنانچه زن باردار و بچه دار شوند، حکم فرزند او چیست؟
 جواب: در صورت ضرورت اگر از راه حلال رحم تبدیل شود، بچه¬ی آن زن و شوهر حلال محسوب می‌شود و اشکال شرعی ندارد.
 سوال: [1082]  بارور کردن زن با اسپرم منجمد شده شوهرش که فوت کرده است، چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر مستلزم مقدمات حرام نباشد و عدّه¬ی وفات شوهرش تمام نشده باشد، اشکال ندارد.
 سوال: [1083]  اسپرم زوج با رضایت او به طریق اصول پزشکى گرفته شده تا به زوجه او تلقیح شود، امّا قبل از این کار از دنیا رفته است، پس از فوت شوهر تلقیح صورت گرفته و فرزند به دنیا آمده است، آیا این عمل جایز است؟ آیا حکم مساله در صور زیر تفاوت می¬کند؟
1.بعد از وفات شوهر وقبل از انقضاى عده باشد؟
2.بعداز وفات شوهر وبعد از انقضاى عده.
3.بعداز وفات شوهر وبعد از ازدواج صاحب تخمک با مرد دیگرى واستفاده از اسپرم شوهر متوفاى خود.
 جواب:
ج1) اگر مقدماتش حرام نباشد اشکال ندارد، یعنی توسط خود خانم تلقیح صورت گیرد؛ ج2) علی الاحوط جواز ندارد؛ ج3) جواز ندارد.
 سوال: [1084]  در موارد ضرورت اگر نطفه زن و شوهری را در خارج از رحم با هم ترکیب کنند، که در رحم شخص ثالث (مادر جانشین) قرار دهند، چه حکمی دارد؟
 جواب: این کار شرعا جواز ندارد.
 سوال: [1085]  استفاده از بانک اسپرم که قطعا با استمناء، منی تهیه می¬شود و اجنبی غیر مسلمان هم هستند در باردار کردن زن شیعه که شوهرش اسپرم اصلا ندارد و بقای زندگیشان منوط به بچه دار شدن است چه صورت دارد؟
 جواب: بچه دار کردن زن از چنین راهی قطعاً نامشروع است و جایز نیست؛ اگر چنین فرزندی به دنیا بیاید غیر مشروع و حرام زاده است.
 سوال: [1086]  با توجه به این که از نظر علمی هرگاه مردی فوت نماید، تا مدت محدودی می¬توان نطفه او را به رحم زن منتقل کرد و همسر وی را باردار نمود؛ لطفاً بفرمائید:
الف) انتقال نطفه زوج پس از مرگ مرد به رحم زوجه¬اش چه حکمی دارد؟
ب) احکام مربوط به ولد از نظر طهارت، ارث و... در فرزند چگونه است؟
ج) انتقال این نطفه به رحم اجنبیه چه حکمی دارد؟
 جواب:
الف) اگر قبل از انقضای عدّه وفات و توسط خود زن نطفه شوهر فوت شده در رحمش منتقل شود و مستلزم مقدمات حرام نباشد اشکال ندارد، ولی برای کسی دیگر جایز نیست چون این کار مستلزم لمس و نظر حرام است.
ب) بچه متعلق به پدر و مادر است، ولی بهتر است در مسئله ارث، با سایر ورثه میت مصالحه شود.
ج) این کار حرام است و شرعاً جواز ندارد .
 
احکام پیوند عضو
 سوال: [1087]  آیا تولید و پیوند اندام و بافت حیوانی به انسان، جایز است؟
 جواب: اشکال ندارد.
 سوال: [1088]  شخصی در زمان حیات خود با پیوند اعضایش مخالف بوده است، آیا پس از مرگ او می¬توان با اجازه¬ی ولی او چنین کاری را انجام دارد؟
 جواب: اگر حفظ جان مسلمان به آن توقف داشته باشد، اشکال ندارد.
 سوال: [1089]  بیشتر موهای جلوی سر فردی سوخته است، برای ترمیم و استفاده از موی مصنوعی به پزشک مراجعه کرده است، با توجه به اینکه موهای مصنوعی از کشورهای غیر اسلامی وارد می‌شود، آیا این موها پاک هستند؟
 جواب: غیر از موی کفار و سگ و خوک محکوم به طهارت است.
 سوال: [1090]  آیا می‌توان عضوی از بدن انسان را به حیوان پیوند زد؟ حکم کلی آن چیست؟
 جواب: اگر برای انسان ضرر نداشته باشد، پیوندعضو انسان به حیوان اشکال ندارد.
 سوال: [1091]  نظر معظم له در مورد اهدای عضو بیمار مرگ مغزی که مرگش قطعی شده چیست؟ آیا این کار جایز است؟
 جواب: قبل از فوت کامل اگر بواسطه بریدن و بر داشتن آن عضو این شخص فوت کند قتل نفس است، که جائز نیست.
امّا بعد از فوت اگر وصیت کرده باشد اشکال ندارد و اگر وصیت نکرده باشد در صورتی که جان مسلمان متوقف بر آن عضو باشد، استفاده از عضومیت مسلمان جایز است؛ ولی دیه آن را باید برای میت مصرف کند.
 سوال: [1092]  تحقیقی پیرامون اهداء عضو و پیوند اعضاءداشتم، خواهشمند است نظرات خویش را مشروحاً مبذول فرمایید.
 جواب: اهداء عضو انسان در صورتیکه ضرر قابل توجه برایش نداشته باشد، جایز است و الا جواز ندارد و اگر عضو میت منظورتان است در صورتیکه حیات مسلمان متوقف به آن عضو باشد و عضو غیر مسلمان امکان نداشته باشد، جایز است ولی دیه دارد و دیه آن عضو برای خود میت در امور خیریه مصرف شود.
 سوال: [1093]  در صورت امکان اگر سر انسانی را انسان دیگر پیوند بزنند، آیا جایز است؟ در صورت جایز بودن، احکام صاحب سر بر او جاری می‌شود یا احکام صاحب بدن یا شخص جدیدی؟
 
 جواب: در صورت امکان حکم صاحب بدن جاری می‌شود، چون جزء بدن او محسوب می‌شود.
 سوال: [1094] 
الف) آیا فروش یا اهدای اعضای بدن برای جراحی و پیوند به دیگران جایز است؟
ب) آیا فروش و اهدای این اعضا به دیگران بعد از مرگ شخص جایز است؟
ج) آیا شخصی که قرار است اعدام شود می¬تواند به نحو الف یا ب اقدام به فروش یا اهدای عضو نماید؟
د) با توجه به این که فروش و پیوند، موجب تأخیر اجرای حکم می‌شود آیا بین حد یا قصاص تفاوتی وجود دارد؟
 جواب:
الف) اگر فروش یا اهدای عضو ضرر کلی به انسان بزند این کار جایز نیست و الا اشکال ندارد.
ب) اگر جان (حیات) مسلمانی به آن بستگی و توقف داشته باشد، اشکال ندارد.
ج ـ د) اهدای عضو اشکال ندارد، مگر این که موجب تأخیر حکم شود، اگر فروش و اهدای عضو موجب تأخیر حکم شود، این کار جایز نیست.
 
شبیه سازی انسان و حیوانات
 سوال: [1095]  آیا شبیه سازی انسان با توجه به آثار منفی اجتماعی و حقوقی که ممکن است داشته باشد از نظر شرع چیست؟
 جواب: اگر آثار منفی داشته باشد خلاف شرع بوده و جائز نیست.
 سوال: [1096]  آیا کلونینگ ( شبیه سازی) حیوانات جایز است؟
 جواب: شبیه سازی حیوانات اشکال ندارد، ولی شبیه سازی انسان جایز نیست.
 سوال: [1097]  در مورد شبیه سازی انسان نظر حضرتعالی چیست؟ آیا در فرض امکان، این کار مجاز است؟ و آیا تحقیقات در این زمینه مجاز است؟ یا خیر.
 جواب: از شبیه سازی به خاطر محذورات ومفاسد که دارد، خود داری شود، همچنین تحقیقات مرتبط با آن.
تغییر جنسیت
 سوال: [1098]  اگر زنی ازدواج کرده، پس از ازدواج تغییر جنسیت دهد و به مرد تبدیل شود، حکم ازدواج و مهریه او چگونه است؟
 
 جواب: تغییر جنسیت در مورد انسان جایز نیست، مگر در مورد خنثی غیر مشکله که علایم مردی و یا زنی در او وجود داشته باشد.
استفاده از خون غیر مسلمان
 سوال: [1099]  آیا یک مسلمان در حالت اضطرار و یا بنابر گفته متخصصان می¬تواند از خون مسیحی، یهودی، نصاری و کافر در بدن خود استفاده کند؟
 جواب: در صورت ضرورت اشکال ندارد.
آزمایش دارو بر روی انسان
 سوال: [1100]  محققان علم پزشکی برای کشف داروها و روش-های جدید درمان و یا کاهش هزینه درمان بیماری¬های مختلف، اقدام به انجام آزمایش¬هایی بر روی بیماران به دو روش می-نمایند:
1) دارو درمانی، 2) روش دارو نما (در این روش مریض تصور می‌کند موارد مصرفی که پزشک به او می¬دهد موجب بهبودی او می¬شود و حال آن که در واقع دارویی در کار نبوده و صرفاً جهت بررسی تأثیر تلقین به کار گرفته می¬شود).
این آزمایش¬ها که بیشتر در مورد بیماری¬های مهلک و صعب العلاج مانند سرطان، ایدز و... انجام می¬شود، در برخی موارد موجب آسیب دیدن یا تأخیر در بهبودی بیماران مورد آزمایش می¬گردد. با عنایت به مطلب مذکور بفرمایید: انجام چنین آزمایش¬هایی که برای پیشرفت علم پزشکی انجام می¬گیرد از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
 جواب: در صورت رضایت مریض، اگر این گونه دارو درمانی و دارو نما در بهبودی یا تسکین بیماری و یا در ادامه حیات او مؤثر باشد، اشکال ندارد؛ اما اگر فریبی در کار باشد و داروها را بخواهند بر روی آن مریض آزمایش کنند جایز نیست، مگر با رضایت خود بیمار.
جبران خطای پزشکی
 سوال: [1101]  پزشکی بر اثر سوابق طولانی که در طب داشته به خود مغرور شده و با یک نگاه سطحی چرک لوزه را به دیفتری اشتباه گرفته که در نتیجه موجب ایجاد روماتیسم قلبی و عمل و خسارات عمده¬ای شده است، آیا ضمان همه آن مخارج به عهده او است؟
 جواب: در صورتی که دکتر کوتاهی کرده و به وظیفه اش درست عمل نکرده باشد ضامن همه خسارتهاست.
 سوال: [1102]  صدور گواهی نادرست از سوی پزشک سهواً یا عمداً چه حکمی دارد؟
 
 جواب: صدور گواهی نادرست عمداً حرام است و در صورت سهو معذور است در صورتی که تسامح و تساهلی در کار نبوده باشد.
 سوال: [1103]  اگر در اثر تزریق آمپول، بیمار فوت کند، آیا پزشک ضامن است یا کسی که آمپول را تزریق کرده است؟
 جواب: هر کدام مقصر است، همان ضامن است، اگر دکتر در تجویز آمپول مقصر است، دیه را باید دکتر بدهد و اگر باعث مرگ آمپول زن شده، دیه بر عهده اوست.
 سوال: [1104]  اگر پزشک جراح پس از عمل جراحی بعضی از لوازم خود را در شکم مریض جا گذاشته و در اثر سهل انگاری ضایعات و خساراتی از قبیل عمل مجدد متوجه بیمار شود، آیا پزشک ضامن آن خواهد بود؟
 جواب: بله پزشک ضامن میباشد.
 
 سوال: [1105]  بیماری که برای معالجه درد شکم یک بار به عنوان «آپاندیس» و بار دیگر به عنوان «اثنا عشر» و بار سوم به عنوان «سرطان روده» تحت عمل قرار گرفته و معلوم شده بیماری وی «سرطان روده» بوده، آیا دو پزشک قبلی که بر اثر اشتباه در تشخیص مخارج مهمی را متوجه بیمار کرده¬اند، ضامن همه مخارج هستند؟
 جواب: اگر در تشخیصشان دچار اشتباه شدند ضامن خسارت وارده نمیباشند و اگر پزشک نبودند و یا در تشخیص کوتاهی کردند ضامن خسارت وارده میباشند.
 سوال: [1106]  اگر مأمورین دامپزشکی حیواناتی را واکسینه کنند و مسائل قابل توجه پس از واکسینه را به صاحبان دام نگویند و بر اثر عدم رعایت آن، همه حیوانات واکسینه شده بمیرند، ضمان آن به عهده کیست؟
 جواب: اگر خسارت وارده عرفاً متوجه مأمورین دامپزشکی باشد آنها ضامنند.
مال مواد مخدر
 سوال: [1107]  نظر مبارک در مورد استعمال مخدرهای مانند نسوار، با توجه به ضررهای مالی و جسمی که دارد و بسیار از کارشناسان طبی و... ضرر آنها را تأیید کرده¬اند، چیست؟
 جواب: اگر کسی علم یا اطمینان به ضرر عقلایی آن می¬دهد استعمال دخانیات و نسوار بر او حرام است؛ اما اگر ضرر جزئی و غیر معتنابه باشد اشکال ندارد.
 سوال: [1108]  آیا کشیدن تریاک اشکال شرعی دارد یعنی حرام است؟ یا خیر.
 جواب: اگر استعمال آن موجب اعتیاد شود حرام است.
 

مسائل متفرقه

مسائل متفرقه

رسانه ها

رسانه ها

 سوال: [1109]  من از دوستان شنیده¬ام که‌ شما گفته¬اید: نگاه کردن به برنامه شبکه الله یاری حرام است، آیا این واقعیت دارد؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سؤال اینجانب نگفته¬ام که نگاه به آن شبکه حرام است؛ بلکه منظورم این است که در اوایل، اجازه¬ی دادن بخشی از سهم مبارک امام(ع) را برای آن شبکه داده بودم، به این شرط که مسائل تفرقه انگیز را نشر نکند؛ چون به نفع ملت ما نیست؛ از آنجایی که کارکنان این شبکه به آن شرط عمل نکردند و به تندروی و تفرقه افکنی پرداختند، لذا طی بیانیه¬ای از تاریخ 22/6/1389 استفاده¬ای این شبکه از سهم مبارک امام(ع) را منع کرده و اجازه مصرف سهم امام(ع) را برای این شبکه نمی¬دهم.
 سوال: [1110]  اگر برخلاف قوانین و مقررات کشوری در روزنامه-ای علیه فرد یا افراد، مقاله توهین آمیز درج کنند و به او اجازه جواب گویی ندهند و از این طریق مردم را به فحاشی و ناسزاگویی علیه وی برانگیزند، ضمانی به عهده آن روزنامه نگار خواهد آمد یا صرفاً گناهکار است؟
 جواب: صرفاً گناهکارند.
 سوال: [1111]  در مواردی که روزنامه نگاران بر اثر درج مقالات توهین آمیز علیه اشخاص موجب تحریک مردم شوند، که از این راه خسارات جانی یا مالی متوجه آن شخص شود، آیا ضمان آن به عهده روزنامه نگاران است؟
 جواب: روزنامه نگاران گناهکارند ولی ضامن خسارات وارد شده توسط خسارت وارد کنندهها نیستند، خسارات زنندها خود ضامن خسارات وارد شده هستند..
 سوال: [1112]  اگر بر اثر جو سازی، فردی را دستگیر و بازداشت کنند و روزنامه نگاران پیش از ثبوت جرم، دست به نشر اتهامات واهی بزنند و از این طریق وی را مفتضح کنند، آیا ضمان خسارات مادی و معنوی به عهده آن¬هاست؟
 جواب: خسارت مالی به عهده مباشرین است و شرعاً هم کار خلاف شرع انجام دادهاند و روزنامه نگاران گناهکارند.
 سوال: [1113]  با توجه به این که غالب برنامه¬های ماهواره فاسد است، که اثرات منفی در پی دارد، به طوری که در هر خانه¬ای وارد شود غالباً از آن سوء استفاده خواهد شد، (هرچند امروزه برنامه‌های مفید و علمی نیز در آن زیاد شده است) نظر شما در مورد استفاده از این وسیله سمعی بصری چیست؟
 جواب: اگر از برنامه‌های مفید و علمی و حلال آن استفاده کنند اشکال ندارد؛ ولی اگر نتوانند جلو فرزندان را از برنامه‌های فاسد آن بگیرند، خریدن و نگهداری آن جواز ندارد.
 سوال: [1114]  با توجّه به اینکه اینترنت قابل استفاده صحیح و ناصحیح است و مطالب خوب و بد دارد، به تعبیری جزء ابزار مشترک هست؛ چنانچه از آن استفاده¬های مشروع کنند، چه حکم دارد و خرید و فروش ابزار آن چه صورت دارد؟
 جواب: در فرض سؤال بیع و شراء آن جایز است و نیز استفاده مشروع از آن بلا اشکال است.
 سوال: [1115]  نگاه به زنان نامحرم در تلویزیون چنانچه موجب فساد و انحراف نشود و نیز نگاه کردن به عکس‌ها برهنه یا نیمه عریان، چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر از روی التذاذ نباشد وموجب فساد نگردد، اشکال ندارد؛ در صورت دوم مقتضای احتیاط اجتناب از نگاه کردن است.
 سوال: [1116]  با توجه به این که مدارهای ماهواره¬ای در سازمانی معین به کشورها اختصاص می¬یابد که بعد از این اختصاص، آن کشور می¬تواند ماهواره¬های خود ـ اعم از خود ساخته، خریده یا استیجاری ـ را در آن مدارهای محلی قرار دهد، لطفاً بفرمایید که آیا حق استفاده یک کشور از این مدارها به نحو مالکیت است یا حق انتفاع؟
و آیا اجاره یا وقف آن مدارها توسط این کشورها جایز است؟ یا خیر.
 جواب: در فرض سوال به نحو مالکیت است و حق انتفاع هم اختصاص به کشور سازنده دارد. وقف عین ماهواره‌ها در منافع محلله اشکال ندارد.
اگر شرط عدم واگذاری لحاظ نشده باشد، اجاره و هر نوع بهره برداری از آن که به منافع دیگران آسیب نرساند جایز است.
 

آداب و رسومات

آداب و رسومات

 سوال: [1117]  بستن کروات (نکتایی) چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر ترویج فرهنگ غیر مسلمین به حساب آید، جایز نیست.
 سوال: [1118]  آیا کراهت بریدن نان با چاقو و نیز کراهت قرار دادن نان زیر ظرف غذا از باب تسامح در ادله سنن است، یا مبنی بر روایت معتبری است؟
 جواب: در صورت صدق بی احترامی عرفی نسبت به نعمت الهی در فرض سوال کراهت دارد و الاّ کراهت شرعی ندارد.
 سوال: [1119]  با توجه به اینکه دریافت شهریه رتبه سه را برخی از آیات عظام منوط به معمّم بودن دائمی نموده¬اند برخی از طلاب فقط روز دریافت شهریه معمّم می¬شوند.
سوال این است که این شهریه رتبه سه برای این گونه افراد چه حکمی دارد؟ چون که این افراد فقط برای دریافت شهریه معمّم می¬شوند و بعد از دریافت شهریه‌ها از حالت تعمّم خارج می‌شوند.
 جواب: در فرض سؤال اگر شهریه را منوط به معمّم بودن کرده‌اند منظور شان این است که طلبه همیشه معمم باشد؛ اگر این افراد به غیر از روزهای اخذ شهریه معمم نباشند گرفتن شهریه¬ی این آقایان از مراجع برایشان حرام است و نباید از دفاتر آن¬ها شهریه رتبه سه را بگیرند و یا باید به شرط عمل کرده و همیشه معمّم باشند.
 سوال: [1120]  نظر شما درباره نوروز چیست؟ آیا می¬توان آن را عید تلقی کرد؟ آیا شرکت، برگزاری و بزرگ نمودن چهارشنبه سوری و هفت سین و سیزده بدر از نظر شرع درست است؟ یا خیر.
 جواب: عید شرعی بودن نوروز ثابت نشده، چهار شنبه سوری وهفت سین و سیزده بدر شرعیت ندارند، همه روزها روز خدا است، عقیده به چهار شنبه سوری و سیزده بدر مذموم است.
 سوال: [1121]  آیا حرکاتی مانند رکوع و سجده که در بعضی از رشته¬های ورزشی وجود دارد و جزو قوانین به حساب می¬آید انجام دادنش اشکالی دارد؟
 جواب: اگر به قصد ورزش حالت رکوع و سجده را انجام دهد، اشکال ندارد.
 سوال: [1122]  با توجه به این که در حال حاضر در کشور ما (افغانستان)، بستن کروات (نیکتای) به عنوان شعار بیگانگان و همبستگی با آنها نیست و جزء لباس محسوب می¬شود؟ چه حکمی دارد؟
 جواب: بنابر احتیاط از بستن کروات خود داری شود.
 سوال: [1123]
1ـ تراشیدن ریش تا حدی که فقط قسمت چانه باقی بماند، که گاه به آن ریش پروفسوری گفته می¬شود، از نظر شرع چه حکمی دارد؟
2ـ آیا نوجوانان که محاسن آنها به صورت نامنظّم روئیده می¬توانند صورت را بتراشند تا ریش به صورت کامل درآید؟
 جواب:
ج1) همان اندازه که صدق ریش گذاشتن کند کافی است.
ج2) تراشیدن ریش حرام است ولو ابتدایی باشد.
 سوال: [1124]  حکم پوشیدن لباس آستین کوتاه در صورتی که تنگ و چسبان باشد و آستین¬های آن نیز خیلی کوتاه باشد چیست؟ اگر در شهری چنین لباسی رایج شده باشد وظیفه ما چیست؟
 جواب: استفاده از چنین لباس¬هایی نسبت به مردان اشکال ندارد، اگر چه احوط است از پوشیدن لباس‌های آستین کوتاه و تنگ خود داری شود.
 سوال: [1125]  در برخی مناطق عرف¬ها و الزامات و سنّت¬های عرفی¬ای راجع به ازدواج وجود دارد (از جمله ازدواج بدلی (دختر در بدل دختر) یا ازدواج شغار یا استخوان بدل) فتوای شخص شما راجع به این مسئله چیست؟
 جواب: در فرض سؤال، این گونه ازدواج¬ها البته ازدواج شغار نیست چون دختر را مهر برای دختر دیگر قرار نمی¬دهند تا نکاح شغار صدق کند امّا قرار تجربه این گونه ازدواج¬ها خوب نیست، ولو فی نفسه عقدهای طرفین صحیح است، ولی اگر در یک طرف، میانه¬ی زن و شوهر بهم بخورد غالباً در طرف دیگر هم اثر بد می¬گذارد و چه بسا که هر دو طرف کارشان به جدایی و طلاق کشیده شود.
 سوال: [1126]  در برخی مناطق «ازدواج خانه جفا یا داماد سرخانه»، رایج است فتوای شخص شما راجع به این مسئله چیست؟
 جواب: اگر منظور شما از این اصطلاح همان خانه داماد باشد، یعنی دختر را در خانه¬ی پدرش عروس کند و داماد همراه پدر زن خود زندگی کند اشکال ندارد. یعنی داماد با رضایت خویش در خانه پدر زن زندگی کند از نظر شرعی مانعی ندارد..
 سوال: [1127]  در برخی عرف¬های جامعه «به نام کردن دختر و پسر در هنگام تولد» (نامزدی در طفولیت یا حتی قبل از تولد)، وجود دارد و تا حدی هم رایج است، نظر شخص معظم له در این مورد چیست؟
 جواب: در فرض سؤال، این گونه رسومات و رواج‌ها درست نیست، صرف نامزدی الزام آور نیست؛ امّا اگر طفل نابالغی را عقد کند و آن عقد به مصلحت صغیر باشد و با اذن ولی طفل عقد اجرا شده باشد عقد صحیح است، چنانچه آن عقد مفسده¬ی عقلانی داشته باشد این طفل بعد از بلوغ می¬تواند آن عقد را بهم بزند.
 سوال: [1128]  در برخی از مناطق افغانستان «ازدواج خون بها یا خون بس، که دختر برای حل منازعه به طرف خانواده مقتول داده می¬شود» وجود دارد، فتوای جناب عالی در این رابطه چیست؟
 جواب: این مسئله با فقه امامیه مطابقت ندارد و علتش این است که دختر یک انسان آزاد است و در ازدواج رضایت دختر شرط است، که با هر کس صلاح بداند با اجازه پدر و یا جد پدری می¬تواند ازدواج کند. لذا در مقابل خون بها دختر داده نمی¬شود، برای این که دادن دختر در مقابل خون بها یک نوع معامله است و هیچ مذهبی قائل به جواز معامله انسان آزاده نیستند.
 سوال: [1129]
1ـ بستن کروات و حکم نماز خواندن با آن چیست؟
2ـ آویختن صلیب در گردن چه حکمی دارد؟ آیا نماز خواندن با آن جایز است؟ یا خیر.
3ـ اگر کسی مشروبات الکلی بخورد، نمازش تا چه مدت قبول نیست؟ و در این مدت وظیفه اش چیست؟
 جواب:
ج1) کراوات زدن از مظاهر غربی¬ها و کشورهای غیر اسلامی است، بهتر است در کشورهای اسلامی از آن اجتناب شود امّا نماز خواندن با آن اشکال ندارد.
ج2) صلیب کردن حرام است اگرچه مبطل نماز نیست و شخص مسلمان نباید مروج دین مسیحیت باشد.
ج3) با خوردن شراب، شارب خمر، مستحق آتش جهنم می¬شود؛ مگر این که از این عمل زشت توبه کند.
اما راجع به اینکه نمازش تا چند مدت قبول نیست، باید بدانید که قبولیت و عدم قبولیت آن در اختیار خداوند است.
 سوال: [1130]  حکم و مدرک دست دادن پس از نماز جماعت چیست؟ در صورتیکه به قصد مطلوبیت مطلق انجام شود نه یک عمل عبادی، آیا ترک آن، همچنین ممانعت از دست دادن اشکال دارد؟
 جواب: مدرک ندارد و استحباب این کار ثابت نشده است اگر به قصد رجا دست بدهد اشکال ندارد برای اطلاع بیشتر می¬توانید به کتاب سفینة البحار ماده «صفح» و «عنق» مراجعه کنید.
 

اسامی متبرّکه

اسامی متبرّکه

 سوال: [1131]  کاغذ¬هایی را که اسامی مقدس دارند به کارخانجات خمیر کاغذ بفروشیم در صورتی که احتمال دارد با کاغذ‌های نجس یکجا خمیر شوند، چه حکمی دارد؟
 جواب: اگر موجب هتک نباشد اشکال ندارد.
 سوال: [1132]  برای محو کردن اسامی مقدسه چه روشی بهتر است، آیا باید دفن گردد یا در رودخانه و مانند آن ریخته شود آیا محو کردن آن با ماژیک و مانند آن کفایت می¬کند؟ یا خیر.
 جواب: انداختن در رودخانه اگر از جهات دیگر مانند آسیب رساندن به محیط زیست و ... مانع نداشته باشد، بهتر است اگرچه دفن آن هم در جای که هتک محسوب نشود جایز است.
 سوال: [1133]  استفاده از گردنبند که اسامی مقدسه دارد چگونه است؟ آیا محض اینکه دست یا بدن بدون وضو به طور مستقیم با آن تماس نگیرد، باعث حلال شدن استفاده آن می¬شود؟ یا خیر.
 جواب: اگر دست و بدن بدون طهارت با آن تماس بگیرد جایز نیست و الاّ مانع ندارد.
 سوال: [1134]  اگر نام خداوند همراه اسمی یا کلمه¬ی باشد مانند «ماشاء الله»، «ولی الله»، «عبدالله» لمس کردن آن چه حکمی دارد؟
 جواب: بدون طهارت لمس آن جواز ندارد.
 

اعتبار ارقام و علائم

اعتبار ارقام و علائم

 سوال: [1135]  بنده محقق مجموعه کتب ادله اثبات دعوی هستم، که یکی از مباحث مجلد نخستین آن راجع به ادله اثبات دعوی در آیین یهود است، بناء بر این ضرورت، با کمک یکی از روحانیون، من با یک کلیمی متدیّن ضدصهیونیزم آشنا شدم و چندی پیش با ایشان برای صرف غذا به یکی از رستوران¬های شهر رفتیم، هنگامی که غذا سفارش دادم آن مرد کلیمی به شدت از صاحب رستوران انتقاد کرد چرا که او معتقد بود که خرید نوشابه¬های پپسی و کوکاکولا در جهت کمک به دولت اسرائیل است، که آرم فارسی کوکاکولا را اگر روبروی آینه بنگریم روی آن نوشته: «لا محمد لا مکه» و همچنین پپسی علامت اختصاری جمله Pay each penny save Israel به معنی یک پنی بپرداز برای بقای اسرائیل است؛ و توهین به اسلام تلقی می¬گردد، که از نقطه نظر این فرد کلیمی توهین به اسلام توهین به ادیان دیگر هست، نظر معظم له بر فرض ثبوت این ادعا راجع به تحریم کالاهایی که شاید ۹۰ درصد مصرف داخلی را در دست دارد و همچنین خرید و فروش این نوع کالاها چیست؟
 جواب: در فرض سوال چون برداشت و ادعای مفروض مسلم و تأیید شده نیست، لذا در خرید این نوشابه فی نفسه اشکال به نظر نمی¬رسد؛ در صورتی که ادعای مذکور ثابت شود، چون ترویج باطل و ترویج کفر است، خرید و فروش نوشابه‌های مذکور و مانند آن، حرام است.
 

اصطلاحات و تعابیر

اصطلاحات و تعابیر

 سوال: [1136]  تقلید ابتدایی و تقلید غیر ابتدایی را توضیح دهید؟
 جواب: هر کس در سن تکلیف شرعی برسد باید از مرجع واجد شرایط تقلید کند؛ این تقلیدی ابتدایی است.
اگر کسی مرجع تقلیدش فوت کند و از مرجع دیگر تقلید کند یا با اجازه مجتهد زنده به تقلیدش باقی بماند این تقلید غیر ابتدایی (بقاء بر تقلید از میت) است.
 سوال: [1137]  جاهل قاصر و مقصر چیست؟
 جواب: جاهل قاصر جهل مرکب دارد، خیال می¬کند که می¬دانم در حالیکه واقعاً نمی¬داند و یا دسترسی به عالم ندارد که سوال کند؛ اما جاهل مقصر کسی است که نمی¬داند ولی دسترسی به عالم دارد و سوال نمی¬کند لذا از نظر شرعی در احکام معذور نیست.
 سوال: [1138]  لطفا معنی دقیق رد مظالم و جاهای واجب شدن آن و نیز موارد مصرف آن را شرح دهید؟
 جواب: ردّ مظالم آن مالی است که کسی آن مال را از مردم غصب کرده یا پیدا کرده است، یا اینکه کسی را زده و جرحی بر او وارد کرده است که اکنون صاحب آن دیه و آن مال را نمی¬داند یا دسترسی به طرف ندارد؛ باید با اجازه حاکم شرع برای فقراء بدهد؛ اما اگر صاحب مال را می¬شناسد باید مال را به صاحبش بر گرداند.
 سوال: [1139]  در بعضی از پاسخ سوالات بنده، شما فرمودید که «این مسله جواز ندارد» هدف این اصطلاحی دینی را نمی‌فهمیم که چیست آیا این کار را انجام بدهیم یا ندهیم؟
 جواب: در فرض سوال معنای این کلمه «جواز ندارد» یعنی حرام است و جایز نیست یعنی نباید انجام بدهید.
 

ورزشی و تفریح

ورزشی و تفریح

 سوال: [1140]  زن یا مرد مسلمان می¬تواند با مسیحی، یهودی، نصرانی، کافر و ... در یک کلپ ورزش کند؟
 جواب: با رعایت شئون اسلامی اشکال ندارد.
 سوال: [1141]  اگر دو کُشتی¬گیر که در ابتدای کُشتی، احتمال کشته شدن یا خسارت دیدن نمی¬داده¬اند و در عین حال پای یکی به دیگری بپیچد و به همین علت به زمین افتاده خسارتی را متحمل شود، ضمان آن به عهده کیست؟
 جواب: اگر حریف مقصر باشد دیه به عهده اوست؛ مگر اینکه از ابتدا ضمان خسارت را برداشته باشند.
 سوال: [1142]  در کلیه مسابقاتی که از طرف دولت تدارک می-شود، آیا ضمان خسارت¬های وارده به عهده یکی از طرفین است یا به عهده دولت؟
 جواب: به عهده کسی است که خسارت وارد کرده، مگر این که دولت قبلاً خسارت را به عهده گرفته باشد.
 سوال: [1143]  دوچرخه، موتور و اسب سواری بانوان در محیط-های مخصوص بانوان در صورت که سبب ضرر و زیانی نگردد چه حکمی دارد؟
 جواب: در فرض سوال اگر مفسده نداشته باشد اشکال ندارد.
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین